چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۰۲ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۴۳۲۹
رادیو و تلویزیون

وقتی نوزاد ۱۳ ماهه ناجی مادر می‌شود! +عکس

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,برنامه ماه عسل
برنامه ماه عسل شب گذشته روایتگر قصه روز مهم زندگی نوزاد ۱۳ ماهه شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، در ابتدا احسان علیخانی میزبان کاپیتان عشایری شد و پیرامون زندگی روزمره او گفتگو کرد.

 

عشایری ۶۵ ساله است و ماه های آخر فعالیت پرواز خود را سپری می کند و نسبت به این روزها نگرانی هایی دارد. امیدوار است که قانون ۶۵ ساله پرواز تغییر کند و او زمان بیشتری پرواز کند.

 

کاپیتان عشایری در خصوص نظم و عاطفی بودن خود گفت: من خیلی نظم دارم. حتی در دوران سربازی همه از دست منظم بودن من کلافه بودند. البته در کنار نظم و مقررات، آدم عاطفی هستم. اکثرخلبانان برعکس نگاه مردم خیلی احساسی هستند.

 

در ادامه کاپیتان عشایری اتفاق مهم مهر ماه سال گذشته را این طور تعریف کرد: ما در هواپیما آماده پرواز بودیم که با ما ارتباط برقرار کردند. گفتند یک کودک ۱۳ ماهه بر اثر سانحه تصادف دستش قطع شده و باید با این پرواز به شیراز برود. من همان لحظه قبول کردم اما هیچ مجوزی نداشتم. کودک و پدرش بدون بلیت و مجوز پزشک قرار بود سوار هواپیما شوند. این کودک فقط نیم لیتر خون در بدنش داشت. در ادامه به همه مسافران اطلاع دادم وآنها هم خیلی دلسوزی کردند.

 

وی ادامه داد: ما با دکتر لیاقت در شیراز تماس داشتیم. او به ما گفت قبل از اینکه شش ساعت از این حادثه بگذرد، باید به بیمارستان منتقل شود تا بتوانیم پیوند کنیم. ما هم به خاطر داشتن زمان کم به کار خودمان سرعت دادیم. در این مدت همه برج مراقبت، فرودگاه شیراز و ... کمک کردند.

 

کاپیتان عنوان کرد: زمان پرواز به شیراز یک ساعت و ده دقیقه است اما ما پنجاه دقیقه ای به فرودگاه شیراز رسیدیم. در طول پرواز فقط به این فکر می کردم؛ زمانی که بچه بزرگ شود و بدون دست باشد. این تصویر مدام جلوی چشم من بود. وقتی به شیراز رسیدیم آمبولانس منتظر بود و کادر پزشکی هم در بیمارستان حضور داشتند.

 

عشایری افزود: ما به همراه کودک به بیمارستان رفتیم. بعد از هشت ساعت، دکتر گفت که باید ۲۴ ساعت از عمل بگذرد؛ امیدوارم ناخن های کودک سیاه نشود. آن ۲۴ ساعت برای ما خیلی طولانی گذشت و خدا را شکر بعد از یک هفته شرایط خوب بود. در این مدت من تلفنی با خانواده کودک در ارتباط بودم اما تصویری از ساجد ندیدم.

 

در ادامه گفتگو دکتر لیاقت پزشک جراح ساجد، در قاب ماه عسل حضور پیدا کرد.دکتر لیاقت در خصوص این اتفاق گفت: بعد از تصادف خانواده ساجد از طریق آشنایی که داشتند، با من تماس گرفتند و من به آنها گفتم که فقط شش ساعت بعد از این حادثه می‌توانم عمل کنم. بیشتر از شش ساعت نمی‌شود.

 

وی ادامه داد: زمانی که فهمیدم کودک ۱۳ ماهه است، هیجان زده شدم. تا حالا بچه ۱۳ ماهه نداشتیم اما به آینده او فکر کردم و به آنها پذیرش دادم و بعد از این تصمیم کاپیتان با من تماس گرفتند و هماهنگ شدیم. ما فقط یک ساعت ونیم زمان داشتیم.

 

در ادامه عکس های ساجد در هواپیما و بیمارستان نشان داده شد. علیخانی عنوان کرد: خود من از دیدن بعضی از عکسها فشارم افتاد.

 

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,برنامه ماه عسل

 

دکتر لیاقت عنوان کرد: ما همه فرم های پذیرش را با هماهنگی و تماس ها در طول پرواز پر کردیم و همه امکانات فراهم بود. در عمل پیوند ثانیه ها ارزشمند دارد و بعد از ورود ساجد به بیمارستان، مستقیما وارد اتاق عمل شدیم. من زمان عمل را مانند جنگ می دانم که لحظه به لحظه اهمیت دارد.

 

وی ادامه داد: این اتفاق نادر است؛ یک هواپیما برای یک پسربچه ایستاد و یک بیمارستان آماده بود که کودک برای عمل به موقع برسد و حدود سی نفر از ما و سی نفر هم از گروه کاپیتان در این اتفاق شریک بودند.کاپیتان عشایری ادامه داد: در طول عمل همه ما پیگیر و نگران بودیم.

 

در بخش پایانی برنامه ساجد و پدرش در استودیو حضور پیدا کردند. پدر ساجد از چگونگی تصادف صحبت کرد و اینکه این تصادف باعث می‌شود دست کودک قطع و به بیرون از ماشین پرتاب شود. پدر ساجد تاکید کرد اگر در لحظه تصادف دست ساجد به دور گردن مادرش حلقه نشده بود، احتمال اینکه در این حادثه رگ گردن مادرش قطع بشود و او از دنیا برود، بسیار بود. در این اتفاق در واقع به خواست خدا این کودک ۱۳ ماهه مادر را از خطر مرگ نجات داد.

 

پدر ساجد از استرس بسیار زیاد خود پیش از عمل فرزندش سخن گفت و در نهایت به این موضوع اشاره کرد: این عمل یک عمل بسیار دشوار بود که در دنیا سابقه نداشت. این جراحی روی افراد کم و سن و سال اجرا نشده بود اما در ایران این اتفاق افتاد و موفقیت آمیز بود.

 

پدر ساجد در پایان از کاپیتان عشایری و دکتر لیاقت تشکر کرد و گفت: دین آنها به گردن من است. هیچ وقت نمی توانم ادای دین کنم. آنها زندگی دوباره به من بخشیدند.دکتر لیاقت گفت: حال ساجد الان خوب است اما عمل های دیگری هم باید روی او انجام شود.

 

کاپیتان عشایری در بخش پایانی از دیدن ساجد خوشحال بود و گفت: از تصمیمی که گرفته ام، پشیمان نیستم. البته من همیشه فکر می کردم که همه آدم ها خوب نیستند و ممکن است در حق هم ظلم کنند اما در این داستان همه خوب بودند و برای جان یک انسان کمک کردند.

 

‏‎‏دکتر لیاقت عنوان کرد: خیلی خوبه آدم موثر باشد وبه دلیل پر بیننده بودن ماه عسل می‌خواهم بگویم که پزشکان از خود مردم هستند. دوست دارم رابطه پزشکان و بیماران بهتر شود و قدر یکدیگر را بدانند.

 

  • 19
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش