با شروع سال تحصيلي دوباره بحث نيروهاي حقالتدريسي بر سر زبانها افتاده است. شايان ذكر است كه در نظام آموزشي كشور، بيشك حقالتدريسها نقش بسيارموثري را ايفا ميكنند. با كاهش جذب دانشجوهاي مرتبط در دانشگاههاي فرهنگيان و شهيد رجايي، به روند جذب نيروهاي حقالتدريسي سرعت بخشيده شده است. طبق آماري كه از طرف رييس مركز برنامهريزي، منابع انساني و فناوري اطلاعات وزارت آموزش و پرورش به «ايلنا» ارائه شده، تعداد حق التدريسيهاي كشور بيش از ۱۲۰ هزار نفر است كه نيمي از نيروهاي حق التدريسي مربوط به نهضت سوادآموزي اند و بيش از يك سوم آنها را نيز مربيهاي پيش دبستاني تشكيل ميدهند.
بنا به گفته اسفنديار چهاربند، ۸۰درصد اين نيروها نيز با نياز آموزش و پرورش سنخيتي ندارند. چندي پيش نيز محمد بطحایی، وزير آموزش و پرورش، در خصوص بحث استخدام بعضی معلمان حق التدریس در شهرهای کوچک و دورافتاده گفت: « مجلس کلیات طرحی را به تصویب رسانده و جزيیات آن قرار است در کمیسیون بررسی شود که ما منتظریم آن طرح در خصوص نحوه به کارگیری نیروهای حق التدریسی را برای آموزش و پرورش تعیین تکلیف کند اما تا آن زمان که آن طرح به تصویب برسد، استفاده از همکاران عزیز حق التدریسیمان مانند گذشته است».
از طرف ديگر ، گويي مجلس با اين روند مخالف است و برنامههاي متفاوتي دارد. با توجه به آنكه از تدريس بعضي از اين افراد چندين سال ميگذرد و زندگي بسياري از نيروهاي حق التدريسي نيز به همين شغل گره خورده است، چه راهكاري براي تعديل اين تعداد وجود دارد؟بيشك مسئولان بايد براي حل اين مساله طرحهايي را در دستور كار خود قرار دهند زيرا ادامه اين شرايط و بلاتكليفي حقالتدريسيها، هم براي وزارتخانه و هم براي افراد مشكل آفرين خواهد شد. براي اطلاع از راهكارهاي رهايي از اين مشكل و نيز اقداماتي كه در اين زمينه صورت گرفته است، با حميدرضا حاجي بابايي، وزير پيشين آموزش و پرورش و رييس فراكسيون ولايي مجلس، به گفتوگو نشستيم ، در ادامه مشروح گفتوگوي او با «قانون» را ميخوانيد.
مرجع استخدام نيرو در آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي بوده يا اولويت با نيروهاي حقالتدريسي است؟
در قانون برنامه ششم ماده۶۳ آمده است كه استخدام آموزش و پرورش بايد از طريق دو دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي صورت بگيرد. بحثحقالتدريسيها موضوعي تازه است. چرا اين اتفاقافتاد؟ دليل اين است كه متاسفانه در طول اين چهارسال، آموزش و پرورش در حق دانشگاه فرهنگيان جفا كرده است؛
دانشگاه فرهنگيان بايد هر سال ۳۰هزار دانشجو را پذيرش ميكرد كه در طول چهارسال اين تعداد به ۱۲۰هزارنفر ميرسيد؛ ۱۲۰ هزار نيرويي كه آمادگي حضور در كلاسها براي تدريس را داشتند اما مسئولان آمدند و اين تعداد را به سالي چهارهزار نفر كاهش دادند. در عوض آن تخلفي را انجام و تعدادي از مدارس را اجاره دادند. مدارسي كه اجاره داده ميشد نيز تعدادي نيروي حق التدريسي وارد بازار كار ميكردند و همينگونه شد كه مجلس پس از آنكه معضلات را ديد با اجاره مدارس مخالفت كرد.
نكته بعدي كه بايد به آن اشاره كنم خلأ نيرو در وزارت آموزش و پرورش است كه از نبودِ آموزش نيروي كافي در دانشگاه فرهنگيان و بازنشستگي تعداد بسياري از افراد نشات ميگيرد. همين خلأ نيروي انساني باعث شد كه آموزش و پرورش به جذب نيروهاي حقالتدريسي و مربي ترغيب شود.
تكليف اين تعداد نيروي حقالتدريسي چه مي شود؟
دوستان حقالتدريسي پس از چندسال زحمتكشيدن، حقي برايشان ايجاد شده است و مجلس شوراي اسلامي نيز به احترام اين حق افراد ورود كردهاست. اگر وزارت آموزشوپرورش به قانون عمل ميكرد، مدارس را اجاره نميداد و مواردي از اين دست را انجام نميداد، شايد شاهد بروز اين اتفاقات نبوديم. ازطرف ديگر، نمايندگان مجلس نيز مجبور شدند كه به اين مساله ورود كنند چرا كه در حوزههاي انتخابيشان با هزاران كلاس خالي روبهرو شدهاند. دانشگاه فرهنگيان نيز دانشجو ندارد و فيتيلهاش پايين كشيده شده است، با اين شرايط چه كاري بايد صورت پذيرد؟ اعتقاد ما نمايندگان براين است كه نبايد حتي يك نفر ديگر جز دانشجويان دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي جذب شود و از طرف ديگر نبايد حقوق حق التدريسيها كه در طول اين سالها زحمت كشيدهاند، نيز پايمال شود. نبايد مجدد اجازه جذب اين تعداد نيرو كه در دانشگاههاي تخصصي فرهنگيان آموزش نديدهاند، دادهشود و اين روند بايد خاتمه پيدا كند.
جذب معلم فقط بايد از دانشگاه فرهنگيان و رجايي صورت پذيرد؟
بله، عدهاي از دوستان ميگويند كه اگر فقط اين دو دانشگاه وظيفه آموزش معلم را برعهده دارند، پس تكليف ساير دانشگاههاي كشور چه ميشود. بايد در جواب دوستان گفتهشود مگر فقط آموزشوپرورش در كشور وجود دارد؟ كشور پر از شركتهاي مختلف است و سازمان هاي بسياري نيز وجود دارد كه هركدام از آنها نيز مراكز علمي دارند. در بسياري از كشورهاي جهان، دانشگاه فرهنگيان و مراكز تربيت معلم وجود دارد كه به طورخاص معلمان آينده را آموزش ميدهند. ميان تخصص دانشجويان تربيت معلم و فارغالتحصيلان بهترين دانشگاههاي كشور تفاوت بسياري وجود دارد.
فردي تخصص ادبيات يا رياضي را از بهترين دانشگاه گرفتهاست، ولي اين تخصص شخص، هيچ كاربردي براي تدريس در مقاطع ابتدايي مدارس ما را ندارد. كلاس اول تا ششم ابتدايي شخصي را ميخواهد كه روش تدريس و خلقوخوي معلمي را بيش از هر چيز آموختهباشد و در پله بعد علم او در نظر گرفته شود. با بهرهمندي از همه اين ويژگيها است كه يك معلم، آماده حضور موفق در عرصه تعليم و تربيت ميشود. حالا فردي بيايد كه علم كافي داشته باشد ولي درعوض آموزش كافي براي تدريس را نديدهباشد، اين موضوع در روند كاري او بي شك مشكل ايجاد مي كند.
آمار صحيح حق التدريسيها چه تعداد است؟
معاون رييسجمهور، آقاي انصاري، در صحن علني مجلس آمار ۱۲۱ هزار نفر را اعلام كرد كه ۹۴ درصد آنها بانوان هستند. اطلاع ندارم كه اين آمار دقيق و صحيح است يا خير ولي متولي اصلي آموزش و پرورش بوده و وظيفه اعلام آمار و ارقام برعهده آنها ست.
بلاتكليفي اين تعداد از حقالتدريسيها ظلم نيست؟
بله، اينكه نيرويي را بياوريم و چندسالي از او كار بگيريم و بعد از مدتي نيز بگوييم كه شما را نميخواهيم مصداق ظلم است. در وهله نخست ما بايد مشكل آنها را حل كنيم و پس از آن نيز به هيچ وجه اجازه استخدام غير از دانشجويان فرهنگيان و شهيد رجايي را به آموزش و پرورش ندهيم. افرادي كه اظهار ميكنند اين افراد بنا به دلايلي به كار نميآيند، ممكن است به مشكلاتي براي جذب آنها استدلال كنند ولي آيا حق اين تعداد انسان را ميتوان ناديده گرفت. خدا را خوش مي آيد؟ اگر كسي خواهر يا برادر خودش حق التدريسي باشد اينگونه با مشكلشان برخورد ميكند.
دانشگاه فرهنگيان ظرفيت تربيت اين تعداد معلم را در سال دارد؟
وزير محترم آموزش و پرورش به مسئولان نظام گفتهاست كه دانشگاه فرهنگيان ظرفيت ندارد. بنده در جايگاه وزير پيشين آموزش و پرورش ميگويم كه اين دانشگاه ظرفيت ساختماني، مالي و نيروي انساني را دارد. حتي اگر ادعا ميشود كه تعداد نيرو كافي نيست ، ميتوان از ساير استانها در سراسركشور، از مراكز تربيتي هر تعداد نيرويي راكه ميخواهند، به خدمت بگيرند تا آموزش لازم را به افراد داده و آنها را براي معلمي آماده كنند. ارادهاي پشت دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي وجود دارد كه نميگذارد اين دو دانشگاه پا بگيرد و به جايگاه اصلي خود در نظام آموزش كشور بازگردد.
از آغاز به كار وزير آموزشوپرورش در دولت دوازدهم عزم كافي براي حل مشكلات را از او ديدهايد؟
بنده قبل و پس از وزارت آقاي بطحايي با ايشان در اينباره صحبت كردهام. وزير در گفتاري اعلام كرد كه قصد دارد دانشگاه فرهنگيان و شهيد رجايي را تقويت كنند. امروز ما در انتظار عمل اين وعده هستيم. دانشگاه فرهنگيان تنها دانشگاهي است كه مصوبه مجلس شوراي اسلامي، شوراي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص مصلحت را همراه خود دارد و رييس هيات امنا آن نيز شخص رييس جمهور است.
براي جمعبندي، چه راهكاري را براي حل اين موضوع مناسب مي بينيد؟
براي حل موضوع، راهكار اين است كه دانشگاه فرهنگيان براي جذب ۳۰هزار دانشجو اقدام كند و مشكل حقالتدريسيها نيز هرچهزودتر حل شود و به نظر من اگر فردي اعتقاد به حل مشكل داشتهباشد، راهكارها چندان دشوار نخواهد بود.
مسعود نصرآبادی
- 18
- 6