جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۲۱:۲۰ - ۲۲ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۵۷۴۰
موسیقی

شهرام ناظری:

وضع موسیقی تا ۲۰۰ سال دیگر هم درست نمی‌شود/ ۳۷ سال است که حقم را از صداوسیما نگرفته‌ام

شهرام ناظری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
شهرام ناظری در مراسم رونمایی از تازه‌ترین اثرش با عنوان «عاشق کیست» از اندوهش برای زلزله‌زدگانِ کُرد گفت.

به گزارش تسنیم، مراسم رونمایی آلبوم «عاشق کیست» با آواز شهرام ناظری و آهنگسازی امیر پورخلجی، صبح امروز دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۶ در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.

 

این آلبوم در سیزده قطعه و به مناسبت هزاره‌ی ابوسعید تهیه شده است.

 

این مراسم با سکوت به احترام درگذشتگانِ زلزله زدگان غرب کشور آغاز شد.

 

نخستین سخنران این مراسم سیدعباس سجادی مدیرعامل بنیاد آفرینش های هنری نیاوران بود. او در سخنان خود ضمن تسلیت برای درگذشت هموطنانمان در زلزله غرب ایران، گفت: ابوسعید ابولخیر عارفی بزرگ و تاثیرگذار است و در تراز والایی قرار دارد. بسیاری از بزرگان ابوسعید را معلم خودشان می دانند. از دیدار ابن سینا و ابوسعید روایت های بسیاری شده و پس از این دیدار بوده که ابن سینا درباره ابوسعید می گوید: «آنچه ما می دانیم او می بیند.» ابوسیعد قالب رباعی را برگزیده و این قالب برای بیان مسائل حکمی است.

 

سجادی با اشاره به آلبوم «عاشق کیست»، تاکید کرد: انتخابی درست در زمانی درست برای پرداختن به ابوسعید شکل گرفته است و انتخاب عنوان «عاشق کیست» برای این آلبوم بسیار پُرمغز است. نام این آلبوم پرسشی را مطرح می کند که هنوز هم، آدمی برایش پاسخی دقیق نیافته است. به استاد ناظری تبریک می گویم که با این اثر به مجموعه موسیقی ایران باز هم اثری ارزشمند افزودند.

 

در ادامه شهرام ناظری، امیر پورخلجی آهنگساز اثر و اردوان جعفریان مدیر نشر هنر شهر روی صحنه آمدند تا درباره ی چگونگی شکل گیری آلبوم «عاشق کیست» سخن بگویند.

 

در ادامه هر کدام از این سه تن، به بیان دیدگاه هایشان درباره آلبوم «عاشق کیست» پرداختند که شرح این گفتارها در ادامه می آید:

 

کُردها همه جور مُردن را تجربه کرده‌اند

شهرام ناظری: خبر زلزله در منطقه کرد نشین دلگیرم کرد و برای مردمان این منطقه و برای خانواده خودم یا به قول ما کردها «بوآن خوم» بسیار ناراحت شدم.

 

چقدر عجیب است که قومی مانند قوم نجیب، اصیل و سلحشورِ کرد که فرهنگ ایرانی خود را تا کنون حفظ کرده اند، در طول تاریخ بلایای بسیاری به خود دیده اند. همه قوم های ایرانی خوبند اما قوم کرد همیشه پیشمرگ و جانفدا بوده است. در طول تاریخ مرز ایران در منطقه کردنشین هرگز از دست نرفته است. چرا که این قوم همیشه خودشان پاسدار مرزها بوده اند. این قوم کشتن های دسته جمعی و اعدام ها و انواع مرگ ها را تجربه کرده است. بمباران شیمیایی را به چشم دیده است و اکنون هم بلایای آسمانی بر آنها نازل می شود.

 

این قوم با این فقر و این مرارت ها اکنون زلزله زده هم هستند.

 

دیشب در این اندیشه بودم که مراسم امروز را لغو کنیم اما دوستان گفتند که شاید همین رونمایی از این آلبوم خبری امیدبخش برای مردم باشد. چند لحظه سکوت می کنیم به یاد کردها و خانواده خود من.

 

عشق به مشاهیر ایران از دوران نوجوانی

جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست / در عشق تو بی جسم همی باید زیست

 

از من اثر نماند این عشق ز چیست / چون من همه معشوق شدم عاشق کیست

 

اگر ابوسعید همین یک رباعی را گفته بود برای ماندگاریش کافی بود. من از دوره نوجوانی نسبت به مشاهیر ایران زمین عشقی در درون داشتم و این عشق نسبت به برخی از آنان خیلی خاص بود و با یادشان در عالم دیگری سیر می کردم.

 

بوسیعد، بایزید، ابوالحسن خرقانی و منصور حلاج از پایه های اساسی فرهنگ ایران بوده اند و دیگران بر روی این پایه ها رشد کرده اند. بوسعید در دوره ی تفتیش عقاید زندگی می کرده و در این دوران بود که آمد و درسهای بزرگی از خود به جای گذاشت. در محیطی به شدت بسته، می آید و تفکرات ایرانی را زنده می کند. حضور این بزرگان معجزه بوده است.

 

من عاشق ابوسعید بوده‌ام

من یکی از عشق هایم بوسعید بوده است. بعدها که با مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی آشنا شدم تازه فهمیدم که این بزرگ مرد(ابوسعید ابوالخیر) در تاریخ ایران چه کرده است. همیشه در ذهنم بود که بتوانم اثری به یاد بوسعید خلق کنم. همان طور که آثاری درباره ی مولانا و فردوسی خلق کردم.

 

زمانی که با آقای پورخلجی آشنا شدم و دیدم که ایشان جوانی با فرهنگ هستند. خیلی برای من مهم است که با موسیقیدانی کار کنم که ادبیات را بشناسد. ادبیات حاصل چکیده و شرح ادب و فضیلت یک جامعه است.

 

ادبیات مادر همه هنرهاست. کسی که ادبیات می داند، در کار موسیقی بسیار می تواند کارا باشد. حتی اگر کارگردانی با ادبیات آشنا باشد، نتیجه اش می شود بهرام بیضایی.

 

من خیلی زیاد به استودیو رفتم و زحمات بسیاری برای ضبط این اثر(عاشق کیست) کشیدیم و خودم این مرارت ها را به جان خریدم. با همفکری و همراهی این جوان موسیقیدان(امیر پورخلجی)، توانستیم این اثر را به سرانجام برسانیم.

 

نتیجه این کار ما هم در نهایت و به قول معروف «ران ملخی نزد سلیمان بردن» است.

 

همه‌ی ارکسترها جمع شوند تا کاری برای بوسعید کنیم

آدمی که هزار سال پیش دارای این مقام بزرگ بوده چه می شود برایش کرد. باید همه مملکت و همه ارکسترها جمع می شدند تا بتوانیم کاری کوچک برای بوسعید بکنیم.

 

چون در مملکت ما این کارها نمی شود، ما خودمان وارد عمل شدیم و این کار را زیر نظر بزرگ مردی مانند شفیعی کدکنی به سرانجام رساندیم.

 

بوسعید استادِ مولاناست

 

بوسعید مانند استاد مولاناست. کراماتی دارد که در بیان در نمی آید.

 

امیدوارم شرایط کشور طوری شود که مراکز فرهنگی مشاهیر ما را بیشتر معرفی کنند. در زمانی که بی فرهنگی در کشور ما موج می زند، سیاست نادرست رسانه ها و صداوسیما باعث شده که هیچ چیز سرجای خودش نباشد. این اثر(عاشق کیست) می تواند با معرفی درست به فرهنگ سازی کمک کند.

 

البته ما به همین سنگ نیانداختنن ارگان های دولتی در سر راهمان هم راضی هستیم.

 

بوسعید گلچین کننده تجربه‌های دیگران بوده است

امیر پورخلجی: آرزوی صبر می کنیم برای بازماندگان و سلامتی برای آسیب دیدگان و مغفرت برای درگذشتگانِ زلزله غرب کشور.

 

امروز جای استاد شفیعی کدکنی در کنار ما بسیار خالی است. بوسعید می فرماید: «حکایت نویس نباش، چنان باش که از تو حکایت کنند»

 

همان طور که می بینیم این اتفاق برای ابوسعید افتاده و بعد از وفاتش درباره اش سخن ها گفته اند.

 

نظرهای متفاوتی هست درباره ابوسعید که این رباعیات از آنِ خودِ ابوسعید هست یا این که از آنِ کس دیگری است. از طرفی می گویند که خانواده اش رباعیات ابوسعید را به او نسبت نمی داده اند، چرا که معتقد بوده اند که شعر گفتن در شان بوسعید نیست.

 

ابوسعید از نوآوران رباعی بوده است. خیلی ها هم از زبان ابوسعید می گویند که او گفته ما شعر نگفته ایم، هر آنچه بر زبان ما می رود از عزیزان است.

 

بوسعید گلچین کننده تجربه های دیگران بوده است. هنرش در انتخاب و عرضه است.

 

سمفونی‌های یک شبه را کنار بگذارید

جعفریان: برای من افتخار بود که در کنار استاد ناظری و پورخلجی این کار را پیش ببریم. به عنوان تهیه کننده اثر می گویم که این اثر هیچ نفع مالی برای استاد ناظری نداشت و سه سال وقت خود را صرف ضبط و اجرای این اثر کرده اند. انرژی و دقت ایشان در این اثر بسیار فراتر از یک اثر عادی است.

 

انتظار داریم از نهادهای دولتی که به جای پرداختن به سمفونی های یک شبه، به سرمایه های ارزشمند بپردازند. متاسفانه جامعه ما بیشتر به هنر و ادبیات سطحی می پردازد.

 

آواز خواندن فقط صدای خوب نیست

ناظری: من به عنوان یک علاقه مند به ادبیات از سنین نوجوانی همیشه در آوازهایم رباعیات بوسعید را خوانده ام. در آثاری مانند لولیان هم بخش از آثار بوسعید را اجرا کرده ام.

 

یک مجموعه ای از کارهایی که بوسعید کرده من را به سمت خودش کشانده است. بوسعید تنها در رباعی هایش خلاصه نمی شود. تنها بخشی از کار بوسعید، رباعی است.

 

کسانی که الان آواز می خوانند، بعد از انقلاب بزرگ شده اند. بعد از انقلاب هم ما محیطی فرهنگی نداشته ایم. به همین دلیل خیلی از خوانندگان صدایشان شبیه به هم شده است. آنها حاصل این جامعه هستند. خوانندگان بعد از انقلاب محیط مناسبی برای پرورش فکری و فرهنگی نداشته اند. آواز خواندن فقط صدای خوب نیست، تفکر و اندیشه در ماندگاری آواز نقش دارد.

 

آهنگ‌های امروز سه ماه تاریخ مصرف دارند

خیلی از آهنگ های امروز بیشتر از سه ماه تاریخ مصرف ندارند. اما آثار ماندگار از ۴۰ سال پیش تا کنون همواره شنیده می شوند. البته خیلی هم تقصیر خوانندگان امروز نیست.

 

مکن سرزنشم در این چمنم سرزنش به خودرویی / چنان که پرورشم می دهند می رویم

 

این اوضاع تا ۲۰۰ سال دیگر هم درست نمی‌شود

 

شهرام ناظری: اگر خوانندگان سراغ کارهای ریشه ای نمی روند، گناهی ندارند. ماها آخرین بازماندگان پیش از انقلاب هستیم که اصولی داشت و تربیتش درست بود.

 

متاسفانه بعد از انقلاب بسیاری از ستون های موسیقی مُردند. مراکز موسیقی که اهمیت داشتند همه از بین رفتند. وقتی کاری ریشه ای دنبال نشود، نتیجه اش همین اوضاع امروز می شود.

 

خوانندگان نسل های پیش از ما حتی یک نمونه تقلید نداشتند. اما بعد از انقلاب همه تقلید می کنند. این اوضاع حالاحالاها ادامه دارد و شاید ۲۰۰ سال بعد این اوضاع کمی بهتر شود و تازه به نقطه صفر نزدیک شویم.

 

علی رهبری در ارکستر سمفونیک کار اصولی می‌کرد

پورخلجی: من به ایران و ایرانی بودنم افتخار می کنم. اما مجبور شدیم که این آلبوم را در خارج از ایران و با ارکستر پراگ کار کنیم. اکنون ارکستر سمفونیک تهران شرایط خوبی ندارد.

 

سال ۱۳۹۴ و آمدن آقای رهبری به ایران و حضورش در کنار ارکستر کار بزرگی بود و نواندگان بسیار خوبی را به ارکستر آورد. آن زمان آقای رهبری خیلی حرفه ای با ارکستر کار می کرد و در هفته چندین تمرین داشتند و اجراهای بسیاری در ماه روی صحنه می بردند. تنها باری که این اتفاق در ارکستر سمفونیک تهران افتاده ، در زمان حضور فون کارایان در ایران بود.

 

تمرین های حرفه ای و اجراهای مداوم و حضور نوازندگان شایسته در ارکستر سمفونیک تهران تنها یک اتفاق بود که با حضور علی رهبری رقم خورد. ممکن است دیگر این اتفاق نیافتد.

 

خبرنگاران در این ۴۰ سال کنار ما هنرمندان بودند / اینجا انتظار نظمِ فرانسه را نداشته باشید

 

شهرام ناظری: از خبرنگاران تشکر می کنم که در این حدود ۴۰ سال همیشه در کنار اهل ادب و اهل قلم بودند.

 

بر بساطی که بساطی نیست...(این شعر را می خواند و در ادامه درباره نرسیدن آلبوم «عاشق کیست» به دست خبرنگاران توضیح هایی را ارائه داد)

 

شما در مملکتی که هیچ چیز سرجایش نیست چه انتظاری دارید. نظم و ترتیبی که در کشورهای دیگر هست در اینجا نیست. ما هم زحمتی بیهوده کشیده ایم و هیچ(می خندد).

 

تک آهنگ هایی هست که خیلی زود آدم را پولدار و خیلی هم مشهور می کند. گویی ما دیوانه ایم که این کارهای جدی(اشاره به آلبوم «عاشق کیست») را انجام می دهیم.

 

در فرانسه که مهد هنر است، باید این اتفاق ها بیافتد.

 

لغو کنسرتم در قوچان مسئله تازه‌ای نبود

کنسرتی که در قوچان لغو شد در واقع کنسرت مشهد بود که قرار شد در قوچان برگزار شود. از ابتدای انقلاب این اتفاق ها برای ما بسیار رخ داده است. انگار من دیوانه بودم و عقلم نمی رسید که به امریکا بروم یا اینکه به فرانسه بروم که آنجا شهروند افتخاریم. آنجا برایم بهترین امکانات فراهم بود. به هر حال من دلم خواسته که در ایران بمانم. پس مسئله قوچان چیز تازه ای نیست.

 

وقتی شیشه عینک ناظری می‌شکند

زمانی که در قوچان آماده برگزاری کنسرت بودیم هی به ما می گفتند که یک ساعت دیگر و یک ساعت دیگر. آنقدر مسئله را کِش دادند که ساعت ۱۲ شب شد. یک بار نگفتند که کنسرت لغو است. من نگران مردمی بودم که ساعت ها آنجا مانده بودند. آخرش هم که خواستم با مردم حرف بزنم زدند روی چشمم و عینکم شکست و شیشه اش در چشمم فرو رفت. در نهایت هم به بیمارستان منتقل شدم.

 

مخزن گاز برای جنگیدن با شهرام ناظری

جاهایی کنسرت داده ام که مخزن گاز آورده بودند. انگار قرار بود آنجا جنگی رخ دهد. به آنها گفتم برایتان متاسفم که این گازها و این سلاح ها را برای شهرام ناظری آورده اید که دوست شماست.

 

غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند...

این نارحتی ها و این مسائل همواره بوده و ما هم به آنها عادت کرده ایم. اتفاق عجیبی هم نبود. ما هم خیلی بزرگش نکردیم. وقتی شیشه عینکم در چشمم شکست، خیلی بزرگش نکردیم. عینکم را از فرانسه خریده بودم(می خندد) کسی غرامت عینکم را پرداخت نکرد.

 

جامعه بیمار است

شهرام ناظری: جامعه ای که هیچ هدایت و برنامه ریزی فرهنگی درباره افراد ندارد ول می شود و هرز می رود. آسیب های زیادی بر پیکرده فرهنگ ما خورده است. آواز و موسیقی بخشی از این ماجراست. جامعه حالتی بیمارگونه پیدا کرده است. به نظر می رسد که الان اقدام های ریشه ای و اساسی و اصولی و برنامه ریزی شده لازم است. وقتی که هیچ چیزی ریشه ای هدایت نشده است این اتفاق ها و صدمه ها به وجود نمی آید.

 

هم برای موزیسین ها و هم برای مردم باید برنامه داشت. مردم هم در این شرایط کار فاخر و فرهنگی دوست ندارند. شنیدن یک کار ارزشمند نیاز به تربیت فرهنگی دارد. وقتی می خواهی فقط آهنگ های جینگول جینگول بشنوی، یعنی تربیت فرهنگی نداری. هم از مردم و هم از موزیسین ها باید تربیت شوند. هر جامعه ای به جز ایران بود که ۳۷ سال از نظر فرهنگی رها شوند، الان به انحطاط فرهنگی رسیده بود. اما باز هم این مردم ایران هستند که خودشان و فرهنگشان را حفظ کرده اند.

 

گوش مسئولان صداوسیما بدهکار نیست / مدیران صداوسیما ۳۷ ماه حقوق نگیرند دنیا را خراب می کنند

شهرام ناظری: چندین بار به پخش آثارم در صداوسیما اعتراض کرده ام. اما آنها که برایشان مهم نیست هنرمند چه می گوید. تاسف آمیز است که هیچ اقدامی نکردند. با این که بارها اعتراض کردم اما آنها همچنان به کار خودشان عمل می کنند. نه قراردادی تا کنون با من بسته اند و هیچ حق و حقوق مادی به من پرداخت نکرده اند. تا امروز که ۳۷ سال

 

همین مدیران صداوسیما اگر ۳۷ ماه حقوق نگیرند دنیا را خراب می کنند. اما من ۳۷ سال است که حقم را از صداوسیما نگرفته ام.

 

همه فکر کردند که بعد از قوچان دیگر کنسرت نمی دهم اما باز هم می روم و کنسرت برگزار می کنم.

 

 

 

 

 

  • 14
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش