جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۰۵ - ۱۸ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۴۸۵۶
تئاتر شهر

مخاطب «غیرمنتظره» بیشتر یک «تجربه گر» است تا یک «تماشاگر»

نمایش غیرمنتظره,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

بازیگران «غیرمنتظره»وظیفه بسیار دشواری بر عهده گرفته‌اند

 

تماشاگر از همان آغاز یا در مراحل بعد،دست هنرپیشه را می خواند

 

«غیرمنتظره» به عنوان نخستین «گیم تئاتر» ایرانی،تجربه غریبی است

 

هنرپیشه رکن است و بازی او عامل نهایی و تعیین کننده باورپذیری،تاثیرگذاری وماندگاری نمایش است

 

بازیگر می کوشد یک گام از تماشاگر پیش باشد

 

در وضعیت دوم،جای مخاطب و بازیگر عوض می شود

 

مخاطب «غیرمنتظره» بیشتر یک «تجربه گر» است تا یک «تماشاگر»

 

شیطنت های کیارش سرابی در نقش باجگیر،غافلگیر‌کننده و برای تماشاگر بسیار جذاب است

 

پشت سر گذاشتن عرصه های ناپیموده در تئاتر ایران و گشودن مسیرهای جدید در این حوزه،از ظهور نسلی خبر می دهد که قصد دارد با ارائه ایده های تازه و به کارگیری دگرگون کلیشه ها، مشتریان تماشاخانه‌ها را در تجربه‌های کم نظیر خود شریک و ایشان را با مفاهیم و اشکال تازه ای از نمایش آشنا کند.نمایشنامه‌نویسان و کارگردان‌های مبتکر و نوجویی همچون وحیدرهبانی،محمد مساوات،جابر رمضانی و...در سال های اخیر موفق شده اند کلیشه ای که تماشاگر ایرانی از «نمایش» و «تئاتر» در ذهن خود دارند را شکسته دهند و افق های تازه ای پیش چشم بگذارند.

 

مهم ترین امتیاز تئاتر در قیاس با دیگر هنرها،زنده بودن آن و برقراری رابطه بی واسطه و تکرارناپذیر در لحظه با مخاطب است.سال‌هاست نمایش های بسیاری در اقصی نقاط جهان به روی صحنه می روند اما شمار قابل توجهی از این آثار موفق به برقراری رابطه با تماشاگر نشده و در یادها نمی مانند.تاثیرگذاری نمایش بر تماشاگر وابسته به عوامل مختلف از داستان،دیالوگ و بیان گرفته تا نور،موسیقی و گریم است اما مهم ترین عامل،بازیگر و بازی او است که «صحنه» و «مخاطب» را به هم پیوند می زند.اگر همه عوامل صحنه از قدرت تاثیرگذاری برخوردار باشند اما هنرپیشه کار خود را درست انجام ندهد، نمایش فرو می ریزد و ارتباط با مخاطب شکل نمی‌گیرد. پس هنرپیشه رکن است و بازی او عامل نهایی و تعیین کننده باورپذیری،تاثیرگذاری وماندگاری نمایش است.

 

«غیر منتظره» تجربه غریبی است

آن دسته از علاقه‌مندان تئاتر که به اجراهای کلیشه‌ای خو کرده‌اند و خود را مقید به یک سری عادات و آداب خاص حضور در سالن نمایش می‌دانند با گیم تئاتر محیطی«غیرمنتظره» غافلگیر می شوند. این گونه تئاتر محیطی در آمریکا و اروپا مسبوق به سابقه اند اما در ایران کمتر اجرا مي‌شوند.«غیرمنتظره» به عنوان نخستین «گیم تئاتر» ایرانی،تجربه غریبی است که فرم آن از تئاتر غرب می آید و محتوایش ریشه در روان‌شناسی و جامعه شناسی دارد.مفهوم «صحنه»،«دیوار چهارم»،«میزانسن»،«بازیگر» و «تماشاگر» در این نمایش به‌طور كامل دگرگون شده است.محسن احتشامی با گیم تئاترش این فرصت را برای تماشاگر ایرانی فراهم آورده تا به تنهایی و بدون «همتماشاگری» و نشستن در کنار دیگران،به طور مستقیم با بازیگر تئاتر،چشم در چشم و نفس به نفس شود.او برای این کار صحنه نمایش را به هفت کابین مسقف تبدیل و در هر کابین فقط یک بازیگر را مستقر کرده است.

 

هر تماشاگر حق دارد به تنهایی و بدون همراهی دیگر تماشاگران،به ترتیب وارد ۶ کابین ابتدایی شده و در هر یک از کابین‌ها،فقط با یک هنرپیشه وارد گفت و گو حتی بازی دو جانبه شود.زمانی که این تعامل مهیج در کابین ششم به پایان می رسد،تماشاگر با دو در بسته مواجه می‌شود.یک در به جهان بیرون از نمایش باز می شود و در دیگر به کابین هفتم(وادی آخر) که نمایش در آن همچنان ادامه دارد.نمایش دو پایان دارد،یک پایان در کابین ششم رقم می خورد و پایان اصلی در کابین هفتم.تماشاگر با خروج از کابین آخر،شگفت زده از تجربه ای که پشت سر گذاشته بر جا می ماند و میل به حضور مجدد در کابین ها در وی پدید می آید.

 

تحریک خلاقیت تماشاگر و بازیگر

بازیگران «غیرمنتظره»وظیفه بسیار دشواری بر عهده گرفته‌اند.بازیگر در نمایش‌های صحنه ای به واسطه متن،هدایت کارگردان و تجارب و آموخته‌های خود می‌داند چه مسیری پیش رو دارد و از چم و خم و تمام فراز و نشیب های داستان نمایش و ماجراهای آن آگاه است ؛ حتی می داند چه بر سر کاراکترها می آید اما در گیم تئاتر این قدرت پیش بینی کنندگی از بازیگر ستانده می شود.او هیچ متن از پیش آماده ای مشتمل بر دیالوگ و دستور صحنه در اختیار ندارد و فقط از هویت و ماهیت نقش و محدوده مجاز حرکتش با خبر است و باید بر اساس ری‌اکشن(واکنش‌های تماشاگر،بداهه‌پردازی کند.موقعیتی که در کابین‌های «غیرمنتظره» برای بازیگر و تماشاگر ایجاد می شود،خلاقیت آن ها را تحریک می‌کند.

 

بازیگر می کوشد یک گام از تماشاگر پیش باشد و ضمن ایجاد چالش نمایشی،همه چیز را تحت کنترل خود در آورد اما برخی از آن ها بازیگران را به چالش کشیده و غافلگیر می کنند.از همان کابین نخست،مسابقه مهیجي بین بازیگر و تماشاگر و اجرا و مخاطب آغاز می‌شود.این مسابقه ممكن است به سه شکل مختلف رقم بخورد:

 

۱- بازیگر در تمام مراحل از تماشاگر پیش می‌افتد و تسلط خود را بر وی حفظ می کند.

 

۲- تماشاگر از همان آغاز یا در مراحل بعد،دست هنرپیشه را می خواند و بالاخره خود را از زیر تسلط بازیگر می‌رهاند.

 

۳- گاه هنرپیشه گاه تماشاگر به تناوب و کم و بیش از يكديگر سبقت می گیرند و در نهایت هیچ کدام بر آن دیگری برتری نمی یابد. بيشتر تماشاگران به ‌دليل آنکه «گیم تئاتر» را تجربه نکرده اند یا به علت کم رويی و خجالت،در نهایت تسلیم هنرپیشه می شوند،‌ بنابراین احتمال رخداد مورد «۱» بیشتر از «۲» و «۳» است.در وضعیت نخست،تماشاگر نسبت به موضوع نمایش و معادل‌های واقعی کاراکترها بیش از گذشته حساس می‌شود.

 

در وضعیت دوم،جای مخاطب و بازیگر عوض می شود و این تماشاگر است که هنرپیشه را از سکه انداخته و با تبدیل شدن به بازیگر گیم تئاتر در نهایت از پیروز شدن در چنین چالشی احساس لذت می کند.در وضعیت سوم،تماشاگر هم نسبت به موضوع و کاراکترها حساس می شود و هم از تجربه ای که پشت سر گذاشته احساس شعف می‌کند.با خروج از کابین آخر،تمایل به طی کردن مجدد مسیر در بیشتر تماشاگران پدید می‌آید.آن ها دوست دارند یک بار دیگر تک تک کابین ها را امتحان کنند تا با استفاده از تجربه دور از انتظاری که کسب كرده‌اند، وارد چالش مهیج تر و حساب شده تری با بازیگران شوند.

 

تماشاگران در بهت تجربه تازه ‌اي فرومی‌روند

مخاطب «غیرمنتظره» بیشتر یک «تجربه گر» است تا یک «تماشاگر».تماشاگر در اين نمايش به بازی گرفته نمی شود بلکه به بازیگری بداهه پرداز تبدیل می شود.آنچه در کابین های گیم تئاتر رخ می‌دهد،‌ نه یک سرگرمی لحظه ای و گذرا بلکه چالش هوشمندانه و هدایت شده‌اي با تاثیری دیرپاست.

 

«غیرمنتظره» با ظرافت و بدون توسل جستن به شلیک پند و نصیحت به سوی تماشاگرش،کارکردهای مفید «تئاتر مستند» و «تئاتر انتقادی» را در قالب مدرن و ساده‌اي معرفی كرده و به رخ می کشد.

 

نقش‌های «غیرمنتظره» همگی بر مبنای ویژگی‌های آدم هایی که هر روز در کوچه،خیابان،ترمینال های مسافربری، مترو، بازار، پیاده روها و معابر با آن ها سر و کار داریم نوشته و رفتارپردازی شده‌اند.نوازنده،دانشجوی دستفروش، معتاد،ترانس سکچوال فراری، زن‌خیابانی، باجگیر و معلول تابلویی تکان دهنده و تاثیرگذار از جامعه معاصر با همه خوبی و بدی هایش پیش چشم می گذارند و بیننده را به قضاوت درباره آدم هایی فرا می خوانند که هر روز بارها با آن ها مواجه می شویم و از کنارشان بی تفاوت می گذریم.

 

کارگردان ظاهرآرایی پراغراق،گریم سنگین و پوشش توی چشم زننده را برای حفظ وجهه مستند اجرا،از دستور کار خود خارج كرده است و بازیگرانش را با همان شکل و شمایل آسیب دیدگان اجتماعی سطح شهر با تماشاگر روبه‌رو می‌کند.کورش ساسانیان با سماجت خاص و شیرینی که برای فروش خودکارهایش به خرج می‌دهد، به خوبی نقش دانشجوی محتاج پول را باورپذیر می‌کند،تسلط بارمان اهورا بر ساز و دیالوگ هایش و کنترل ریتم موسیقی حین ایفای نقش،شایسته تحسین است.صیاد آيینه‌وند بدون اتکا بر کلیشه ها موفق می شود نقش معتاد را به خوبی از آب در آورد.دانیال ابراهیمی در دشوارترین نقش این گیم تئاتر یعنی فردی که بین جنسیت جسمی و جنسیت روانی سرگردان مانده و النا آهی در نقش زن خیابانی بسیار مسلط و حرفه‌ای ظاهر شده اند.شیطنت های کیارش سرابی در نقش باجگیر،غافلگیر‌کننده و برای تماشاگر بسیار جذاب است.

 

محمدرضا قلمبر با ایفای نقش معلول، دل تماشاگر را به درد می آورد. بی تردید اگر دست اندرکاران نمایش «غیرمنتظره» از امکانات بیشتری برخوردار بودند،اجرای موفق‌تر و باورپذیرتری داشتند.هرشب می توان در مقابل درب خروجی کابین آخر،تماشاگرانی را دید که پس از اتمام گیم تئاتر «غیرمنتظره» و طی کردن «مارپیچ سکوت» و «هفت خوان رستم» با حالی دگرگون در بهت تجربه ای که پشت سر گذاشته اند،فرو رفته اند. این همان تاثیر جادویی و ماندگار تئاتر است که متاسفانه در مملکت ما کمیاب و دیریاب است.

 

 

شهرام خرازی ها

 

 

 

 

ghanoondaily.ir
  • 18
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش