این آقای ربیعی وزیر نازکدل کار و رفاه اجتماعی همیشه اشکشان دم مشکشان است.تا تَقی به توقی میخورد میزند زیر گریه. البته این روحیه ایشان احتمالا نشات گرفته از فامیلیشان است.ربیع یعنی بهار. پس از لحاظ علمی میتوان این فرضیه را مطرح کرد که دلیل اینکه آقای وزیر مثل ابر بهار اشک میریزد همین است! همانطور که آقای سیف رییس کل بانک مرکزی اخلاقشان بسیار خشک و داغ است چراکه سیف یعنی تابستان!
متاسفانه ایشان از بس در حال گریه کردن هستند، بخش زیادی از کارهای وزارتخانه روی زمین مانده و به همین خاطر است که ملت نه کار دارند نه رفاه اجتماعی. اگر بتوان به نحوی جلوی گریه و زاریهای آقای وزیر را گرفت، مسلماً گامهای مهم و بلندی در راستای توسعه الگوی رفاه و تولید اشتغال میتوان برداشت.
البته یادم هست آقای ربیعی یک بار هم در افتتاحیه جشنواره فجر سخنرانی کردند که سخنرانیشان را ۴۵ دقیقه طول دادند. بعدا معلوم شد ایشان قصد داشتند علاوه بر ضربه زدن به کار و رفاه اجتماعی به فرهنگ و هنر مملکت هم آسیب بزنند و حرکت آن را کُند کنند که هنرمندان حاضر در سالن با هوشیاری توانستند با کمک سوت و کفهای ممتد خود جلوی ادامه سخنرانی آقای ربیعی را بگیرند و فرهنگ و هنر را به مسیر قبلی خود بازگردانند!
شاهدان عینی گفتهاند: خیلی از اوقات بدون اینکه حادثه دلخراشی اتفاق افتاده باشد ایشان باز هم بیدلیل گریه میکنند. اما پزشکان معتقدند این گریهها بیدلیل نیست. ممکن ایشان گرسنه باشند، دلشان درد بکند یا...!
محمد رضا ستوده
- 13
- 4