جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۴:۰۵ - ۳۰ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۷۹۶۷
رادیو و تلویزیون

صدا و سیما برای جذب تماشاگر به دنبال جنجال است؟

بهروز افخمی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

این روزها به نظر می‌رسد که تلویزیون مانند یکی دو سال گذشته دست به دامان جنجال و هیاهو برای جذب تماشاگر-به طور ویژه تماشاگران جوان- شده است. برنامه‌های تلویزیونی از «نود» گرفته تا برنامه‌های گفت‌وگومحور و سینمایی پر از حاشیه شده‌اند. تمام این مسائل از فرهنگ هنرهای نمایشی می‌آید. معرکه‌گیری و حضور تماشاگرهای گذری از سنت‌های نمایشی ایران است. در حال حاضر وقتی از کنار ایستگاه‌های مترو گذر می‌کنید متوجه شلوغی بیش از حد می‌شوید. صدای ساز و فریاد دست‌فروش‌ها و معرکه‌گیر زنجیر پاره‌کن و شیرینی‌فروش و بلال فروش شهر را برداشته است. تمام این‌ها از سنت‌های فرهنگ ایران نشات می‌گیرد. اما چرا تلویزیون سراغ این روش رفته است؟!

 

از وقتی که شبکه‌های مجازی مانند «اینستاگرام» و «تلگرام» پا به عرصه زندگی انسان‌های قرن حاضر گذاشتند همه چیز تغییر کرد. بررسی این تغییرات شگرف در جامعه امروز را باید در نظریات «گی دوبور» و «تئودور آدورنو» جست‌وجو کرد. البته نقادانه‌ترین نوشتارها و سخنرانی‌های فلسفی در زمینه تکنولوژی را ابتدا «مارتین هایدگر» آلمانی مطرح کرده است.

 

او در سخنرانى تحت عنوان «پرسش از تکنولوژى‏» (۱۹۵۵) و در اثر بنیادیش «وجود و زمان‏» (۱۹۲۷) به تحلیل فلسفى- وجودى ماهیت تکنولوژى پرداخته است. طبق نظر هایدگر در ابتدا باید پرسش کنیم که «نام تکنولوژی چه چیزی را بیان می‏کند؟» منشا این کلمه از زبان یونانی است: تکنیکون، عبارت است از امری که به تخنه، تعلق دارد.تخنه در نزد هایدگر آگاهی است که در عین حال مهارت هم هست. هنرمند در «پوئسیس» (فرا‌آوری) وجود مشارکت می‌کند. [۱]

 

هایدگر در مورد معنای تخنه، دو نکته را یادآوری می‏کند: تخنه، هر نوع پدیدآوردنی (فراآوردنی) را شامل می‏شود (اعم از صنعتی و فکری و هنری…). کلمه تخنه، از ابتدا تا زمان افلاطون با کلمه «اپیستمه» مرتبط بود، هر دو کلمه بر شناخت به معنای وسیع کلمه دلالت می‏کنند و به معنای «به چیزی معرفت داشتن» هستند.

 

هایدگر در سخنرانی خود به نام «وارستگی: گفتاری در تفکر معنوی» عنوان می‌کند: «چه چیزی تکنولوژی جدید را قادر به کشف و آزادسازی انرژی‌های جدید در طبیعت کرده است؟ این امر مرهون انقلاب در مفاهیم اساسی است که طی چندین قرن گذشته کار ساز بوده و آدمی به سبب آن در عالم متفاوتی قرار گرفته است. این انقلاب تمام عیار در نگرش بشر، در فلسفه جدید اتفاق افتاده است. زیرا به واسطه آن، نسبت کاملا جدید و بی‌سابقه‌ ای میان انسان و جهان و موقع و مقام او در عالم پدید آمده است. اکنون دیگر جهان همچون یک شیء در معرض حملات تفکر حسابگرانه قرار گرفته است، حملاتی که گمان نمی‌رود هیچ چیز بتواند در برابر آن مقاومت کند. طبیعت به صورت یک مخزن عظیم و منبع انرژی‌ای برای صنعت و تکنولوژی جدید در آمده است. این نسبت انسان با جهان اساسا یک نسبت تکنیکی است. [۲]

 

در اینجا به دو نکته بسیار مهم توجه کنید؛ نخست، «حملات تفکر حسابگرانه»؛ و در وهله بعدی، «گمان نمی‌رود هیچ چیز بتواند در برابر آن مقاومت کند». این دو جمله را می‌توان به عرصه تبلیغات و هیاهوی حاکم در فضای مجازی نیز تعمیم داد. آیا در تبلیغات و فضای مجازی با حملات حسابگرانه روبه‌رو نیستیم؟ آنها احساسات و امیال ما را هدف می‌گیرند. اینجا باید دقیقا نظریات «زیگموند فروید» و ژاک لاکان» را هم آورد. لاکان ادعا می‌کند: «میل، میل دیگری است.» بنابراین، تکنولوژی حاکم اعم از تلویزیون و اینستاگرام امیال ما را هدف می‌گیرند و کاری می‌کنند که «امیالی برای دیگران» شکل بگیرد. طریقه جذاب انتقال این امیال از طریق «معرکه‌گیری» و «کشمکش دراماتیک» است.

 

از عادل فردوسی‌پور تا بهروز افخمی

«معرکه‌گیری» و «کشمکش دراماتیک» همان‌کاری است که عادل فردوسی‌پور در برنامه «نود» انجام می‌دهد. او دو کارشناس و مدیر را به جان هم می‌اندازد و اینگونه برنامه‌اش جذاب می‌شود. بهروز افخمی نیز در هر برنامه‌ای که حاضر باشد اینگونه عمل می‌کند. افخمی در برنامه «رادیکال ۳» که از شبکه سه سیما پخش می‌شود، گفت: «چیزهایی در مورد صادق هدایت هست که کم و بیش همه می‌دانند ولی در مورد صادق هدایت بوسیله روشنفکران و کسانی که هوادارش هستند، سانسور شده است و به هیچ وجه به آن اشاره نمی‌شود در حالیکه در نقد ادبی و بررسی داستان‌هایش قاعدتا باید جایی داشته باشد و توجهی به آن بشود. این مسئله، تمایلات همجنس‌خواهانه یا همنجنسگرایانه یا هر چیزی است که در حال حاضر عنوان دگرباشی را برایش برگزیدند.»

 

از قبل مشخص است ای صحبت‌ها سوژه رسانه‌ها خواهد شد و بهروز خان افخمی هم به خوبی این را می‌داند. حالا این دستپخت احتیاج به نمک و فلفل هم دارد. چند تا از کارگردان‌های دیگر صداوسیما باید به این صحبت‌ها واکنش منفی و مثبت نشان بدهند تا «معرکه‌گیری» به خوبی صورت بگیرد. دیروز، حامد عنقا در واکنش به صحبت های بهروز افخمی مبنی بر همجنسگرا بودن صادق هدایت گفت: «اخیرا دیدم دوست کارگردان پرسابقه و ارزشمندی درباره نویسنده‌ای که ۷۰ سال پیش بوده اظهار نظر کرده. بعد من به عنوان کسی که سال‌ها به عنوان نویسنده، روزنامه‌نگار، سینماگر و... داشتم کار می‌کردم و کتاب می‌خواندم با خودم درباره این اظهار نظر که اینقدر محکم بیان شده فکر می‌کردم.

 

یعنی این همه آدم طی این سال‌ها درباره این نویسنده مطالعه و تحقیق کرده‌اند و این دوست کارگردان بزرگوار من به چه سند جدیدی دست پیدا کرده که قبل از او [...] مصطفی فرزانه‌ها و دکتر کاتوزیان‌ها دست پیدا نکرده‌اند و شما همین دیشب دفترچه خاطرات این نویسنده مبنی بر اینکه تمایلات خیلی خاصی داشته چطور به دستت رسیده و او را رسوا و همه را از ناآگاهی خارج کرده‌ای؟» وی در پایان تاکید می‌کند: «راه‌های بهتری برای جلب توجه هم وجود دارد.»

 

از هایدگر تا آدورنو

هایدگر ادعا می‌کند هنگامی که عصری جدید از تکامل تکنولوژی شروع شود، هیچ کس نمی‌تواند تغییرات ژرفی را که در شرف وقوع است پیش‌بینی کند. اما بسط تکنولوژی با شتاب هر چه بیشتر ادامه خواهد داشت و هرگز هم متوقف نخواهد شد. وجود بشر از جمیع جهات در محاصره قوای تکنولوژی است که حلقه آن هر روز تنگ‌تر می شود. این قوا هر لحظه و هر کجا آدمی را به بهانه تدابیر و اختراعات فنی گوناگون بازخواست می کنند و به دنبال خود می‌کشند، و بر او فشار می آورند و خود را به او تحمیل می کنند؛ و چون ساخته دست آدمی نیستند، بسیار فراتر از خواست و اراده او رفته اند و بیش از ظرفیت تصمیم گیری او رشد می کنند. [۲]

 

گی دوبور، متفکر متفاوت فرانسوی، کتاب جالب توجهی به نام «جامعه نمایش» دارد.. او از نظریه «بتوارگی کالا»-که توسط کارل مارکس مطرح شده است- سود می‌جوید تا ماهیت «کالاگونه نمایش» را شرح دهد. نکته اساسی این است که تمام زندگی و برنامه‌های تلویزیونی و هنرمندان و... چیزی همچون یک نمایش است. دوبور دربخش ۳۶ «جامعه نمایش» می‌نویسد: «این اصل «فتیشیسم کالا» (بتوارگی کالا) یعنی سلطه «چیزهای مافوق محسوس هر چند محسوس» بر جامعه است که در نمایش تحقق مطلق می‌یابد.» او به سوی اندیشه درباره «اقتصاد سیاسی نمایش» رفته است. اینجاست که متوجه می‌شوید اکثر چیزهای حاضر در شبکه مجازی و رسانه نمایشی بیش نیست! [۳]

 

«صنعت فرهنگ‌سازی» (Culture Industry) نخستین‌بار توسط «تئودور آدورنو» و «ماکس هورکهایمر» در کتاب بسیار مهم «دیالکتیک روشنگری» در بخش «صنعت فرهنگ، روشنگری به مثابه فریب انبوه» مطرح شد. به گفته این دو متفکر: «[صنعت فرهنگ‌سازی] صنعتی است که به وضعیت وابستگی، اضطراب و ضعف خود متوسل می‌شود و از دل این وضعیت بر می‌خیزد... این صنعت از توده‌های مخاطب خود انفعال، تسلیم، آمادگی برای پذیرش هر چیز و نوعی احساس رضایت از دستاوردهای بالفعل و بالقوه فردی را خواستار است... از همه مهم‌تر سرکوب عقل، حساسیت و خودانگیختگی توسط این صنعت تنها باعث افزایش فعالیت کاذب می‌شود.»[۴]

 

در واقع، این موضوع همان هدف سینمای تجاری هالیوود و بالیوود و عالیوود (ایران) است. صداوسیما نیز از این امر مستثنی نیست و با شدت هر چه تمام‌تر تفکر و اندیشه را کنار زده است و به سوی «سرکوب عقل، حساسیت و خودانگیختگی» رفته است.

 

برنامه‌هایی مانند «دورهمی» و «خندوانه» به شدت تبلیغ می‌شوند و اجراگرانی مانند عادل‌ فردوسی‌پور و بهروز افخمی نیز در این «جامعه نمایش» نقش اساسی دارند. کلیدواژه همه آنها «سرگرمی» و «جنجال و هیاهو» است.

 

۱. اینترونا، لوکاس د (۱۳۸۴). “پرسش از تکنولوژی اطلاعات تفکر در باب ماهیت تکنولوژی اطلاعات در هم سخنی با هایدگر”، مترجم محمد خندان، فصلنامه‌نامه فرهنگ، شماره ۵۶، صص ۱۱۲-۱۲۱.

 

۲. هایدگر، مارتین (۱۳۸۲). وارستگی: گفتاری در تفکر معنوی، مترجم محمدرضا جوزی، در کتاب فلسفه و بحران غرب، تهران: نشر هرمس.

 

۳. کتاب «جامعه نمایش» با ترجمه بهروز صفدری از سوی نشر آگه منتشر شده است.

 

۴.کتاب «دیالکتیک روشنگری» توسط مراد فرهادپور و امید مهرگان به فارسی برگردانده و نخستین بار از سوی انتشارات گام نو منتشر شده ‌است. موضوع اصلی این کتاب تبیین و نقد هدف اصلی «روشنگری» است که با شعارهای آزاد کردن انسان از اختناق سیاسی و بدبختی اقتصادی و مادی، تبدیل به اسطوره‌ای شده‌است که فلاکت را به همراه داشته است. این اندیشه در نهایت منجر به ظهور «فاشیسم» در اروپا و شکل‌گیری جنگ‌های جهانی ویرانگر شد.

 

سیدحسین رسولی

 

ebtekarnews.com
  • 11
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش