جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۰:۵۶ - ۲۲ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۵۵۸۱
فیلم و سینمای جهان

نگاهی به فیلم «مرد اول»، ساخته جدید دیمی‌ین چازل

فیلم مرد اول,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

مشخصات فــــــيلم

 

‌ عنوان: «مرد اول»

 

‌ محصول: کمپانی‌های یونیورسال، دریم وورکز و تمپل هیل اینترتین منت

 

‌ تهیه کنندگان: ویک گادفری، مارتی بوون و ایزاک کلاسنر

 

‌ سناریست: جاش سینگر براساس کتاب رمان «مرد اول» نوشته جیمز آر هانسن

 

‌ کارگردان: دیمی‌ین چازل

 

 مدیر فیلمبرداری: لاینوس سندگرن       تدوینگر: تام کراس

 

‌موسیقی متن: جاستین هورویتز

 

‌طول مدت: ۱۴۱ دقیقه

 

‌ بازیگران: رایان گاسلینگ، جیسن کلارک، کلرفوی،

 

کایل چندلر، کوری استول، شیریان هیندز، کریستوفر ابوت، پاتریک فوگیت، لوکاس هاس، شیا ویگهام، برایان دارسی جیمز، جی‌دی اورمور و جان دیوید والن.

 

 

«مرد اول» که در هفته‌های اخیر از پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمایی جهان بوده و ساخته جدید دیمی‌ین چازل کارگردان ۳۳ ساله امریکایی است، به‌زندگی و دستاوردهای نیل آرمسترانگ می‌پردازد که ۴۹ سال پیش به نخستین انسانی تبدیل شد که پا روی کره‌ ماه گذاشته‌ است. این مسأله زمانی محقق شد که سفینه آپولو ۱۱ با هدایت سازمان فضایی امریکا (ناسا) و با در برداشتن این فضا‌نورد آرام و درون‌گرا و همچنین باز الدرین و مایکل کالینز راهی ماه شد و در ۲۱ جولای سال ۱۹۶۹ به مقصد رسید و باز الدرین چون فقط ۲۰ دقیقه دیرتر از آرمسترانگ از مدول ماه نشین (که از پیکر آپولو۱۱ جدا و پس‌ از اتمام مأموریت‌اش دوباره به آن الصاق شد) پیاده گشت، عنوان «مرد اول» را به‌ وی سپرد.

 

هنوز درباره صحت ادعاهای امریکا در مورد سفرها و مأموریت‌های آپولو‌ها و منجمله آپولو۱۱ تردیدهایی وجود دارد و فیلم «کاپریکورن یک» که در سال ۱۹۷۸ عرضه شد، این فرضیه را مطرح می‌کند که سفر انسان به کره مریخ که موضوع اصلی این فیلم است، اصلاً رخ نداده و توسط متخصصان دنیای فیلم و سینما به قصد تبلیغ به سود امریکا و برتر جلوه دادن این‌کشور در یک استودیو تجسم و بازسازی و تصویر‌برداری شده و همین فرضیه به آپولوها هم منتسب شده است.

 

با این حال کاراکتر نخست فیلم «مرد اول» مردی است که برخلاف محیط بزرگ پیرامونش احساس اندکی از خود بروز می‌داد و کم‌حرف بود. دلیل سکوت و غم‌گرایی نیل آرمسترانگ این بود که بچه دوساله‌ او براثر ابتلا به سرطان مغز، بسیار زود وی و همسرش جانت (با بازی کلرفوی) را تنها گذاشت و از این دنیا رفت و با اینکه آرمسترانگ سعی می‌کرد هرگز در این باره صحبت‌ نکند و در این راستا خودش را درکارش و سایر مشغله‌ها غرق می‌کرد، اما وجود وی تا پایان عمرش از این واقعه تلخ متأثر بود.

 

 

در مسیری نو

انعکاس این مسائل و احساس‌ها در فیلم «مرد اول» از طریق سناریویی صورت می‌گیرد که جاش سینگر نوشته و او هنرمندی است که در پیشینه‌اش مشارکت در سریال‌هایی تلویزیونی همچون «Fringe» و «بال غربی» هم دیده می‌شود. پس از آن سینگر تلاش‌اش را متمرکز بر وقایع و لحظاتی تاریخی کرده که شرایط و محیط اجتماعی امریکا در برخی کشورهای دیگر غربی را تغییر داده و در مسیری نو قرار داده است و نمونه‌های روشن آن فیلم‌های «در مرکز توجه» و «پست» هستند که اولی اسکار برترین فیلم سال ۲۰۱۴ را کسب کرد و دومی پرده از تخلفات در کاخ سفید در اوایل دهه ۱۹۷۰ از طریق تمرکز بر فعالیت‌های افشاگرانه روزنامه‌هایی مطرح همچون واشینگتن پست و نیویورک تایمز برداشت.

 

گام نهایی

در سال ۱۹۶۸ بود که آرمسترانگ برای هدایت سفینه آپولو۱۱ در سفر به ماه انتخاب شده از یک سو، از چندی قبل از آن در تمرین برای فرود در محیطی شبیه به ماه تا مرز مرگ پیش رفته بود و از جانب دیگر برخی ناکامی‌های دیگر، آپولو یک و آپولو ۷ را هم در رسیدن به اهداف‌شان ناموفق ساخته بود، با این حال قرار بود آپولو۱۱ گام نهایی را بردارد و بر کره ماه بنشیند و چون شرایط نامساعد نشان می‌داد، آرمسترانگ به توصیه همسرش به پسران خردسال خود توضیح داد که شاید بازگشتی برای او در کار نباشد.

 

قضیه برعکس شد و آپولو طبق برنامه در روز چهارم سفرش به ماه رسید و سفینه کوچکی که آرمسترانگ و الدرین سوار آن شده بودند، بر سطح ماه فرود آمد و آرمسترانگ بعد‌ از قدم زدن روی ماه گردنبند باقی‌مانده از کارن، دخترک کوچک از دست رفته‌اش را به سطح ماه پرتاب کرد تا یادگاری از او و شاید هم نشانه‌ای از یک زندگی ابدی و خیالی در ماه باشد. در بازگشت به زمین مسئولان ناسا آرمسترانگ، الدرین و مایکل کالنیز را در قرنطینه قرار دادند تا فقط پس از کسب اطمینان از سلامتی‌شان آنها را به خانه‌هایشان بفرستند؛ اتفاقی که آنها را دست نیافتنی‌تر کرد.

 

رنج و شادیرایان گاسلینگ هنرپیشه محبوب

دیمی‌ین چازل در ایفای نقش آرمسترانگ بسیار موفق است و این تکرار توفیقی است که او در «لالالند» در عرصه‌ای کاملاً متفاوت (یک فیلم موزیکال) برای خود و چازل تجربه کرده بود. با این حال جاش سینگر که قصه آپولو۱۱ را با تمی توأمان از رنج و شادی نگاشته، تصریح کرده که دلیل اصلی کشیده شدنش به پروژه «مرد اول» حضور چازل در مقام طراح و کارگردان بوده است. سینگر می‌گوید: «چازل چند کار قبلی مرا دیده و پسندیده بود و به همین سبب زنگ‌ زد و پرسید آیا تمایلی به نوشتن سناریوی «مرد اول» دارم یا خیر.

 

او تأکید داشت که به‌جای شعار دادن و پرشکوه توصیف کردن سفر آپولو۱۱ قصد دارد چالش‌ها و سختی‌های آن سفر را به تصویر بکشد.» کار سینگر وقتی سخت‌تر شد که فهمید اطلاعاتش درباره آرمسترانگ و دستاوردهایش اندک‌تر از آن است که بتواند یک روایتگر کامل برای این فیلم و داستان آن باشد. این‌چنین بود که سینگر شروع به خواندن هر کتاب و جزوه و مطالب روزنامه‌ها درباره آرمسترانگ کرد و این بخصوص شامل کتابی شد که جیمز آر هانسن درباره آرمسترانگ نوشته و نام آن نیز «مرد اول» است و همین کتاب منبع و مبنای اصلی سناریوی سینگر قرار گرفته است.

 

مرگ مقابل چشم‌هایش

این‌چنین بود که سینگر به آرامی دریافت دخترک از دست رفته آرمسترانگ به چه شیوه زندگی و رفتار این مرد را عوض کرده و او چاره کار را در مشارکت در سفینه آپولو۱۱ یافته است تا زندگی را به‌گونه‌ای دیگر برای زنده‌ها در کره خاکی تعریف و ترسیم کند. در میان همکاران آرمسترانگ سه نفر در ماه‌های منتهی به سفر او با آپولو۱۱ جان باخته بودند و خود او نیز در سفر یکی از جمینی‌ها (سفینه‌هایی که امریکا قبل از آپولوها و همزمان با آنها برای اکتشافات به فضا می‌فرستاد) مرگ را آشکارا مقابل چشمش دیده بود.

 

عشق به پرواز

باور سینگر این است که آرمسترانگ قبل از آنکه یک فضانورد درجه یک باشد، یک مهندس پرواز بود و به هنر پرواز عشق می‌ورزید و بیش از آنکه چنین مهندسی باشد، مردی اهل فکر و مطالعه و ریشه‌یابی مسائل بود. با چنین نگرشی است که در سناریوی سینگر و تصاویر چازل در عین اعجاب کشف ناشناخته‌ها در فضا، خطر و حس یک مرگ محتمل در جریان این مأموریت احساس می‌شود و تلاش سه فضانورد مستقر در آپولو۱۱ در عین متکی بودن بر داده‌های علمی، کوششی عظیم برای زنده ماندن در تقابل با خطرات بزرگ احتمالی مانند خراب شدن سفینه و بدفرجام شدن مأموریت سفر به ماه است. این سفری است که هیچ‌کس نمی‌توانست تضمینی را در آن بجوید و آن را شاهکار بنامد یا فاجعه.

 

رو به فضای نامتناهی

آن‌چه قطعی می‌نماید، تخصص و لذت سینگر در نقب زدن به تاریخ و تشریح اتفاقات و آدم‌هایی است که در مقاطعی حساس دست به‌کار مهمی زده‌اند. سینگر در این باره می‌گوید: «با وجود این من هیچ غروری ندارم و تأکید می‌کنم که هنوز در حال آموختن هستم. از بس درباره آپولو‌ها و سفینه‌های قبل از آنها یعنی جمینی‌ها تحقیق و کسب اطلاعات کردم که فکر می‌کنم اینک قادرم حداقل یک هواپیما را به سلامت برانم. این بسیار مهم است که دینامیسم‌ها و قوه‌ محرکه دنیا و شئون مختلف آن را درک و بر آن اساس حرکت کنید.

 

وجوه انسانی این ماجراها هم بسیار مهم است. اینکه نقش بشر را در شکل‌گیری این اتفاقات بیابید و آن را هم بدرستی تعریف کنید، وظیفه مسلم و بدیهی شما است. در مورد آرمسترانگ باید بگویم که او برخلاف اهمیت و سر وصدای فراوان کارش، مردی معمولی بود و خانواده‌اش‌ هم عادی بودند و جاه‌طلبی نداشتند.»  جاش سینگر همچنین می‌گوید حس و حال او در زمان نوشتن سناریو نیز شبیه به وضعیت آرمسترانگ بود زیرا خودش را در اتاق و شرایط محدودی حبس کرد که آرمسترانگ، الدرین و کالینز چیزی شبیه به آن را درون سفینه در راه رسیدن به ماه داشتند. همه چیز از پشت پنجره و رو به فضای نامتناهی مشاهده می‌شد.

 

iran-newspaper.com
  • 14
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش