جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۴۳ - ۰۴ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۱۰۰۷
فیلم و سینمای جهان

نگاهی به فیلم «The Predator»؛ چهارمین غارتگر سینما

فیلم The Predator,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

فیلم The Predator تلاش دوباره‌ای‌است برای احیای کاراکتر غارتگر که از سال ۱۹۸۷ با نخستین فیلم این مجموعه پا به سینما گذاشت و از آن زمان تا به امروز دچار فراز و نشیب‌های زیادی شده است. اثر کنونی در حقیقت چهارمین دنباله این سری حساب شده و می‌توان به آن نام غارتگر چهار را نهاد چرا که فیلم برخلاف تصورات اولیه، یک ریبوت یا همان بازسازی کامل نیست.

 

نخستین فیلم غارتگر با حضور آرنولدشوارتزنگر در نقش یک کماندوی قهار و بزن بهادر ساخته شد و توانست با قرار دادن موجودی وحشتناک با خوی حیوانی به اسم غارتگر در برابر ارتشی از کماندوها، یک فیلم اکشن ناب بسازد که رنگ و بوی علمی-تخیلی هم به خود بگیرد چرا که موجود خونخوار داستان در حقیقت یک موجود فضایی از نژاد دیگری بود.

 

موفقیت فیلم اول هم در گروی بودجه پایین آن (۱۵ میلیون دلار) بود و هم به قول خودآرنولد که نقش اصلی فیلم را برعهده داشت، قطر بازوی بازیگران فیلم. فیلم در حقیقت به نوعی بود با این تفاوت که خشونت و شوخی‌های رکیک در آن موج می‌زد و نقش منفی ماجرا هیولایی بی شاخ و دم بود. این هیولای بی شاخ و دم به عنوان غارتگر در سینما شناخته شد و توانست به سرعت پای خود را در دنیاهای کمیک و گیم هم باز کند و تبدیل به کاراکتری محبوب شود.

 

فیلم غارتگر دو، سه سال بعد ساخته شد و با وجود اعطای بودجه بیشتر به روند ساخت آن، با فروشی حدودا نصف فیلم اول روبه‌رو شد و نقدهای بسیار منفی هم به خود گرفت و در حقیقت شکستی کامل محسوب شد.

 

در فیلم دوم دیگر خبری از آرنولد نبود (او به خاطر خواستن دستمزد بالا از فیلم کنار گذاشته شده بود) و تغییراتی هم در طراحی غارتگر به کار رفته بود که طرفداران به آن واکنش‌های ضد و نقیض داشتند. منتقدان آن سال‌ها فیلم را به نوعی ترکیبی از روبوکاپ و بلیدرانر آن روزگار دانستند و عموما نمره متوسطی به فیلم دادند و آن را نکوهش کردند.

 

بیش از ۱۰ سال خبری از غارتگر لااقل در پرده سینماها نبود و این کاراکتر در مدیوم‌های دیگری چون کمیک و دنیای بازی جولان می‌داد. ناشر معروف کمیک حق و حقوق کتاب‌های مصور اینفرنچایز را خریده بود و از آنجا که حق و حقوق کمیک‌ها هم با همین ناشر بود، جرقه‌ای در ذهن نویسندگان خلاق این مجموعه همچون رندلیاسترادلی زده شد و با ترکیب این دو کاراکتر در اوایل دهه نود میلادی،کمیک بوکی به نام بیگانه علیه غارتگر راهی بازار شد.

 

ادامه راه این سری در صنعت بازی‌های ویديویی رقم خورد و چندین بازی به همین نام عرضه شد و در نهایت در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۷ دو اثر سینمایی با همین نام نیز ساخته و روانه پرده سینماها شد و همین دو اثر تجدید دیداری با غارتگر در پرده نقره ای شد.

 

در نهایت در سال ۲۰۱۰ فیلم سوم با نام غارتگران ساخته شد که از هر نظر یک شکست و فاجعه تمام عیار برای سری بود و طرفداران دوست دارند هر چه سریع‌تر آن را فراموش کنند، حالا آن‌ها هشت سال انتظار کشیدند تا شخصیت محبوب‌شان دوباره به سینماها بیاید و چنگک‌های برنده‌اش را دوباره در فیلم بر تن قربانیان فرو کند و باید دید که کارگردان جدید (شینبلک) که استعداد نویسندگی هم در خود دارد (او فیلمنامه آثاری چون اسلحه مرگبار دو را به نگارش در آورده است) با اینفرنچایز چه کرده است.

 

در سال ۲۰۰۵ و بعد از ساخته شدن فیلم اول بیگانه علیه غارتگر، زمینه‌هایی برای حضور دوباره غارتگر برای طرفداران فراهم شده بود ولی از آنجا که هنوز استودیوهای فیلمسازی به موفقیت صد در صدی فیلم امیدوار نبودند، یک بازی ویديویی بر اساس این شخصیت ساخته شد که در زمان عرضه خود بازخوردهای ضد و نقیضی به همراه داشت.

 

این اثر در سبک جهان باز عرضه شده بود و گیمر در نقش غارتگر به ماموریت‌هایی می‌پرداخت و تجهیزات خاص این موجود فضایی را نیز در مراحل به همراه داشت. حتی بازی این اثر نیزمولفه‌های همیشگی فرنچایز را رعایت کرده بود و بسیاربسیار خشن بود.

 

این فیلم داستان عده‌ای سرباز با مشکلات روانی را روایت می‌کند که در حین بازگشت به کمپ‌شان هستند و در نیمه راه با حمله یک سری موجود فضایی روبه‌رو می‌شوند. یکی از آن‌ها به اسم کویین مکنا (با بازی بویدهولبروک ) می‌تواند قطعه‌ای از تجهیزات این قاتل فضایی را دزدیده و زره آن را هم در یک پکیج برباید. او قبل از دستگیر شدنش توسط نیروهای پلیس، زره را به خانه‌اش پست می‌کند و بعد از دستگیری هم نیروهای امنیتی حرف‌های او را چندان باور نمی‌کنند و تصمیم می‌گیرند که مکنا و چند سرباز مشکل دار دیگر را دوباره به یک مرکز درمانی بفرستند.

 

ازآن‌سو مشخص می‌شود که قاتل فضایی توسط نیروهای مخفی دستگیر شده و در یک پژوهشگاه سری نگهداری می‌شود و دانشمندان این مرکز مشغول تحقیق و تفحص روی او هستند. زنی به نام کیسی برکت (با بازی الیویا مان) از سوی مرکز فراخوانده می‌شود تا به تحقیقات تیم کمک کند. در همین حین زره‌ها نیز به منزل مکنا رسیده و پسربچه دارای اوتیسم آن‌ها را برداشته و به خاطر موهبتی که از همین بیماری‌اش دارد می‌تواند تا حد زیادی به ترجمه زبان عجیب و غریب غارتگرها دست پیدا کند.

 

موجود فضایی اما در آزمایشگاه از خواب خوش برخاسته و با علم بر اینکه زره و تجهیزاتش دزدیده شده تصمیم می‌گیرد آن‌ها را بازپس گیرد. او شروع به قلع و قمع دانشمندان می‌کند و مکنا و سربازان دیگر با شنیدن این خبر و البته همراهی کیسی تصمیم می‌گیرند تا قبل از غارتگر به پسر مکنا برسند و جان او را نجات دهند و صد البته از پیشروی این موجود فضایی آدمکش در سیاره جلوگیری کنند، موجودی که به آن لقب غارتگر داده شده است.

 

این اثر فیلمنامه قوی و مستحکم و نابی ندارد و از همه لحاظ قافیه را در این بخش باخته است؛ نه شخصیت پردازی درست و درمانی برای کاراکترهای جدید فیلم انجام شده و نه به غارتگر داخل فیلم و اهداف و پیشینه او پرداخته شده است. فیلم صرفا رویارویی چندین کماندو و یک دانشمند با این خونخواران فضایی است و حالا که فیلمنامه‌ای شسته رفته را در بطن خود ندارد، باید دید که در بقیه بخش‌ها چه کرده است.

 

صحنه‌های اکشن که از مولفه اصلی اینفرنچایز به حساب می‌آیند با خشونت لایزال همراه هستند تا عطش چندین و چند ساله طرفداران این موجود وحشی را فرو بخواباند. غارتگر به قول دکتر کیسی خود فیلم، کشتن آدم‌ها را چیزی شبیه به ورزش می‌داند و از تکه پاره کردن آن‌ها هیچ ابایی ندارد. در جای جای فیلم شاهد لت و پار شدن و مثله کردن آدم ها توسط غارتگر هستیم و در نهایت باید گفت که صحنه‌های اکشن خاص و نابی برای فیلم طراحی نشده اما کارگردان احتمالا بتواند در کنار این خشونت بی حد و مرز، عده‌ای را میخکوب سکانس‌های فیلم خود کند.

 

این اثر، اشارات زیادی به گذشته این سری دارد، مثلا فیلم نخست این سری در ابتدا قرار بود نام شکارچی را یدک بکشد ولی به علت تشابه اسمی با فیلمی در همان سال‌ها، استودیو نام کاراکتر و سری خود را به کلی عوض کرد. ماهیت شکارچی بودن غارتگر اما برای کسی محرز نیست و به این موضوع بارها در طول فیلم اشاره می‌شود.

 

جدا از این مساله، فیلم همانند اثر کلاسیک خود پر از دیالوگ‌ها و شوخی‌های جنسی و تاریک است و نمونه این‌گونه شوخی‌ها را در کمتر فیلمی می‌توان دید چرا که بسیاری از آن‌ها عملا توهین به حساب می‌آید و هالیوود از گفتن آن‌ها در فیلم‌هایش حذر می‌کند اما شینبلک بی ‌پروا این دیالوگ‌ها را در فیلم خود جاری ساخته و لحن فیلم را یک لحن شوخ عجیب و غریب (شاید بتوان به زور به آن گفت طنز از نوع گروتسک یا همان طنز سیاه) تبدیل کرده است.بازیگران اما به واسطه شخصیت پردازی بسیار کاغذی و بدی که برای آن‌ها صورت گرفته، کاراکترهایی کاملا فراموش شدنی را در پرده سینما خلق می‌کنند که فداکاری‌های‌شان بیشتر از آنکه برای تماشاگر منقلب کننده باشد، احمقانه است. غارتگرهای فیلم به دلیل جلوه‌های ویژه و دستاوردهای جدید سینمایی نسبت به سال‌ها پیش طبیعی‌تر و البته مهیب‌تر ساخته شده‌اند ولی متاسفانه شبیه به سگ‌هایی هستند که در طول صحنه رها شده و ماموریت‌شان کشتار است و بس.

 

کارگردان هیچ تلاشی برای زمینه سازی این موجودات نمی‌کند و شاید بتوان گفت این عمل را از قصد انجام داده تا به غارتگرهای کلاسیک بیشتر شبیه باشد، ولی امروز بعد از ساخت این همه اثر و نوشته شدن کتاب های زیاد درباره این نژاد کذایی، به نظر می‌رسد روح دادن به کالبد هیولاصفت غارتگر کار چندان سختی نباشد؛ کارگردان اما ریسک این کار را نکرده و فیلمی ساخته که دقیقا باب میل طرفداران قدیمی این اثر باشد: اکشن-کمدی خشن با لیترلیتر خون و بدون ذره‌ای منطق و ژست علمی- تخیلی به خود گرفتن.

 

به طور کل اما این اثر بازگشت شکوهمندانه‌ای برای سری غارتگر در این روز و روزگار که با آثار درخشانی در سینمای هالیوودی و همین ژانر روبه‌رو هستیم نیست و بازهم از دوست و رقیب دیرینه خود یعنی بیگانه جا می‌ماند (سری بیگانه با فیلم‌های پرومتئوس به مراتب بهتر احیا شدند و موفق آمیز بودند) ولیکن بودجه ۸۸ میلیون دلاری آن احتمالا باعث شود که فیلم به سوددهی برسد، گرچه با توجه به فروش نه چندان موفق آن در روزهای اول به این ادعا هم چندان صد درصد استناد کرد.

 

آرش پارساپور

 

 

ghanoondaily.ir
  • 16
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش