پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۴:۵۲ - ۰۵ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۷۰۱۱۲۷
رادیو و تلویزیون

«خط سوم» شبيه «ماه‌عسل» نيست

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,آرش ظلي‌پور

«يكي از دلايل مهم اين طرزتفكر شايد به اين دليل باشد كه افرادي‌كه در تيم «خط سوم» هستند در برنامه «ماه‌عسل» هم فعاليت داشتند.»

به گزارش صبا، پيش از آن‌كه بخواهيم عنوان مجري را به مصاحبه‌شونده اين شماره از روزنامه نسبت بدهيم بايد بگوييم آرش ظلي‌پور از تبار روزنامه‌نگاراني است كه به تلويزيون راه پيداكرده و حالا امروز مخاطبان تلويزيون او را در قامت مجري شبكه‌هاي دو و سه‌سیما بيشتر مي‌شناسند. ظلي‌پور برخلاف آن تصوير شروشور هميشگي اش كه در برنامه‌هايي چون «دستپخت خودماني»، «خوبي از خودتونه»،«صبح خليج فارس»، خودنمايي مي‌كرد اين‌روزها در برنامه «خط سوم» كه به‌مناسبت ماه محرم و صفر به‌روي آنتن شبكه سه‌سيما مي‌رود، بُعد ديگري از توانايیش در اجرا را به‌نمايش گذاشته است و به همين بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم که می‌خوانید.

 

سال‌هاست جاي خالي برنامه مناسبتي براي ماه محرم و صفر در تلويزيون احساس مي‌شود و حالا «خط سوم»، امسال در اين راه قدم‌گذاشته، رويكرد اين برنامه را چگونه مي‌بينيد؟ 

معمولا بعد از اتمام دهه اول محرم يا نهايتا هفتم امام حسين(ع)، تمامي برنامه‌هايي كه رويكرد مذهبي داشتند به پايان مي‌رسيد، درحالي‌كه هميشه بزرگان ما نصحيت مي‌كردند كه محرم و صفر رافقط در ۱۰روز اول نبينيم و درس‌هاي آن را هميشه همراه داشته باشيم. همين مسئله بهانه‌اي شد تا سازندگان «خط سوم» براي تداوم فضاي عاشورا و آموزه‌هاي آن، درقالبي كه جذابيت بصري دارد نزديك به ۶۰برنامه را تدارك و به‌روي آنتن ببرند.

 

ما تا امروز آرش ظلي‌پور را در قاب برنامه‌هاي انرژيك‌تري ديده بوديم، از نگاه ما و مخاطب كمي دور از ذهن بود كه شما با آن انرژی هميشگي در برنامه‌اي با اين ساختار ظاهر شويد؟ علت اين انتخاب چه‌بود؟ 

اگر قرار بود «خط سوم» برنامه‌اي صرفا با رويكرد مذهبي باشد و همان رويه برنامه‌هاي گذشته را پيش بگيرد، چه مخاطب داشت چه نداشت، از فرمولي تمام‌شده استفاده كرده بود اما سازندگان برنامه در انتخاب مجريان، هوشمندي به‌خرج دادند و كساني را انتخاب كردند كه خيلي از ديد مخاطب با اين فضا آشنا نبودند و چشم بيننده به تماشاي نيما رئيسي بازيگر و يا آرش ظلي‌پور كه معمولا در برنامه‌هاي انرژيك بيشتر ظاهرشده و به‌قول خود شما شروشور دارد، در اين قاب عادت نكرده بود. همين مسئله در قدم اول براي مخاطب جذابيت ايجاد مي‌كند چراكه سازندگان «خط سوم» سراغ مجريان تكراري اين حوزه نرفتند، البته ضمن احترامي كه براي تمام همكارانم در اين زمينه قائل هستم اما به‌نظرم اين تنوع در انتخاب مجري برنامه به‌نوعي هوشمندي است. نكته دومي كه مي‌توانم در پاسخ به سوال شما به آن اشاره كنم، اين است كه شايد در چند سال گذشته در برنامه‌اي مذهبي ديده نشدم اما من بچه‌هياتي هستم و مثل همه از كودكي با فضای عاشورا و گوشه چادر مادر را گرفتن و رفتن به هيات و با اين عشق بزرگ‌شدم چیزی‌که درنهاد همه ما وجود دارد و تنها استفاده از اين پتانسيل به سليقه كارگردان و تهيه‌كننده برمي‌گردد. خوشبختانه نويد محمودي و ميثم نوراني باعث شدند تا من با تمام انرژي در اين فضا حضور پيدا كنم.

 

براي جايگيري در قاب «خط سوم»، بايد نحوه لحن و اجرای شما نسبت به اجراهاي پيشين تغيير مي‌كرد، براي نزديك‌شدن نحوه اجرايتان به ساختار اين برنامه چه تمهيدي داشتيد؟ يا بهتر بگويم چگونه خودتان را مهندسي كرديد؟ 

قبل از شروع برنامه احسان عليخاني، جمله‌اي را به من گفت و از آن استفاده كردم. احسان گفت نيازي نيست براي اجراي اين برنامه خودت را عوض كني و آدم ديگري باشي. مجري بايد در هرشرايطي خودش باشد، تو فقط لحنت را تغييربده و متانتت را بيشتركن. من سعي‌كردم در شب‌هاي اول بيشتر و درحال‌حاضر كمتر اين اتفاق بيفتد و با اين‌همه انرژيك‌بودن، خودم را هم دركنار لحاظ اين نكته، داشته باشم.

 

اگر «خط سوم» قرار باشد برند محرم و صفر تلويزيون ايران شود، فكر مي‌كنيد بايد به چه سمت‌وسويي حركت كند تا اين اتفاق بيفتد!؟ 

از آن‌جايي‌كه تلويزيون تا به‌امروز برنامه‌اي با چنين شكل‌وشمايلي در اين ايام نداشته ما كاملا روي لبه تيغ راه مي‌رويم، چراكه از طرفي نبايد شبيه برنامه‌هاي مذهبي كه تاكنون پخش شده باشيم و از سمتي ديگر نبايد خيلي از اين فضا فاصله بگيريم. ما بايد پل ارتباطي ميان سوژه‌هاي برنامه با اتمسفر عاشورا و فرهنگ حسيني باشيم، به همين دليل سوژه‌هايمان را به‌گونه‌اي انتخاب كرديم كه زندگيشان هرچند اندك، متاثر از عاشورا و آموزه‌هاي آن باشد. درجايي‌كه امام حسين(ع) براي هدفش هزينه كرد، جواني در عصرحاضر براي خواسته‌اش هزينه و تلاشي را متقبل مي‌شود، اگر ما بتوانيم پل ارتباطي خوبي ميان اين دو هم باشيم مي‌توانيم هم بيننده را جذب و هم حفظ كنيم.

 

با پخش برنامه «خط سوم» صحبت‌هايي از تشابه اين برنامه با «ماه‌عسل» و تقليد ازآن به‌ميان آمد و برخي «خط سوم» را به «ماه‌عسل» محرمي نسبت دادند، چقدر موافق اين مسئله هستيد و موضع شما كه در هردو پروژه بوديد به اين مسئله چيست؟ 

يكي از دلايل مهم اين طرزتفكر شايد به اين دليل باشد كه افرادي‌كه در تيم «خط سوم» هستند در برنامه «ماه‌عسل» هم فعاليت داشتند. از توليد محتواي برنامه گرفته تا نورپردازها، به‌علاوه اين‌كه دكوري كه پيمان قانع براي «خط سوم» طراحي‌كرده، بي‌شباهت به قاب‌هايي كه در «ماه‌عسل» ديديم نيست اما فارغ از اين‌ها، ما روز اولي كه خواستيم برنامه را شروع كنيم به چند دليل اين اتفاق را پيش‌بيني مي‌كرديم و اولين نكته موضوع برنامه بود. در تلويزيون تا برنامه‌اي اجتماعي باحضور انسان‌هايي که از دل جامعه و محوريت نقل داستان زندگيشان ساخته مي‌شود، اولين چيزي‌كه به ذهن مردم مي‌رسد شباهت آن با «ماه‌عسل» است. همان‌طوركه قبل‌تر ازاين، در برنامه «كوچه راديو» هم كه از راديو پخش مي‌شد و همين شمايل را داشت ما با بازخوردهايي مثل «ماه‌عسل» راديويي مواجه شديم.

 

به‌نظر من در اين ۱۰ سال «ماه‌عسل»، يك فرمول جديد برنامه‌سازي شده است چراكه قبل از حضور احسان عليخاني در «ماه‌عسل» ما شاهد برنامه‌اي كه مهمان آن سلبريتي‌ها نباشد و مردمي از دل جامعه براي نقل داستان زندگيشان به‌روي آنتن بروند، نبوديم. همين مسئله باعث مي‌شود تا هربرنامه‌اي در اين فضا ساخته مي‌شود، مخاطب ناخوآگاه به اصل آن برگردد. همه اين‌ها به‌علاوه من و تيمي كه در «ماه‌عسل» حضور داشتيم، كمپين‌هاي اين برنامه و تداوم كمپين «خوب باشيم» و همچنين يكسان‌بودن حامي مالي هردو برنامه دليلي مي‌شود تا مخاطب تصور كند «خط سوم» تقليدي از «ماه‌عسل» است، درصورتي‌كه اين اتفاق نيافتاده، شايد اگر من به‌جاي نيما مجري بخش گفت‌وگو بودم اين حرف تاحدي قابل‌قبول بود اما نيما رئيسي، فضاي متفاوت و جديدي را در بخش صحبت با مهمان‌ها دارد رقم ميزند. «خط سوم» شبيه «ماه‌عسل» نيست، ضمن اين‌كه شبيه آن‌بودن اصلا بد نيست چون «ماه‌عسل» يك برنامه موفق تلويزيوني است.

 

شما و نيما رئيسي پارتنر هم در اجرای اين برنامه هستيد. چگونه باهم به يك ريتم و ضرباهنگ مشخص در اجراي كل برنامه رسيديد؟ 

در چند سال گذشته تجربه اجراي مشترك با دوستاني مثل احسان عليخاني، نسرين مقانلو، محمدرضا حسينيان، ژيلا صادقي و... داشتم و ضمن علاقه‌اي كه به همه اين عزيزان دارم بايد در مورد نيما رئيسي اين نكته را بگويم که تا به‌امروز نه در حيطه اجرا بلكه در تمام زندگيم انساني به مهرباني نيما رئيسي نديدم او اصلا ولع و طمع ديده‌شدن ندارد. بين ما تعاملي شكل‌گرفته كه باعث‌شده مكمل همديگر باشيم. درحال‌حاضر اگر نگاهي به برنامه‌هايي كه با دو مجري ساخته‌شده بيندازيم، نبود تعامل و يا حس سبقت‌گرفتن ازهم را كاملا مي‌بينيم چراكه يك مجري وقتي اين راه انتخاب كرده پس يعني مي‌خواهد ديده شود و حرف بزند اما در ميان من و نيما چنين اتفاقي نيفتاد و بخش ارتباط‌گرفتن با مخاطب به من و گفت‌وگو با مهمان برنامه به نيما سپرده شد.

 

شما که تجربه اجرای مستقل در برنامه تلويزيوني داشتيد چرا حضور در «خط سوم» را پذيرفتيد؟ 

٢٤ ساعت به شروع برنامه نويد محمودي با من تماس گرفت و پيشنهاد حضور در «خط سوم» را با من مطرح كرد. علت اين اتفاق دقيقه نود هم آن بود كه مجريان و چيدمان آن‌ها ٤٨ ساعت مانده به برنامه تغيير پيدا كرده بود. وقتي با اين پيشنهاد مواجه‌شدم دو ساعت در كما بودم چون فرصتي نبود و من بايد پاسخ مي‌دادم و از طرفي باتوجه به اين‌كه در برنامه «صبح خليج فارس» اجرا مستقل داشتم كمي براي حضور در «خط سوم» دودل بودم. با احسان عليخاني مشورت كردم و به من گفت شك نكن. اين برنامه آينده خوبي دارد. برخلاف چهار شب اول برنامه كه حضور كم‌رنگي داشتم رفته‌رفته نقشم جدي و پررنگ‌تر شد.

 

سوالم را طور ديگري مطرح مي‌كنم، دليلتان براي پيوستن به اين برنامه چه‌بود؟ 

جدا از تيم خوب برنامه «خط سوم»، دليل ديگري كه باعث‌شد در اين جمع حضور داشته باشم نويد محمودي كارگردان خوشفكر اين برنامه است و هميشه آرزوي همكاري با او را داشتم. دليل دوم برمي‌گردد به عشق به محرم و امام حسين(ع)، اميدوارم كسي‌كه اين حرف‌ها را مي‌خواند شعار تلقي نكند ولي از زماني‌كه سريال «شب دهم» از تلويزيون پخش شد، آرزوي كاركردن در حال‌وهواي محرم را داشتم. دليل سوم من، حضور دوباره در شبكه سه‌سیما بود. شبكه‌اي که هميشه به آن علاقه داشتم.

 

اگر بخواهيد تا به اين‌جاي برنامه يك نقطه قوت و ضعف به «خط سوم» نسبت بدهيد، آن چيست؟ 

باتوجه به اين‌كه سال اول برنامه است و تايم زيادي به پيش‌توليد اختصاص داده نشده بود به‌نظرم نقطه ضعف برنامه سردرگمي آن است و هنوز نتوانستيم آنچه را كه مي‌خواهيم به‌روي آنتن تلويزيون ببريم و مطمئنا تا چهار يا پنج قسمت ديگر اين مسئله رفع و به‌ثبات مي‌رسيم. نقطه قوت برنامه «خط سوم» تيم محتوايي آن بوده چراكه ما دستمان از نظر سوژه پر است و گاهي حتي تا چند ساعت قبل برنامه مهمان‌هايمان را جابه‌جا مي‌كنيم. به‌نظرم اگر در «خط سوم» آنچه كه در ذهن داريم، حتی٥٠ درصدش هم عملي شود، ما براي سال اول اين برنامه، نمره قبولي گرفته‌ايم.

 

شما در كنار سوژه‌هاي برخاسته از دل جامعه در قسمت اول برنامه و چند قسمت پيش، ميزبان دو هنرمند بوديد. امكان حضور هنرمندان و چهره‌های شناخته‌شده در برنامه وجود دارد يا در ادامه هم تنها به سوژه‌هاي مردمي مي‌پردازيد؟ 

ما درنظر داريم فارغ از سوژه‌هاي مردمي، از چهره‌ها نيز همچون شب اول برنامه دعوت كنيم. مثلا در روزهاي نزديك به اربعين ميزبان عوامل كمتر شناخته‌شده سريال «مختارنامه» و يا در روزهاي آتي، عوامل فيلم سينمايي «هيهات» را پذيرا هستيم

 

 

  • 19
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش