جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۴ - ۱۴ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۳۶۷۶
فیلم و سینمای جهان

نقدی بر «همه می‌دانند» جدیدترین فیلم اصغر فرهادی

فیلم سینمایی همه می‌دانند,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«همه می‌دانند» فیلم جدید اصغر فرهادی با کیفیت خوب و زیرنویس روان وارد فضای مجازی شد و برخلاف آثار قبلی‌اش صف‌بندی گسترده‌ای از مخالف و موافق را پیش روی خودش دید. البته همه فیلم‌های فرهادی پرحرف‌وحدیث بودند منتها طیف موافق چربش زیادی برمخالفان داشت. اما این بار خیلی‌ها فیلم را ناموفق می‌دانند. واقعیت این است که  او فیلم ساز جریان‌سازی در سینمای ایران محسوب می‌شود. دنیای فیلم‌های او شکل تازه‌ای از مناسبات اجتماعی به خصوص طبقه متوسط را وارد سینما کرد که هم حرف‌های جدی داشت هم می‌توانست مخاطب داخلی را در کنار داور جشنواره خارجی به یک اندازه همراه کند. فرهادی با هرکدام از فیلم‌هایش ثابت کرد سر نترسی دارد و دنبال تجربه‌های متفاوت است. فرهادی و فیلم تازه‌اش را نباید فقط در ادامه مسیر فیلم سازی اسکاری و با تمام کارنامه وی مقایسه کنیم، بلکه باید اثر را مستقل از نام فیلم ساز بررسی کنیم تا بفهمیم واقعاً فرهادی در تجربه جدیدش ناموفق بوده یا نه؟

 

چرا با تجربه جدیدی از فرهادی مواجه ایم؟

«همه می‌دانند» داستان مواجهه یک خانواده اسپانیایی با مشکلی است که برای یکی از اعضا پیش می‌آید. اعضای خانواده‌ای که برای عروسی در روستایی دور هم جمع شده‌اند، حالا باید با بحرانی که رقم می‌خورد روی دیگری از رازها، نگرانی‌ها، فداکاری‌ها و تعاملات خود را نشان دهند. سینمای فرهادی که بعد از دو تجربه مهجور با «چهارشنبه سوری» اوج گرفت، به رغم قلاب‌های جالبی که به ذهن و روان مخاطب می‌انداخت، به واسطه مضامین اش نوعی تلخی و نبود طراوت در اتمسفر کلی فیلم، به خصوص روایت و داستان داشت اما فرهادی با ساختن اثری در اسپانیا نشان داد جسارت جالبی برای تجربه‌های دشوار دارد و می‌تواند سکانس‌های نفس‌گیر و پر از دیالوگ‌های پینگ‌پنگی‌اش را بشکند و فیلمی گرم و گیراتر از آثار قبل بسازد که متناسب با فرهنگ مردم اسپانیاست. فیلمی که هشدارها و چالش‌هایش، مخاطب عمومی‌تر را مثل آثار قبلی فرهادی اذیت نمی‌کند. به نوعی می‌توان این فیلم را شروع عامه‌پسندتر شدن سینمای مردی دانست که در فیلم‌هایش همزمان راوی مناسبات اجتماعی آدم‌ها و کشمکش‌های درونی آن‌هاست.

 

چرا فیلم تجربه‌ای موفق است؟

همیشه اولین‌ها بهتر در ذهن مخاطب باقی می‌مانند. برای همین وقتی یک فیلم ساز مؤلف، مسیری را شروع می‌کند، جریان‌سازی او با آثار اولش شکل می گیرد و در خاطره‌ها می‌ماند و به همین دلیل عرصه برای ادامه کار و تکرار موفقیت بر آن آدم تنگ می‌شود. «همه می‌دانند» با حضور درخشان سه غول سینمای جهان که به خصوص در آثار غیرانگلیسی‌زبان حضور موفق داشته‌اند و فیلم نامه‌ای که تا پایان مخاطب را همراه می‌کند و حتی یک نقطه عطف جالب هم دارد، در مجموع اثر موفقی است. برای آن که میزان این موفقیت را درک کنیم فیلم را با چند اثر اسکاری سال‌های اخیر سینمای هالیوود مقایسه کنید: «لالا لند»، «مهتاب»، «شکل آب» و خیلی دیگر از نمونه‌های مشابه سال‌های قبل به مراتب از «همه می‌دانند» ضعیف‌تر هستند. حتی در بین آثار فرهادی، اگر تجربه‌های اول مثل «رقص در غبار» و «شهر زیبا» را نادیده بگیریم، «همه می‌دانند» می‌تواند هم‌قدوقواره «چهارشنبه‌سوری» و «فروشنده» و بالاتر از «گذشته» باشد. البته فرم این فیلم به واسطه بی‌بهره بودن از رئالیسم «پایان باز» متداول در آثار فرهادی، متفاوت‌تر از بقیه است و مبنای مقایسه این اثر با بقیه آثار این فیلم ساز کمی اشکال دارد. برای همین بهتر است به جای آن که بگوییم کدام فیلم فرهادی بهتر است، بگوییم از سبک کدام یک بیشتر لذت بردیم. حتی در مضامین هم مقایسه محتوای «همه می‌دانند» به واسطه اتمسفر و مخاطب هدف، با بقیه فیلم‌های فرهادی با توجه به نیم‌نگاهی که او به مخاطب جهانی داشته، اشتباه است. فراموش نکنید وقتی فرهادی در اسپانیا فیلم ساخته، تلاش کرده تا راوی زندگی مردمی در نقطه دیگری از دنیا باشد، اما در «همه می‌دانند» مخاطب هیچ وقت حس نمی‌کند کارگردانی غیراسپانیایی توانسته این روایت جالب را با آن بازی‌های تماشایی ارائه کند و همین موضوع یکی از موفقیت‌های فیلم است که در نظر برخی منتقدان ضعف جلوه کرده چون انتظار داشتند فیلم جدید فرهادی فقط لوکیشن متفاوتی داشته باشد و از حس‌وحال همیشگی آثارش بهره ببرد.

 

چرا با یک شاهکار طرف نیستیم؟

فیلم، درامی است که ته‌مایه‌های جنایی دارد اما برای شاهکار تلقی شدن و ماندگاری، به عوامل دیگری نیاز دارد که سرآمد آن‌ها فیلم نامه‌ای قوی‌تر است. در «همه می‌دانند» خبری از شوک‌های پایانی سینمای فرهادی نیست، پرده اول و دوم و سوم کاملاً از هم تفکیک شده‌اند و به کلاسیک‌ترین شکل ممکن برای هرکدام یک نقطه پایان مشخص شده که فیلم نامه را تبدیل به اثری فاقد تجربه‌گرایی و خلاقیت یک فیلم ساز بزرگ و مؤلف می‌کند. از همه بدتر گره‌گشایی پایانی فیلم است که چون مقدمات لازم را ندارد، چندان که باید به دل مخاطب نمی‌نشیند. اما حتی با این اوصاف هم حجم نقدی که به اثر وارد می‌شود گویای این است که منتقدان ما فرض را بر این گذاشته‌اند که فرهادی محکوم است در هر فیلم یک شاهکار تحویل سینمای جهان بدهد.

 

سیدمصطفی صابری

 

khorasannews.com
  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش