پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۳۲ - ۳۰ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۵۲۴۰
رادیو و تلویزیون

نگاهی به اظهارات خلاف واقع روی آنتن تلویزیون که خبرساز شدند؛

مهمانان سیما زیر تیغ

برنامه تلویزیونی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

دروغ گاهی شهرت، می‌آورد. یکی از شهیرترین افراد که با دروغ به شهرت رسید، اورسن ولز بود البته او دروغی ناخواسته گفت. ولز نخستین‌بار با اجرای رادیویی جنگ دنیاها اثر هربرت جرج ولز در ۳۰ اکتبر ۱۹۳۸ بود که به شهرت رسید. آن هم به این دلیل که عده‌ای از شنوندگان تصور کردند خبر او درباره حمله بیگانگان فضایی از مریخ، خبری درست است. این بود که همه وحشت‌زده از خانه‌ها بیرون ریختند. اورسن ولز از آن زمان به بعد بود که به شهرت رسید و شانس هم به او رو کرد.

 

حالا هم صداوسیما با انتقاداتی از این دست مواجه است. برخی منتقدان می‌گویند این رسانه با هر روشی می‌خواهد محبوبیت کسب کند و برنامه‌هایش را به خورد مردم بدهد حتی با ترویج دروغ! برخی هم از درِ دفاع بر می‌آیند و می‌گویند دروغ گفتن میهمان روی آنتن تلویزیون چه ربطی به صداوسیما دارد؟ داستان این فقره، از صحبت‌های یک میهمان شروع شد. میهمانی که به‌عنوان کارآفرین آن هم در متن یک واقعه غم‌انگیز، به یک برنامه دعوت شده به این دلیل که توانسته بود شادی را برای برخی به ارمغان آورد. داستان درباره میهمان برنامه حالا خورشید است.

 

آن طور که متن برنامه‌ هم می‌گوید، رشیدپور مجری این برنامه صبحگاهی، یک آرایشگر خانم را به برنامه‌اش دعوت می‌کند به این دلیل که او در بحبوحه زلزله کرمانشاه برای خانم‌ها چادری را بنا کرده بوده که بتوانند کمی از حال و هوای زلزله خارج شوند. آن زن در برنامه زنده تلویزیونی موضوعاتی را مطرح کرد که بعد  از پیگیری خبرنگاران مشخص شد، صحت ندارد. همین موضوع باعث حرف و حدیث‌های زیادی شد و حواشی آن تا امروز ادامه دارد.

 

آغاز ماجرا

نخستین‌بار روزنامه شهروند با این زن آرایشگر صحبت کرد. زمانی هم این صحبت شده بود که واقعا آرایشگاهی زنانه در میان چادرها بنا شده بود و کارهایی هم درحال انجام بود. برنامه «حالاخورشید» با انتشار آن گفت‌وگو، خانم آرایشگر را دعوت کرده و آن خانم هم در میانه برنامه حرف‌هایی زده است. آرایشگر دعوت شده به برنامه «حالا خورشید» گفته بود که هنوز کانکسی به آنها تحویل نداده‌اند و در چادر زندگی می‌کند و کلی حرف دیگر. آن‌طور که تماشای برنامه هم نشان می‌دهد

 

مجری از او با تردید می‌پرسد که مطمئن است تا حالا کانکس و... به آنها تحویل نداده‌اند و آن خانم موضوع را تأیید می‌کند و... داستان تا این‌جا هیچ ایرادی ندارد. موضوع از آن‌جا بیخ پیدا می‌کند که یکی از رسانه‌ها به منطقه سفر می‌کند و کاشف به عمل می‌آید از این خبرها هم که گفتند، نیست. خبرنگار می‌بیند برخلاف آنچه در برنامه گفته شده، اوضاع خیلی هم به سامان است و نه‌تنها از چادر و کانکس خبری نیست بلکه آن خانم منزلی صد و چند متری هم دارد که خیلی‌ها باید در خواب ببینند و...

 

انتشار این گزارش بازتاب زیادی پیدا کرده و صداوسیما مثل همیشه، مورد حملاتی قرار گرفته که هر چند در بسیاری موارد نقدها بر آنها وارد است اما این‌جا تقصیر شاید باید تقسیم شود و بخشی به برنامه و بخش بیشتری هم به میهمان تعلق گیرد!

 

ماجرا سابقه دارد

ماجرای این نوع برخوردها و خلاف واقع‌گویی‌ها در رسانه مختص امروز و دیروز نیست. ماهیت رسانه چنین فضایی را به وجود می‌آورد که گاه مواردی اینچنین به وجود آید. سال‌ها پیش نخبه‌ای پزشکی در خراسان و شهر مشهد، طلوع کرد. نخبه‌ای که برنامه‌ای هم در صداوسیمای استانی خراسان آن روزها و خراسان‌رضوی این روزها، ساخته و پخش شد. بعد آن نخبه پزشکی (در دهه ٧٠) در یک جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان پزشکی دانشگاه مشهد شرکت کرد و همان‌جا هم از ناتوانی در پاسخ به سوالات غش کرد و کاشف به عمل آمد که سیکل هم ندارد! بعدها هم برنامه‌های دیگری روی آنتن رفت که از اصل رویکرد برنامه آدم‌هایی بودند که وضع ویژه‌ای داشتند.

 

اوضاع ویژه‌ای که هم ممکن است غیرواقعی باشد و هم در عین حال پر از جاذبه. برنامه ماه‌عسل تقریبا از نخستین این برنامه‌هاست. در یک نمونه که همین‌ سال گذشته پخش شد، خواهران منصوریان در این برنامه حاضر شدند و با کلی اشک و آه از گذشته گفتند. گذشته‌ای که نشان می‌داد روزگار با آنها چنان کرده که حتی پدر هم به آنها وفا نداشته است. بعدها البته موضوعات مختلفی طرح شد و ازجمله فایلی از سوی پدر که نشان می‌داد این‌طور هم نبوده و طی این سال‌ها آنها با پدرشان معاشرت داشتند، اما گویا برخی از واقعیت‌ها خیلی طرفدار ندارد؛

 

«صفر تا سکو» هم برای این خواهران ساخته شد. ماجرای بعدی مربوط به هکری است که میهمان برنامه ماه عسل بود و کلی از شگردها و داستان‌هایش گفت که این‌جا هم کاشف به عمل آمد، هکر محترم شغلی دیگر داشته و از اساس به حساب‌های مردم سرک می‌کشیده است و...

 

 نمونه این اتفاق پیشتر هم در برنامه حالا خورشید اتفاق افتاده بود. یحتمل آن بچه ١١-١٠ ساله را یادتان می‌آید که چطور و با چه ژستی درباره استادی‌اش در دانشگاه صحبت می‌کرد؟ بچه‌ای نخبه که در برنامه حالا خورشید حاضر شد و چشم‌درچشم دوربین اعلام کرد که از دو شرکت «تسلا» و «ولوو» پیشنهاد همکاری دارد. اما بخش‌ بد ماجرا آن‌جا بود که وقتی این بخش‌های مصاحبه او در فضای مجازی منتشر شد و ایرانیان خارج از کشور هم با افتخار آن را زیرنویس انگلیسی کردند، ناگهان فایل مصاحبه به دست دست‌اندرکاران این دو شرکت خودروسازی رسید و با تعجب پرسیدند: ما؟ ما تقاضای همکاری کرده بودیم؟ این دو شرکت رسما در شبکه‌های اجتماعی، خبر استخدام و تقاضای همکاری با «ح.ع» راتکذیب کردند.

 

و اما...

رسانه همین است. فضای رسانه گاهی چنین وضعی را به وجود می‌آورد، این‌که حالا دنبال مقصر بگردیم و بگوییم الاوبالله مقصر رشیدپور است، خیلی عقلانی نیست، هر چند او هم می‌تواند چند‌درصدی مقصر باشد، اما همه اهل رسانه باید درباره چندوچون گفته‌های طرف مصاحبه خود، به اعتماد کامل برسند. این را باید بپذیریم وقتی یک میهمان در برنامه زنده تلویزیونی قصد می‌کند خلاف واقع بگوید، دوربین، لامپ دروغ‌سنج ندارد که آلارم بدهد.

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 19
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش