سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۰۷ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۸۴۴۱
تئاتر شهر

بررسی اختلاف‌های روزافزون هنرمندان و اوضاع نابسامان قراردادهای نمايشی

نمایش خرس,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

روزنامه اعتماد در گزارشي با عنوان «غيبت عدالت، مساوي با فقدان امنيت شغلي است» به مساله جاي خالي مرجع قانوني تصميم‌گير در زمينه حل اختلافات رو به گسترش دست‌اندركاران هنرهاي نمايشي پرداخت. رعايت نشدن حق كپي‌رايت و جدال قلمي ميان صدرالدين زاهد و گروه نمايشي «افسانه ببر» به كارگرداني هادي عامل بهانه انتشار گزارش در آن زمان بود. در گذشته نيز موارد متعدد از اختلاف بين مترجم و كارگردان، بازيگر و كارگردان، طراح صحنه و تهيه‌كننده نيز اتفاق افتاده بود كه در خروجي خبرگزاري‌ها و صفحه‌هاي تئاتر روزنامه‌ها بازتاب داشت.

 

شش سال قبل، در ١٩ تير ١٣٩١ اصغر همت يكي از بازيگران نام آشناي تئاتر و تلويزيون ايران بود كه در اعتراض به آنچه «عدم افزايش دستمزد هنرمندان تئاتر» ناميد از حضور در اولين اجراي نمايش «خرس» به كارگرداني اسماعيل شفيعي خودداري كرد. تصميمي كه احتمالا با هماهنگي كارگردان و ديگر عوامل نمايش به اجرا درآمد اما اصغر همت را در نوك پيكان اعلام يك خواست جمعي يعني «رعايت قانون» قرار داد. همچنين اين جزو معدود دفعاتي بود كه يك هنرمند تئاتر اعتراض خود را نه در حرف كه به صورت عملي نشان داد.

 

واكنش بازيگر نمايش «خرس» در مجموعه تئاتر‌شهر به سرعت از شكل انفرادي خارج شد و رنگ صنفي به خود گرفت. نكته‌اي كه همت هم در گفت‌وگو با رسانه‌ها بر آن تاكيد داشت: «در سن ٦٠ سالگي، خواستم براي يك بار هم شده ما حرف‌مان را به كرسي بنشانيم و خدا را گواه مي‌گيرم كه به‌خاطر خودم نيست. حتي حاضرم خسارت تمرين را به گروه بپردازم ولي حاضر نيستم زير بار چنين قراردادي بروم.»

 

به دليل شكل و شمايل حمايتي تئاتر در آن دوران گلايه همت معطوف به اداره كل هنرهاي نمايشي و جريان مديريت دولتي بود، اما صورت مساله امروز نيز همان است كه در اظهارات هفت سال قبل اين بازيگر وجود داشت: «اصلا قرارداد ما مشخص نيست، در حالي كه وضعيت قرارداد پيش از شروع تمرين بايد مشخص باشد، اما چون مي‌دانند بسياري گروه‌ها زير بار چنين قراردادهايي نمي‌روند مدام آن را به تاخير مي‌اندازد تا اجراي نمايش شروع شود و ديگر كاري از دست كسي برنيايد.»

 

اعتراض سياسي يا صنفي؟

حدود سه ماه بعد در مهرماه سال ٩١ رضا حامدي‌خواه كه قرار بود نمايش «قصه‌هاي از نظر سياسي بي‌ضرر» را در تالار قشقايي تئاترشهر روي صحنه ببرد، در نامه‌اي اعتراضي به هيات‌مديره و مديرعامل خانه تئاتر از لغو تمرين‌هاي اين نمايش تا زمان پاسخ روشن مسوولان و عقد قرارداد تيپ خبر داد. گرچه آن زمان ارايه درخواست بودجه‌هاي نامتعارف براي تمرين و اجراي آثار نمايشي از سوي بعضي كارگردانان باب شده بود اما اينجا نيز با فقدان عمل به قانون يا كاستي‌هاي قانوني مواجه هستيم.

 

هيات‌مديره كانون كارگردانان خانه تئاتر مدتي بعد از گلايه حامدي‌خواه با برگزاري نشستي رسانه‌اي از سياست‌هاي مديران هنرهاي نمايشي و شوراي حمايت از آثار نمايشي به انتقاد پرداخت و در بررسي شرايط حاكم بر هنرمندان اين عرصه بيانيه‌اي صادر كرد: «خانه‌ تئاتر همچنان خواهان انعقاد قرارداد پيش از تمرين و اعمال قراردادهاي تيپ و حتي افزايش مبالغ تعيين شده با توجه به وضعيت اقتصادي امروز ايران است، متاسفانه مسوولان پرداخت بخش زيادي از دستمزد هنرمندان را هم به گيشه موكول مي‌كنند.

 

بر همين اساس و پيرو اعتراض و انصراف گروه نمايش صبا از اجراي نمايش «قصه‌هاي از نظر سياسي بي‌ضرر» و در پاسخ به نامه‌ ايشان به خانه‌ تئاتر بدين وسيله با توجه به بي‌اعتنايي و ناپايبندي‌هاي مكرر اداره‌ كل هنرهاي نمايشي به قراردادهاي تيپ خانه‌ تئاتر و عدم انعقاد قرارداد با گروه‌ها پيش از شروع تمرين چنان كه توسط مسوولان در رسانه‌ها اعلام شده بود، تصميم گروه نمايش صبا را مبني بر عدم اجرا تاييد مي‌كنيم و اميدواريم همه‌ گروه‌هاي تئاتري در چنين وضعيتي در اعتراض به وضع نا بسامان تئاتر و بي‌توجهي به تئاتر حرفه‌اي چنين رويه‌اي را درپيش‌گيرند. شايان ذكر است از همه‌ گروه‌هاي تئاتري دعوت مي‌نماييم با مراجعه به خانه‌ تئاتر مدارك و مستندات خود را در خصوص نحوه‌ حمايت از آنان توسط شوراي حمايت ارايه نمايند تا در آينده‌اي نزديك اقدام به بررسي عملكرد شوراي حمايت نموده و به جامعه‌ تئاتر اعلام نماييم.»

 

هيات‌مديره كانون كارگردانان خانه تئاتر در مقطع مورد نظر با صدايي رسا به انتقاد صريح از سياست‌هاي دولتي پرداخت.

 

بگذريم كه شايد شرايط خاص سياسي سال‌هاي پيش از ٩٢ نيز در تند شدن نوك پيكان‌ انتقادها بي‌اثر نبود ولي پرسشي كه پيش مي‌آيد اين است كه چرا در شرايط كنوني از كانون‌هاي چندگانه خانه تئاتر و هيات‌مديره اين تشكل صدايي به گوش نمي‌رسد؟

 

انفعالِ تلخِ مديران

٧ آبان ١٣٩٦ زنگ‌ها يك بار ديگر به صدا درآمد، اما براي چه كسي؟ ظاهرا تا امروز مخاطب خود را پيدا نكرده است. حميدرضا نعيمي يكي ديگر از نمايشنامه‌نويسان و كارگردان تئاتر در اعتراض به رعايت نشدن مفاد قرارداد از سوي مدير يكي از سالن‌هاي خصوصي پايتخت، مستقيم مديركل وقت هنرهاي نمايشي را هدف مي‌گيرد: «آن هنگام كه به حضرتعالي اعلام كردم اين شخص در حالِِ آلوده كردن فضاي تئاتر است و ايشان گفتند كه «اتفاقا چند اعتراض ديگر از ايشان به من شده» تا به امروز كه من همه ماجرا را رسانه‌اي كرده‌ام چه اقدامي انجام داده‌اند؟ آيا از نحوه مديريت، رفتار و قرارداد بستن ايشان سوالي شده است؟ آيا هر تئاتري به صرفِ خصوصي بودن مي‌تواند از شرايط و حال و روزِ خانواده تئاتر سوءاستفاده كرده و به قصدِ مكيدن خونِ آنها عمل كند. آيا مرجعي در مركز هنرهاي نمايشي براي نظارت بر عملكردِ چنين مديرانِ نامطمئني هست؟ براي تعيين خسارت و داوري بايد به كدام بخش مراجعه كنيم؟»

 

گرچه حميدرضا نعيمي در نظر فعالان تئاتري‌ و رسانه‌ها به تنديِ مزاج شناخته مي‌شود ولي به نظر مي‌رسد در اين مورد محق بوده و فقدان قرارداد قابل اتكال موجبات عصبيت‌هاي بعدي را فراهم كرده است. از سوي ديگر ماجراهاي اين سالن به خصوص تنها به همين مورد متوقف نمي‌شود. نكته‌اي كه در اظهارات آبان‌ماه نعيمي نيز به آن اشاره مي‌شود: «چرا هنرمندانِ بزرگواري چون آقايان كيومرث مرادي، اشكان خطيبي، سيامك صفري، ياسر خاسب، حامد بهداد، باران كوثري از اجرا در اين مجموعه خاطره خوشي ندارند؟»

 

اين زنگ صدا ندارد...

تدوين قرارداد «آبرومندانه» و مهم‌تر از آن رعايت قرارداد توسط طرف دوم خواست اصلي هنرمندان تئاتر در سال ٩١ بود؛ ولي پرسش اين است كه بعد از گذشت ٧ سال چرا اين مساله همچنان ادامه دارد؟ ضعف در سازوكار قانوني قراردادهاي هنرهاي نمايشي امسال نيز مساله‌ساز شد. نيمه دوم مرداد ماه بود كه اعتراض خسرو شهراز، بازيگر باسابقه، توانا و شناخته شده تئاتر در صفحه شخصي‌اش خبرساز شد.

 

اين هنرمند نسبت به رعايت نشدن مفاد قرارداد از سوي تهيه‌كننده نمايش «ديگري» اعتراض داشت و پس از آن بود كه رسانه‌ها با رصد ماجرا دست به كار شدند و در نتيجه جزييات ماجرا به همراه واكنش‌هاي بعدي به فضاي رسمي راه يافت. ماجرايي كه نشان داد زمام امور ظاهرا از دست مديران- دولتي و صنفي- خارج شده و هر كارگردان يا تهيه‌كننده‌اي ساز خود را كوك مي‌كند؛ ‌سازي كه در شرايط حاضر به‌واسطه رهاشدگي محض، بي‌چارچوب، بي‌‌صدا و خزنده طي طريق مي‌كند.

 

بارها پيش آمده كه اجراي يك نمايش به پايان رسيده اما حق و حقوق بازيگران و ديگر عوامل پرداخت نشده است. در نمونه‌‌‌اي، نمايشي روي صحنه رفته ولي اين‌بار بازيگر از حضور در اجرا سرباز زده و رعايت نشدن قراردادش با كارگردان را بهانه كرده است. پس از افزايش سالن‌هاي خصوصي و پا گرفتن تهيه‌كنندگان در اين عرصه با نمونه‌هاي متعددي مواجه هستيم كه تهيه‌كننده يا مديرتوليد دستمزد عوامل را نپرداخته يا به نصف تقليل داده تا دل بازيگران چهره- سلبريتي- را براي پروژه‌هاي بعدي به دست بياورد.

 

شهراز درباره اوضاع نابسامان جاري اين روزها مي‌گويد: «متاسفانه امروز شرايطي پيش آمده كه به بازيگر اجازه نه! گفتن نمي‌دهند. به محض آنكه نه بياوريد و براي احقاق حق خود پافشاري كنيد، حذف مي‌شويد. به اين معني كه كارگردان، تهيه‌كننده يا گروه قيد همكاري با شما را در پروژه بعدي مي‌زند.»

 

او ادامه مي‌دهد: «به ما گفته مي‌شود در هر كاري قرارداد منعقد كنيم ولي وقتي طرف مقابل به تعهدات خود در قرارداد عمل نمي‌كند، چه بايد كرد؟» پيشنهاد شهراز اين است كه «خانه تئاتر بايد در اين زمينه قراردادهايي را تنظيم كند» زيرا به عقيده او «هميشه در اين زمينه به بازيگر اجحاف مي‌شود.»

 

اين بازيگر باتجربه تاييد مي‌كند كه فعالان هنرهاي نمايشي در طول سال با موارد متعددي از خلف وعده و عدم‌انجام تعهدات توسط بعضي تهيه‌كنندگان و كارگردانان مواجه است. به اين معنا، تئاتر ايران همچنان با سندرم آزار‌دهنده فقدان امنيت شغلي مواجه است و درست در چنين شرايطي است كه اداره‌كل هنرهاي نمايشي و تشكيلات صنفي خانه تئاتر بايد براي حراست از امنيت هنرمندان فعال در اين عرصه دست به كار شوند. شهراز در اين باره مي‌گويد: «ما در تئاتر هيچگاه به اين نظام‌مندسازي فكر نكرده‌ايم. مساله هم به امروز ارتباط ندارد بلكه از ديروز وجود دارد. سوال من اين است كه چطور امكان دارد فدراسيون فوتبال به قوانين مدون رسيده باشد ولي نهاد مدني با قدمت تئاتر و نمايش در ايران نتواند بر مسائل جاري خود نظارت كند؟»

 

بازيگر نمايش «هملت» تاكيد مي‌كند «هركس خلاف انجام مي‌دهد بايد به آن رسيدگي شود» و مي‌افزايد: «چنين اتفاقي در بسياري از كارها براي من رخ داده ولي اين اولين اقدام عملي‌ام براي احقاق حق است. البته در نمونه‌هايي هم اگر خلف وعده‌اي شده با احترام حل و فصل كرده‌ايم اما مورد اخير با تهمت و افترا همراه بود.»

 

گرچه انتظار مي‌رفت مسوولان و مديران آينده‌نگر! مدت‌ها پيش از اين براي پيشگيري از تهديدهاي شغلي طرح و برنامه‌اي داشته باشند ولي به هر ترتيب تا اين لحظه هيچ اتفاق قابل طرحي رخ نداده است. موردي كه تهديدي مضاعف بر گرفتاري‌هاي روزمره فعالان‌ وادي هنر مي‌افزايد. خسرو شهراز درباره مساله فقدان امنيت شغلي ناشي از ضعف قانون در قراردادهاي تئاتري مي‌گويد: «اگر ما آن سال كه آقاي اصغر همت اعتراض كرد پيگير ماجرا مي‌شديم امروز با چنين اوضاعي مواجه نبوديم. چرا وقتي يك نفر با ادعاي تهيه‌كنندگي و سرمايه‌گذاري در تئاتر وارد مي‌شود هيچ نهادي از او سوال نمي‌كند شما بر اساس چه متر و معياري به عرصه نمايش وارد شده‌ايد؟»

 

سكوت صنف و واكنش دولت

بعد از اين گلايه‌ها و افزايش موارد اختلافي بود كه شهرام كرمي مديركل هنرهاي نمايشي در گفت‌وگويي با خبرگزاري مهر به اين مساله واكنش نشان داد. كرمي همچنين به ضعف قانوني كه اداره كل هنرهاي نمايشي در برخورد با موارد تخلف با آن مواجه است، اشاره كرده و پيشنهاد مي‌دهد خانه تئاتر به منظور رسيدگي به چنين تخلفاتي تقويت شود. اين مدير مي‌گويد‌: «براي اداره كل هنرهاي نمايشي در قانون تكليف تعيين نشده است، با كسي كه مرتكب تخلف يا تخطي نسبت به قرارداد منعقد شده در گروه تئاتري شده برخورد قانوني كند مگر اينكه يك مرجع قضايي حكمي صادر كند.

 

اگر تخطي يا تخلفي نسبت به قرارداد منعقد شده بين اعضاي يك گروه تئاتري صورت گيرد، همه‌چيز در شرايط قانوني پيش‌بيني شده است و در اين شرايط شاكيان مي‌توانند از اداره كل هنرهاي نمايشي يا صنف تئاتري كه همان خانه تئاتر است به عنوان مرجع، پيگيري كنند.» به بيان ديگر طبق روال گذشته قرار است همه‌چيز به شكل پيشاتمدني با كدخدامنشي دوران كشاورزي فيصله پيدا كند.

 

مديركل هنرهاي نمايشي البته راهكار اساسي براي حل چنين مشكلاتي را تقويت صنف عنوان مي‌كند: «بايد خانه تئاتر را به عنوان صنف براي رسيدگي به مواردي كه در آن تخلف يا تخطي از قرارداد منعقد شده صورت مي‌گيرد، تقويت كرد تا به عنوان صنف هنرمندانه براي حل چنين مواردي به عنوان يك مرجع شناخته شود.»

 

كليد واژه «تقويت شود» در سال‌هاي اخير بارها درباره نهادهاي صنفي و غيرصنفي تئاتر ايران به كار رفته است ولي هيچگاه مختصات و چارچوب‌هاي چگونگي «تقويت» عنوان نمي‌شود. به قولي مي‌توان مدعي شد استفاده از اين كليدواژه سنگي است براي نزدن! جريان رسانه‌اي و مديريتي تئاتر بيش از هر چيز بايد به جاي انجام گفت‌وگوهاي مقطعي و زودگذر در انديشه ارايه راهكارهاي عملي براي رفع موانع و مشكلات حاد هنرمندان نمايش باشد.

 

لزوم بهره‌گيري از دانش و تجربه مشاوران حقوقي زبده در «اداره كل هنرهاي نمايشي» و «خانه تئاتر» يكي از همين راهكارها به نظر مي‌رسد. اين دو نهاد به جاي بهانه‌هاي واهي و سردرگمي، يك‌بار براي هميشه بايد سنگ بناي تدوين قراردادهاي مادر ذيل انجمن‌هاي چندگانه موجود خانه تئاتر را به رسميت بشناسند. براي مثال نياز است با استفاده از دستورالعمل‌هاي موجود در كشورهاي توسعه يافته و صاحب تئاتر از اختراع دوباره چرخ پرهيز كنيم. قرارداد بين تهيه‌كننده و كارگردان، بازيگر، طراح صحنه، طراح گريم، طراح نور همه به صورت جداگانه بايد از سوي اداره كل هنرهاي نمايشي الزام‌آور شود.

 

شناسنامه‌دار كردن تهيه‌كنندگان و كارگردانان، طراحي سامانه ثبت شكايات هنرمندان (كه مي‌توان راجع‌به جزييات اجرايي آن به بحث و تبادل‌نظر پرداخت)، در كنار تشكيل واحد حقوقي در خانه تئاتر و اداره كل هنرهاي نمايشي به منظور رسيدگي به موارد اينچنيني، به همراه تعيين سياست‌هاي تنبيهي و تشويقي از جمله مواردي به شمار مي‌رود كه در صورت رعايت از سوي مديران تا حدي به ايجاد امنيت رواني و نظام‌مندسازي در عرصه هنرهاي نمايشي ياري مي‌رساند. به شرط آنكه گوش شنوايي باشد.

 

در ١٩ تير ١٣٩١ اصغر همت در اعتراض به آنچه «عدم افزايش دستمزد هنرمندان تئاتر» ناميد از حضور در اولين اجراي نمايش «خرس» خودداري كرد.

 

تصميمي كه احتمالا با هماهنگي كارگردان و ديگر عوامل نمايش به اجرا درآمد اما اصغر همت را در نوك پيكان اعلام يك خواست جمعي يعني «رعايت قانون» قرار داد. همچنين اين جزو معدود دفعاتي بود كه يك هنرمند تئاتر اعتراض خود را نه در حرف كه به صورت عملي نشان داد.

 

واكنش اين بازيگر شهر به سرعت از شكل انفرادي خارج شد و رنگ صنفي به خود گرفت.

 

بارها پيش آمده كه اجراي يك نمايش به‌پايان رسيده اما حق و حقوق بازيگران و ديگر عوامل پرداخت نشده است. در نمونه‌‌‌اي، نمايشي روي صحنه رفته ولي اين‌بار بازيگر از حضور در اجرا سرباز زده و رعايت نشدن قراردادش با كارگردان را بهانه كرده است. پس از افزايش سالن‌هاي خصوصي و پا گرفتن تهيه‌كنندگان در اين عرصه با نمونه‌هاي متعددي مواجه هستيم كه تهيه‌كننده يا مديرتوليد، دستمزد عوامل را نپرداخته يا به نصف تقليل داده تا دل بازيگران چهره- سلبريتي- را براي پروژه‌هاي بعدي به دست بياورد.

 

بابك احمدي

 

etemaad.ir
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش