پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۷:۲۰ - ۲۰ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۵۵۳۸
تئاتر شهر

 نگاهی به نمایش دایره گچی قفقازی

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
 محمود رضا رحیمی با استناد به بخش‌های قابل تعمق و زیبای نمایش "دایره گچی قفقازی"، اجرایی دراماتیک و زیبا ارائه داده است.

هنرآنلاین، آثار "برتولت برشت" عمده‌تا "روایت محور"اند و در مواردی هم که پرسوناژها در نمایش محوریت دارند، به طور همزمان وجوه تماتیک اثر هم دارای  محوریت هستند. معمولا برای بیان این روایت‌ها از "راوی" به شیوه‌های گوناگون استفاده شده است. نکته مهم در اجرای آثار "برتولت برشت" تأکید بر فاصله‌گذاری نسبی حسی بازیگرها، تماشاگران و حتی خود کارگردان است، اما این فاصله‌گذاری نسبی حسی در آثار او  برآیند "ساختار  فاصله‌گذارانه نمایشنامه" است و در آن یک یا چند راوی که ممکن است به طور نوبتی پرسوناژ خود نمایش هم باشند، نقش اساسی دارند و البته کاربرد "داستان یا قصه" هم از کارکردی"آشنائی زدایانه" برخوردار است؛ یعنی قصه یا داستان هم به شکلی بازخوردی عملا کارکردی "فاصله‌گذارانه" پیدا می‌کنند و نهایتا بازیگران نیز فقط به طور نوبتی و با ذهنیتی  فاصله‌گذارانه در فکر نقش خود در نمایش‌اند و هرگز  کاملا با نقش یکی نمی‌شوند. نقش پذیری غیرحسی آنان هم ضمن نسبی بودنش، به اندازه نوبت‌هایی است که برای بازی در اختیار دارند. آنان نباید کاملا شاکله و حالتی همذات‌پندارانه و "یکی شده با نقش" داشته باشند.

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

در اجرای آثار برشت به دلیل آن که دکور نقش چندانی ندارد و در مواردی حتی منتفی می‌شود، صرفا طراحی صحنه‌ها حرف اول را می‌زند و این طراحی‌ها  هم عمده‌تا و کاملا مبتنی بر میزانسن‌اند؛ به همین دلیل در اجرای آثار برتولت برشت میزانسن‌ها و متعاقبا بازی بازیگران مهم‌ترین عوامل و عناصر اجرایی به شمار می‌روند.

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

در نمایش "دایره گچی قفقازی" به نویسندگی برتولت برشت، با بازخوانی و کارگردانی محمودرضا رحیمی که هم اکنون در سالن سایه تئاتر شهر اجرا می‌شود، نکاتی حائز بررسی و بازخوردی شدن است؛ حدود بیست دقیقه آغازین اجرا، شلوغ و پر هرج و مرج از کار درآمده و فقط بعد از این مدت است که نمایش  به تدریج در قالب شکل‌دهی‌ها و میزانسن‌های معینی شاکله محتوایی و اجرایی خود را آشکار می‌کند و تا آخر به جز در "دو مورد"، با همان ریتم و هماهنگی دراماتیک، قابل قبول و حتی زیبا پیش می‌رود. دو مورد فوق شامل استفاده از آواز محلی کردی و ترانه محلی "سیب سرخ، انار سرخ، داماد می‌خواد نار بزنه" است که با محتوا، ساختار و ژانر نمایش جور در نمی‌آید و درام را در همان مقطع نمایش به کمدی تبدیل کرده است. قاعده‌تا هرچه به طور آوازین و ریتمیک یا غیر ریتمیک توسط گروه همسرایان و یا پرسوناژی خوانده یا گفته شود، اساسا به تناسب موقعیت‌ها گاهی کارکرد مونولوگ و در مواردی هم کاربری دیالوگ دارند و نظر "برتولت برشت" هم در این رابطه که شخصا تأکید داشته می‌توان آثارش را به هر لهجه و زبانی اجرا کرد و یا در قسمت‌های معینی قائل به چنین کاربردی بود، بر این اساس بوده که آن قسمت‌ها وقتی با لهجه یا زبان محلی به اجرا در می‌آیند، الزاما ضمن برخورداری از یک کارکرد مرتبط مونولوگ یا دیالوگ گونه، به موضوع نمایش هم ارتباط تنگاتنگی داشته باشند، یعنی نمی‌توان هر دیالوگ یا ترانه محلی بی‌ربط به زمان، مکان و موضوع نمایش را به کار برد، چون چیزی بی‌ربط، اضافی و تحمیل شده بر مضمون و محتوای اثر خواهد بود و همزمان سبب دوگانگی در موضوع، ساختار و ژانر خواهد شد و ترکیب و ساختار "برشتی" متن و اجرا را به هم خواهد زد. ضمنا آنجا که در اجرا و در ارتباط با یک صحنه و موقعیت خاص به "دایره گچی" اشاره می‌شود، باید عملا با گچ سفید، چنین دایره‌ای بر کف صحنه رسم شود (زیرا در عنوان نمایش هم بر آن تأکید شده و ضمنا نوعی" نشانه نمایشی تمثیلی" تلقی می‌شود.)  

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

بقیه اجرا و نیز بخش‌های قابل اعتنایی از آنچه قبل از این موارد اجرا می‌شود، تماما زیباست و به کمک طراحی میزانسن‌های خطی عرضی، طولی و میزانسن‌های گروهی دایره‌وار و نیز میزانسن‌های ردیفی چند نفره، کاملا در خدمت به تصویر در آوردن  و نشان دادن  موقعیت‌های نمایشی نمایشنامه "برتولت برشت" است.

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

مقوله "وانموده‌سازی" در اجرای آثار برشت جایگاه شاخصی دارد، چون دکوری آنچنانی در صحنه نیست و الزاما باید به کمک میزانسن و بازیگری بازیگران همه موقعیت‌ها و وضعیت‌های روایی و داستانی را با بهره‌گیری از "وانموده‌سازی" به تجسمی عینی درآورد. این ویژگی در نمایش " دایره گچی قفقازی" اثر برتولت برشت با  بازخوانی و کارگردانی محمودرضا رحیمی برجسته و کارکردی شده و درنتیجه، به دراماتیک شدن اجرا کمک زیادی کرده است. ضمنا دیالوگ‌های  پر محتوا و درخشانی هم در این "درام‌روایی  سیاسی اجتماعی  موزیکال" است: "چرا حرف‌های گفتنی گفته نمی‌شه ؟ چرا  گوش‌ها  نمی‌شنوند؟"، "تور واسه ماهی گنده‌هاست"، "اوضاع زمونه ریخته به هم" ، "اونی که نبوده توی بازی، حالا خودش شده قاضی"، "می‌گه پلیس باید مراقبم باشه، اونوقت کی مراقب پلیس باشه؟!"، "من آدمی هستم بی‌نظیر در دزدی" ، "کسی می‌دونه اوضاع شهر در چه حاله؟"، "قوانین باید در هر موردی بررسی بشن تا معلوم بشه که درست‌اند یا نه" و.....

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

بازی بازیگران بسیار زیبا، ستودنی و در راستای شیوه اجرا و همخوان با محتوای نقش‌هاست و خوانش راوی تک‌خوان زن (نسترن قاضیانی) هم خیلی به زیبایی و نمایشی شدن اجرا کمک کرده است.

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

درام روایی سیاسی اجتماعی موزیکال " دایره گچی قفقازی" به کارگردانی محمودرضا رحیمی همان طور که در ژانر اثر به آن اشاره شده، کاملا به صورت موزیکال  اجرا می‌شود و این موزیکال بودنش جزو ابتکارات کارگردان محسوب می‌شود و اجرا را جذاب‌تر و حتی در قیاس با بخش‌های غیر موزیکال و بسیار جدی نمایش، کل اجرا را از شاکله‌ای "فاصله‌گذارانه‌تر" برخوردار کرده ، ضمن آن که استفاده  از "ماسک‌های چشمی" نیز خصوصیت "فاصله‌گذارانه" اجرا را مضاعف نموده است. هنگام ایفای نقش با "ماسک چشمی" ساده‌ای که بر دیدگان اغلب بازیگران است، فاصله‌گذاری اجرای نقش عملا دو مرحله‌ای شده است؛ یعنی یک فاصله‌گذاری ظاهری و ذهنی از پیش به اجرای "فاصله‌گذارانه نقش" اضافه شده است و نمایش بودن آنچه در صحنه جریان دارد، محرزتر شده است.

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

  باید گفت صرف‌نظر از شلوغی‌های آغازین (به جز شلوغی قبل از صحنه شروع نمایش که به لحاظ معرفی ضمنی و گروهی بازیگران و تاکید درست "برشتی" بر این حقیقت که آنچه قرار است اجرا شود، صرفا یک نمایش است و نیز شلوغی درست خود صحنه اول) و نیز حتی به رغم ضعف‌های محدود و کوتاهی که قبلا به آن‌ها اشاره  شد، در کل کارگردانی نمایش با تعمق  و طراحی‌های ذهنی مناسب و هوشمندانه‌ای انجام شده است؛ محمود رضا رحیمی با استناد به اکثر بخش‌های قابل تعمق و زیبای اجرا، انتخاب میزانسن‌ها، شکل‌دهی و هدایت بازیگران و نیز استفاده زنده و حضوری از نوازندگان و بهره بردن از کارکرد موسیقی همخوان با موضوع‌ها و موقعیت‌ها، استفاده خوب از نور و چهره‌پردازی بازیگران و کاربری تصاویر پس زمینه‌ای ویدیویی مناسب، اجرایی دراماتیک و زیبا ارائه داده که "دیدنی" است.     

 

تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
تئاتر,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

 

 

 

  • 17
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش