پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۲۱ - ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۰۸۹۸
تئاتر شهر

نمایش «مرد‌شده»، روایتی از کوبانی

نمایش مرد‌شده,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

نمایش «مرد شده» به نویسندگی و کارگردانی آسو بهاری و آهنگ‌سازی کیهان کلهر که از نیمه فروردین در سالن اصلی تالار مولوی با بازی مجتبی فلاحی، نسیم میرزاده، بهزاد خلج و دنا تارفی روی صحنه رفته و برشی از واقعه کوبانی را روایت می‌کند، از اتفاقات این روزهای تئاتر پایتخت به‌شمار می‌رود. با کارگردان و بازیگران «مرد شده» گفت‌وگویی داشته‌ایم.

 

 هرکدام از این شخصیت‌ها را که روی صحنه نمایش «مرد شده» می‌بینیم ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند. شما چه ویژگی‌هایی از نقشتان را بیشتر دوست دارید؟

کاراکتر فرمیسک در ابتدا برای من بسیار سخت بود به این دلیل که پیچیدگی زیادی دارد و برای رسیدن به کاراکتر فرمیسک من با آقای بهاری اتودهای زیادی زدیم، به این دلیل که رسیدن به کاراکتری که هم مادرانگی دارد، هم یک چریک قوی است که با استقامت مبارزه می‌کند و هم عاشق است و باید تحکم هم داشته باشد، سخت بود. فرمیسک مدام احساسش را کنترل می‌کند. همین کنترل‌کردن‌ها خیلی سخت بود. من خیلی عاطفی و هیجانی هستم و هر اتفاقی که برای شخصیت می‌افتاد در من انفجاری ایجاد می‌کرد.

 

من واقعا در تمرین‌ها از بهاری خیلی چیزها یاد گرفتم و خوب هدایت شدم. وقتی از درون فرومی‌ریخت از بیرون مثل کوه محکم بود. در این‌گونه نقش‌ها تیپ خیلی زیاد است و می‌خواستیم به کاراکتری واقعی برسیم. برایم مهم است که مخاطب چه چیزی از من دریافت می‌کند. بهاری نویسنده و کارگردان متن است و یک سال رویش وقت گذاشته و می‌خواستم دقیقا همان چیزی را که در نظر دارد از آب درآورم.

 

مجتبی فلاحی: هرکس که طرفدار جنگ باشد از‌اساس احمق است. نگاه افراد به جنگ متفاوت است. شخصیتی که من بازی می‌کنم ۱۰ سال است از مکان قبلی‌اش رفته و در آلمان پیشرفته زندگی می‌کند. حالا که برگشته، به نظرش خیلی چیزها بی‌معنی شده و لحظه‌ای که می‌شنود پدرش مرده، وقت می‌برد که گریه کند در نتیجه خیلی عاطفی نگاه نمی‌کند. روزی که با بهاری صحبت کردم پرسیدم که قرار است چه زمانی این نمایش را به اجرا ببرد و... . او گفت دنبال شخصیت فرمیسک است.

 

او می‌خواست کسی باشد که در تقابل درست از آب درآید. برای من اصل در هر کاری که بازی می‌کنم نگاهم این است که چقدر کاراکتر با من شباهت دارد. برای من در واقعیت هم خاک معنای آنچنانی ندارد و برایم فعل بعدی اهمیت دارد. چیزی که در این کاراکتر برای من جالب بود، تمایل کاراکتر به ورق‌های جدید زندگی بود. این شخصیت می‌خواهد همه‌چیز را بردارد و به آنچه خودش برنامه‌ریزی کرده است، ببرد.

 

بهزاد خلج: من زمان کمی داشتم و بیشتر باید متن را حفظ می‌کردم و فرصت تحلیل روان‌شناختی نقش را نداشتم. آسو بهاری خیلی به من کمک کرد. شخصیت ماردین دوست دارد دیده شود و می‌خواهد کاری انجام دهد. کسی که کله‌خراب است و کارهای عجیبی انجام می‌دهد به دلیل علاقه به دیده‌شدن است. چیزی که خیلی دوستش دارم، ازدست‌دادن برادرهایش است و دو برادری که هنوز فرصت نکرده از زیر آوار آنها را دربیاورد. این شخصیت برای من آرمانی است. «شعله» را که می‌دیدم عاشق شخصیت جی بودم که می‌میرد و ماردین هم مثل او پای همه‌چیز می‌ایستد.

 

دنا تارفی: من خیلی احساسی هستم و هانا هم همین بُعد را دارد. هانا نسبت به فرمیسک زنانگی بیشتری دارد و کمتر تلاش می‌کند که مرد باشد. جایی در مورد بچه‌هایش و جان‌دادن آنها حرف می‌زند و دلواپسی‌های زنانه‌اش را در مورد زندگی‌اش بیان می‌کند. هنوز مردن برای او عادی نشده است. بهاری هم در تمرینات می‌گفت عاطفه زنانگی را در ذهنت داشته باش و این بُعد برایم خیلی جالب است.

 

 چهار شخصیتی که برای حضور در فضای جنگ انتخاب کردید بر اساس چه معیاری بود و چطور به این جمع‌بندی رسیدید؟

آسو بهاری: نوشتن متن برای من این‌طور نیست که ریاضی‌وار بگویم برای این درام، این جنس شخصیت‌ها لازم است. من دلی می‌نویسم و چندین ماه تحقیق و بررسی کردم. نیازهای دراماتیک دیگر در پی هم ایجاد می‌شود و شیوه‌های دادن اطلاعات متفاوت است. در جریان نوشتن متن بود که به این شخصیت‌ها رسیدم.

 

فهمیدم کردستان چهار قسمت است و من چهار شخصیت اصلی انتخاب کردم. چیزی که در متن برایم جذابیت داشت، پرداخت فرامتنی بود. خیلی تلاش کردم قوم‌نگاری نشود و اصرار نداشته باشم که بگویم بیایید کُردها را ببینید! اصلا این را دوست نداشتم. در مورد شخصیت شورش به دلیل زیستی که در آلمان داشته است و سختی کشیده، برگشت به فضا و یادآوری خاطرات خوب و بد برایش عذاب‌آور است. پایان‌بندی کار هم همین ترتیب را دارد و نشان می‌دهد که نمی‌داند برگردد یا نه!

 

 به نظر شما امروز رسانه‌ها به داستان جنگ‌ها کمک کرده‌ یا جو بدتری ایجاد می‌کنند و به‌طور کلی چه تأثیری بر جریان جنگ دارند؟

آسو بهاری: رسانه وسیله است و فکری که پشت آن قرار دارد، مهم است.  زمانی مثبت عمل می‌کند و گاهی برعکس. بهار عربی را رسانه‌ها ایجاد کردند. ما زمانی از همه‌جا بی‌خبر بودیم و حالا از دورترین نقاط دنیا خبر داریم. رسانه جریان روز را برگرداند و امروز در دنیای ما قدرت اطلاعات است و این اطلاعات در سال ۲۰۱۸ از طریق رسانه‌ها جابه‌جا می‌شود و تولید ایدئولوژی می‌کند تا درست و غلط را جابه‌جا کند و  به‌راحتی ما را گول بزند.

 

مجتبی فلاحی: در کاراکتری که من بازی کردم نکته‌ای وجود دارد؛ نگاه مخالف پان‌کردیسم بود. این نگاه می‌توانست تیر خلاصی باشد و تماشاچی توهم داشته باشد که کردی این متن را نوشته و می‌خواهد بگوید ما خیلی باحال هستیم. در حقیقت کاراکتری که من بازی می‌کنم وظیفه‌اش این است که هر نوع نگاه حزبی، نژاد برتر و... را رد می‌کند و می‌خواهد چندگانگی در نمایش را ایجاد کند. من اخبار زیاد می‌بینم. سال۲۰۱۴ ماجرای کوبانی ایجاد  و در سال ۲۰۱۵ و اکتبر آزاد شد و پس از آن در اعراب اعتراضات آغاز شد. اتفاقات کوبانی باعث شد مبارزات دیگری با روند کوبانی شکل بگیرد. این نبرد الهام‌بخش سایر نبردها بود.

 

نسیم میرزاده: پیش از اینکه فکر کنم تئاتر کار می‌کنم و روی صحنه می‌روم، هر شب فکر می‌کنم حرکت ضدجنگی انجام می‌دهیم و این برایم اهمیت دارد.

 

آسو بهاری: من خودم را نویسنده نمی‌دانم. کسی نویسنده است که کارش نوشتن باشد. به‌شخصه وقتی ذهنم درگیر شود و به‌اصطلاح بگویم دردم گرفته، متنی ایجاد کرده‌ام. من تئاتر را محلی برای گفتمان می‌دانم. مخاطب ما متأسفانه منتظر خوراک بصری سنگین و کمدی است وگرنه برنمی‌تابد. تلخی‌ای که ما درباره‌اش  حرف می‌زدیم در یک مستند صد برابر سنگین‌تر بود. سعی کردم از هرگونه آرایش تئاتری فرار کنم و فقط برشی ۹۰دقیقه‌ای را ببینیم.

 

خیلی چیزهای شخصی زندگی من در این متن‌هاست و فکر می‌کنم اعضای گروه هم به همین سمت رفتند. اصولا اعتقاد دارم ما نباید به سمت نقش برویم، بلکه باید آن را به خودمان نزدیک کنیم. در وجود ما هیولا و فرشته است و باید آن را پیدا کنیم و ببینیم کدام وجه از درون ما با شخصیتی که بازی می‌کنیم همخوانی دارد؟

دنا تارفی: عده‌ای می‌گفتند چرا جنگ؟! سریال پایتخت، فیلم به وقت شام و... . همه همین را نشان می‌دهند؟! من می‌گویم اگر در هنر کار می‌کنم، باید همین مسائل را مطرح کنیم. رسالت آرتیست این است که درد جامعه را بیان کند! اگر نکنیم، کاری نکرده‌ایم. این رسالت به‌شدت اهمیت دارد و ما موظف هستیم به آن بپردازیم.  

 

  به نظر شما در آخر نمایش شخصیت شورش می‌رود یا می‌ماند؟

بهاری: شورش تنه به تنه مخاطب است. فکر می‌کنم چه رفتن چه ماندن را اگر نشان می‌دادیم به‌هرحال باخته بودیم چراکه به جای مخاطب تصمیم گرفته بودیم.

 

نسیم میرزاده

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 17
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش