سعید حمیدیان، نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: «از نویسندگان بزرگ و مشهور دهههای اخیر و شاعران معاصر که نوگرا و صاحبنظر هستند، دعوت کنیم که به دانشگاهها بیایند و به عنوان استاد، به صورت حق التدریس هم که شده، این رشتهها را در دانشگاهها اداره و تدریس کنند و ادبیات معاصر دانشگاهی را رونق بخشند.»
سعید حمیدیان، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه درباره بیتوجهی به ادبیات معاصر و تدریس آن در دانشگاهها به خبرگزاری ایبنا گفت: «من همانطور که قبلا هم در جاهای مختلف گفتهام، مخالف بیتوجهی به ادبیات و به ویژه شعر معاصر هستم. در این زمینه میتوانم بگویم که اولا این یک موضوع تقریبا همه جایی است، یعنی کمتوجهی و نپرداختن به ادب معاصر فقط مختص کشور ما نیست بلکه به نظر میرسد در کشورهای دیگر هم تقریبا از این که شاعران و نویسندگان زنده یا تازه فوت شده را در برنامه درسی جای دهند، اکراه دارند و این یک پرهیز کلی است.»
محیطهای آکادمیک روی خوشی به ادبیات معاصر نشان نمیدهند
نویسنده کتاب «در ادب پارسی» ادامه داد: «متاسفانه آن چه کار را خرابتر میکند، یکی تلقیهای کهنهپرستان از ادبیات معاصر، یعنی بیشتر استادان و دستاندرکاران دانشگاه و محیطهای آکادمیک است که روی خوشی به ادبیات معاصر نشان نمیدهند. چون در حقیقت این ها خود را متولی ادبیات قدیم میدانند و توجه نکردنشان به ادبیات معاصر، کمی هم به این دلیل است که ورودی در این حوزه ندارند، یعنی در این زمینه کوششی نکردهاند؛ مثلا تلاش نکردهاند که نثر معاصر مثل رمان، نمایشنامه و دیگر شعب نثر یا انواع شعر معاصر را بخوانندکه دید و اطلاعاتی در این باره داشته باشند؛ در حقیقت میتوان گفت به دلیل این که ورودی ندارند، طبیعتا مخالف این رشته یعنی ادبیات معاصر هستند و این یکی از علل این قضایاست.»
استادان دانشگاهها نمیخواهند مطالعاتی در ادبیات معاصر داشته باشند
مترجم کتاب «اصول نقد ادبی» در ادامه صحبت هایش از اختصاص واحدهای درسی اندک به ادبیات معاصر در دانشگاهها گله کرد و افزود: «معتقدم که در دوره کارشناسی در مقابل حدود ۱۴۰ واحد درسی که میگذارند و در مقابل حجم زیاد متون کهن فارسی، سهم ادبیات معاصر بسیار ناچیز است، البته من نمیگویم متون کهن نباشد، ولی سوال من این است که در میان این همه واحد درسی، حداقل ده یا دوازده واحد به شعر و نثر معاصر نمیرسد؟ این ستمی است که به این رشته میشود و همانطور که عرض کردم دلایل مختلفی هم دارد، گاهی دلایل سیاسی است، گاهی فرهنگی و گاه برمیگردد به خود استادان دانشگاهها که پرورده ادبیات قدیماند و نمیخواهند یا نمیتوانند مطالعاتی در ادبیات معاصر داشته باشند.»
از نویسندگان و شاعران معاصر نوگرا به عنوان استاد استفاده شود
وی درباره این که اگر بخواهیم ادبیات معاصر را به دانشگاهها وارد کنیم، نویسندهها و شاعران باید وارد کار شوند یا استادان دانشگاه ها؟ اظهار کرد: «من معتقدم اگر بخواهیم کار را به صورت طبیعی اداره کنیم، استفاده از استادان دانشگاهی که پرورش یافته ادبیات کلاسیک و آن فضاها هستند به تنهایی کارگر نیست؛ یعنی با استفاده از کسانی که به این تصمیم اعتقادی ندارند، نتیجه دلخواه به دست نمیآید، به گمان من باید از نویسندگان بزرگ و مشهور دهههای اخیر و شاعران معاصر که نوگرا و صاحبنظر هستند،
دعوت کنیم که به دانشگاهها بیایند و به عنوان استاد، به صورت حق التدریس هم که شده، این رشتهها را در دانشگاهها اداره و تدریس کنند و ادبیات معاصر دانشگاهی را رونق بخشند.»حمیدیان که به تازگی یک دوره بیماری طولانی را پشت سر گذاشته است، در پایان صحبت هایش گفت: «چند کار در دست نگارش دارم که هم در زمینه ادبیات قدیم و هم جدید است که اگر مجالی شود و خداوند توفیق دهد، قصد دارم به آنها بپردازم و تمامشان کنم.»
- 10
- 5