سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۲۶ - ۲۸ آذر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۹۰۷۴۱۰
موسیقی

چرا در ایران همزمان با سالگرد شعرای نامی، جشنواره‌های موسیقی برگزار نمی‌شود؟

در حسرت یک «قونیه»

جشنواره های موسیقی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

این روزها همزمان با سالگرد درگذشت مولانا در ترکیه فستیوال‌های گوناگون موسیقی برپا شده است. هر سال علاقه‌مندان به مولانا از سرتاسر دنیا برای شرکت در سالگرد این شاعر فارسی زبان که در قونیه دفن شده به ترکیه می‌روند. این فستیوال به جز منافع فرهنگی برای این کشور همسایه، منافع فراوان اقتصادی هم در پی دارد. حال سوال این است که چرا ایران با داشتن ذخائر ادبی و فرهنگی بسیار، از این ظرفیت‌ها استفاده نمی‌کند؟

 

هر سال در خلال روزهای اول تا هفدهم دسامبر، قونیه میزبان گردشگرانی است که از سرتاسر دنیا به این شهر می‌آیند تا در فستیوال‌های موسیقی که به مناسبت درگذشت مولانا برگزار می‌شوند، شرکت کنند؛ مولانایی که حتی یک بیت شعر به زبان ترکی در میان اشعارش وجود ندارد! حالا ترکیه تنها به دلیل اینکه این شاعر پارسی در خاک قونیه دفن شده، از آن نهایت استفاده را می‌کند تا در کنار یک حرکت فرهنگی، با برگزاری کنسرت‌های موسیقی و مراسم‌های گوناگون، گردشگران را از تمام دنیا به کشورش بکشاند تا بتواند هم فرهنگ خود را صادر کند و هم در کنار آن از مزایای اقتصادی ورود این گردشگران نهایت استفاده را ببرد. بسیاری از ایرانیان هم در این ایام عازم قونیه هستند و با خود به جای چمدان‌های رنگارنگ ساز می‌برند و به جای لباس‌های ترک هم، فرهنگ و شعر سوغات می‌آورند.

 

از مقبره مشکوک شمس استفاده می‌کنند از مولانا نکنند؟

ایران از گذشته به سرزمین علم، فرهنگ و ادب شهرت داشته است. بسیاری از مفاخر ادبی بزرگ ایرانی آوازه جهانی دارند، شعرایی مثل حافظ، سعدی، فردوسی، خیام و ... موسیقی اصیل ایرانی هم با اشعار این شعرا زیبایی دوچندان یافته است اما چرا تا به حال همزمان با سالگرد یا روز بزرگداشت هیچ یک از این بزرگان ادب، هیچ جشنواره موسیقی در کشور برگزار نشده است؟

 

بهداد بابایی، نوازنده سه‌تار که در همکاری با خود خوانندگان برجسته‌ای مانند محمدرضا شجریان، ایرج بسطامی، حمیدرضا نوربخش، شهرام ناظری و ... را در کارنامه خود دارد، با تاکید بر وجود مفاخر بسیار ادبی در ایران به «ابتکار» می‌گوید: دیرزمانی است که در بسیاری از کشورها علاوه بر ارج نهادن به مفاخر علمی، فرهنگی و هنری سرزمین‌شان و قدردانی و پاسداری از شان و جایگاه آنها، به معرفی، نمایاندن و نشر آثار و اندیشه‌های ایشان اهتمامی تمام دارند و از این راه، ویترینی ارجمند و اوجمند از داشته‌های تاریخی، علمی، فرهنگی و هنری دیارشان برپا کرده‌اند که هم نقش سازنده کشورشان در بنای علم و فرهنگ و هنر بشری را گوشزد کنند و هم موجبات فخر و سربلندی میهن و مردم‌شان را فراهم بیاورند.

 

در بسیاری از شهرهای اروپا خانه‌هایی را می‌بینید که بر سردر آنها این جمله نقش بسته است که «در اینجا ... می‌زیسته است». همچنین به خوبی دریافته‌اند که نام‌های بزرگ و صاحبان اندیشه و تالیفات موثر در سیر حکمت و هنر و .. می‌تواند با جذب علاقه‌مندان و رهروان نظام و اندیشگاه‌شان محلی باشد برای کسب درآمدی هنگفت و قابل اعتنا.

 

این استاد دانشگاه با اشاره به استفاده کشور ترکیه از چنین ظرفیتی می‌گوید: کشور ترکیه در این زمینه یدی طولانی داشته و جدای از چنین رفتار خردمندانه، چنانچه راه را باز ببیند، در مصادره بزرگان و ناموران دیگر اقلیم‌ها کوتاهی نمی‌کند. راه بهره‌بری از آنها را هم به خوبی می‌شناسند! چنانکه همگان می‌دانند، محل دفن شمس تبریزی از قرن هفتم تاکنون مکانی مجهول بوده و هیچ نشانی از آن برجا نبوده تا اینکه چند سال پیش ناگهان مدعی شدند، مکانی را یافته‌اند که حفره‌ای در آنجا وجود دارد و آنجا بی‌تردید همان مقبره شمس تبریزی است!

 

بنده شاهد تجمع افرادی از دور و نزدیک بودم که در آن مکان و برای دیدار و زیارت جمع شده بودند و امروز آن مکان با وجود ابهامات بسیار، زیارتگاه خیل فراوانی از صوفیان و اهالی عرفان برآمده از آن نوع نگاه شده است. در جایی که مکانی مبهم و موهوم ناگهان ارج و منزلت می‌یابد، دیگر وضعیت مقبره جناب مولانا و در کنار او، مریدانی چون حسام‌الدین و صلاح‌الدین ناگفته روشن است.

 

رونق گردشگری ترکیه در سالگرد درگذشت مولانا

بابایی درباره نقش و اهمیت چنین مراسمی در جذب گردشگران و رونق اقتصاد ترکیه می‌گوید: زیست و وفات مولانا در قونیه چنان برکتی را برای آن کشور فراهم آورده که در سفری که به قونیه داشتم از زبان مدیر و مسئول وقت موزه مولانا شنیدم که می‌گفت درآمد سالانه این موزه (البته به نسبت مساحت) بیشتر از موزه وسیع توپکاپی استانبول است و استقبال از مراسم سالانه مولانا چنان چشمگیر بوده و خیل عظیم علاقه‌مندان به این فرزانه ایرانی و حضور هرساله آنها در قونیه باعث شده که دولت ترکیه زمان مراسم را از ۱۲ تا ۱۷ دسامبر به ۷ تا ۱۷ دسامبر افزایش داده و محل برگزاری مراسم از سالنی با ظرفیت سه هزارنفر به سالنی با ظرفیت ده هزارنفر تغییر کرده است.

 

او با اشاره به حضور ایرانیان در این مراسم می‌افزاید: هر سال تنها از ایران بیش از سه هزار نفر برای شرکت در این مراسم به قونیه رهسپار می‌شوند و سیل توریست و بازدیدکنندگان از سراسر جهان از شمارگان بسیار بالایی حکایت می‌کند و درآمد سرشار حاصل از این رخداد در هر سال رونقی قابل اعتنا به اقتصاد کشور ترکیه و شهر قونیه می‌بخشد.

 

دغدغه بی‌فروغ مدیران برای برگزاری چنین جشنواره‌هایی

با وجود چنین دستاوردهایی چرا ایران برای مفاخرش چنین جشنواره‌هایی را ترتیب نمی‌دهد؟ بابایی می‌گوید: در ایران با وجود برخورداری از مفاخر نامدار با اندیشه‌هایی شناخته‌شده در سطح جهان و با آثاری ترجمه شده به زبان‌های مختلف و پتانسیل بهره‌وری معنوی و مالی بسیار فراوان، به نظر می‌رسد دغدغه مدیران فرهنگی در این زمینه امری است کمرنگ و بی‌فروغ. چه بسا و شاید اساسا بودجه‌ای برای برگزاری مناسباتی چون مراسم مولانا برای مفاخر بی‌شمار این سرزمین در نظرگرفته نشده باشد.

 

طبیعتا برپایی چنین فستیوال‌هایی می‌تواند در شناخت و آشنایی مردمان دیگر سرزمین‌ها با فرهنگ، ادبیات و موسیقی ریشه‌دار این کهن‌دیار و مرز در رونق آن و گسترش و جلب حمایت‌های فراگیر فرهنگی و آکادمیک جهان در امر پژوهش در این هنرها کارساز باشد. اما هنگامی که نشان دادن ساز از فراگیرترین رسانه ملی ممنوع است و در بعضی شهرستان‌ها از حضور بانوان نوازنده بر صحنه ممانعت می‌شود، تکلیف خواست و اراده برای برپایی چنین فستیوال‌هایی روشن است.

 

هفت‌خوان پیش پای هنرمندان

علی مغازه‌ای، پژوهشگر که مدیریت هنری پنجمین فستیوال موسیقی نواحی «آینه‌دار» را نیز به عهده داشت، در پاسخ به این سوال که چرا در ایران برای مفاخر ادبی بزرگی چون حافظ، سعدی، فردوسی و.. فستیوال‌های موسیقی شبیه به آنچه که در ترکیه برای مولانا شاهد آن هستیم، برگزار نمی‌شود، به «ابتکار» می‌گوید: حوزه فرهنگ در تمام کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه جهان، توسط حکومت و دولت‌شان مورد توجه است و به عنوان یکی از امکانات جذب سرمایه به کشورشان به آنها نگاه می‌شود، خصوصا موسیقی. در ترکیه بعد از دگردیسی کمالی، حتی موسیقی شکل ارزشی به معنای جلب‌کنندگی پیدا کرد.

 

در ادوار مختلف موسیقی شامل پیام صلح‌آمیز ترک‌های عثمانی به جهان شد و جهان به آن توجه بسیار پیدا کرد. اما متاسفانه در کشور ما، فرهنگ نه‌تنها به شکلی که بتواند توجه جهانیان را به خودش جلب کند، نبوده بلکه برخی از حوزه‌های فرهنگی-هنری با بی‌مهری بسیاری مواجه بوده است، به طوری که گاهی با ممانعت و ممنوعیت هم روبه‌رو می‌شده است. اگر ما برای مناسبت‌های مختلف در جا و جایگاه‌های مناسب، موسیقی واقعی اقوام خودمان و موسیقی سنتی کلاسیک‌مان را اجرا کنیم، یقین دارم جهان شگفت‌زده خواهد شد اما این موضوع در توان و جزو اختیارات هنرمند، موسیقیدان و افراد فرهنگی نیست.

 

او با اشاره به برخورد اخیر با نوازندگان خیابانی در رشت، ادامه می‌‌دهد: وقتی گاهی با نوازندگان خیابانی مثل یک موجود مزاحم و با پس‌گردنی روبه‌رو می‌شوند، چه اهمیتی برای هنرمند وجود دارد که بخواهد چنین حرکتی را در کشور انجام دهد؟ اگر هم بخواهند انجام بدهند، باید از هفت‌خوان رد شوند. در نمونه‌های اجرا شده هم شاهد برخوردهای نامناسب بوده‌ایم. به همین دلیل فکر می‌کنم رویکرد فرهنگی سازنده باید از سوی نهادهای دولتی در چنین موضوعاتی ساطع شود و هنرمندان مورد حمایت قرار بگیرند، آنگاه شاهد قدم برداشتن جانانه هنرمندان خواهیم بود.

 

ما فقط شعار می‌دهیم!

موسیقی کلاسیک سنتی و همچنین موسیقی اقوام ما که از اشعار مفاخر بزرگ و مطرح ادبی بهره‌ برده‌اند، با نام موسیقی فاخر یاد می‌شود، موسیقی‌ای که همواره شعار حمایت از آن از سوی نهادهای دولتی ذی‌ربط شنیده شده است. برگزاری فستیوال‌های موسیقی به بهانه مفاخر ادبی بی‌شک دربرگیرنده همین نوع از موسیقی خواهد بود. در کنار این موضوع با وجود منافع بسیار اقتصادی چرا نهادهای دولتی عزم چندانی برای برپایی چنین جشنواره‌هایی ندارند؟ مغازه‌ای می‌گوید: ما خوب شعار می‌دهیم، در موسیقی، اقتصاد، و ... موضوع دقیقا همین‌ است که ما فقط می‌خواهیم شعار بدهیم اما گفته‌اند «دو صد گفته چون نیم کردار نیست».

 

مسئولان باید این شعارها را کنار بگذارند و یک فستیوال با حفظ شئونات اسلامی و مقدسات برگزار کنند و هنرمندان از همه جهان در تهران به مدت ۱۰ روز جشنواره موسیقی برگزار کنند. خواهند دید که از تمام دنیا گردشگر به ایران می‌آید تا از این جشنواره بازدید کنند تا هم با جاذبه‌های ایران و هم با موسیقی ما آشنا ‌شوند. هر وقت دولت نیم‌جو عمل نشان دهد، هنرمندان بدون اینکه حتی مطالبه مالی داشته باشند، حاضرند تا پای جان برای کشورشان قدم بردارند.

 

فاطمه امین‌الرعایا

 

ebtekarnews.com
  • 19
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش