جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۸:۲۹ - ۰۴ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۰۹۲۷
موسیقی

بنیاد پری صفا بزرگداشت پرویز تناولی را به آیسو سپرد

همه چیز زیر سر شیرهاست!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,پرویز تناولی

بنیاد پری صفا بزرگداشت پرویز تناولی را به آیسو سپرد همه چیز زیر سر شیرهاست! مازیار یونسی : حمایت «ان‌جی‌‌او»ها از هنر، به یک پیش‌زمینه فرهنگی احتیاج دارد.

 

 تنها پیشگام مکتب سقاخانه است که وقتی ١٠‌ساله بود با نوازندگی ویولن پا به عرصه هنر گذاشت. همین چند وقت پیش بود که بعد از پایان یکی از اجراهای جالب توجه ارکستر سمفونیک آیسو، بنیاد پری صفا پیشنهاد کنسرتی را برای بزرگداشت تندیسگر هیچ؛ آن زیبای انتزاعی مطرح کرده بود. این بار اما همه چیز زیر سر شیرهاست! همان مجموعه کم‌نظیر آقای تناولی که کریستف رضاعی، پیمان یزدانیان و مازیار یونسی را به نوشتن سه قطعه جداگانه برای اجرای دوشب کنسرت در تالار وحدت وا داشته است. در جلد دوم کتاب «نود‌ سال نوآوری در هنر تجسمی ایران»، جواد مجابی، مجسمه‌ساز ارابه داریوش و فرهاد کوهکن هنگام شفاعت آهو را این طور توصیف می‌کند: «پرویز تناولی را تندیسگری بی‌بدیل می‌شناسیم که پیام عاشقانه انسانی‌اش را از قلب فرهنگی کهن در فضایی شاعرانه با تجسمی هوشیار و نیرومند می‌پراکند».

 

در دوره سر برآوردن انواع موسیقی به نام تلفیقی و البته به کام پاپ می‌شود کنسرت آیسو در وحدت را نیز تلفیقی نامید. با این تفاوت که این تلفیق به مراتب عمیق‌تر و البته عیان‌تر برای مخاطبان هنر (البته نه با مفهوم علمی موسیقی بلکه با نگاهی دیگر) است. از یک طرف سوژه ساخت رپرتوارش مجموعه‌ای از آثاری عرصه هنرهای تجسمی بوده است و سه آهنگساز آشنا با تناولی، آنچه از مجموعه تندیسگر دریافته‌اند تبدیل به نت کرده‌اند تا به صدا تبدیل شود و از سوی دیگر بخش مهمی از مخاطبان اجرای کنسرت آیسو در شام اول، با نام و برای بزرگداشت پرویز تناولی است که به وحدت می‌آیند اما به جای تماشای نمایشگاه آثار او، موسیقی مجموعه‌اش را با قرائت‌های گوناگون سه مولف می‌شنوند. چوب رهبری این اجرا را مازیار یونسی به دست خواهد گرفت. در این گفت‌وگو با او به‌عنوان رهبر ارکستر سمفونیک آیسو همکلام شده‌ایم و درباره مسیر آیسو از دیروز تا امروز و برای فردا سوالاتی پرسیده‌ایم. برای دریافتن پاسخ این پرسش‌ها و شرح کنسرت این ارکستر در تالار وحدت این مطلب را تا پایان بخوانید.

 

شیرها سوژه آهنگسازی کنسرت

 

 در تازه‌ترین کنسرت ارکستر سمفونیک آیسو که قرار است روزهای دوازدهم و چهاردهم تیرماه در تالار وحدت برگزار ‌شود، اتفاق جالب توجه و کم‌سابقه‌ای به وسیله موسیقی رقم خواهد خورد؛ دوست دارید درباره جزییات این رویداد

برایمان    بگویید؟

بله؛ با کمال میل. ما چندی پیش سمفونی شماره ٧ بتهوون و همچنین کنسرتو پیانو موتزارت شماره ٢١ را با حضور یک پیانیست اتریشی به روی صحنه بردیم و خوشبختانه آن کنسرت از سوی مخاطبان آیسو با استقبال روبه رو شد. برگزاری موفق آن کنسرت باعث شد تا بنیاد پری صفا بخواهد در کنسرت تیرماه از ما حمایت کند. در واقع طرح این کنسرت را بنیاد پری صفا مطرح کرد و در این امر نشر هرمس و آقای صدیقی هم به کمک ما آمدند.

 

با توجه به اینکه یکی از دغدغه‌های جدی فعالان عرصه موسیقی کلاسیک در ایران موضوع سرمایه‌گذار است، چطور اوضاع را برای حضور این گروه که اگر آنان را کیمیای موسیقی جدی بنامیم، به احتمال اغراقی نکرده‌ایم، فراهم کردید؟

من از طریق آلبوم اول گروه کوارتت کاسته (در ادامه گفت‌و گو درباره مختصاتش و البته فعالیت خودم در آن برایتان توضیح می‌دهم) با آقای صدیقی آشنا شده بودم و الان داریم در ارکستر آیسو هم با همدیگر کار می‌کنیم و نشر هرمس در بخش تبلیغات کمک ویژه‌ای به ما می‌کند. ما در روزهای ١٢ و ١٤ تیرماه در تالار وحدت به روی صحنه می‌رویم. ما در ارکستر سمفونیک آیسو شب اول اجرا، ضمن این‌که میزبان ميهمان‌های ویژه آقای پرویز تناولی هستیم، عده‌ای از علاقه‌مندان به موسیقی کلاسیک غربی و البته هنرمند ارجمند کشورمان آقای تناولی را که برای اجرای شب اول بلیت تهیه کرده‌اند، میزبانی خواهیم کرد. همان‌طور که می‌دانید قرار است بزرگداشتی برای آقای تناولی برگزار شود. اجرای آیسو در تالار وحدت برای شب دوم کنسرت با شب اول این تفاوت را دارد که شب دوم اجرا فقط مختص تماشاگرانی است که بلیت تهیه کرده‌اند؛ بنابراین در آن اجرا میهمانان آقای تناولی حضور ندارند.

 

در مورد بزرگداشت آقای پرویز تناولی در کنسرت تیرماه توضیح دهید. چه برنامه‌هایی برای این بزرگداشت دارید و چه اتفاقاتی قرار است در کنسرت رخ بدهد؟

همان‌طور که در ابتدای گفت‌وگو اشاره کردم کنسرت پیش رو با طرحی از بنیاد پری صفا و با هدف بزرگداشت آقای پرویز تناولی برگزار می‌شود. آقای تناولی در همان روزها به‌طور همزمان در موزه هنرهای معاصر، مجموعه‌ای از مجسمه‌های شیر خود را به نمایش می‌گذارد و در روز ١٣ تیر هم (فاصله بین اجرای دوازدهم و چهاردهم) در محل نمایشگاه برای ایشان بزرگداشتی برگزار می‌شود و ما هم در آنجا اجرا خواهیم کرد؛ اما آن‌چه که در کنسرت ما اتفاق می‌افتد، اجرای سه قطعه با آهنگسازی من، آقای کریستف رضاعی و آقای پیمان یزدانیان است که این سه قطعه براساس آثار آقای تناولی نوشته‌ شده‌اند.

 

آیا میان این سه قطعه ارتباطی وجود دارد؟

راستش ارتباط این سه قطعه سوژه مشترکی است که برای نوشته‌شدن داشته‌اند. هر کدام از ما سه نفر برداشت خودش را از آن آثار داشته است. مجموعه شیرها از آثار جمع‌آوری شده از سوی آقای تناولی و البته مجسمه‌ها و نقاشی‌هایی است که با همین موضوع به دست خودشان خلق شده و سوژه آهنگسازی قطعاتی که اجرا خواهد شد، بوده است. در این کنسرت که من رهبری ارکستر را برعهده دارم، این سه قطعه در حضور خود آقای تناولی و مدعوین ایشان اجرا می‌شود و بزرگداشتی نیز برای این هنرمند بزرگ کشور برگزار خواهد شد.

 

پیوند موسیقی و هنرهای تجسمی

 

این‌که موسیقی به‌عنوان گونه هنری منحصربه‌فرد و البته متفاوت با هنرهای تجسمی برای به پا داشتن این بزرگداشت در نظر گرفته شده، به مازیار یونسی به‌عنوان مولف یکی از قطعات و رهبر ارکسترچه حسی می‌دهد؟

ما در کنسرت پیش رو پلی ارتباطی میان موسیقی و هنرهای تجسمی ایجاد می‌کنیم که به نظر شخصی من، می‌تواند باعث شکل‌گیری اتفاق خوبی شود. به گمانم همین ارتباط می‌تواند در زمینه فرهنگ و هنر نقطه آغازی برای اقدامات مشابه باشد. البته گسترش اندیشه در این راه می‌تواند در طول زمان تأثیرات مثبت و قابل تأملی را برای هنر سرزمین ما رقم بزند. نکته‌اي که به عقیده من می‌توان به آن افتخار کرد تجلیل و قدردانی از تلاش هنرمندی شناخته‌شده در عرصه هنرهای تجسمی در ایران است که در کنار ما حضور دارد، نفس می‌کشد و همچنان به آفرینش هنری مشغول است. این‌که موسیقی محملی برای رسیدن به این هدف در نظر گرفته شده، لذت و جذابیت کار را دو چندان می‌کند.

 

در آغاز گفت‌وگو به کوارتت کاسته اشاره کردید که ظاهرا به جز رهبری ارکستر سمفونیک آیسو، بخش زیادی از زمانتان را برای حضور در آن صرف می‌کنید. بنا بود درباره کاسته هم برایمان بگویید.

گروه کوارتت کاسته یک گروه ٤ نفره است که در آن من به‌عنوان پیانیست، احسان صدیق نوازنده گیتار، روزبه فدوی نوازنده درامز و سهیل پیغمبری نوازنده ساکسیفون حضور داریم. قبل از آقای پیغمبری، نوازندگی ساکسیفون و کلارینت گروه را پیتر سلیمانی‌پور برعهده داشت که ٦،٧ ماه پیش از گروه ما جدا شد اما خوشبختانه رفاقت‌مان همچنان پا برجا است. گروه کوارتت کاسته حدودا سه یا چهار ‌سال پیش یک آلبوم خوب را منتشر کرد و الان هم مشغول فعالیت روی آلبوم دوم‌مان هستیم. ما کنسرت‌های جالب توجهی را با گروه کوارتت کاسته برگزار کرده‌ایم و در آینده کنسرت‌های دیگری را هم به روی صحنه می‌بریم که امیدوارم مثل گذشته مورد حمایت مردم قرار بگیرند. سبک کاری ما در حال حاضر جنسی از موسیقی پراگرسیو است ولی نمی‌شود در موردش توضیح داد و مخاطبان باید آن را بشنوند و حس کنند.

 

اجرای موسیقی در وطن سخت‌تر از دیگر کشورهاست

 

همان‌طور که گفته شد آیسو امروز توانسته با موسسات هنری و برخی نهادهای فعال در زمینه فرهنگ ارتباطاتی برقرار کند و به‌عنوان تنها ارکستر سمفونیک خصوصی در ایران بدون بهره‌گیری از هر امکانی که خصوصی بودنش را به چالش بکشد، مسیر را طی کند. در کوارتت کاسته ماجرا چگونه است؟ اجراهایتان در این گروه در چه حد و اندازه‌ای است؟

اکثر اجراهای‌ کوارتت کاسته در خارج از کشور برگزار می‌شود. جالب است بدانید که ما برای اجراهایی که در ایران داریم همیشه بیشترین استرس را تحمل می‌کنیم.

 

چرا؟

شاید به این دلیل که از نادرست قضاوت‌شدن بیم داریم. ما وقتی در ایران اجرا می‌کنیم، مدام فکر می‌کنیم که نکند اتفاق خاصی بیفتد چون می‌دانیم مثلا اگر یک‌بار انگشت من کلاویه پیانو را لمس نکند، مخاطب ایرانی دیگر فقط آن اتفاق را از اجرا خاطرش می‌ماند.

 

اگر این اتفاق در خارج از کشور بیفتد مخاطبان واکنش نشان نمی‌دهند؟

ما وقتی در خارج از کشور اجرا می‌کنیم، خیلی راحت کارمان را انجام می‌دهیم چون تماشاگران خارجی به این چیزها توجهی ندارند و خیلی راحت می‌آیند اجرا را تماشا ‌کنند و لذت ببرند.

 

کلیدر درویشی نشان پویایی فرهنگی است

 

شاید مردم ما نمی‌دانند چرا باید از فرهنگ و هنر حمایت کنند؟

در اروپا برخلاف ایران، اکثر علاقه‌مندان به موسیقی کلاسیک، افراد مسن هستند اما نقش حمایتی از موسیقی کلاسیک چه از سوی جوانان و چه از طرف بزرگسالان و کهنسالان در آن کشورها نهادینه شده است. آنها حتی اگر موسیقی کلاسیک گوش ندهند، می‌دانند با پدیده‌ای مواجهند که فرهنگ جامعه از آن خوراک می‌گیرد. موسیقی کلاسیک به‌عنوان یک موسیقی جدی و علمی، علاوه‌ بر آن‌که روی سبک‌های دیگر موسیقی تأثیر می‌گذارد، نقشی جدی نیز در ارتقاي سطح فرهنگ جامعه ایفا می‌کند. من برای‌تان موسیقی اصیل ایرانی را مثال می‌زنم. فرض کنید اگر در تاریخ موسیقی ایرانی بزرگانی (همچون استاد غلامحسین بنان) که به نمادهای این هنر تبدیل شده‌اند، حضور نداشتند امروز دیگر چیزی از آواز اصیل باقی مانده بود که بخواهیم آن را روی کوارتت زهی استفاده کنیم و چنین خوراکی از آن بگیریم. مطمئنا آواز و موسیقی ایرانی به کمک آقای همایون شجریان آمده که این روزها موسیقی‌های پاپ موفقی اجرا می‌کند و از مهمترین دلایل موفقیت او در این زمینه بوده است. بنابراین موسیقی کلاسیک مثل موسیقی اصیل می‌تواند روی موسیقی‌های دیگر مثل پاپ و تلفیقی هم تأثیرگذار باشد. یادم می‌آید که چند ‌سال پیش یک ارکستر اکراینی اثر «کلیدر» آقای محمدرضا درویشی را که روی یک اثر ادبی نوشته شده برای ارکستر زهی اجرا کرد. به نظر من این خود پویایی فرهنگ است و شما را با ادبیات و موسیقی آشنا می‌کند.

 

با توجه به اشاره شما به کلمات مخففی که در نامگذاری ارکستر آیسو به کار رفته است، می‌توانید دقیقا میزان حمایت و همکاری که از سوی بخش فرهنگی کشور اتریش با شما انجام می‌شود، بازگو کنید؟

بله؛ انجمن فرهنگی اتریش الان حدود ١٠‌سال است که از ارکستر آیسو حمایت می‌کند؛ البته حمایت‌های انجمن فرهنگی اتریش در بخش‌های مشخصی انجام می‌شود. مثلا این‌که محل تمرین گروه را در اختیار ما قرار می‌دهند و گاهی در زمینه‌های مختلف موسیقی ارکسترال با هزینه خودشان مدرسانی را به آیسو می‌فرستند. این نشان از اهمیت جریان هنر و موسیقی در کشور کوچکی مثل اتریش دارد که بخشی از بودجه فرهنگی خودش را به موزیسین‌هایی اختصاص می‌دهد تا به کشوری دیگر بروند و تبادل فرهنگی ایجاد کنند.

 

آنها در عوض این حمایت از آیسو چه می‌خواهند؟

ما در آیسو به لحاظ فرهنگی بده بستان‌هایی داریم و در اجراهای‌مان قطعات اتریشی و ایرانی اجرا می‌کنیم چون هدف‌مان تبادل فرهنگی است. اتریشی‌ها هزینه می‌کنند تا چنین اتفاق فرهنگی در یک کشور دیگر رخ بدهد اما ما در کشور خودمان هنوز به دنبال ان‌جی‌اُهایی می‌گردیم تا از این موسیقی حمایت کنند. من امیدوارم که حمایت ان‌جی‌اُها از موسیقی کلاسیک به یک جریانتبدیل شود.

 

آیسو؛ بدون امکانات اما آزاد

 

این‌که اروپا مهد این نوع موسیقی است، درست اما گاهی چنین پاسخ‌هایی تبدیل به گریزگاهی برای توجیه نقاط ضعف در زمینه‌های مختلف هنری و حتی غیرهنری می‌شود.

موافقم اما بخش زیادی از کمبودها را دیگر از این راه نمی‌توان توجیه کرد. برای مثال در اروپا یک ارتباط تنگاتنگ میان دانشگاه‌ها و بخش‌های اجرایی وجود دارد که به گروه‌های موسیقی کلاسیک پویایی می‌بخشد. این ارتباط در داخل ایران وجود ندارد. یکی از لازمه‌های تشکیل و فعالیت ارکستری چون ارکستر خصوصی آیسو این است که ارکسترهای دولتی مثل ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران به‌رغم این‌که در فرصت تمرین و اجرا دست‌شان بازتر است و چندان گریبانگیر مشکل مالی نیستند، اما به لحاظ انتخاب رپرتوار، آزادی عمل زیادی ندارند. یک ارکستر خصوصی شاید بتواند از این جنبه‌ها فعالیت‌های مفیدتری داشته باشد.

 

با توجه به تکیه ارکسترهای خصوصی در اروپا، آمریکا و حتی کشورهای شرق آسیا به حمایت‌های مردمی و ایجاد شخصیت مستقل ارکستر بر این اساس، نبود چنین حمایت‌هایی به اصل خصوصی‌بودن و البته استقلال ارکسترها در ایران آسیب نمی‌رساند؟

هر کس به شکل عملی و نه در مقام نظر در عرصه موسیقی ارکسترال آن هم در قامت یک ارکستر خصوصی کار کرده باشد، نمی‌تواند ضرورت وجود سازوکار مردمی را برای پیشبرد اهداف ارکستر کتمان کند. آنچه در این میان نباید در گزارش وضع ارکسترهای خصوصی در اروپا نادیده گرفته شود، وجود پیش‌زمینه فرهنگی مردم در شهرها و کشورهایی است که از موسیقی کلاسیک حمایت می‌کنند. به نظر من حمایت «ان‌جی‌‌او»ها از موسیقی و به‌ طور کلی هنر، به یک پیش‌زمینه فرهنگی احتیاج دارد.

 

می‌آیند، می‌کوبند، می‌روند!

 

در اجراهای آیسو با این مشکلات روبه‌رو نمی‌شوید؟

راستش موسیقی کلاسیک به خاطر اينكه اجراهای کمتری در ایران دارد، حاشیه‌هایش هم کمتر است. شما دیگر فرض کنید که دید مخاطبان در تئاترها، سینما و سایر محافل فرهنگی چطور است. در تئاتر و سینما گاهی بعضی‌ها برای نمایش یک تئاتر یا یک فیلم سینمایی می‌روند نه برای تماشا و لذت بلکه به اصطلاح برای این‌که بیرون گود بنشینند و بگویند لنگش کن. به ظاهر چنین رفتاری در بخش فرهنگی ما نهادینه شده است و در حال حاضر نمی‌شود در مقابل آن کاری کرد. عده‌ای نمی‌روند برای لذت‌بردن، می‌روند تا بکوند.

 

به‌احتمال اغلب اهالی موسیقی کلاسیک و علاقه‌مندان آن موافقند که یکی از بنیادی‌ترین کمبودها در مسیر حرکت ارکسترهای خصوصی فعال در این ژانر موسیقایی در ایران مسأله مالی است. با این توضیح از دیدگاه مازیار یونسی به جز بخش مالی ارکستر سمفونیک «آیسو» به‌طور خاص در مسیر فعالیت با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم  می‌کند؟

ارکستر سمفونیک آیسو (این نام مخفف کلمات ارکستر سمفونیک اتریش و ایران است)، تنها ارکستر سمفونیک خصوصی در کشور ما است. همان‌طور که می‌دانید در ایران ارکسترهای خصوصی با کیفیتی فعالیت می‌کنند که کارشان جدی و مثال‌زدنی‌ است اما این ارکسترها زهی هستند و سازهای بادی و کوبه‌ای را در درون خود ندارند. وضع و چالش‌های ارکستر سمفونیک با ارکسترهای دیگر فرق دارد. در ارکستر آیسو تنها در بخش سازهای بادی حدود ٣٠نوازنده مشغول به فعالیت هستند. با توجه به ضعف مالی ارکسترها به‌ویژه ارکسترهای خصوصی در کشورمان نوازنده‌های زیادی نداریم که در زمینه سازهای بادی فعالیت کنند بنابراین از نظر نیروی انسانی واقعا در مضیقه   هستیم.

 

کتاب‌های نت، کابوس ارکسترها

 

کشور همسایه ما جمهوری آذربایجان سال‌ها قبل فعالیت جدی در زمینه موسیقی ارکسترال را آغاز کرده و امروز مراکز آموزش عالی، شبکه‌های تلويزیونی و کتابخانه‌های مخصوصی برای ارایه منابع آموزشی و شیوه علمی این نوع موسیقی را ارایه می‌کند. با این توضیح برخی از رهبران در چند ارکستری که در ایران فعال هستند، از نبود نت برای بررسی و انتخاب رپرتوار اجرای برنامه گلایه   می‌کنند.

به نکته درستی اشاره کردید. انتخاب رپرتوار شاید یکی دیگر از معضلات غیرمالی ارکستر سمفونیک آیسو و البته سایر ارکسترهای کلاسیک باشد. در ایران تنها بخش بسیاراندکی از قطعات موسیقی کلاسیک به صورت کتاب‌های نت موجود است در حالی ‌که اگر شما به‌عنوان یک دانشجو در یکی از دانشگاه‌های اروپایی درس می‌خواندید به راحتی در کتابخانه‌های دانشگاه می‌توانستید هر یک از آثار گذشتگان و آهنگسازان معاصر و حتی مدرن را فقط با ذکر نام آهنگساز در اختیار بگیرید؛ علاوه بر این به‌عنوان یک علاقه‌مند به موسیقی تنها با نام بردن از آهنگساز موردنظرتان، در کتابفروشی‌های مختلف در شهرهای گوناگون در اروپا به راحتی به نت‌های موسیقی کلاسیک دسترسی پیدا می‌کنید و می‌توانید آنها را‌ بنوازید. البته طبیعی است چون اروپا مهد موسیقی کلاسیک است.

 

تعطیلی آیسو در دولت دهم

 

اوضاع ارکستر آیسو در دوره یازدهم ریاست‌جمهوری در مقایسه با دو دوره قبل چه تغییراتی داشته است؟

ارکستر سمفونیک آیسو پیش از دولت یازدهم عملاً تعطیل شده بود. اما خوشبختانه در دوره ریاست‌جمهوری آقای روحانی دوباره کار را از سر گرفت. متاسفانه در ایران بین خیلی‌ها هنوز بحث بر سر این وجود دارد که باید به فرهنگ پرداخته شود یا خیر! بنابراین باید تا آخر قصه را بخوانیم. در این شرایط همین که اجازه کار کردن در عرصه موسیقی را می‌دهند، جای شکرش باقی است!!!

 

 

 

 

  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش