جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۰:۱۰ - ۰۴ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۰۸۴۵
موسیقی

گزارشی از نسبت وضعیت ترانه‌نویسی و موسیقی امروز

من ترانه، حال نزاری دارم!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,ترانه و شعر
اگر اهل شعر و شاعری باشید، که با توجه به تعداد بالای شاعران در پهنه سرزمین آریایی، دور از ذهن نیست که اغلبتان بوده باشید، یا اگر حتی علاقه‌مند به آن، لابد این قول معروف را شنیده‌اید که «نون تو ترانه‌س!» این باور، مبتنی است بر این‌که وقتی کسی شعر نمی‌خواند، می‌توان ترانه نوشت، احیانا با این فرض که کار راحت‌تری هم هست، و آن را به خواننده‌ها و آهنگسازها فروخت و کسب درآمد کرد.

این، تنها صورت مساله است. جدای از این‌که ترانه‌نوشتن، خلاف باور عموم، ساز وکارهای پیچیده‌ای هم دارد، امروز باید پرسید وضع ترانه‌نویسی چگونه است؟ ترانه‌سراها می‌توانند به سهولت آثار خود را به اصطلاح در بازار آب کنند؟! چه کسانی می‌توانند وارد این بازار شوند و چه کسانی بیرون خط می‌مانند؟ ترانه امروز، همگام با موسیقی ما پیش رفته است؟ در این گزارش به این پرسش‌ها پاسخ خواهیم گفت.‌

 

ترانه برای کدام خواننده؟

این روزها حتی آگهی «موسیقی و تنظیم رایگان برای شما» را روی دیوارهای شهر می‌توانید بشنوید. یعنی بازاری شکل گرفته که به‌دنبال جذب خواننده خوب است و او را با حذف هزینه‌های اولیه جذب می‌کند.

 

بنابراین دیری نمی‌پاید که این اتفاق برای ترانه‌نویس‌ها هم رخ خواهد داد. اما همین حالا، چرا ترانه‌نویسی، انجمن‌های ترانه، انتشار کتاب‌های ترانه و... داغ نیست. چرا مانند دهه پیش که چندین انجمن ترانه، به برگزاری جلساتی فعال همیت می‌گماشتند، ترانه‌سراها محافل مشخص و ثابتی ندارند؟ امروز به نظر می‌رسد جز چند ترانه‌سرای معروف که تجربه همکاری با خوانندگان را دارند، خیل عظیم ترانه‌سراها بیرون خط مانده‌اند.

 

بیشتر کتاب‌های ترانه‌ای که منتشر می‌شود، ترانه‌هایی نیست که پیش از این خواننده‌ها آنها را خوانده باشند و متن‌هایی هستند که ظاهرا به امید خوانده‌شدن نوشته شده‌اند اما راهی کتاب‌ها شده‌اند؛ کتاب‌هایی که امروز شمارگانشان تا ۳۰۰ جلد هم تنزل کرده است. با این حال، بین این ترانه‌ها ترانه‌های موفقی نیز می‌توان یافت که می‌توانستند بسیاری از موسیقی‌های پاپ این چندساله ما را تغذیه کنند. ترانه، چه بپذیریم و چه نه، بیشتر به‌عنوان متنی واسط مطرح است؛ متنی که نوشته می‌شود تا با موسیقی خوانده شود.

 

با این حال، یک ترانه‌سرا معتقد است اتفاقا ترانه‌هایی که بی‌توجه به ساز و کارهای موسیقیایی و صرفا برای کتاب‌شدن نوشته می‌شوند اغلب موفق‌ترند.

 

سیدعبدالجواد موسوی دراین‌باره می‌گوید: «وقتی شعری می‌نویسی اما زبان آن را می‌شکنی و به زبان محاوره‌ نزدیکش می‌کنی و وقتی این را لزوما برای موسیقی و ملودی نمی‌نویسی، با نوعی رهایی مواجهی. در واقع تو این‌گونه با نیت نوشتن شعر، به زبان شکسته و عامیانه نوشته‌ای و این موفق‌تر است.

 

چون دچار مزاحمت ملودی نیستی. وقتی شما ترانه را آگاهانه برای اثری موسیقایی می‌نویسی، باید ملاحظات مختلف را در نظر بگیری؛ این‌که خواننده مرد است یا زن، صدای بم دارد یا زیر. فراز و فرودها چیست و... . بنابراین وقتی نه با معیارهای موسیقی و ترانه، بلکه به فراخورهای شعری، می‌نویسیم، اغلب موفق‌تر خواهد بود. حال در نظر بگیرید ترانه‌هایی را که آهنگسازهای ما بر اساس آنها ملودی ساخته‌اند؛ این‌ها اغلب آثار شاخصی شده‌اند.»

 

ترانه فقط پاپ نیست

یکی دیگر از مسائلی که اهمیت ترانه‌نویسی را بیش از پیش یادآور می‌شود، سلطه ترانه‌های پاپ بر همه انواع موسیقی است. بسیاری از موسیقی‌های آلترناتیو که به‌صورت رسمی در کشور تولید می‌شوند، یا از ترانه‌هایی استفاده می‌کنند که بیشتر مناسب فضاهای لطیف موسیقی پاپ است، یا این‌که یکسره سراغ از شعرهای کهن مثل خیام و حافظ و مولوی می‌گیرند.

 

این باعث شده که ما تقریبا هیچ ترانه‌ای برای موسیقی‌های غیرپاپ و غیرسنتی‌مان نداشته باشیم. شاید یک دلیل بروز این وضع همین باشد که محمد صالح‌علا، مجری محبوب برنامه‌های تلویزیونی که البته سال‌ها او را به‌عنوان ترانه‌نویس شناخته‌ایم به جام جم می‌گوید: «ترانه، مماس با ذائقه ملی است.

 

ما اغلب مایل به غذای ملی خودمان هستیم و نه غذای بیگانه. مگر این‌که ذائقه‌مان را با زندگی در آن‌جا و خوردن آن خوراک تغییر بدهیم، اما با این حال مزه آن غذای ملی همیشه در ذائقه ما خواهد بود». در واقع از پاسخ او می‌توان این‌گونه تعبیر کرد که هنوز این موسیقی‌ها به ذائقه ما نزدیک نشده‌اند و چون این فاصله را برنداشته‌ایم، دست کم در حوزه کلام سعی می‌کنیم ذائقه را چندان تغییر ندهیم تا این موسیقی‌ها شنیده شوند.

 

عبدالجواد موسوی اما معتقد است مهم‌ترین مولفه در این باره، همخوانی کلام و موسیقی است و نمی‌توان قاعده‌ای برای این‌که چه نوع موسیقی‌ای چه جنس ترانه‌ای می‌طلبد وضع کنیم. او می‌گوید: «ما البته نمونه چندانی هم در این‌گونه موسیقی‌ها نداریم که بتوان به بررسی‌شان نشست. در بسیای از موارد مشکل عمده این است که با همخوانی کلام و موسیقی مواجه نیستیم. موسیقی به تفکیک کلامی که می‌طلبد، قاعده و سامان مشخصی ندارد.

 

افاده‌ شاعران، طبق‌طبق!

باوری عمومی مطرح است که می‌پندارد، ترانه چون برای عوام و با زبان عامیانه نوشته می‌شود، متنی سخیف است و به عکس، شعر، جایگاهی رفیع را به خود اختصاص داده است. خود ترانه‌سرایانی که سعی دارند به عنوان شاعر شناخته شوند و نه ترانه‌سرا، بیشتر به استقرار این وضع و باور دامن زده‌اند. همین باور باعث شد که وقتی سال گذشته باب دیلن، به عنوان خواننده ترانه‌سرا، نوبل ادبیات را برد که هیچ‌گاه به یک ترانه‌نویس اهدا نشده بود، بیشترین شگفتی را ایرانیان ابراز کردند!

 

عبدالجواد موسوی معتقد است تصور این‌که شاعران، ماهیتا مرتبه‌ای رفیع‌تر نسبت به ترانه‌نویس‌ها دارند، باطل است: «از قدیم‌الایام هم همین گونه بوده است. ایرج‌میرزا هم به عارف قزوینی می‌گفته تو شاعر نیستی و تصنیف‌سازی. یکی از دلایل بروز این وضع، تبختر خود شاعران است.

 

از سویی تاریخ گردن‌کلفت شعر فارسی هم کار را سخت کرده. جنس کلام هم مساله است؛ شعر ما اغلب نخبه‌گرا بوده و ترانه ماهیتا با زبان عوام نوشته شده». او درباره سویه‌های مختلف این تصور توضیح می‌دهد: «تا چند سال پیش، ترانه‌نوشتن به زعم بسیاری از اهالی ادبیات کفر تلقی می‌شد! می‌گفتند هر کس سواد ندارد و کم‌مایه است، ترانه‌نویس می‌شود... به ترانه اهمیت نمی‌دهیم.

 

ترانه‌های شاعران بزرگ ما مثل شاملو را هم به همین دلیل جدی نمی‌گرفتند و همین شاید باعث شد شاعری مثل یدالله رویایی فقط یک ترانه بنویسد و همان هم ترانه درخشانی است که محمد نوری خوانده است. بعد از درگذشت جمشید ارجمند هم متوجه شدم که او ترانه می‌نوشته. تاریخدان و ویراستاری باسواد که شاید به همین فراخور ترانه‌سرایی‌اش را پنهان کرده بود».

 

محمد صالح علا اما آتش تندتری در مقایسه ترانه و شعر و تصور عموم و ترانه‌نویس‌ها از این دو مقوله دارد. او می‌گوید: «مقایسه ترانه و شعر اساسا درست نیست. من هرگز شعر نگفته‌ام، از همیشه تنها ترانه نوشته‌ام. ترانه‌نوشتن اتفاقا بسیار دشوارتر از نوشتن شعر است؛ شعر پدیده‌ای است که هر وقت شیرش را باز کنی جریان دارد، اما ترانه این‌طور نیست. عوالمی دارد که باید خودش سراغ آدم بیاید.

 

احوال و مقدماتی دارد. از این‌روست که می‌گویم دشوار است. با این‌که شعر هم همین‌طور است اما ترانه مبتنی بر آهنگ و موسیقی و از همه مهم‌تر به قول یک لغت‌شناس روسی، مبتنی بر لحن است و نه کلمه. کامل‌تر این‌که مبتنی است بر کلمات ملحون. ترانه بسیار پیچیده و رازآلود است.»

 

ترانه دیگر مهم نیست؟

امروز لابد شما هم موافقید که ما در موسیقی پاپ، که البته محمد صالح‌علا دوست دارد آن را موسیقی «مردم‌وار» بنامد، با آهنگسازی‌ها و تنظیم‌های به مراتب استانداردتری مواجه هستیم. اما بسیاری از همین قطعات موفق، مطلقا ترانه‌های برجسته‌ای ندارند. صالح‌علا معتقد است بروز این وضع از آن روست که موسیقی و ملازمات و ملاحظاتش را می‌توان آموخت اما هیچ گاه نمی‌توان تخیل‌کردن را به کسی در کارگاه‌های ترانه‌نویسی یاد داد.

 

عبدالجواد موسوی از سوی دیگر بر این باور است که وقتی با تعدد آثار مواجهیم طبعا از کیفیات آنها کاسته می‌شود. او دراین‌باره می‌گوید: «از سه ضلعی که یک قطعه موسیقایی را می‌سازند، امروز در ظاهر ترانه کم‌ترین اهمیت را دارد. این نقطه ضعف موسیقی پاپ امروز است. ترانه باید زمزمه شود؛ ترانه موفق ترانه‌ای است که به خلوت مخاطب راه بیابد. در حالی که ترانه مبتذل را رغبت نمی‌کنیم به یاد بسپاریم.

 

هر وقت هر سه ضلع این مثلث، یعنی ترانه‌سرا، خواننده و آهنگساز همسنگ بوده‌اند اثری موفق متولد شده است. ترانه آثار امروز به قوت خواننده‌ها و موسیقی نیست. شاید از همین روست که مثلا محسن چاوشی ترجیح می‌دهد از شعر کلاسیک بیشتر استفاده کند تا از متنی که می‌خواند مطمئن باشد». اشاره او به آثاری از محسن چاوشی است که در آنها غزل‌هایی از مولانا را خوانده است، هر چند محسن چاوشی، ترانه‌های پاپ بسیار موفق و چشمگیری هم در کارنامه دارد.

 

صابر محمدی

 

 

jamejamonline.ir
  • 16
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش