هر كجاي دنيا كه باشي، اهالي هر كشوري حتي آنهايي كه شناخت و علاقه اندكي نسبت به فوتبال دارند، فوتبال ايران را تنها به يك نام ميشناسند: «علي دايي». بازيكن سالهاي نه چندان دور تيم ملي كه به دليل گلهاي به يادماندني كه با پيراهن ايران به ثمر رساند، علاوه بر اينكه نامش را به عنوان برترين گلزن جهان فوتبال مطرح كرد، توانست عنوان اسطوره فوتبال ايران را براي خودش هميشگي كند.
دايي اين روزها در آستانه پنجاه سالگي است اما هنوز در سطح اول فوتبال ايران فعاليت ميكند؛ اين بار اما با لباس مربيگري. قهرماني تيم بحرانزده نفت تهران با علي دايي در مسابقات جام حذفي، موج انتقادات به اين مربي جوان را ناكام گذاشت. دايي در حالي با تيم جوان و بيپول نفت، جام قهرماني را بالاي سر برد كه خيليها به عملكرد دايي اعتراض داشتند. اسطوره فوتبال ايران از سال ۸۵ پا به دنياي مربيگري گذاشت و در يازده سال فعاليتش در اين عرصه توانست با كسب سه جام حذفي و يك جام ليگ برتر، در زمره مربيان پرافتخار چند سال اخير قرار بگيرد تا به نوعي ناپلئون كسب جام باشد. هر چند در اين ميان دايي همواره با سيل انتقادات نيز روبهرو بود، اما براي شفاف كردن عملكرد اين مربي ۴۸ ساله، بهتراست كارنامهاش را موشكافانه بررسي كنيم.
دايي با ركوردشكني آغاز كرد
تيم فوتبال سايپا در فصل ۸۵- ۸۶ ، «ورنر لورانت» آلماني را روي نيمكت مربيگري خود داشت. اين مربي آلماني كه پيش از آغاز ليگ ششم به سايپا آمده بود، با سايپا شروع خوبي داشت. اين تيم تا هفته پنجم، سه برد و دو تساوي بهدست آورده بود. اما پيش از آغاز هفته پنجم ، خبر رسيد که سايپا و لورانت قطع همکاري کردهاند. مديران سايپا در تصميمي عجيب، هدايت اين تيم پرستاره را به علي دايي سپردند که بازيکن و كاپيتان اين تيم بود. در آن برهه بازيکناني مثل رحمان احمدى، حميدرضا فرزانه، ابراهيم صادقى، سيدجلال حسينى، کاظم برجلو، محسن خليلى، اميد شريفىنسب، داريوش يزدانى و احمد مومنزاده در سايپا حضور داشتند. البته قرار شد دايي، هم بازيکن سايپا باشد و هم مربياش. در واقع علي دايي در حالي كه بعد از حضور در جام جهاني ۲۰۰۶ به دليل سن و سالش با انتقادات زيادي روبهرو شده بود، تصميم گرفت سايپا آخرين ايستگاهش به عنوان بازيكن باشد. علي دايي اتفاقا در اولين تجربهاش بهعنوان مربي-بازيکن در جمع نارنجيپوشان پايتخت درخشيد و توانست در فصلي كه استقلال و پرسپوليس وضعيت خوبي نداشتند و تنها رقيبش تيم استقلال خوزستان ِ فيروزكريمي بود، جام قهرماني را بالاي سر ببرد. كسب مقام قهرماني توسط يك مربي-بازيكن، پيش از آن در ليگ برتر بيسابقه بود و دايي توانست در دنياي مربيگري علاوه بر كسب اولين قهرماني، اولين ركوردش را نيز به ثبت برساند. دايي در پايان فصل ششم در حالي كه چندي قبل از تيم ملي خداحافظي كرده بود، چهار گوشه زمين را بوسيد و از دنياي بازيگري فوتبال كنارهگيري كرد. به نظر ميرسيد، قهرماني با سايپا دايي را مجاب كرده بود كه در ادامه، فوتبالش را در عرصهاي ديگر پيگيري كند.
ليگ هفتم و افت نارنجيپوشان با دايي!
سايپا يا علي دايي قهرمان شده بود و مديران اين باشگاه خرسند از انتخاب خود، تصميم گرفتند با وي، روي نيمكت همكاري خود را ادامه دهند. فصل هفتم ليگ برتر واليبال اما براي شاگردان دايي خوش يمن نبود. هر چند سايپا همراه با علي دايي در مسابقات قهرماني باشگاههاي آسيا توانست از مرحله گروهي صعود كند اما در ليگ برتر با سقوطي ۱۰ پلهاي به عنواني بهتر از يازدهمي دست پيدا نكرد. دايي از سايپا كناره گيري كرد و مسئولان سايپا بار ديگر دست روي يك مربي آلماني گذاشتند و اين بار «پیر لیتبارسکی» را براي هدايت تيمشان برگزيدند. دايي در ليگ برتر هشتم، هدايت تيمي را بر عهده نداشت تا اينكه اواخر سال ۸۶ بار ديگر به تيم ملي بازگشت؛ اما اينبار در كسوت مربي.
حضور روي نيمكت تيم ملي و داستان يك تاوان!
علي دايي اواخر سال ۸۶ بنا به صلاحديد فدراسيوننشينان به عنوان سرمربي تيم ملي فوتبال انتخاب شد. آن نيزدر شرايطي كه با توجه به نتايج خوب تيم فوتبال پرسپوليس با «افشين قطبي» پيشبيني ميشد اين مربي شانس نخست هدايت تيم ملي باشد. آن زمان شايبههايي مطرح شده بود مبني بر اينكه حضور دايي روي نيمكت تيم ملي فوتبال ايران، درخواستي است كه از سوي مقامات عاليرتبه دولتي به فدراسيون تحميل شده است. با اين حال عمر حضور دايي در تيم ملي فوتبال چندان زياد نبود و فروردين ماه ۸۸ بعد از باخت تيم ملي به عربستان در ورزشگاه آزادي و در مسابقات انتخابي جام جهاني ۲۰۱۰ از سمتش برکنار شد.
آن زمان بسياري از كارشناساني كه موافق عملكرد دايي بودند، تغيير نسل فوتبال ايران را دليل اصلي ناكاميهاي تيم ملي ميدانستند. در واقع آنها بر اين باور بودند كه دايي قرباني اين تغيير نسل شد و اگر بازيكنان بهتري در اختيار داشت، شايد ميتوانست نتايج بهتري كسب كند. در آن طرف ميدان اما منتقدان دايي به شدت به فدراسيون براي اين انتخاب انتقاد كردند و او را مربي كمتجربهاي دانستند كه عامل اصلي ناكامي تيم ملي در رسيدن به سهميه جام جهاني آفريقاي جنوبي بوده است. هدايت تيم ملي بعد از كنار گذاشتن دايي، همانطور كه پيشبيني ميشد به افشين قطبي سپرده شد.
پيشنهادهايي كه رد شد
علي دايي پس از كنار رفتن از تيم ملي فوتبال، با پيشنهادهايي از سوي تيمهاي ليگ برتري روبهرو شد اما دست رد به سينه همه تيمها زد تا دوباره براي مدتي از دنياي فوتبال دور شود. تيمهايي نظير سپاهان اصفهان و يكي دو تيم تهراني به شدت خواستار حضور دايي روي نيمكتشان بودند كه با موافقت اين مربي مواجه نشدند. هر چند دايي خيلي زود به فوتبال بازگشت و اين بار روي نميكت تيمي نشست كه موفقيتهاي فوتبالياش را مديون آن بود؛ پرسپوليس!
حضور در پرسپوليس و تصاحب دو جام پياپي!
برکناری «زلاتکو کرانچار» سرمربي وقت تيم پرسپوليس توسط کاشانی در میانه راه لیگ نهم، سرپرست موقت اين تيم را بر آن داشت تا زمینه بازگشت شهریار به میادین فوتبال را فراهم سازد و دایی تیم سوم جدول را تحویل بگیرد. حضوری که با نتایج نهچندان معقولي آغاز شد و در پایان کسب مقام چهارمی در لیگ نهم را نصیب قرمزپوشان پايتخت کرد. اتفاق جالب توجه نخستين حضور دايي روي نيمكت تيم پرسپوليس، پيروزي اين تيم درشهرآورد شصت و هشتم بود؛ آن نيز درحالي كه چند سال پياپي، تمام نبردهاي استقلال و پرسپوليس با نتيجه مساوي تمام ميشد.پرسپوليس با دايي طلسمشكني كرد و با گل دقايق پاياني كريم باقري، دو بر يك موفق به شكست استقلال شد. پرسپوليس در ليگ نهم نتوانست مقامي كسب كند اما در جام حذفي قهرماني را از آن خود كرد تا حضور دايي براي يك فصل ديگر در تيم پرسپوليس تضمين شود.
لیگ دهم از راه رسید و این بار دايي از ابتداي فصل این فرصت را داشت تا با بستن پرسپولیسی که خود بازیکنانش را انتخاب کرده بود، دیگر بهانهای برای عدم موفقیت احتمالی در پایان فصل نداشته باشد. هر چند دايي همان روزها مدعي شد كه نتواسته تمام بازيكنان مورد نظرش را جذب كند و شايد همين موضوع آغاز درگيريهاي اين مربي با حبيب كاشاني بود. کسب نتایج نه چندان مطئن پرسپولیس در لیگ دهم نيز تا میانه فصل ادامه داشت. نتايجي كه دایی را مجبور به استعفا كرد. هرچند پافشاری بازیکنان به بازگشت وی به تیم و پیدا نکردن جايگزين مناسب برای جانشینی علی دایی، شرایط را برای همکاری دوباره در پرسپولیس فراهم کرد. بازگشت وی با کسب پیروزی مقابل سایپا آغاز شد اما بازهم نتایج نه چندان دلچسب، موجب كسب مقام چهارمی در پایان لیگ شد. مشکلات علی دایی در پرسپولیس و سروکلهزدن با بازیکنانی مانند شیث رضایی از یک سو و از سوی دیگر درگیری با لیدرهای باشگاه که شايبه حمایتشان از سوی حبیب کاشانی همیشه وجود داشت، راه را برای وی از همیشه ناهموارتر کرده بود.
حذف از لیگ قهرمانان آسیا و شكست در هر دو شهرآورد رفت و برگشت، گل تیم پرسپولیس را به سبزه نیز آراسته کرد تا سرسختترین هواداران علی دایی نیز به دیده تردید به توانایی مربیگری وی بنگرند. برای شخصی که همیشه در اوج سقوط، سیر صعودی را در پیش میگرفت، این بار نیز تنها راه رسیدن به آسیا، تصاحب جام حذفي بود تا پرسپولیس را به آن سوق داده و دل هواداران را به دست بیاورد. راه سختی که با گذر از سپاهان و فولاد ادامه پیدا کرد و ملوان را در فینال، تنها سد باقیمانده برای قهرمانی قرار داد. این مهم نیز در ماراتن ۱۸۰دقیقهای تهران-انزلی که در مجموع قهرمانی را نصیب پرسپولیس کرد به انجام رسید تا حبیب کاشانی راه خروج را با استعفای خود در پیش بگیرد. دايي در سال ۹۰ از تيم پرسپوليس نيز با كسب دو مقام قهرماني جام حذفي و دو عنوان چهارمي، كنار رفت.
آغاز كار با تيم «هدايتي»
پس از آنكه علي دايي پرسپوليس را ترك كرد، همانطور كه پيشبيني ميشد به تيم راه آهني پيوست كه از مالكيت حسين هدايتي برخوردار بود. رابطه خوب هدايتي و علي دايي اين شايبه را ايجاد كرده بود كه اين مربي خيلي زود به تيم راه آهن ميپيوندد. اتفاقي كه از قضا رخ داد و در ليگ يازدهم، تيم راه آهن با هدايت علي دايي راهي ليگ برتر شد. دايي دو فصل پياپي، هدايت راهآهن را بر عهده داشت. در ليگ يازدهم تيم راهآهن به عنواني بهتر از يازدهم دست پيدا نكرد. هر چند بالاتر ايستادن تيم دايي نسبت به پرسپوليس دنيزلي در آن فصل، براي دايي اتفاقي خوشحال كننده بود. پرسپوليس آن فصل در ابتدا حميد استيلي را روي نيمكت خود داشت و در حالي كه اولين بازي خود را با شكست پشت سر گذاشت، هواداران در ورزشگاه علي دايي را تشويق كردند. در فصل دوازدهم تيم راه آهن با دايي در رده هشتم ايستاد. عنواني كه بهترين نتيجه تاريخ تيم راه آهن در ادوار ليگ برتر به شمار ميرفت.
بازگشت به جمع سرخپوشان
با وجود اینکه مسئولان راهآهن از عملکرد علی دایی در این تیم رضایت داشتند و او برای لیگ سیزدهم با این تیم قرارداد داشت، بعد از توافق با مسئولان باشگاه راهآهن، در لیگ سیزدهم وي به باشگاه پرسپولیس برگشت. دایی در برگشت به پرسپولیس موفق شد بهترین عنوان خود با پرسپولیس را در لیگ برتر به دست آورد و با این تیم به مقام نایبقهرمانی لیگ برتر برسد. پرسپوليس با علي دايي توانست بعد از سه سال سهميه مسابقات جام باشگاههاي آسيا را تصاحب كند. همچنين اين تيم پس از ۶ سال در جدول ردهبندی بالاتر از استقلال قرار گرفت. با وجود اینکه علی دایی موفق شده بود دو بار پرسپولیس را به قهرمانی جام حذفی برساند، در بازگشت به این تیم نتوانست در جام حذفی قهرمان شود و سرخپوشان پایتخت با شکست مقابل فولاد خوزستان در ضربات پنالتی، از جام حذفی کنار رفتند. در ابتداي ليگ چهاردهم، علي دايي همچنان سرمربي تيم پرسپوليس بود.
بعد از اینکه دایی با مدیریت علی پروین بعد از استعفای محمد رویانیان توانست با پرسپولیس نایبقهرمان لیگ برتر شود، در لیگ چهاردهم علیرضا رحیمی، مدیرعامل سابق سپاهان، جایگزین علی پروین در این تیم شد. فصل برای پرسپولیسیها با اختلافات حمیدرضا سیاسی، ريیس هیاتمدیره باشگاه و علی دایی آغاز شد. در نهایت سیاسی بعد از باخت سرخپوشان در ورزشگاه آزادی مقابل تراکتورسازی تبریز، علی دایی را از سمت خود برکنار کرد. دایی در حالی از هدایت پرسپولیس کنار رفت که از هفت بازی، هشت امتیاز به دست آورده بود و انتظار داشت مسئولان این باشگاه از او حمایت کنند. اخراج دایی کمکی به پرسپولیس نکرد و این تیم در ادامه لیگ برتر حمید درخشان و برانکو ایوانکوویچ را بهعنوان سرمربی روی نیمکت خود دید و در نهایت به مقامی بهتر از هشتمی نرسید.
صبا ؛مقصد بعدي شهريار
علی دایی پس از اخراج از پرسپولیس نيز مانند دوران اخراجش از تیم ملی، چند ماهی از فوتبال دور بود. اما چند روز مانده به آغاز لیگ پانزدهم بهعنوان سرمربی صبای قم جایگزین مهدی تارتار شد. دايي در حالي راهي تيم صبا شده بود كه وضعيت مالكيت اين تيم تا روزهاي مانده به آغاز ليگ پانزدهم مشخص نبود. در واقع حضور صبا در ليگ برتر در دقيقه ۹۰ قطعي شد.با وجود اینکه دایی کارش را در قم دیر شروع کرد ولی عملکرد خوبی در این تیم در نیم فصل اول داشت و در مقطعی به رده چهارم جدول ردهبندی نيز رسید اما در نهایت فصل را با رده هفتمی به پایان رساند؛عنواني كه نسبت به دو فصل قبل، دو پله بهتر بود. دايي در پايان فصل علاقهمند بود كه در تيم صبا باقي بماند اما به دليل اينكه وضعيت مالكيت اين تيم قطعي نبود و مالكان خصوصي خواستار خريداري امتياز اين تيم بودند، مشكلاتي بين دايي و مسئولان اين تيم بهوجود آمد كه در نهايت به قطع همكاري دايي با صبا منجر شد.
افتخارآفريني با دستان خالي
علي دايي درست در همان شرايطي با تيم نفت تهران قرارداد همكاري امضا كرد كه در ابتداي فصل قبل به صبا پيوسته بود. حضور تيم نفت تهران در ليگ شانزدهم نيز تا دقايق پاياني قطعي نبود و صحبتهاي زيادي درباره مالكيت اين تيم مطرح ميشد. تيم نفت تهران ابتدا با افشین پیروانی برای هدایت تیمش به توافق رسید اما اين مربي به دليل حضور در تيم ملي از سرمربیگری نفت استعفا داد و نفتیها سراغ علی دایی رفتند و در نهایت اين مربي، پنجمین تیم لیگ برتری خود را برای ادامه کار انتخاب کرد. تيم نفت از همان ابتدا درگير مشكلات مالي زيادي بود. واگذاري اين تيم از بخش دولتي به بخش خصوصي موجب شده بود بازيكنان و كادر فني نتوانند مطالبات خود را دريافت كنند و پرداخت ديگر هزينههاي تيم نيز گاهي با مشكل مواجه بود. با اين حال و در شرايطي كه به نظر نميرسيد تيم نفت بتواند در اين فصل به موفقيتي دست پيدا كند، اين تيم توانست با دست خالي جام قهرماني حذفي را بالاي سر ببرد. تيمي كه روزهاي فراواني را در طول فصل با اعتصاب بازيكنان و مشكلات مالي سپري كرده بود، در شرايطي جام قهرماني را تصاحب كرد كه بدون شك مديريت و كاريزماي قوي علي دايي در كسب اين قهرماني موثر بود. هر چند علي دايي پس از اين قهرماني از شرايط بد تيم نفت گلايه كرد و خواستار جدايي از اين تيم شد اما به گفته خيلي از بازيكنان اين تيم، نقش موثرش در قهرماني نفت غيرقابل چشمپوشي است.
دوباره سايپا بعد از ۱۰ سال
علي دايي پس از استعفا از تيم نفت تهران با مسئولان باشگاهي وارد مذاكره شد كه آغاز كار مربيگرياش با اين تيم بود. دايي بار ديگر با سايپا براي هدايت اين تيم در ليگ هفدهم به توافق رسيد. اين مربي وضعيت بد و نابسامان تيم نفت تهران را دليل كنارهگيري از اين تيم عنوان كرد: «ما سختترین روزهای فوتبالی خود را در نفت داشتیم.خون دل خوردیم. بدون پول و امکانات، بازيكنان از جان مايه گذاشتند. این بازيكنان غیرت را معنا کردند. با جان و دل بازی و مشکلات را فراموش کردند تا این روزهای سخت، پایان خوشی داشته باشد. بازی آخر من در نفت با خاطرهاي خوش همراه شد. این قهرمانی یک معجزه بود».
در آغاز ِ راهي طولاني...
علي دايي در كارنامه ۱۰ ساله حضورش در دنياي مربيگري، توانسته است عنوان يكي از مربيان پرافتخار فوتبال ايران را تصاحب كند؛ اگرچه بسياري بر اين باورند كه دايي بيش از آنكه يك مربي بزرگ باشد، در عرصه مديريت توانمند است. اما به نظر ميرسد دايي علاقهاي به ورود به دنياي مديريت ورزشي ندارد و از كاريزماي بالاي خود در جنبههاي مديريتي، در هدايت تيمهايش بهره برده و نتيجهاش را نيز ميگيرد. دايي شخصيت منحصر به فردي دارد و با سياست پيش ميرود. موضوعي كه بدونشك در موفقيتش بيتاثير نبوده است. او خودش را با هر طيفي وفق ميدهد و كمتر به دنبال حاشيه و جنجال ميرود. در روزهايي كه اكثر مربيان داخلي به عملكرد كيروش اعتراض داشتند، دايي كمتر لب به انتقاد باز كرد و اظهارنظر خاصي دراينباره نكرد. حتي در چالشي كه اين اواخر بين او و علي كريمي رخ داد، بيشتر راه سكوت و ملاحظهكاري در پيش گرفت. علي دايي هنوز يك نام معتبر است كه هر زمان هدايت تيمي را بر عهده داشت، به آن تيم اعتبار ميبخشد
شايد بزرگترين انتقادي كه بتوان به عليدايي در عرصه مربيگري وارد كرد، عدم علاقه وي به كار كردن با ستارههاست. البته خيلي از كارشناسان اين ويژگي دايي را خصوصيت مثبتش ميدادند كه موجب شده است در زمينه استعداديابي همواره حرف اول را بزند. دايي به خوبي ميتواند بازيكنان مستعد و آيندهدار را شناسايي كرده و به آنها ميدان دهد. مهدي طارمي، مهرداد كفشگري، اميد عاليشاه، محمد عباسزاده و ... ،درصد كوچكي از ستارههاي امروز فوتبال هستند كه دايي به آنها اعتماد كرد. پيش از آنكه علي دايي هدايت تيم صبا را برعهده بگيرد، تيمهاي دايي متهم بودند به اينكه فوتبال زيبايي ارائه نميدهند. اما بعد از هدايت تيم صبا تغييرات گستردهاي در سبك بازي تيمهاي دايي ايجاد شد تا جايي كه امسال تيم نفت با وجود شرايط بحراني، فوتبال زيبايي به نمايش گذاشت. از طرفي تيمهاي دايي هرگز دچار حواشي داخلي نميشدند و خيلي به ندرت اخباري مبني بر درگيري بازيكنان، مربيان و مشكلات اينچنيني از سمت و سوي تيمهاي دايي به گوش ميرسيد. موضوعي كه ناشي از مديريت قوي اين مربي است. دايي حالا ديگر يك مربي كارنامهدار است و بدون ترديد خيلي از تيمها خواستار حضورش روي نيمكتشان هستند. اما جواني اين مربي نشان از اين دارد كه هنوز راهي طولاني در پيش دارد. به اعتقاد برخيها دايي هنوز مربي كاملي نيست و نياز به تجربه بيشتري براي بهتر و بهتر شدن دارد.
- 12
- 6