خبر آمده که یک جفت کفش دستساز پوشیده از جواهر به مبلغ ۱۵۵ میلیون تومان در خارج از کشور تولید شده که هزار سال ضمانت دارد و اگر هم کسی بخواهد از این کفش یک جفت دیگر سفارش دهد باید سه سال صبر کند چرا که سازنده این کفش این مقدار زمان میخواهد تا این یک جفت را بسازد.
فقط فکر کنید خانمهای ایرانی بخواهند این کفش را سفارش بدهند. بیچاره کفشساز! این هم فهرست اتفاقاتی که بعد از سفارش داده شدن کفش توسط شوهر ثروتمند و واریز وجه رخ میدهد. اجازه بدهید برای راحتی کار اسم خانمی که قرار است مالک این کفش باشد را زری خانوم بنامیم:
ماه اول
کفش در حال ساخته شدن است. زری خانوم مدام زنگ میزند که حال کفشم در چه حال است و چقدرش را ساختهاید و عکس بگیرید برای اینستاگرامم!
ماه دوم
زری در یک برنامه تلویزیونی یک کفش پای جنیفر لوپز دیده. میخواهد ببیند که آقای کفشساز میتواند کفش را شبیه آن کند؟ کفاش بیچاره پدرش در میآید که برای طرف توضیح بدهد چیزی که پای لوپز بوده بوت زمستانی چرمی است و ربطی به کفش او ندارد و اصلا شبیه به هم نیستند!
ماه سوم
زری خانوم در حالی که عفت و شهین هم در کنارش حضور دارند به کفاش بیچاره زنگ میزند که ببیند کفش حاضر شده یا نه؟ کفاش توضیح میدهد که این کفش سه سال طول میکشد!عفت و شهین که نه سر پیازند نه ته پیاز مینشینند زیر پای زری که این کفاشه اگر بلد بود کفش درست کند دو هفتهای کارش را تمام میکرد.بعد هم چه خبر است ۱۵۵ میلیون برای یک کفش ؟ اگر بروید توی یکی از پاساژهای گران، بوت ترک اصل را میفروشند سه و هفتصد تازه تخفیف هم میدهند! از این ساک قشنگها هم دارد!
ماه پنجم
ازیکی از دادگاه های ایران نامه میآید که آقای کفاش جهت ادای پارهای از توضیحات به کنسولگری ایران فراخوانده شده! کفاش با تعجب وارد کنسولگری میشود و بلافاصله توسط اینترپل دستگیر میگردد و به ایران اعزامش میکنند. بلافاصله هم تفهیم اتهام میشود که دولت ایران شوهر زری خانوم را به جرم فروش غیرقانونی نفت و ندادن پول دولت بازداشت کرده و آن پولی که به او پرداخت شده از بیتالمال کشور است و دادستانی میخواهد کفش را مصادره کند!
کفاش بیچاره توضیح میدهد که کار او دوخت کفشهایی است که سه سال طول میکشد و هزار سال هم ضمانت دارد! بعد هم کفش تازه در مرحله نخست کار قرار دارد و دو سال و نیم دیگر آن را تحویل دولت ایران میدهد!
دولت هم ابتدا طرف را به جرم توهین به مامور قانون به دلیل دروغ گفتن سر مدت زمان تولید و ضمانت کفش بازداشت میکند. طبیعتا شما که انتظار ندارید بنده کل پرونده را برایتان تعریف کنم؟ فقط این را بدانید که دوستمان در زندان با متدهای جدیدی آشنا شد و بعد از بیرون آمدن یک شرکت نتورک مارکتینگ زد و در دوسال توانست ثروتی به جیب بزند که ساختن آن کفشها در مقابلش هیچ باشد.
و اما سرگذشت زری خانوم؟ نترسید! شوهر او به جرم اخلال در نظام اقتصادی، کارش یکسره شد و دوست کفاشمان هم بعد از بیرون آمدن از زندان زری خانوم را گرفت! این هم پایان هندی ستون!
نتیجه اخلاقی: هیچوقت طنزی ننویسید که ناچار شوید برای تمام کردنش یک نفر را به آن دنیا بفرستید و یک نفر را بدبخت کنید!
هومن جعفری
- 11
- 1