جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۲:۰۲ - ۲۶ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۴۰۵۷
رادیو و تلویزیون

عبدالله روا: ورزش ایران خنده دار است

عبدالله روا,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
برنامه ویدئو چک برنامه ای طنز و انتقادی با اجرای عبدالله روا اینروزها یکی از برنامه های پرطرفدار ورزشی تلویزیون است.

به گزارش ورزش سه، در نظرسنجی مردمی درباره برنامه های نوروزی تلویزیون برنامه ویدئو چک به عنوان دومین برنامه ترکیبی انتخاب شد. این برنامه جمع و جور با اجرای عبدالله روا با وجود آنکه مدت زمان زیادی نیست روی آنتن شبکه ورزش رفته اما توانسته مخاطبان زیادی را جذب کند.

 

این برنامه یک برنامه انتقادی ورزشی و با زبانی طنز است که اجرای خوب و موفق مجری اش نقش مهمی در جذابیت آن داشته است. به بهانه پخش این برنامه جذاب از شبکه ورزش به سراغ مجری موفقش عبدالله روا رفته ایم که در این سال ها در ژانرهای متفاوت و مختلفی کار کرده است اما همانطور که خودش می گوید اجرای ویدئو چک بهترین برنامه اش و نزدیک ترین به خودش است. گفت و گوی ما با او را می خوانید:

 

در نظرسنجی های مردمی رتبه خوبی را با وجود برنامه های ترکیبی به دست آوردید. ازاتفاقاتی که برای ویدئوچک افتاده راضی هستید؟

همه ما و مدیران به طور نسبی از اتفاقاتی که برای برنامه رخ داد راضی بوده و هستیم. ما در مسابقات مردمی با برنامه هایی مقایسه شدیم که با توجه به  هزینه ای که آن برنامه ها  داشتند و هنرمندانی که آن ها را اجرا می کردند، رقابت نابرابری بود و از همین رو انتخاب ویدئوچک به عنوان دومین برنامه بیش از حد انتظارمان بود.

 

ما تنها دو سه ماه قبل از عید برنامه را شروع کردیم. مشخص است که تا اسمی بخواهد جا بیفتد و به چشم مردم بیاید زمان می برد ،اما این اتفاق رخ داد و این برنامه دومین برنامه ترکیبی بعد از دورهمی انتخاب شد که با وجود بودجه این برنامه و جادوی حضور خود مهران مدیری و مسائلی که پشت این برنامه هست اتفاق خوبی است. آنچه جالب است اینکه ویدئو چک از برنامه بهارنارنج با اجرای مجری توانمند و باتجربه اش احسان علیخانی بالاتر قرار گرفت  و این اتفاقات برای ما دلگرم کننده بوده و هست.

 

ویدئوچک چگونه به وجود آمد؟

ما برای اولین بار این سبک از برنامه را امتحان می کردیم. تولید برنامه ای مثل ویدئوچک احتیاج به متریال ها و دل به دریا زدن هایی داشت که معمولا در یک برنامه تلویزیونی جمع نمی شوند  چرا که علاوه بر این ها اعتماد مدیران تلویزیون را نیز باید همراه داشته باشد. البته که اعتماد به نوعی راه رفتن روی لبه تیغ هم هست چرا که این دست برنامه ها گاهی هزینه هایی برای مدیریت به همراه داشته است. به هرشکل این اعتماد به وجود آمد و جا دارد تشکر کنم از تمام کسانی که از برنامه حمایت کردند. درباره خود برنامه هم باید بگویم ماگروهی داشتیم که سال ها همدیگر را می شناختیم و همیشه دنبال تولید چنین برنامه ای بودیم و در نهایت با توجه به شناختی که وجود داشت ویدئو چک شکل گرفت.

 

تم و هدف برنامه چه چیزی بود؟

پرسشگری یکی  از وظایف جدی تلویزیون است. ما تصمیم گرفتیم بی پروا سوال کردن را به صورت عینی در این برنامه اجرا کنیم و البته با آزمون و خطا پیش رفتیم. خیلی سعی کردیم با توجه به ذائقه ها و با وجود آن که طنز کارکردن و خنداندن به گفته خیلی از بزرگان در ایران سخت است این برنامه مایه های طنز هم داشته باشد.

 

بازخوردهای برنامه درفضای مجازی چگونه بود؟

خداراشکر در فضای مجازی هم بازخورد خیلی خوبی داشتیم، خوب دیده شدیم و درنهایت لطف مخاطبان و مردم شامل حالمان شد.

 

چگونه به این مدل از اجرا که طنز هم هست و با اجراهای قبلی تان تفاوت دارد رسیدید؟

خوشبختانه من یکی از مجریان باتجربه در اجرای ژانرهای مختلف هستم.از برنامه ویژه عید تا تخصصی ورزش و بسیاری از گونه های مختلف از برنامه ها را در این سال ها اجرا کرده ام.

 

مدتی هم مجری برنامه شب های فوتبالی بودید؟

با شبهای فوتبالی همکاری و اجرای آن را در فصل اول به عهده داشتم اما عامدانه و با وجود آنکه گروهی حرفه ای بودند با آن ها ادامه ندادم.  درواقع  این میزان کار کردن در فضاهای مختلف و از این شاخه به آن شاخه پریدن تجربه هایی را برای من به وجود آورد که توانستم در ویدئو چک به آن چیزی که می خواستم نزدیک شوم واتفاقی بیفتد که خودم راضی باشم. ویدئو چک و اجرای آن نزدیک ترین چیز به آن مدل اجرایی است که دوست دارم. درواقع این اجرا بیش از همه به خودم و علائقم نزدیک است. خوشبختانه مردم هم از این موضوع راضی هستند. من در حال حاضر هیچ برنامه ای به غیر از اجرای ویدئو چک ندارم و هیچ پیشنهادی را هم قبول نکردم تا تمام تمرکزم روی این برنامه باشد.

 

درباره نحوه اجرای این برنامه بگویید.

درمورد اجرا هم بگویم که من و تیمی که برنامه ویدئو چک را تهیه می کند سال ها است که همدیگر را به طور نزدیک می شناسیم و دوست هستیم. دوستان  همیشه به من ایراد می گرفتند که چرا بعضی انتخاب ها را انجام می دهم و می گفتند انتخاب هایم شبیه خودم نیست. آن ها چون من را خوب می شناختند همیشه می گفتند که شبیه به چیزی که در ویدئو چک هست اجرا کنم. راستش را بخواهید من خودم را خیلی مجری بدی نمی دانم. جسارت به همکارانم نباشد من سختی بیشتری نسبت به خیلی از همکارانم در این کار کشیدم.

 

همیشه سعی کردم خودم را به روز نگه دارم ، مطالعه کنم اما در تلویزیون شهرستان و با اجرای ژانرهای مختلفی که بعضا خیلی دور از خودم بودند برای اجرا در سبک های متفاوت تربیت شده ام. حالا می توانم هرطور برنامه ای را اجرا کنم و فکر می کنم در ژانرهای مختلف هم بد نبوده ام. اما همانطور که گفتم ویدئو چک به شخصیت خودم نزدیکتر است؛ ضمن این که ورزش در کل خنده دار است به خصوص ورزش ما، شاید باورتان نشود اما الان  دغدغه اصلی ما این است که کدام اخبار و اتفاقات را حذف کرده و نشان ندهیم؟!

 

شوخی با آدم های مختلف دردسرساز هم شده ...؟

برای شخص من قطعا چالش هایی هم در این مدت به وجود آمده است. اما اگر اتفاقات خوب را با چالش هایی که داشته ام مقایسه کنم باید بگویم بازخورد مثبت خیلی بیشتر بوده است. نه فقط مخاطبان که حتی در بین اهالی ورزش ، بازیکنان و باشگاه ها و مدیران بیشتر توجه مثبت تقدیر و حمایت بوده و این باعث دلگرمی ما است.

 

این چالش ها برای چه به وجود آمدند؟

ببینید تلویزیون با توجه به ماهیتی که دارد و اینکه دستش در جیب مردم است باید روشنگری انجام بدهد؛ این وظیفه و رسالتش است. ما در این برنامه تنها قصدمان انعکاس اتفاقات است و اگر  گاهی باعث سوء تفاهم شدیم مثل ماجرای سردار آزمون سعی کردیم با توجه به مختصاتی که طنز دارد از یکسری لایه ها  و بازیگوشی های معمولی استفاده کنیم. کاری که ما انجام دادیم نسبت به آنچه در رسانه ها و تلویزیون های جهان انجام می شود خیلی یواش هم هست. درواقع این اتفاقاتی که افتاد از آن جهت عجیب است که سردارآزمون در فوتبال اروپا حضور دارد و حتما خیلی خوب می بیند که با ورزشکاران چه شوخی هایی انجام می شود.

 

متاسفانه ما اسیر خودسانسوری هم هستیم. ماجرای لوگوی باشگاه رم و آن اتفاقاتی که افتاد بیشتر محصول خودسانسوری است در حالی که تلویزیون واقعا دیگر در این حد هم نیست. بیشتر از آنکه ترسناک باشد ما خودمان می ترسیم. شاید به گوش و چشم خیلی ها زبان این برنامه آشنا نباشد، اما اگر آرام بخواهیم پیش برویم که به کسی برنخورد از وظیفه اصلی مان دور شده ایم. مردم خوشبختانه می دانند که ما دنبال این که گیربدهیم به این و آن و یا دنبال رنگ پیراهن نیستیم. همیشه مخاطبان این دغدغه را داشته اند که چرا سراغ کسی نمی روید که مثلا پول مملکت را استفاده کرده و فلان جایگاه را در مدیریت یا تیم ملی یا فدراسیون دارد، حالا ما این کار را کرده ایم چرا که  حقمان است که بدانیم.

 

شما حتی در تیتراژ برنامه هم با چند نفر از چهره های سرشناس شوخی کرده اید. این افراد چطور ناراحت نشدند یا اعتراضی نکردند؟

ورزشکاران و ورزشی ها نسبت به سیاستمداران یا شاید هنرمندان ، پزشکان و بسیاری دیگر از اصناف با ظرفیت ترو با جنبه تر هستند. تعداد زیادی از اهالی ورزش ، از ورزشکاران ، مدیران و ... با من تماس گرفتند و مطالب و موضوعاتی را در میان گذاشته اند. خوب است که هرکسی در هرکجا فکر می کند حق ورزشکار، فدراسیون، باشگاه، ورزشی یا حتی شهری یا شهرستانی  خورده شده است به ما خبر می دهد. در واقع خیلی وقت ها خود مردم کمک کرده و اخبار را دراختیار ما می گذارند. حتی در فدراسیون ها بودند کسانی که وقتی دیدند حق ورزشکاری تضییع شده به ما اطلاع داده است.

 

 پس با فیروز کریمی و عباس جدیدی دچار چالش نشدید؟

یکی از افتخارات من دوستی با فیروز کریمی است.او انسانی خوب و بسیار با محبت است. خیلی از دوستان دیگر به ما لطف داشته اند. ما با آقای علیفر مصاحبه کردیم ، حتی با جواد خیابانی در عید قصد مصاحبه داشتیم که مشغله داشت و نشد. یا آقای هدایتی که هر برنامه راجع به او حرف می زنیم قرار است با ما مصاحبه ای داشته باشد. آقای فیروز کریمی هم همینطور امیدوارم در فصل جدید با ایشان و بقیه گفت و گو کنیم.

 

شاید اینکه ویدئوچک تنها برنامه موجود تلویزیون است که با خود تلویزیون و اتفاقاتش شوخی می کند دلیل خوبی برای ارتباط خوب مخاطب با آن باشد.

بله این درست است. تلویزیون هم جزو لاینفک جامعه است و خود ما جدایش کرده ایم. وقتی یک گزارشگر کارها و گزارش هایش وایرال شده، ما بی تفاوت از کنارش بگذریم یا کم هوش هستیم و یا خودمان را به کم هوشی زده ایم.

 

از ماجرای سردارآزمون بگویید که حتی در برنامه هم گفتید که ویدئوچک باعث ناراحتی اش شده است. سردار هم در اینستاگرامش متنی را دراین رابطه منتشر کرد.

من به صورت شخصی عشق خلیل آزمون به فرزندش را ستایش می کنم. خلیل آزمون پدر پسر شجاع نیست، او خودش برای خودش اسم و رسمی دارد و ما او را نه به خاطر سردار که به خاطر خودش می شناسیم. خود آقا خلیل با من تماس گرفتند ؛تماسی که او با ادبیات خاص خودش که بی ادبانه نبود صحبت کرد و گلایه کرد که ما قصد تخریب سردار را داشته ایم. اما برای چی ما باید سردار را تخریب کنیم؟خود من دوست دارم در روسیه حاضر باشم و سردار گل بزند و از شادی به آسمان بپرم. حرف من این است که سردار همانقدر که امروز متعلق به آقا خلیل است به من هم هست چرا که لباس تیم ملی کشورم را پوشیده است.

 

نه فقط سردار که هر کسی که لباس تیم ملی ایران را بپوشد متعلق به همه مردم است.مثل پدرمن که سرباز بوده و برای مملکتش جنگیده و شهید شده است.وقتی لباس ملی به تن می کنید شخصیت ملی هستید و من به عنوان یک ایرانی و یک رسانه ایرانی حق دارم به آن بپردازم.سردار بازیکن یک تیم محلی نیست، نماینده تمام مردم ایران است و خوب بودن و خوشحال بودنش موجب خوشحالی همه خواهد شد اما روی فرم نبودن یا خوب نبودنش روی همه تاثیر می گذارد. ما با مهدی طارمی خیلی بیشتر از سردار هم شوخی کردیم و از اینکه احساس مسئولیت و حس پرسشگری داریم و آنرا به مخاطب منتقل می کنیم خوشحال هستیم. پرسشگری حق مسلم رسانه است هرچند قصدمان توهین نبوده است.

 

گویا صحبت از شکایت هم بود؟

بعد از اینکه سردار مدعی شد که از شخص من قصد شکایت دارد من چندباری از کشور خارج شدم و بعید می دانم که او شکایت کرده باشد چرا که قطعا من ممنوع الخروج می شدم. فکر می کنم سردار با دل پاکی که دارد آن موضوع را فراموش کرده است.  در همین جا اعلام می کنم با وجود آنکه سردار آزمون در متنی که دراینستاگرامش نوشت به من و خانواده ام توهین کرد و آن توهین ها حق من نبود اما اگر او در جام جهانی آماده باشد و بازی های خوبی انجام بدهد و حقی بر گردن من باشد؛ می بخشمش.

 

سردار در اینستاگرامش متنی تند درباره من نوشت و درباره خانواده و شخصیت من صحبت های نادرستی کرد. اشکالی ندارد من هم سن سردار بودم از این هم خشن تر و تندتر برخورد می کردم. ما قصد توهین نداشتم و چه خوب است که  بازیکنی که هر روز صحبت از انتقال او به لاتزیو و لیورپول و تیم های بزرگ دیگر است ظرفیت و قلب بزرگی داشته باشد. سردار قلب بزرگی دارد و از خانواده اصیلی است اما اگر با همین روحیه به لیگ ایتالیا برود با پاپاراتزی ها مشکلات خیلی زیادی پیدا خواهد کرد.

 

"ورزش سه" پرمخاطب ترین است و من از طریق این رسانه روی سردار را از دور می بوسم. هرچند که گفتم او بدجوری از خجالت من درآمد(می خندد) او باید بداند برای همه ما خیلی دوست داشتنی است. همه باید بدانیم که سردار و همه بازیکنان تیم ملی متعلق به همه مردم هستند. تیم ملی مال مردم است و مردم می توانند راجع آن و بازیکنانش صحبت کنند و نظر بدهند. رسانه ها هم وظیفه ای جز این ندارند که حق مردم را استیفا کنند. فرقی نمی کند سردار باشد یا بازیکن پرسپولیس که باعث لطمه خوردن به این باشگاه شده یا مسئولی که اشتباهش اثر نامطلوبی داشته است.

 

 

گفت‌و‌گو: امید ذاکری‌نیا

 

 

  • 12
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش