شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۳:۲۲ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۵۴۶۴
موسیقی

یادی از یک تصنیف کمتر شنیده شده از محمدرضا شجریان

شجریان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

«اگه بخت تو بسته، اگه دیلت شکسته، کیلیت قلف مِجری‌ام داریم، مِجری می‌سازی، کیلید می‌ندازیم ...». شاید بسیاری باور نکنند، اما این‌ها ترانه آوازی با صدای محمدرضا شجریان است! نام استاد آواز ایران برای بسیاری با آوازهایی بر شعرهای حافظ، سعدی، مولانا و در دوران نوخوانی‌ها، اخوان ثالث و فریدون مشیری تداعی می‌شود. با این حال این اشعار ابوالقاسم حالت با صدای محمدرضا شجریان کمتر شنیده شده‌اند. این شعر در واقع بخشی از مجموعه‌ای نمایشی آیینی با موضوع «چهارشنبه‌سوری» است که اشعار آن را ابوالقاسم حالت بر اساس برخی اشعار آیینی تهران قدیم سروده و اسماعیل مهرتاش نیز برای آن‌ها آهنگسازی کرده است.

 

اسماعیل خان مهرتاش، آهنگساز و کارگردان تئاتر، سرپرست جامعه باربد در دوران اوج لاله‌زار قدیم به عنوان پاتوق فرهنگی و هنری تهران بود. مهرتاش در آن دوران پیش‌پرده‌هایی با موضوع آیین‌های سنتی ایران همچون سال نو، هفت‌سین، شب یلدا، بهاریه، مشاغل مختلف، پائیزه‌ها و ترانه‌های فروشندگان دوره‌گرد را آماده می‌کرد که ترانه‌هایش از آواهای مردم کوچه و بازار آمده بود. برخی شاعران طنزپرداز و به ویژه مرحوم ابوالقاسم حالت، با تکیه بر این شعرهای عامیانه، بخشی از این ترانه‌ها را بازسازی می‌کردند و مهرتاش نیز برای آن‌ها آهنگسازی می‌کرد. این ترانه‌ها غالبا بین دو پرده نمایشنامه اصلی و هنگام تعویض دکور اجرا می‌شدند. این میان‌پرده‌ها یا به دلیل اجرای آن‌ها در جلوی پرده بسته شده نمایش، پیش‌پرده‌ها، به قدری مورد استقبال قرار گرفت که بعدها به صورت رادیو و تلویزیونی نیز ضبط شد. اجرای این آثار در تلویزیون هم قالبی تئاتری داشت؛ یعنی بازیگران در حین خواندن تصنیف‌ها و آوازها با گریم و حرکات مربوط به آن آهنگ در صحنه حرکت می‌کردند.

 

چهارشنبه‌سوری یکی از سنت‌هایی بود که مهرتاش در این پیش‌پرده‌ها به سراغ آن رفت. این آیین که زمانی با جزئیات فراوان برگزار می‌شد، مراسمی فراتر از روی آتش پریدن داشت. ترانه‌های فراوانی در گوشه‌های مختلف ایران و به گویش‌های مختلف برای چهارشنبه‌سوری وجود دارد. همچنین برای بخش‌های مختلف مراسم همچون پریدن از روی آتش، قاشق‌زنی، خوردن آجیل چهارشنبه‌سوری و فالگوش ایستادن هم ترانه‌های ویژه‌ای وجود داشت. مهرتاش عمدتا روی مراسم چهارشنبه‌سوری در تهران تمرکز کرد. بعدا مجموع نمایش‌های پیش‌پرده مهرتاش نیز اغلب در شب چهارشنبه‌سوری در تلویزیون نمایش داده می‌شد و در نتیجه مجموعه این نمایش‌ها به «چهارشنبه‌سوری» مشهور شد. محمدرضا شجریان که در آن زمان به تازگی فعالیت خود را با نام هنری «سیاوش شجریان» آغاز کرده بود، به خواسته مهرتاش که از اساتید وی به شمار می‌رفت در یکی از این نمایش‌ها در نقش یک «قفل‌ساز» ظاهر شد و تصنیفی را به همین نام با گویش تهرانی اجرا کرد. در اواخر دهه ۸۰، محمد صفار منتشری از شاگردان اسماعیل مهرتاش برخی از این آثار را با تنظیمی تازه بازخوانی کرد که در قالب آلبوم «چهارشنبه‌سوری» از سوی موسسه آوای باربد منتشر شد. عبدالوهاب شهیدی، جمال وفایی و هوشمند عقیلی از دیگر شاگردان اسماعیل مهرتاش بوده‌اند. مهرتاش در مصاحبه‌ای که در سال ۱۳۵۴ انجام شده است، درباره چهارشنبه‌سوری و ترانه‌هایش می‌گوید: «مراسم چهارشنبه سوری مراسمی است که از قدیم‏الایام در خانواده‌های ما وجود داشته است. من با جدیت هر آنچه که مقدور بوده و یا خودم دیده بودم یا شنیده بودم را جمع‌آوری کردم و در سال ۱۳۲۲ این‌ها را به صورت پیش‌پرده‌ای در جامعه باربد نشان دادم و از آن زمان هم کوشش کردم هر آنچه به ذهنم رسید و توانستم تهیه و به این اضافه کنم تا به این صورت درآمد که ملاحظه می‌کنید».

 

مهرتاش در این مصاحبه به مراسم مختلف چهارشنبه‌سوری مثل، توپ مروارید، پختن آش رشته، آجیل مشکل‌گشا و ... اشاره می‌کند و ترانه‌هایی که ساخته است در این برنامه پخش می‌شود: «اسفند، اسفند دونه، اسفند سی و سه دونه، بترکه چشم حسود، ایشالا...»، «آقای دکتر گفته سنگین آش رشته، تو نسخه‌اش هم نوشته برکته کار رشته...» مهرتاش تاکید دارد که این‌ها سنت‌های ملی ما است و نباید فراموش شود. محمدرضا شجریان هم یکی از شاگردان مهرتاش بود که در ترانه «کلید و قفل» یا «کلیدساز» آواز خواند. ترانه‌ای که کمتر شناخته شد. 

 

«بیات تهرانی» متولد می‌شود

هوشنگ فراهانی، نوازنده آلبوم «چهارشنبه سوری» که بازآفرینی‌‌ای از آثار اسماعیل مهرتاش است و در سال ۱۳۸۹ منتشر شد، درباره نوع موسیقی و پرداخت این قطعات در سال‌های پیش از انقلاب به «ابتکار» می‌گوید: استاد مهرتاش کسی بود که موسسه‌ای را به نام جامعه باربد تاسیس کرد و کسانی را در این موسسه تربیت کرد که هم در زمنیه نمایش و هم در زمینه موسیقی فعالیت می‌کردند. او شاگردان زیادی داشت مثل استاد عبدالوهاب شهیدی، استاد جمال وفایی، محمد منتشری، محمدرضا شجریان و ... مهرتاش سبک و ردیفی که خودش برای موسیقی ایرانی تنظیم کرده بود را آموزش می‌داد. او شیوه‌ای که جزو شیوه‌های قدیمی آوازخوانی تهران بود را با بر طبق سلیقه خودش کمی تغییر داد که معروف شد به «آواز بیات تهران». مرتضی احمدی هم جزو شاگردان او بود و جزو کسانی بود که پیش‌پرده‌خوانی می‌کرد و به نوعی با سبک بیات تهران آشنایی داشتند. آقای بدیع‌زاده هم با این سبک آشنایی داشت. او با بیان خاطره‌ای از بدیع‌زاده درباره نامگذاری سبک «آواز بیات تهران» ادامه می‌دهد: بدیع‌زاده می‌گفت شبی در منزل دوستان، به سبک بیات تهران که شیوه خواندن قلندرها و مردم کوچه و بازاری مردم تهران بود و به نوعی داش‌مشدی خواندن است، آوازی خواندم. محمد علی فروغی در آن مجلس گفت خیلی آواز خوبی خواندی ولی چرا چنین خواندی؟بدیع‌زاده می‌گوید این سبک خواندن تهرانی‌ها و داش‌مشدی‌ها و کلاه مخملی‌ها است. فروغی می‌گوید حالا که در موسیقی ایرانی انواع نام‌های بیات زند، بیات ترک و ... دارید، این سبک را هم «بیات تهران» نامگذاری کنید.

 

فراهانی با اشاره به این نکته که مهرتاش یکی از کسانی بود که سبک بیات تهران را به خوبی درس می‌داد، می‌افزاید: او ترانه‌های زیادی را درباره مشاغل مختلف جمع‌آوری می‌کرده و به شکل تئاتر موزیکال درمی‌آورد و به شاگردانش می‌داد تا بخوانند. کلید و قفل‌ هم یکی از همین ترانه‌ها است. اکثر این اشعار را ابوالقاسم حالت سروده است. امروز هم چون این ترانه‌ها یادآور سال‌های دور تهران است، همچنان شنونده‌ها و طرفداران خودش را دارد.

 

«کلید ساز» سبک شجریان نبود

امروز در میان ترانه‌های مهرتاش، ترانه «کلید ساز» به واسطه نام شجریان بیشتر شناخته شده است اما باز هم افراد کمی این ترانه را شنیده‌اند. فراهانی در پاسخ به این سوال که چرا این این اثر شجریان در آن زمان هم به نسبت دیگر آثارش کمتر شناخته شد، می‌گوید: در آن دوره آقای شجریان شاگرد آقای مهرتاش بود و کار می‌کرد ولی بعدها شیوه، سبک و سلیقه‌اش را تغییر داد و در شاخه دیگری فعالیت کرد. امروز که کارهای استاد شجریان را نگاه کنیم، آثارش شامل رده‌های مختلفی می‌شود. مثلا یکی از ترانه‌های حماسی‌ای که بعد از انقلاب توسط گروه چاووش ساخته شد و آقایان حسین علیزاده، محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان چنین آثاری را می‌ساختند و بیشتر به دلیل مسائل سیاسی و اجتماعی پیش‌آمده بعد از انقلاب ۵۷ به نوعی همگام با جریانات همان‌ سال‌ها بود. بخشی از کارهای استاد شجریان مربوط به این دوره است. استاد مهرتاش نگاه خیلی اجتماعی نداشت. کار مهرتاش بیشتر حالت جمع‌آوری و تفریحی داشته است. سبک شجریان هم این نبود. او ادامه می‌دهد: یک هنرمند در دوره‌های مختلف کاری خودش سبک‌های مختلفی را تجربه می‌کند تا به ثبات برسد. آقای شجریان وقتی قله‌های بزرگ موسیقی ایران را فتح می‌کند، کارهایی مثل دستان، بیداد و ... که مردم آنها را شنیده‌اند را می‌خوانند، وجهه هنری خاصی به دست آورد. شاید کارهای قدیمی را تعمدا نمی‌خواستند بین مردم شنیده شود چون سبک آقای شجریان هیچ وقت سبکی مثل «کلید ساز» نبوده است. امروز مردم شجریان را با آثار مهم دیگری مثل «آستان جانان» می‌شناسند. شاید آن موقع آقای شجریان می‌خواسته آن شیوه آوازخوانی را هم امتحان کند، هنرمند همواره در حال یادگیری است تا به ثبات برسد. آواز‌خوانی‌های متنوع شجریان نشان‌دهنده پیگیری او است و اینکه او در هر شاخه‌ای فعالیت کرده و در نهایت شیوه ممتازی که می‌خواسته است را پدید آورده است. این‌طور نیست که حتما چون استاد شجریان کاری را خوانده حتما شنیده شود. مردم ما درک دارند و تشخیص می‌دهند کدام یک از آثار شجریان باید باقی بماند و اصلا چه هنرمندانی باید بمانند یا نه، یعنی به سفارش ما نیست.

 

باید به اصل وفادار می‌ماندیم

فراهانی در پاسخ به این سوال که آیا در بازآفرینی «چهارشنبه‌سوری» نوآوری هم داشتید یا نه، می‌گوید: در این نوع آثار نمی‌توان نوآوری داشت، چون وقتی می‌خواهیم چنین آثاری را بازسازی کنیم، باید به شیوه و سلیقه زمان گذشته وفادار باشیم. یعنی ما حتی باید تا حد امکان این قطعات را کهنه‌تر و قدیمی‌تر می‌نواختیم که به آثار اصلی مهرتاش نزدیک‌تر باشد، چون اگر در آن دست ببریم دیگر کاری نیست که مردم کوچه‌ و بازار بشناسند، دیگر کار مهرتاش نیست. ما می‌خواستیم این اثر به اصل خودش نزدیک‌تر باشد.

 

حمایت دولتی نداریم

این پژوهشگر موسیقی درباره دلایل کمتر منتشر شده آثار آیینی فولکلور می‌گوید: اقوام مختلف در این روزها چنین آثاری را جمع‌آوری می‌کنند ولی چنین کارهایی نیاز به حمایت دولتی دارند. وقتی می‏خواهیم هویت اقوام مختلف را حفظ کنیم و به نسل‌های بعد منتقل کنیم، به تنهایی قادر به انجام آن نیستیم. گرچه مردم تلاش خودشان را برای حفظ این آثار می‌کنند اما در طول زمان این آثار دستخوش مشکلات مختلف می‌شود تا آنجا که هویت اصلی اقوام بعد از چند نسل به دلیل جریانات موجود در دنیا و بیگانگی نسل‌های جدید با اصالت گذشتگان رنگ می‌بازد.با نبود کپی‌رایت هم بر این مشکلات افزوده می‌شود.

 

فاطمه امین‌الرعایا

 

ebtekarnews.com
  • 10
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش