شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۱۹ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۷۱۳۲
سیاست داخلی

«جنگ روانی» فصل مشترک سخنان اخیر رهبری و رئیس جمهور

امیرعلی ابوالفتح,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار سیاسی ایران

در روزهای گذشته هم رهبر معظم انقلاب و هم رئیس جمهوری از «جنگ روانی» سخن گفتند. سیاستی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب هدف آن خدشه وارد کردن بر نقاط قوت جمهوری اسلامی و معرفی آنها به عنوان نقطه ضعف است. رئیس جمهوری هم با اشاره به اینکه تلاطم بازار، نه دلیل اقتصادی بلکه دلایل روانی دارد، از رسانه ها خواست تا خط مقدم مقابله با آن باشند. اگر چه رویکرد اعمال فشارهای خارجی برای تاثیرگذاری بر اوضاع داخلی ایران قابل انکار نیست و نمونه های آشکار آن را در یکی دو ماه گذشته از سوی اقدامات و اتهامات کاخ سفید، اسرائیل و عربستان مشاهده شده است، اما سیاست جنگ روانی زوایای داخلی هم دارد. چنانکه فشارها برای ناکارآمد جلوه دادن دولت به روش های مختلف به صورت جدی دنبال می شود.

 

«جنگ روانی»؛ این فصل مشترک سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی روز ۱۴ خرداد خود در حرم حضرت امام (ره) با اشاره به «عملیات روانی دشمن» تأکید کرده بودند: «آنها تلاش دارند تا با جنگ روانی، ما از نقاط قوت و عناصر اقتدار ملی خود دست برداریم تا بیگانگان راحت‌تر بر کشور و ملت و سرنوشت آینده ما مسلط شوند اما ملت ایران، در مقابل این حرکت ایستاده است.» ۹ روز بعد از این سخنان نیز حسن روحانی روز ۲۳ خرداد در دیدار با اصحاب رسانه آنها را برای «اتحاد رسانه‌ای در برابر جنگ روانی دشمن» فراخوانده بود. رئیس جمهوری گفته بود: «تلاطم بازار، دلیل اقتصادی ندارد و رسانه‌ها در خط مقدم شکستن جنگ روانی دشمن هستند و ما قادریم بر جنگ روانی دشمن فائق شویم.»

 

حسن روحانی همچنین در حالی که تأکید داشت «امروز مشکل اصلی ما، مشکل اقتصادی، فرهنگی یا امنیتی نیست، بلکه مشکل اصلی امروز ما جنگ روانی است»، جنگ روانی دشمن را «بالاتر و مؤثرتر از جنگ اقتصادی و فرهنگی» توصیف کرده بود. این همزمانی اشاره شخص اول و دوم کشور و نظام بر موضوع «جنگ روانی» شاید آنقدرها هم اتفاقی نباشد. مروری بر شرایط داخل و خارجی کشور در ماه‌های اخیر می‌تواند نشان دهد که اشاره رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری به موضوع «جنگ روانی» پیامد سلسله اتفاقاتی است که کمتر قابل کتمان هستند.

 

جنگ روانی، آن طرف آب

به نظر در ماه‌های اخیر ابعاد مختلف و البته رو به گسترش جنگ روانی دشمنان در حوزه خارجی کشور کاملاً عیان و آشکار شده است. اقدام غیرمسئولانه و غیر معمول ترامپ در خروج از برجام اوج این دست رفتارها بود. رفتاری که به نظر می‌رسد در چشم دولتمردان امریکایی و متحدان نزدیک آنها مانند اسرائیل و عربستان سعودی قرار است سرآغاز مجموعه حملات مستمری به کشورمان در حوزه دیپلماتیک باشد. چه آنکه شاهد بودیم از ماه‌های قبل از اقدام ترامپ تا همین الان موضوعاتی مانند بحث موشکی ایران که یک مسأله داخلی و در ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با موضوع امنیت ملی ماست، به عنوان یک عامل بی‌ثبات کننده کشور معرفی شده است.

 

پیام‌های متعدد اختلاف افکنی نیز که به مقصد داخل ایران صادر می‌شود، از نمونه‌های دیگر جنگ‌های روانی هستند که در خارج علیه کشورمان تدارک دیده شده‌اند. مثال پررنگ و البته حاشیه‌ساز این نوع پیام‌ها را می‌توان سخنان هفته قبل نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی خطاب به شهروندان ایرانی درباره موضوع آب دانست. جایی که او ضمن انتشار ویدئویی با ادعای اینکه میلیون‌ها کودک ایرانی  از سوء مدیریت و بی‌کفایتی رنج می‌برند، مدعی شد که ابتکار عمل بشردوستانه اسرائیل به حفظ جان ایرانی‌های بی‌شماری کمک خواهد کرد. او همچنین در ویدئوی یادشده مدعی بود که حکومت ایران آب را از مردم خود دریغ کرده است.

 

نتانیاهو در حالی این مسائل را مطرح می‌کرد که همزمان فلسطینی‌های ساکن نوار غزه به دلیل تصرف منابع آبی‌شان از سوی رژیم صهیونیستی از کمبود آب رنج می‌برند و صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف) نیز اوایل سال ۲۰۱۷ هشدار داد که کودکان غزه با بحران آب سالم و بهداشت مواجهند. تلاش‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای حکومت آل سعود برای تصویرسازی کذب از نظام ایران و هشدارهایی که مرتباً توسط دولت امریکا با هدف تنزل نقش بازی‌سازی منطقه‌ای ایران صادر می‌شود هم می‌توانند ابعاد دیگری از همین جنگ روانی مورد اشاره رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری باشند.

 

اما این جنگ روانی می‌تواند ابعادی داخلی هم داشته باشد. رئیس جمهوری در سخنان خود در جمع اصحاب رسانه گفته بود: «آمار مستند گواه آن است که تولید خودرو، سکه و تأمین منابع ارزی کشور نسبت به پارسال حتی از رشد برخوردار بوده و نوسانات و تلاطم‌هایی که این روزها در بازار شاهد آن هستیم، بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، ناشی از جنگ روانی است.»

 

چنین جنگ روانی قطعاً تنها ابعادی خارج از کشور ندارد. به عبارتی اگر این رویارویی صرفاً محدود به ابعاد خارجی می‌شد، عمق تأثیرات آن در داخل تا این اندازه نبود. تأثیراتی که خود را به شکل کاملاً مخربی نشان می‌دهد؛ دولت بارها اعلام کرده که نه تنها کمبود ارز در کشور وجود ندارد بلکه نسبت به سال قبل درآمدهای ارزی رشد هم داشته‌اند. همین طور در زمینه تولید نیز چه دولت و چه مجموعه‌های صنفی تولیدکنندگان تأکید دارند که حجم تولید کشور نسبت به سال قبل کمتر نشده است. با این حال در هفته‌های اخیر کشور از یک سو تلاطمی در بازار ارز را تجربه کرد و از سوی دیگر به هم ریختگی و عدم ثبات قیمت‌ها در بسیاری از بازارها قابل رؤیت است. وضعیتی که بسیاری از کارشناسان معتقدند نه ناشی از شرایط این بازارها و وضعیت تولید بلکه نتیجه تزریق مکرر نگرانی‌هایی نسبت به آینده کشور است.

 

نمونه‌های داخلی این نگرانی پراکنی‌ها را می‌شود در خط و ربط گزارش‌های برخی رسانه‌ها و موضع‌گیری‌های جریان‌های همسو با همین رسانه‌ها پیدا کرد. جایی که رقابت با دولت خود را به شکل یک تخریب همه‌جانبه نشان می‌دهد تا دستاوردهای تیم مستقر در پاستور «هیچ» تصویر شود. زمانی در جریان اعتراضات دی‌ماه میدری، معاون وزیر کار گفته بود که «منتقدان به دولت پنج سال ناامیدی را به جامعه پمپاژ کردند؛ حالا باید این ناامیدی را در جامعه جمع کنند.» به نظر می‌رسد وضعیت از نظر نوع پمپاژ ایده ناکارآمدی دولت در داخل توسط عوامل داخلی همچنان ادامه داشته باشد و اعتراضات دی‌ماه هم باعث نشده که تغییری در این رویکرد مخالفان دولت ایجاد شود.

 

اما فصل مشترک جنگ‌های روانی هدایت شده از داخل و خارج از کشور را می‌توان موجودیت و موقعیت «دولت» نامید. در واقع دولت تنها نقطه‌ای است که هم طراحان جنگ روانی در خارج کشور آن را می‌زنند و هم در داخل. هر چند گستره حملات خارجی‌ها بسیار فراتر از دولت است و تقریباً کل ارکان نظام را دربر می‌گیرد، اما در داخل تمرکز اصلی روی دولت گذاشته شده است. در آخرین نمونه می‌توان به فضاسازی‌های گسترده و گاه غیر معمولی که در موضوع FATF رخ داد، اشاره کرد.

 

ارسال پیامک‌های پرشمار تهدیدآمیز، طوماربازی در مجلس، سخنرانی‌های پر تعداد علیه این لایحه از تریبون‌های رسمی چون نماز جمعه و پخش علنی و رسمی بولتن علیه آن در رویدادهای ملی چون راهپیمایی روز قدس از جمله ابعاد این دست فعالیت‌ها هستند. یا از زوایایی دیگر مطرح کردن سه سؤال از رئیس جمهوری در مجلس ظرف مدت ۶ ماه، زیر سؤال بردن دولت و دستگاه دیپلماسی با طرح موضوع دوتابعیتی‌ها که تاکنون قسمت‌های مختلفی از آن «کذب» از کار درآمده است، حمله‌های آشکار به مقامات و مسئولان دولتی، ارسال سیگنال‌های منفی به اروپا در گرماگرم مذاکرات ایران و کشورهای اروپایی برای آینده برجام و نظایر دیگری از همین دست می‌توانند نمونه‌هایی از اصرار بر جنگ روانی در داخل کشور باشند. این همان موقعیتی است که حسن روحانی در تفسیر آن می‌گوید: «انتشار اخبار دروغ، دادن آدرس غلط به مردم و ناامید کردن آنها از آینده است» و «بزرگ‌ترین غم برای یک ملت زمانی است که رسانه‌های بیگانه مرجع او باشند.»

 

ابوالفتح اهداف جنگ روانی امریکا علیه ایران را تشریح کرد

فشار دیپلماتیک برای ایجاد ناآرامی داخلی

خروج امریکا از برجام بی تردید یکی از مهم‌ترین حربه‌های واشنگتن برای تنگ کردن حلقه فشار و دامن زدن به پروسه موهوم ایران‌هراسی به شمار می‌آید. رویدادی که دولتمردان امریکا با تکیه بر آن می‌کوشند افزون بر به شکست کشاندن توافق هسته‌ای و بازگرداندن تحریم‌های گذشته و اعمال تحریم‌های جدید، زمینه را برای ورود به مذاکره با ایران بر سر مسائلی چون توان دفاعی و موشکی و نقش‌آفرینی منطقه‌ای‌اش هموار سازند. مطالباتی که به راه انداختن جنگ روانی و دامن زدن به نارضایتی عمومی در داخل ایران یکی از وجوه اصلی آن قلمداد می‌شود. با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا درباره ابعاد رویکرد ضد ایرانی دولت ترامپ گفت‌وگوی کوتاهی داشتیم...

 

ترامپ نهایتاً یک سال پس از ورود به کاخ سفید از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد و اینک می‌کوشد با احیای تحریم‌های هسته‌ای و اعمال تحریم‌های جدید، ایران را برای تحقق خواسته‌های خود تحت فشار بگذارد. این تلاش با بهره‌گیری از چه ابزارهایی دنبال می‌شود؟

دولت کنونی امریکا معتقد است جمهوری اسلامی ایران از توافق هسته‌ای سوء استفاده کرده و از این فرصت هم برای افزایش توان تهاجمی خودش بهره گرفته و هم باعث بی ثباتی در منطقه غرب آسیا شده است. به همین دلیل ترامپ معتقد بود تا زمانی که توافق هسته‌ای پابرجاست، دست امریکا برای اعمال فشار بر ایران جهت اصلاح رفتارهایش بسته است. خب او برای پیگیری خواسته‌هایش به این نتیجه رسید که ابتدا باید از برجام خارج شود و ایران در نتیجه بازگشت تحریم‌های هسته‌ای و دوچندان شدن فشارهای اقتصادی، مجبور خواهد شد به شکل سازنده‌ای مطابق خواسته امریکا وضعیت داخلی و منطقه‌ای خودش را اصلاح کند و به این ترتیب از طریق مذاکرات مجدد، فرصتی برای رسیدن به تفاهم بهتر ایجاد می‌شود.

 

این چارچوب نگاه دولت ترامپ نسبت به ایران بوده که بخش عمده آن با خروج از برجام محقق شد و امریکایی‌ها امیدوارند با بازگرداندن تحریم‌ها مقاومت جمهوری اسلامی بعد از مدتی شکسته شود و پای میز مذاکره بیاید اما مذاکره‌ای که دولت ترامپ آن را دنبال می‌کند، فقط حول موضوع هسته‌ای نیست و موضوعات دفاعی و تقابل‌های امنیتی ایران را هم دربر می‌گیرد. یعنی از نظر دولت امریکا خروجی این مذاکرات باید این گونه باشد که علاوه بر تغییر در سیاست هسته‌ای ایران سیاست دفاعی‌اش هم تغییر کند، حضور نظامی- سیاسی ایران در خاورمیانه کاهش یابد و قدرت آن به مرزهای خودش محدود شود.

 

اسرائیل و عربستان دو متحد جدی دولت ترامپ در پیگیری اهداف یاد شده به شمار می‌آیند. از آنجایی که به نظر می‌رسد امریکا در شرایط کنونی بین‌الملل که نارضایتی از خروج این کشور از برجام اوج گرفته است تنها شده است، تا چه اندازه این تلاش‌ها در ایجاد فضای ایران‌هراسی و فشار روانی علیه تهران  مثمرثمر خواهد بود؟

در شرایط کنونی که دولت ترامپ علیه توافق هسته‌ای برخاسته است، اسرائیل رویکردی که طی سال‌های گذشته و با بهره‌گیری از ابزار مختلف در دستور کار داشته تقویت نموده است و از سوی دیگر عربستان هم که بعد از مرگ ملک عبدالله خصومت و دشمنی‌اش را با ایران بیشتر نموده، فرصت را برای هجمه به ایران و پیگیری سیاست‌های ضد ایرانی‌اش غنیمت شمرده است. اما نکته اینجاست تا زمانی که جامعه جهانی قانع نشود ایران فعالیت‌های مخربی انجام می‌دهد یا حداقل کشورهای بزرگ اروپایی یا کشورهای عضو شورای امنیت به  کمپین ایران‌هراسی که سه رأس آن امریکا، عربستان و اسرائیل هستند نپیوندند، میزان تأثیرگذاری‌شان به اندازه دوران پیش از برجام نخواهد بود.

 

ایران در دوره پیش از برجام در قطعنامه‌های شورای امنیت به عنوان کشور تهدیدکننده صلح جهانی معرفی شده بود، ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار گرفته و به عنوان ناقض قطعنامه‌های شورای امنیت مطرح بود اما جهان در آن دوران قانع شده بود که باید با ایران برخورد کرد به همین دلیل همراهی بی‌سابقه‌ای برای تحریم‌های گسترده علیه ایران صورت گرفت و حتی دست شورای امنیت برای استفاده از ابزار نظامی هم تا حدودی باز شده بود ولی در حال حاضر به جز امریکا، اسرائیل و شماری از کشورهای عربی که در کمپ سعودی‌ها قرار دارند، جامعه جهانی نپذیرفته که ایران تهدیدی برای امنیت  صلح جهان است.

 

البته اروپایی‌ها نسبت به فعالیت‌های موشکی و منطقه‌ای ایران اعتراضاتی دارند اما معتقدند برای رفع این نگرانی‌ها باید همچنان برجام را به عنوان پایه‌ای رو به جلو حفظ کرد و مذاکرات بعدی را حول محور توافق هسته‌ای شکل داد.یعنی تا زمانی که ایران به برجام پایبند است، حداقل کشورهای اروپایی نمی‌پذیرند که ایران تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است از این جهت در شرایط کنونی کمپین ایران هراسی به نسبت گذشته کم اثرتر است و علی رغم تمام  تبلیغاتی که صورت می‌گیرد، اروپایی‌ها و همچنین روسیه و چین به فضای ایران هراسی نپیوسته‌اند.

 

این موج فشار که با طراحی امریکا، اسرائیل و عربستان، می‌کوشد ایران را در کانون جنگ روانی بنشاند برپایه چه تحولاتی کشورهای همسو با ایران را به بازیگرانی علیه آن تبدیل می‌کند؟

اینجا سه پارامتر وجود دارد ما هنوز نمی‌دانیم عزم امریکا تا چه اندازه برای تحریم شرکت‌های طرف تجاری با ایران جدی است. پیش از این تجربه‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه دولت بیل کلینتون در اواخر دهه ۹۰ پذیرفت تحریم‌های ثانویه را علیه برخی شرکت‌ها از جمله توتال اعمال نکند. نکته دوم این است که نمی‌دانیم اتحادیه اروپا تا چه اندازه حاضر است فشارها را تحمل کند و در برابر اقدامات تحریمی امریکا ایستادگی می‌کند.

 

سؤال سوم این است که مشخص نیست جمهوری اسلامی ایران تا چه اندازه اراده و توان ایستادگی در برابر بازگشت تحریم‌های امریکا و احتمالاً ناتوانی اروپایی‌ها را دارد. یکسری از تحریم‌های هسته‌ای ۱۵ مردادماه و برخی دیگر اواسط آبان ماه بازمی‌گردد و آن موقع است که میزان پیشروی امریکا، ایستادگی اروپا و تدبیر ایران معلوم می‌شود. چنانچه اروپا توان دفاع نداشته باشد، تأثیرگذاری اقدام ترامپ بر جمهوری اسلامی ایران خیلی زیاد خواهد بود.

 

بخشی از اقداماتی که دولت امریکا برای ایجاد فشار علیه ایران دنبال می‌کند دامن زدن به نارضایتی‌های داخلی در کشورمان است حالا چه با هدف تغییر رژیم ایران و چه با هدف تحت فشار قرار دادن حاکمیت آن برای تحقق خواسته‌هایش... دولتمردان امریکا برای محقق کردن اهداف‌شان تا چه اندازه بر کارآمدن بودن این سیاست حساب باز کرده‌اند؟

معتقدم اصلی‌ترین امیدی که امریکایی‌ها دارند، این است که فشارهای وارده از تحریم‌ها و خروج شرکت‌های خارجی و کاهش درآمد نفتی ایران و کاهش دسترسی آن به منابع مالی حاصل از فروش نفت به گونه‌ای شکل گیرد که در داخل ایران نارضایتی‌هایی به وجود آورد که این نارضایتی‌ها بر تصمیم گیرندگان چنان تأثیر بگذارد که آنها چاره‌ای جز پذیرش شرایط امریکا و بازگشت به میز مذاکره نداشته باشند.

 

ایران در مواجهه با این جنگ و اعمال فشار روانی امریکا باید چه رویکردی را در پیش گیرد؟ به هر حال دولت امریکا با همراهی متحدانش و با طرح ادعا پیرامون توان دفاعی و قدرت منطقه‌ای‌اش، می‌کوشد مؤلفه‌های قدرت ایران را به عاملی علیه خودش تبدیل کند.

 

اصلی‌ترین اتفاقی که در وهله اول باید در ایران رخ دهد، ایجاد انسجام و وحدت نظر در میان سطوح مختلف حاکمیتی ایران است. یعنی نباید میان جریان‌های سیاسی کشور برسر نوع مواجهه با یک موضوع خارجی شکاف رخ دهد. نکته بعدی اینکه باید سناریوی عقب‌نشینی احتمالی اروپا و خروج شرکت‌های اروپایی را هم در نظر داشت و از منظر سیاسی و دیپلماتیک برای این رویداد هم آمادگی لازم را داشت. یعنی نباید این طور اندیشید که در صورت وقوع چنین رویدادی، راه گریزی وجود ندارد.

 

مهم‌تر از همه اینکه باید تا جایی که امکان دارد، از اقدامات تحریک‌آمیز خارجی خودداری شود. پرهیز از این اقدامات می‌تواند هم در عرصه سیاست‌های اعمالی باشد هم سیاست‌های اعلانی. یعنی باید از پرداختن به اقداماتی که به پروسه ایران هراسی دامن می‌زند و باعث می‌شود ایران به عنوان یک کشور غیر مسئول، مداخله‌گر و کشوری که قصد دارد نظام‌های سیاسی منطقه را سرنگون کند، پرهیز کرد.

 

در شرایط کنونی باید یکسری دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی را هم که شاید کشورهای اروپایی و غربی نسبت به آن  دارند، در نظر داشت. حتی می‌توان از یکسری اقدامات منطقه‌ای که موجب وحشت عربستان سعودی می‌شود فاصله گرفت و در عین حال گام‌های عملی برای حل معضلات منطقه‌ای برداشت. ایران در این مسیر می‌تواند از فرصت میانجیگری برخی کشورهای بیطرف بهره گیرد یا از طریق آرایش مستشاران نظامی خود در برخی از کشورهای منطقه، فضای روانی که علیه‌اش شکل گرفته را بشکند.

 

ضمن اینکه اصولاً ایران نباید به عنوان کشوری که حاضر به مذاکره نیست معرفی شود. باید این گونه تأکید کند که در چارچوب منافع ملی‌اش آماده مذاکره است. در چنین شرایطی در عین اینکه هوشمندانه تبعات دامنه جنگ روانی امریکا و متحدانش را می‌کاهد در عین حال امکان رسیدن به یک تفاهم حتی در باره مسائل غیر هسته‌ای را نیز فراهم می‌کند.

 

مریم سالاری

 

iran-newspaper.com
  • 10
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش