سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳
۱۸:۰۸ - ۱۴ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۳۷۳۹
تئاتر شهر

فقط یک ژنِ خوب طپانچه‌ها را تبدیل به دسته هاونگ می‌کند/ قدرتِ فرهنگ از هر اسلحه‌ای بیشتر است

اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
شهاب‌الدین حسین‌پور درباره نمایش «طپانچه خانم» گفت: اخترالسلطنه نمایش ما هم به نوعی یک ژن خوب است؛ وصل است به سیستم و حمایت می‌شود. اما بر باورش که حتی می‌تواند غلط باشد و آن اصلاح جامعه است تا پای نابود کردن خود و خانواده‌اش می‌ایستد. اما کسی نیست به او بگوید این راهش نیست و بعضی جاها راه را اشتباه می‌رود. در نهایت هم نمی‌گذارد طپانچه‌ها دست دشمن بیفتد و تبدیل به ابزار خشونت شود.

شهاب‌الدین حسین‌پور، کارگردان نمایش «طپانچه خانم» در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با بیان اینکه این نمایش در لایه‌های مختلف خود موضوعات مختلفی را مطرح می‌کند، گفت: این نمایش به لحاظ اشاره و انتقاد از مسائلی که امروز در جامعه ما وجود دارد یک اثر تک بعدی نیست؛ بلکه برداشت از آن بستگی به زاویه دید مخاطب دارد.

 

حسین‌پور با اشاره به اجرای دوباره متن نمایشی محمدامیر یاراحمدی گفت: هر نمایشنامه‌ای که می‌خواهم کار کنم جدا از ساختار و ادبیاتی که دارد محتوایش هم برایم مهم است و متن آقای یاراحمدی این شرایط را داشت. برایم مهم است که نمایشنامه چه دغدغه‌ای را با خودش حمل می‌کند که با دغدغه منِ کارگردان در سال ۹۶ در ایران می‌تواند همذات‌پنداری ایجاد کند تا من احساس کنم وظیفه دارم این دغدغه مشترک در نمایشنامه را که دغدغه یک جامعه هم می‌تواند باشد روی صحنه ببرم. مهم‌ترین دلیل انتخاب دوباره «طپانچه خانم» برای اجرا توسط من و محمدامیر یاراحمدی نویسنده اثر، همین همسو بودن مفاهیم نمایشنامه با دغدغه‌ها و ضرورت های جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم.

 

او در پاسخ به سوالی درباره موضوع قانون و قانون‌گرایی و فرار از آن در نمایش «طپانچه خانم»که دغدغه همیشگی بوده و شباهت‌های آن با جامعه امروز ایرانی گفت: معتقدم این یک مقوله جهان‌شمول است و فقط مختص ایران نمی‌شود. در همه دنیا و در تاریخ، قانون‌گذاری مقوله‌ای بوده که همیشه حواشی زیادی به همراه داشته است. معتقدم قانونی که سردمدارن جامعه باید براساس نیاز، توسعه و پیشرفت آن جامعه، ایجاد و تثبیت کنند، می‌بایستی قبل از اجرایی شدن به لحاظ فرهنگی آمادگی پذیرش آن قانون و چرایی این اتفاق را هم به وجود بیاورند.

 

این کارگردان تئاتر ادامه داد: تا زمانی که قانونگذار به لحاظ فرهنگی مردم را متوجه نکرده که قانونی که از آن حرف می‌زند یا فعلی که می‌خواهد انجام دهد یعنی چه و برای چه و چگونه این اتفاق باید ایجاد شود جامعه آن قانونگذار را درک نخواهد کرد و پذیرای او و اعمال و قانونش هم نخواهد شد. خوب یا بد قانون در این زمینه مهم نیست. اولا آن قانون‌گذار به توسعه و منافع یک ملت و مردم باید فکر کند برای اینکه می‌خواهد قانون وضع کند. در نتیجه باید مردم درباره موضوع آگاه شوند و بعد قانون موردنظر اجرایی شود. اگر این اتفاق نیفتد و قانون‌گذار بخواهد با جبر واردش شود در جامعه تنش و چندگانگی و توطئه ایجاد می‌شود و شرایطی ساخته می‌شود که خیلی‌ها می‌توانند از این آب گل‌آلود ماهی بگیرند که نمونه‌هایش در همین امروز ما به چشم می‌خورد.

 

حسین‌پور یادآور شد: تاریخ را نگاه کنید؛ آیا جامعه‌ای توانسته موضوعی مانند حجاب را به جبر نهادینه کند و یا جامعه‌ای توانسته به جبر، حجاب را از آدم‌ها بگیرد؟ هرچیزی به فرهنگ‌سازی و دموکراسی احتیاج دارد برای اینکه پذیرش آن در وجود مردم ایجاد شود. مثلا می‌گویند از فردا بنزین هزار تومان است و برایش قانونی وضع می‌کنند؛ کلی حاشیه و... ایجاد می‌شود اما اگر از چند ماه قبل چرایی و چگونگی‌اش را برای مردم توضیح دهند، فیلم و تئاتری درباره‌اش بسازند و در رسانه‌ها گفتگوهایی شود این حاشیه‌ها بسیار کمتر می‌شود.

 

او با طرح این پرسش که «چرا در اروپا قانون‌گذاری اغلب با حاشیه همراه نیست؟» گفت: ما خیلی بدوی‌تر نسبت به مسائل برخورد می‌کنیم. چون هیچ وقت به این فکر نکرده‌ایم که قدرت فرهنگ از هر اسلحه‌ای بیشتر است؛ ما هیچ‌وقت به فرهنگ و فرهنگ‌سازی بها نمی‌دهیم. این خیلی مهم است و در نمایشنامه «طپانچه خانم» هم خیلی رویش تاکید شده. در کنارش این مساله هم مهم است که بگوییم جناب قانون‌گذار نمی‌توانی امروز قانونی بگذاری و بگویی این را برای مردم وضع کردم و چند صباح که بگذرد و ببینی جای پایت را دارد شل می‌کند ناگهان قانون را عوض کنی و بگویی امروز قانون شکل دیگری است. تو که قانون را می‌گذاری خودت هم باید به آن مقید باشی. اگر قانون برای همه است همه هم باید به آن پایبند باشند. می‌بینیم که بعضی حکومت‌ها قانون‌هایشان را نه بر منافع مردم بلکه براساس منافع جیب‌شان تغییر می‌دهند.

 

حسین‌پور با بیان اینکه «کسی که می‌خواهد قانونی وضع کند باید ببیند اول این قانون برای مردم‌اش چه توسعه و آرامش و پیشرفتی دارد؟» گفت: قانونگذار باید آینده‌ قانونش را ببیند، برنامه‌ریزی کند، به یک ثبات برساند، کیفیتش را تضمین کند و بعد حتی دو یا سه سال برنامه‌ریزی بلندمدت برای فرهنگ‌سازی این قانون کند که وقتی آمد مردم دو دستی بغلش کنند، دوستش داشته باشند و بدانند برای خودشان دارد این اتفاق می‌افتد. بعد هم اگر ناگهان این قانون به خود قانون‌گذار فشار آورد عوضش نکند که بگوید همه باید رعایت کنند اما مسئولان محترم می‌توانند مستثنی باشند. این نکته کلیدی است که ای کاش در همه صنف‌ها و جای جای کشورمان به آن توجه داشته باشیم.

 

کارگردان نمایش «طپانچه خانم» در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه «کاراکتر اخترالسلطنه نمایش مشمول استفاده از مزایای وصل شدن به قدرت است و این مساله به نوعی مخاطب را یاد "ژن خوب" می‌اندازد!» گفت: این نکته‌ای که شما اشاره می‌کنید خیلی ریزبینانه است و ما برای تولید نمایش به این قضیه فکر نکردیم. اما آنقدر در کشورمان ریز قصه‌ها وجود دارد که وقتی شروع به گفتن قصه‌ای می‌کنی مفاهیم روز جامعه را در دلش جا می‌دهد. اما درباره ژن خوب باید بگویم شخصیت «اخترالسلطنه» قصه به قدرت وصل است. آنقدر قدرتمند است که می‌گوید من شاه نیستم اما تاج‌بخش‌ام؛ با سر بی‌کلاه خیلی‌ها دست‌رشته بازی کردم و این مملکت کفتر جلد است و سر آخر برمی‌گردد سمت من. یعنی خود را صاحب منصب و قدرت می‌داند. قضیه ژن خوب هرچند دیگر امروز به سخره گرفته می‌شود اما درعین حال موضوع دردناکی است.

 

حسین‌پور ادامه داد: هرچند معتقدم مدیران و حاکمان هر جامعه قطعا باید از شرایط و مزایای ویژه‌ای نسبت به سایر مردم برخوردار باشند. شرایط خاص لازمه هر حکمرانی است تا بتواند از دغدغه‌های کوچکی که برای یک آدم معمولی ممکن است وجود داشته باشد دور بماند و حرمت و حریمی برای فعالیتش وجود داشته باشد. از نظر اقتصادی در شرایطی باشد که با تمام وجود به جامعه و مردمش فکر کند نه جیبش؛ به دزدی و خیانت فکر نکند. ولی سردمدار کیست؟ کسی که عاری از فساد است و یک ملت او را قبول دارند، راضی‌اند و احساس خوبی دارند که نماینده آن کشور چنین فرد یا سیستمی است که مدام به فکر منافع کشور و مردمش است.

 

او خاطرنشان کرد: چرا مقوله ژن خوب به شوخی و جدی به وجود می‌آید؟ چون آن دولتمرد ما شرایط خاصی دارد که در یک آرامش بیشتر بتواند فعالیت‌هایش را انجام دهد و آرامش مردم را از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی رفاه مردم بالا ببرد اما این افعال را نمی‌دهد. برای همین مردم وقتی می‌بینند مدیران و قدرتمندان‌شان در راستای توسعه و پیشرفت مردمانشان حرکت نمی‌کنند، بین دولت و ملت دچار شکاف می‌شود. این شکاف به نوعی تبدیل به جوک ساختن و شوخی و به وجود آمدن ژن خوب و بعدها شاید خشم و ناراحتی بیشتر می‌شود. وقتی این اعتراض تحت عنوان ژن خوب به وجود می‌آید که مردم مطمئن نیستند حکمران‌شان تمام تلاش‌اش را برای از بین بردن مشکلات می‌کند و این می‌شود که ژن خوب به وجود می‌آید.

 

کارگردان «طپانچه خانم» خاطرنشان کرد: اخترالسلطنه نمایش ما هم به نوعی یک ژن خوب است؛ وصل است به سیستم و حمایت می‌شود. اما بر باورش که حتی می‌تواند غلط باشد و آن اصلاح جامعه است تا پای نابود کردن خود و خانواده‌اش می‌ایستد. اما کسی نیست به او بگوید این راهش نیست و بعضی جاها راه را اشتباه می‌رود. در نهایت هم نمی‌گذارد طپانچه‌ها دست دشمن بیفتد و تبدیل به ابزار خشونت شود. با اینکه اعتقاد دارد طپانچه‌های موروثی خاندان اخترالسلطنه حق مسلم‌شان است ولی در نهایت حاضر نمی‌شود این میراث آبا و اجدادی را دو دستی تقدیم و سکوت کند. سال‌ها خاطره و زحمت و تلاش و نگهداری و اعتبار و هزینه را تبدیل به چیز دیگری می‌کند. طپانچه‌ها را ذوب می‌کند و تبدیل به دسته هاونگ کرده و تقدیم به نوعروس‌ها می‌کند؛ تا هر وقت کسی دانه‌ای سابید بداند اختری بود که به مردمش فکر می‌کرد و دلش می‌خواست کشورش بهترین کشور دنیا باشد. حالا نتوانست ولی حداقل تلاشش را کرد. این خیلی تاثیر دارد تا اینکه شعار دهیم که می‌خواهیم این کارها را برای مردم کنیم و مدام چهار سال‌ها بگذرد و اتفاقی نیفتد.

 

مارال فرجاد، آرش فلاحت‌پیشه، محمد نادری، ندا مقصودی، گیلدا حمیدی، بهزاد جاوندان‌فرد، غزاله جزایری، جواد پورحیدری، مرضیه سهراب، سیما خزاعی و سعیده آغویی بازیگران نمایش «طپانچه خانم» هستند که به نویسندگی محمدامیر یاراحمدی و کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور تا ۲۴ آبان روی صحنه است.

 

 

 

 

  • 13
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش