دستفروشان در بسیاری از بازارهای سطح شهر، رکن همیشگی هستند که البته تعداد آنها دراواخر اسفند، به هنگام خرید شب عید مردم، رو به فزونی می رود. موضوعی که در پدیده دستفروشی از لحاظ علمی اقتصاد مورد توجه است، این است که عمده کالاهایی که توسط دستفروشان فروخته میشود، کالاهای وارداتی از مبادی قاچاق است که میتواند با قیمتی کمتر از کالای وارداتی تعرفه پرداخته، وارد بازار شود.
این بازار که در تهران و بسیاری از شهرستانهای کشور در یک یا چند نقطه وجود دارد، چرخش پول بالایی دارد که به دلیل ثبت نشده بودن دستفروشان در یک سامانه واحد مانند سامانه اصناف و اتحادیهها، چرخه مالی آنها مشخص نیست.
«ابتکار» طی یک گزارش میدانی به بررسی کار و درآمد این افراد پرداخت. موضوع مهمی که د ر این گزارش عیان می شود، این است که در چرخه این بازار، عده ای از «ماموران شهرداری» وجود دارند که با اخذ «پول» از این افراد، اجازه حضور آنها در سطح خیابانها را میدهند .
حوالی خیابان خیام و دور و بر بازار، چهار راه گلوبندک و میدان توپخانه، یکی از شلوغترین مبادی دستفروشان است که البته امسال، شلوغی سالهای گذشته را نداشت.
در گوشهای از چهارراه گلوبندک، زن مسنی بساط فروش شلوار جین و چند نوع شلوار دیگر برپا کرده بود. او میگفت که شلوارها را به صورت عمدهای از بازار بزرگ میخرد، در خانه انبار میکند و به محض این که جنسش کسری پیدا میکند، از پسرهایش میخواهد که با موتور برایش بیاورند. به گفته این دستفروش، هر کسی که در آن منطقه بساط میکند، روزانه ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان به ماموران شهرداری پول پرداخت میکند که کاری به بساطش نداشتهباشند. اما به قدری فروش دارد که این هزینه را پوشش میدهد و به دلیل این که اجاره مغازه و هزینههای جانبی دیگری همچون عوارض و مالیات نمیپردازد، برای او به صرفه است.
چند متر بالاتر از چهارراه گلوبندک، دو پسر نوجوان دوقلو بساط فروش کفشهای اورجینال راه انداخته بودند. صحبت با این برادران که به نظر میرسید به سن قانونی کار نرسیدهاند، کمی زمان بر بود، چون خیلی سرشان شلوغ بود. وقتی سرشان خلوت شد، از هزینه برپایی بساط پرسیدیم، گفتند که هفتهای یک میلیون تومان برای برپایی این بساط به ماموران شهرداری میپردازند. اما هر شب بیش از ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان سود کسب میکنند، زیرا اجناس ارجینال را از طریق مبادی قاچاق آبادان و بندرعباس وارد کردهاند و هزینه زیادی برایشان نداشته، به همین دلیل با قیمت مناسب به مشتریان میدهند که همین موضوع باعث می شود مشتریان زیاد و وفاداری داشته باشند.
در گوشهای از میدان توپخانه، مرد جوانی بر پای بساط ساعت دیواری نشسته است. این مرد میگفت که برای برپایی بساط به کسی پول نمی دهد، کسی هم با او کاری ندارد. ساعتها را در کارگاه خودش تولید میکند، اما شب عید به دلیل این که مردم نمیتوانند از سد دستفروشان رد شوند و با حوصله مغازه ها را نگاه کنند، خودش هم به جرگه دستفروشان پیوسته است. این ساعت ساز میگفت که حتی مشتریان شهرستانی نیز از طریق همین بساط سفارشهای عمده خود را انتخاب می کنند و برای آنها می فرستیم.
درد و دل مغازه داران
هر واحد فروشگاهی که بخواهد کرکره مغازه اش را بالا بدهد، فارغ از کوچک و بزرگ بودن فروشگاه و نوع کالایی که میفروشد، باید اجاره مغازه بپردازد و یا اگر مالک مغازه باشد، از هزینه فرصت کسب اجاره چشم پوشی میکند. در هر فاکتور فروشی که این مغازه داران بفروشند، مالیاتی به درآمد و ارزش افزوده آن ها تعلق می گیرد. همچنین فارغ از آن که فروش داشته باشند یا نه، باید عوارض سالانه شهرداری را بپردازند.
فارغ از این هزینهها، آب و برق و گاز تجاری مصرف میکنند که هزینهای فراتر از حاملهای انرژی خانگی دارد. از سوی دیگر باید بر اساس قوانین کارفرمایی هزینه بیمه و حقوق کارکنان را نیز بپردازند. با این اوصاف وقتی که دستفروشان بدون پرداخت این هزینهها، تنها سود از فروش کالاهای خود به دست میآورند، فضای تبعیض آمیزی ایجاد میشود که به گفته مغازهداران، مخل کسب و کار آنهاست.
صاحب یکی از فروشگاههای بازار رضا در نزدیکی چهارراه گلوبندک که کالای شلوار جین و امثالهم عرضه میکرد، میگفت: من از عمده فروشیهای بازار بزرگ، کالای خود را تامین میکنم و برای کسب سود حداقل ۱۰ درصدی به عنوان سود خالص باید هزینههای مغازه را نیز در قیمت سرشکن کنم. به همین دلیل مجبور به ارائه کالا با قیمت بالاتری نسبت به دستفروشان هستم.
اما مردم به این نکته توجه نمی کنند که من در حال فعالیت در فضای کاملا قانونی هستم و مالیاتی که من و امثال من میپردازیم، به نفع فضای عمومی جامعه خواهد بود. آن ها ترجیج میدهند که جنس ارزان بخرند و بخش چشمگیری از کسب و کار ما تحت شعاع دستفروشان قرار می گیرد.
از باج دادن تا کتک خوردن
حوالی میدان ولیعصر، از ابتدای بلوار کشاورز تا نزدیکی خیابان زرتشت نیز یکی از شلوغ ترین پایگاههای حضور دستفروشان است. در بخشی از مسیر، مغازه داران روبروی مغازه ها را با کشیدن سیم و طناب مسدود کرده اند و با زدن اعلانهای کاغذی از ممنوع بودن بساط کردن در آن چند متر خیابان خبر میدهند.
حال این موضوع مطرح میشود که اصولا دستفروشی ممنوع است یا مجاز که اکنون عدهای از مغازه داران برای فضای روبروی مغازههای خود هم تصمیم گیری میکنند. این افراد، دلیل این عمل خود را شلوغ شدن بیش از حد و عدم تمرکز مشتریان بر ویترین مغازههای خود بیان میکنند.
دستفروشان ولیعصر که جزیره وار از حوالی میدان ولیعصر تا ۳ راه امیر اکرم حضور دارند، می گویند که ماموران شهرداری با توجه به نوع کالایی که عرضه می کنیم، از ما پول می گیرند. این پول از شبی ۱۰ هزار تومان شروع می شود و برای خوراکی فروشان اعم از آب معدنی، آب میوه، سیب زمینی سرخ کرده و .. تا شبی ۱۰۰ هزار تومان هم میرسد. برخی از این دستفروشان میگویند: هنگامی که رئیس ماموران شهرداری میآید، مجبوریم که یا پول بیشتری بدهیم و یا بساطمان را میبرند. بارها هم دعواهای فیزیکی شده و ما را زدهاند
سمیرا ابراهیمی
- 12
- 4