شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۱۲ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۶۰۵۱
رادیو و تلویزیون

تغییر مسیر سام درخشانی، از مدلینگ تا محبوبیت

سام درخشانی در دورهمی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
برنامه دورهمی شب گذشته میزبان سام درخشانی بزیگر سینما و تلویزیون بود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، شب گذشته مهران مدیری در برنامه تلویزیونی «دورهمی» میزبان سام درخشانی بازیگر سینما و تلویزیون بود.

 

مهران مدیری استندآپ کمدی خود را با موضوع گرانی و یارانه اجرا کرد.

 

کارگردان دورهمی در خصوص یارانه ها گفت: تا حالا دقت کرده اید که گرانی و وزن انسان چقدر با هم نقطه اشتراک دارند؟ می رویم روی ترازو و به همان اندازه که از وزن بالا تاسف می خوریم، حواسمان هم هست که قهوه با خامه سفارش بدیم. گرانی هم همین است.

 

مدیری ادامه داد: یارانه حکم چرخ های کمکی دوچرخه است. تا مدتی با چرخ کمکی رفتیم، بعد چرخ ها را برداشتند و باباها پشت دوچرخه را گرفتند. الان نه بابا وجود دارد و نه چرخ کمکی. البته دوستانی که مسئولیت را به عهده گرفتند چرخ کمکی و حتی چرخ اصلی عقب را هم برداشتند! الان بدون چرخ داریم حرکت می کنیم و فقط کمی اصطحکاک بدنه دوچرخ با زمین زیاد شده که به آن هم عادت می کنیم.

 

وی افزود: در اینترنت قطع یارانه را جستجو کردم. بیش از ۵۰ خبر دیدم که در هر خبری وعده داده شده بود که به زودی یارانه بین ۵ تا ۱۰ میلیون نفر قطع می شود. وقتی جمع زدم، دیدم تا حالا یارانه ۱۱۰ میلیون نفر از جمعیت ما ۸۰ میلیون نفری ما قطع شده ! احتمالا یارانه بخشی از مردم هند هم قطع شده است !

 

در ادامه برنامه مهران مدیری از سام درخشانی مهمان برنامه دعوت کرد که به روی سن بیاید.

 

مدیری در ابتدای گفتگو پیرامون مقایسه محبوبیت پژمان جمشیدی و سام درخشانی سوال کرد که درخشانی گفت: اتفاقات خوبی برای پژمان می افتد؛ برای اینکه خدا دوستش دارد  و حتی اتفاق منفی هم برای پژمان مثبت جواب می دهد.

 

درخشانی در خصوص ناامیدی از بازیگری و حضور در مدلینگ عنوان کرد: در سال ۷۸ شرایط خوب پیش نمی رفت و علیرغم تلاش هایی که کرده بودم کاری به من پیشنهاد نشد. آن زمان یک پیشنهاد خوب در زمینه مدلینگ در کشور ترکیه به من شد و همه کارها را انجام داده بودم که بروم. اما از طرف حمیدحمزه استاد بازیگری ام با من تماس گرفتند تا برای سریال «شب زدگان» تست بدهم که خوشبختانه در تست قبول شدم و مسیر زندگی ام تغییر کرد .

 

مدیری بیان کرد: اگر تماس نگرفته بودند الان در خارج  از کشور مدل بودی؟ و درخشانی گفت: الان شبکه (ماهواره ای) جِم من را نشان می داد!

 

مهران مدیری با اشاره به حضور چشم رنگی ها در دهه ۷۰ و پررنگ نبودن درخشانی سوال کرد که بازیگر «آوای باران» در پاسخ اظهار داشت: ما هنوز در فضای بسته بودیم و از سال ۸۰ به مرور حضور نسل من شروع شد. البته اگر آن زمان با چشم رنگی و چهره خوب وارد سینما می شدند، می گفتند به خاطر چشم رنگی وارد سینما شده است؛ اما ما سال ها تلاش کردیم که این برچسب از ما برداشته شود و به عنوان بازیگر ما را بشناسند.

 

درخشانی ادامه داد: آدم خوش شانسی بودم که با کارگردانان بزرگی کار کردم. بعد از سریال «شب زدگان»، فیلم سینمایی «دلباخته»، سریال های «خانه پدری» و «با من بمان» را کار کردم.

 

درخشانی در پاسخ به سوالی درباره حضور در فیلم «شور عشق»  گفت: بعد از فیلم دلباخته من و آنا نعمتی برای حضور در فیلم شور عشق دعوت شدیم و در دفتر حضور پیدا کردیم اما آن زمان خسرو معصومی ودوستان دیگر گفتند که  بهتر است کاری نکنید و صبر کنید تا فیلم دلباخته نمایش پیدا کند چراکه این فیلم سکوی پرش شماست.  اما متاسفانه زمانی این فیلم با استقبال مواجه نشد.

 

بازیگر «همه چیز آنجاست» درخصوص متولدین تیرماه گفت: متولد ۳۱ تیر ۵۴ هستم. تیرماهی ها خیلی دست و دلبازند و با تیرماهی ها خیلی  خوش می گذرد و آنها افرادی خانواده دوست هستند.

 

مدیری درباره محبوبیت بیشتر درخشانی برای حضور در سریال «پژمان» سوال کرد که درخشانی پاسخ داد: محبوبیت در سریال «نابرده رنج» برای من اتفاق افتاد و نقطه عطفی در کارنامه بازیگری من بود. نقش متفاوتی را بازی کردم و این جسارت کارگردان بود که همیشه نقش همیشگی که من را به کامبیز دیرباز داد و برعکس نقشی که همیشه دیرباز بازی می کرد را به من داد و این اتفاق باعث درخشش دو نفر شد. سریال «پژمان» هم که کمدی محض و یک اتفاق جدید در بازیگری برایم بود.

 

بازیگر «پژمان» درباره موفقیت خود در ژانر کمدی اظهار داشت: در حال حاضر نیاز مردم بیشتر کمدی است و مردم با کسانی که کار کمدی می کنند، بیشتر ارتباط برقرار می کنند. به خاطر همین بیشتر به من کارهای کمدی پیشنهاد می شود، اما من نقش جدی نیز در سریال «آوای باران»  و «همه چیز آنجاست»  بازی کردم و از نظر منتقدین خوب کار کردم.

 

در ادامه مدیری درباره اینکه مقیاس محبوبیت بازیگر در جامعه ما تعداد فالوورهایش است سوال پرسید که درخشانی گفت: متاسفانه یک ابزاری وجود دارد، اما فرهنگ آن به اندازه ابزار رشد نکرده است. بعضی اوقات بابت صحبت هایی که در آن فضا انجام می شود دلشکسته و دلخور می شویم. به هرحال فضای مجازی را دوست دارم اما اتفاق عجیبی که هفته پیش برای من رخ داد. در فروشگاه مشغول خرید بودم که یک آقا به من گفت آقای درخشانی میشه به دخترم بگوید که به خانه عمه اش بیاید. چون دخترم شما را دوست دارد، به حرف شما گوش می کند! ارتباط تصویری بود و من با گوشی آن شخص گفتم «سلام خوب هستید... امشب برو خونه عمه ات !»

 

مدیری نیز گفت: البته برای من هم چنین اتفاقی رخ داد، اما آقایی به من گفت امشب بیا خانه عمه ام!

 

درخشانی پیرامون کار جدید خود گفت: به تازگی بازی در فیلم جدیدی  به کارگردانی امین کریمی و به تهیه کنندگی حسین فرح بخش را به پایان رسانده ام.

 

در ادامه مدیری پرسید که در فیلم (خوب بد جلف )جلف اش تو بودی ؟! و درخشانی در پاسخ گفت: این فیلم ادامه «پژمان» بود و همان شخصیت ها ادامه داشتند. اسم فیلم خوب بد زشت بود، اما زمانی که طراحی لباس انجام شد دیدیم که چقدر من با آن لباس ها جلف شدم و جرقه در ذهن کارگردان زده شد که اسم فیلم را تغییر دهد.

 

مدیری درباره افزایش دستمزد درخشانی سوال کرد و او گفت: بعد از فروش خوب فیلم «خوب بد جلف» من سه برابر دستمزدم را  درخواست کردم، اما دو برابر دستمزد را به من دادند. البته خودتان میدانید که در سینما دستمزدها از ۱۰۰ میلیون تا ۵۰۰ میلیون است .

 

درخشانی درباره عاشق شدن و عشق واقعی گفت: عشق واقعی در طول زندگی یکی دوبار بیشتر اتفاق نمی افتد.اما اولین باری که همسرم را دیدم اولین بار بود که عاشق شدم و از آنجایی که عشق دوست داشتن بی منطق است، اساس زندگی این را نمی پذیرد که بدون منطق وارد یک زندگی دراز مدت شوید. عشق به مرور تبدیل به دوست داشتن شد. به جرات می توانم بگویم زمانی که برای اولین بار چشمم به دخترم افتاد به پهنای صورت گریه می کردم و تازه فهمیدم عشق در یک نگاه یعنی چه. الان بدون هیچ سوالی جانم را برای دخترم می دهم.

 

درخشانی در پاسخ به سوال مدیری پیرامون «ترس» گفت: از این می ترسم که محبوبیتی که در میان مردم دارم را از دست بدهم.

 

درخشانی در پاسخ به سوال پایانی مدیری درباره «داشتن احساس خوشبختی» گفت: یکی از نکاتی که دوست داشتم درباره اش صحبت کنم همین است. خیلی از دوستان موفقیت بیشتری از من دارند، اما ممکن است به اندازه من احساس خوشبختی نداشته باشند. میخواهم این پیام  را به همه عزیزان بدهم که پول مهم است اما همه خوشبختی نیست. بسیاری افراد پول دارند اما تنها هستند. خدا را شکر میکنم که خیلی ها را دوست دارم و کسانی هستند که من را دوست دارند و بابت همه این دوستان خدا روشکر می کنم.

 

در پایان این گفتگو سام درخشانی تابلویی که طراحی کرده و همسرش نقاشی آن را انجام داده است را به موزه دورهمی تقدیم کرد.

 

 الهام قبادی

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش