سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۱۶:۳۵ - ۲۸ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۷۴۶۱
سیاست داخلی

موسوی لاری: اصول‌گرایان در ماجرای ژن خوب خود را کنار کشیدند و کسی هم نپرسید آن‌ها کجا هستند؟

سید عبدالواحد موسوی لاری,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار سیاسی ایران
وزیر کشور دولت اصلاحات با تأکید بر اینکه همه بخش های حاکمیت باید از حوادث دی ماه درس بگیرند و بدانند تحمل مردم حدی دارد، خطاب به مخالفان دولت می گوید: اگر برای ابراز مخالفت با دولت روش‌های دی‌ماه سال گذشته را در پیش بگیرند، لزوماً آنان پایان ‌بخش نیستند.

سید عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات معتقد است: به‌دلیل دامنه اختیاراتی که دولت در حوزه اجرا دارد، سهمش از مشکلات فعلی کشور بیشتر است، ولی به این معنا نیست که دستگاه‌های دیگر سهمی ندارند یا مبرا هستند. حتماً دستگاه قضایی و مجلس هم نقش دارد. من معتقدم مجلسی‌ها در زمینه ناکارآمدی، کم‌کاری،‌ تسامح و تساهل در کار، نقش پررنگی دارند. او همچنین در بخشی از گفت وگوی خود که با ایرناپلاس انجام داده به مشکلات فراکسیون امید اشاره می کند و می گوید یکی از مشکلات اساسی فراکسیون امید این است که پیوندش با عقبه تشکیلاتی‌اش قطع شد.

 

 

در ادامه مشروح این گفت وگو را می خوانید:

 

 

بسیاری در تفسیر اتفاقات اخیر می‌گویند که کشور در شرایط ویژه‌ای قرار دارد. حتی برخی از تعبیر شرایط جنگی استفاده می‌کنند. تحلیل شما از شرایط امروز ایران چیست؟‌

وقتی می‌گوییم که ایران یا نظام جمهوری اسلامی در یک شرایط خاص قرار دارد این به نسبت هم مسائل داخلی و هم مسائل خارجی یک واقعیت است. شاید هیچ‌وقت در طول این چهل سال شرایط این‌چنینی نداشته‌ایم. ما جنگ هشت‌ساله تحمیلی را پشت سر گذاشته‌ایم، اما تحریم‌ها به شکل امروز نبود. ما در جنگ با دشمنی که به نیابت از دیگران می‌جنگید قرار داشتیم ولی بالاخره معلوم بود که یکی از همسایگان ما علیه ما می‌جنگد و دنیای استکبار هم او را کمک می‌دهد. اما الان می‌بینیم که خیلی صریح قدرت اول جهانی با بیان‌های مختلف برای جمهوری اسلامی چنگ و دندان نشان می‌دهد و با واژگان متفاوت یک مسئله را دنبال می‌کند که آن هم تغییر نظام یا تغییر رفتار نظام هست. البته قبلاً هم آمریکایی ها تغییر رفتار نظام را می‌گفتند ولی استفاده از واژه «تغییر نظام» چیز دیگریست. در مباحث داخلی هم ما هشت سال دفاع مقدس را داشته‌ایم. در این هشت سال جلوه‌های مختلفی از همبستگی ملی شکل گرفت، ولی آن چه امروز فرق کرده این است که بالاخره در داخل نارضایتی‌های مردم از دست‌اندرکاران و مدیران کشور به نقطه بسیار حساسی رسیده است که این وضعیت در چهل سال گذشته به این شکل نبوده است. همیشه مردم گله‌هایی داشته‌اند ولی این فضای امروز، وجود نداشته است. بنابراین می‌توان گفت هم در عرصه بین‌المللی و هم در عرصه مناسبات داخلی، ما با یک شرایط متفاوتی روبه‌رو هستیم.

 

 

 

برخی با توجه به شروع اعتراضات دی‌ماه از مشهد،‌ معتقدند بخشی از این حوادث به خاطر کارشکنی‌های مخالفان دولت است. نظرتان در این باره چیست؟

 

شروع کار از مشهد بود و دست‌اندرکاران باورشان نمی‌شد که اگر شروع کننده آنان باشند،‌ پایان‌بخش آنان نیستند و یک عده می‌آیند سوار آن موج می‌شوند و برخلاف خواسته آنان حرکت می‌کنند. ولی یک واقعیت در آن حوادث وجود داشت، اینکه حوادث دی‌ماه نشان داد گلایه‌مندی مردم در سطوح مختلف جدی شده است و مردم نسبت به سرنوشت،‌ کرامت و معیشت خود گلایه‌مندی‌هایی دارند که وقتی جرقه‌ای می‌خورد، خیلی‌ها پشت سر این مسئله حاضر می‌شوند. ممکن است بگوییم در حوادث دی‌ماه یک عده شاید از این بستری که در مشهد پهن شد، سوءاستفاده کردند ولی یک عده هم در شهرهای کوچک با این‌ها همراه شدند مردم عادی بودند که حرف‌هایی برای گفتن داشتند. باید متولیان امر به این‌ها گوش‌ می‌دادند ولی متأسفانه این مسائل درست شنیده نشد. این نکته کاملاً محسوس بود که در مشهد این جرقه خورد ولی در شهرهای دیگر به یک شکلی گسترش پیدا کرد و این نشان می‌دهد که مدیران کشور باید رفتار همدلانه بیشتری با مردم داشته باشند. آنان باید در ارائه گزارش‌ها واقعیت‌ها را ببینند و مردم را بالغ و محرم بدانند. به نظرم می‌آید که بالاخره همه باید از آنچه اتفاق افتاد، درس بگیرند، چه منتقدان دولت که باید متوجه باشند اگر آن‌ها برای ابراز مخالفت با دولت روش‌های دی‌ماه سال گذشته را در پیش بگیرند، لزوماً آنان پایان ‌بخش نیستند و اگر نتوانستند جمع کنند، مسئولیت متوجه آنان است ولو اینکه قصد خیر داشته باشند.

 

حاکمیت باید بداند که مردم آستانه تحملشان تا حدی است که برخی از مسائل را می‌پذیرد. ممکن است اگر مردم از نظر معیشتی و کرامت انسانی مورد توجه قرار نگیرند، راه‌های دیگری را انتخاب کنند و باید به این مسئله دستگاه‌های مختلف توجه کنند.

 

وضعیت امروز کشور به نظر شما چقدر نتیجه بی‌تدبیری‌هاست و چقدر نتیجه کارشکنی مخالفان دولت است؟

من اخیراً هم گفته‌ام که ما نمی‌توانیم یک بخشی از حاکمیت را جدا کنیم و بگوییم که همه اعتراضات متوجه آن است. بالاخره یک بخشی از مسائل مردم برمی‌گردد به موضوعات حوزه مدیریت دولت، ولی همه مسائل مردم که این‌ها نیست. یک بخشی به مجلس شورای اسلامی و یک بخش به قوه قضاییه برمی‌گردد. خود نمایندگان مجلس که بیشترین مسئله را هم دارند و خیلی هم بعد از این حوادث سعی می‌کنند وجه انتقادی کارشان پررنگ‌تر باشد، خودشان در پیدایش این فضا چقدر نقش داشته‌اند؟ در قانون‌گذاری، در رفتار نظارتی و رفتار شخصی خودشان و در دخالت‌هایی که در امور دولت می کنند چه قدر در پیدایش این وضعیت نقش داشتند؟‌ درست است که دولت مسئولیت اجرایی امور را بر عهده دارد، اما نگاه کنید که برخی از وزارت‌خانه‌ها عملاً کار را ازجمله در عزل و نصب‌ها به نمایندگان سپرده‌اند. یعنی اگر ناکارآمدی در سیستم هست، بخش قابل‌توجهی از آن به خاطر رفتار نمایندگان است.

 

 

 

سایر دستگاه ها بی تقصیر نیستند

بنابراین نمی‌توانیم فقط دولت را به معنای قوه مجریه مقصر قلمداد کنیم. حتماً دولت هم نقش داشته است و حتماً به‌دلیل دامنه اختیاراتی که دولت در حوزه اجرا دارد، سهمش بیشتر است، ولی به این معنا نیست که دستگاه‌های دیگر سهمی ندارند یا مبرا هستند. حتماً دستگاه قضایی و مجلس هم نقش دارد. من معتقدم مجلسی‌ها در زمینه ناکارآمدی، کم‌کاری،‌ تسامح و تساهل در کار، نقش پررنگی دارند. نمایندگان باید مسئولیت خود را بپذیرند. الان هم که بحث استیضاح برخی از وزرا مطرح است، به نظر من این کار حق قانونی مجلس هست ولی نقش نمایندگان بیش از آنکه ناظر به نظارت‌های بعد از عمل است، باید پیشگیرانه باشد. در بودجه‌نویسی‌ها وقتی دولت‌ها پیشنهاد می‌دهند،‌ مجلس فشار می آورد و دولتی‌ها هم تابع می‌شوند. در یک مقطعی توزیع اعتبارات استانی را با نظر نمایندگان انجام می‌دادند. معلوم است که این کار غلطی هست. ما که اعتبارات بی‌نهایت نداریم. بالاخره تعیین اولویت بر اساس ملاک‌های توسعه کشور یک مسئله است، تعیین ملاکت اولویت بر اساس نیاز رأی نمایندگان یک بحث دیگری است. وقتی به نماینده اختیار می‌دهند پول را هرگونه که می‌خواهد در حوزه انتخابیه خرج کند، خب باید گفت که خیلی‌ از نمایندگان، در این کار نیم‌نگاهی هم به جلب نظرات افراد صاحب نفوذ و رأی ساز و وابسته به خودشان خواهند داشت. بنابراین بخشی از گلایه‌مندی‌های مردم مستقیم و یا غیرمستقیم به مجلس برمی‌گردد.

 

 

شما اشاره کردید برخی از نمایندگان مجلس نیز در وضعیت کنونی کشور دخیل‌اند. در انتخابات اخیر ما شاهد حضور گسترده و پیروزی اصلاح‌طلبان بودیم. با این حال اتفاقاتی طی این دو سال رخ داده که باعث ناامیدی مردم از جریان اصلاحات و رأیی که به آن‌ها داده‌اند شده است. نظر شما در این باره چیست؟

 مردم با امید به افرادی رأی داده‌اند تا تغییراتی حاصل شود، اما نشده و آن‌ها تا حدی سرخورده شده‌اند. این یک امر طبیعی است و نیاز به تحلیل‌های ماورایی ندارد، اما اینکه بخواهیم این وضعیت را به همه تعمیم بدهیم نمی‌پذیرم، چرا که نمایندگان یک کل به هم پیوسته نیستند. برخی از نمایندگان در پاره‌ای از مسائل عملکرد بسیار خوبی داشتند و در موارد دیگر هم اشتباهاتی داشته‌اند.

 

 

نقش نمایندگان در ناامیدی مردم

 

 

به هر حال معدل عملکرد آن‌ها از سوی مردم بررسی می‌شود.

باز هم تأکید می‌کنم، قطعاً برخی از نمایندگان در نارضایتی عمومی و سلب اعتماد مردم مؤثر بوده‌اند. مردم انتظار دارند فراکسیون امید برای حل مشکلات کشور راهکارهای مناسب‌تری داشته باشد. زمانی که مردم می‌بینند فراکسیون امید آن چیزی که انتظار داشتند نیست، گله‌مند می‌شوند، اما این مسئله نه به جریان اصلاحات بازمی‌گردد نه به نظام جمهوری اسلامی.

 

 

یعنی شما معتقدید رفتار آنان بر اعتماد عمومی به جریان اصلاحات تأثیر ندارد؟ 

تأثیر دارد! اما من معتقدم نباید تأثیرگذار باشد. چراکه جریان اصلاحات از میان داوطلبان تأیید صلاحیت شده، عده‌ای را انتخاب کرد و این افراد به مجلس راه یافتند. عملکرد برخی خیلی خوب، برخی خوب و برخی هم ممکن است ضعیف باشد، اما امروز به دلیل اینکه شرایط سختی پیش روی مردم قرار دارد، تلقی عامه مردم این است که کلیت مجلس که اصلاح‌طلبان را نیز شامل می‌شود، نتوانستند کاری از پیش ببرند. قطعاً این موضوع بر رویکرد آن‌ها نسبت به اصلاح‌طلبان اثر می‌گذارد و زمانی که فردی به من می‌گوید ما به سبب حمایت شما به این اشخاص رأی دادیم و امروز عملکرد مطلوبی ندارد، من نمی‌توانم مطلق از این افراد حمایت کنم، همان‌گونه که نمی‌توانم بگویم هیچ کارنامه مثبتی نداشته‌اند.

 

به هر ترتیب، گلایه‌مندی مردم یک واقعیت است و نمایندگان نمی‌توانند با فرافکنی از کنار آن عبور کنند، یا با طرح سؤال و استیضاح خود را تبرئه کنند. یا برای مثال، درباره پاره‌ای از مشکلات وزارتخانه‌ها، فراکسیون امید باید قاطعانه‌تر برخورد می‌کرد، مقصودم این است که این‌گونه نیست که چون این‌ها از دوستان ما هستند، عملکرد آن‌ها هم مورد تأیید ماست. بنده معدل کار دوستان در مجلس را مثبت می‌دانم، البته معتقدم می‌توانستند در زمینه تصویب لوایح و نظارت، کارآمد‌تر باشند.

 

 

آیا تا به حال جلسه‌ای با اعضای فراکسیون امید داشته‌اید که ضعف‌ها و ایرادات کارشان را به آن‌ها یادآوری کنید یا آن‌ها را بازخواست کنید؟ 

بله! جلساتی در احزاب برگزار شده است. با این حال، سرنوشت یک طرح یا لایحه ممکن است با یک رأی تغییر کند. به همین دلیل، ما نمی‌توانیم کارنامه کل مجلس را به فراکسیون امید تقلیل دهیم. به هر حال مجلس توسط اصولگراها اداره می‌شود، آقای علی لاریجانی رئیس مجلس هستند و تقریباً می‌توان گفت تیم ایشان مجلس را اداره می‌کند. با این حال، فراکسیون امید می‌تواند در پاره‌ای از موارد بهتر عمل کند و گلایه‌ها هم عموماً متوجه همین موارد است.

 

مثلاً در چه مواردی؟ 

بحث فساد موریانه‌ای است که نظام را می‌خورد. فراکسیون امید باید پرچم مبارزه با فساد را در دست بگیرد و با هر فردی، در هر سطحی که در منجلاب فساد گیر کرده است برخورد کنند یا برخورد با او را مطالبه کنند. باید پررنگ‌تر از چیزی که امروز به آن ورود پیدا کردند عمل کنند. این انتظار من از ابتدای مجلس دهم تاکنون بوده است و با خودشان هم مطرح کرده‌ام. چراکه مبارزه با فساد مطالبه عمومی است.

 

 

زمانی که هشتگ فرزندت کجاست؟ به راه افتاد یا زمانی که اسامی دریافت‌کنندگان طرح ترافیک منتشر شد، اعضای فراکسیون امید ازجمله افرادی بودند که نام‌شان در این لیست‌ها به چشم می‌خورد و از طرف مردم نقد شدند. این افراد چطور می‌توانند پرچم‌دار مبارزه با فساد باشند؟ 

بنده در اینجا کمی با شما اختلاف‌نظر دارم. گاهی احساس می‌کنم طرح برخی از مسائل آدرس غلط دادن است.

 

 

البته این یک مثال بود.

 حتی برخی از رسانه‌های اصلاح‌طلب هم با وجود مشکلات زیادی که در کشور وجود دارد، تنها به موضوعی مثل دریافت طرح ترافیک می‌پردازند. دریافت آرم طرح ترافیک از شهرداری در مقابل حجم عظیم مفسده‌ای که در کشور وجود دارد، چقدر است؟

 

 

شاید از منظر شما این مسائل، کوچک و جزئی باشد، اما همین مسائل کوچک برای مردم مهم است. 

بنده با اینکه از مسائل جزئی هم انتقاد کنند، مشکلی ندارم، اما دیده‌ام هر بار موضوع مهمی در کشور وجود دارد، مسائل کوچک‌تری را طرح می‌کنند تا موضوع اصلی به چشم نیاید. مثل ماجرایی که اخیراً درباره مدرسه حنان و نسبت دادن آن به آقای خاتمی مطرح شد. در حالی که آقای خاتمی روحش هم از آن بی‌خبر است. با این حال، رسانه‌های ما هم در دام این مسائل می‌افتند.

 

یا در موارد دیگر، می‌گویند فلانی از امکانات دولتی استفاده شخصی کرده است، مثلاً دفتر کارش در فلان منطقه و ساختمان است. مگر دفتر آقای جنتی یا آقای شاهرودی در کاخ مجمع یا ساختمان خبرگان نیست!؟ خب دفتر دیگری هم در جایی بوده و به او داده‌اند. البته معتقدم این حساسیت‌ها ستودنی است، اما باید دقت کافی هم داشت تا آدرس غلط ندهیم که معضلات جامعه فراموش و مسائل حاشیه‌ای برجسته شود. باید مراقبت کرد حجم عظیم فساد نادیده گرفته نشود و تنها مسائلی چون طرح ترافیک به‌عنوان معضل مطرح شود.

 

این موضوعی است که بنده می‌گویم باید درباره آن دقت کرد، وگرنه درست می‌فرمایید عاقبت تخم مرغ دزد، شتر دزد می‌شود. پس به این موارد کوچک هم باید توجه داشت، اما مراقبت رسانه‌ای هم لازم است تا بدل مشکلات را جایگزین مشکلات نکنند. در ابتدای دولت آقای روحانی دیوان محاسبات ارقام تخلفات چند هزار میلیاردی آقای احمدی‌نژاد را منتشر کرد، چه شد؟ چرا امروز کسی پیگیر آن‌ها نیست؟ چنین مسائلی فراموش می‌شود، اما موارد جزئی مثل طرح ترافیک برجسته می‌شود.

 

 

به موضوع فراکسیون امید باز می‌گردیم. مجلس به سال آخر خود نزدیک می‌شود، اصلاح‌طلبان بر شخص آقای عارف به‌عنوان چهره اول فراکسیون امید برای ریاست بر این فراکسیون و حتی مجلس سرمایه‌گذاری کردند. با این حال عده زیادی معتقدند ایشان مدیریت ضعیفی بر فراکسیون داشتند و منفعل بودند. شما این نقد را می‌پذیرید؟ 

به نظر من طرح موضوع مدیریت فراکسیون امید، موضوع فرعی است. منظور من این نیست که مدیریت آنجا بی‌ایراد بوده است، اما گروهی از نمایندگان لیست امید، زمانی که به مجلس راه پیدا کردند، مسیرشان را تغییر دادند. عده‌ای دیگر دو نبش شدند هم در جلسات این فراکسیون می‌آمدند هم با اصولگرایان فالوده می‌خوردند. این افراد در تصمیمات فراکسیون نقش مؤثری داشتند. اولین نمود این موضوع هم در ماجرای انتخابات هیأت رئیسه مجلس بود.

 

 

 

قطع پیوند فراکسیون امید با عقبه تشکیلاتی 

اگرچه به نظر من در انتخاب اخیر هیأت رئیسه مجلس، فراکسیون امید عملکرد خوبی داشته است، اما این تمام ماجرا نیست. یکی از مشکلات اساسی فراکسیون امید این است که پیوندش با عقبه تشکیلاتی‌اش قطع شد. اما اینکه شورای عالی تا چه حد مقصر است و تا چه حد اعضای فراکسیون، مشخص نیست. من به‌عنوان یک عضو شورای عالی سیاست‌گذاری می‌گویم هر دو مقصر هستیم! ما باید ارتباط تنگاتنگ‌تری با داخل مجلس می‌داشتیم و تبادل تجربه می‌کردیم و از حضور فراکسیون در مجلس بهره بیشتری می‌بردیم، اما متأسفانه کم‌کاری شد و یک بخشی از این کاستی‌ها متوجه شورای عالی سیاست‌گذاری است.

 

 

تا جایی که ما اطلاع داریم، جلسات و دیدارهای مستمری وجود ندارد.

توجیه اعضای شورای عالی این است که نمایندگان باید مستقل باشند نه اینکه احساس کنند گروهی نقش پدرخوانده را برای آن‌ها بازی می‌کنند. از طرف دیگر، اعضای فراکسیون می‌گویند ما در حد توان با شورا ارتباط برقرار کردیم، اما آن چیزی که وجود نداشته است، ارتباط سیستماتیک و منظم است. عموماً ارتباط احزاب عضو شورا، در حد دیدار و گفت‌و‌گو با کاندیدای خودش بوده است و این ضعفی است که وجود دارد. 

 

البته اینکه هیأت رئیسه فراکسیون باید روابط را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کرد که رابطه مستمر بین اعضا و شورای عالی برقرار می‌شد نیز موضوع دیگری است که باید مدنظر داشت. علاوه براین، باید بستر لازم را برای حضور در عرصه قانون‌گذاری و واکنش به رویدادها در عرصه بین‌المللی فراهم کند.

 

حتی در عرصه پشتیبانی از اعضا هم عملکرد ضعیفی داشتند، مثلاً در موضوع حمله به خانم سلحشوری به‌دلیل نطق انتقادی، هیچ حمایتی از ایشان نشد.

 

می‌خواهم به همین موضوع اشاره کنم. در این ماجرا موضع‌گیری‌ها فردی بود، درحالی که می‌توانستند به شکل فراکسیونی از او حمایت و پشتیبانی کنند. حتی اگر با تمام اظهارات ایشان موافق نبودند، می‌توانست در مواردی که توافق نظر دارند اعلام حمایت کنند. متأسفانه این نقص در فراکسیون هست، البته فضای کشور به لحاظ سیاسی و قضایی نیز در این موارد مؤثر است.

 

به تیم آقای لاریجانی در مجلس اشاره کردید. پیشتر حتی ایشان به‌عنوان گزینه‌ای برای اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های آتی مطرح می‌شدند که با انتقادات فراوانی همراه بود. به نظر شما علی لاریجانی می‌تواند گزینه مناسبی برای کشور باشد؟ 

 آقای لاریجانی همچون دیگر نیروهای باسابقه نظام و کشور، قطعاً در جاهایی کارآمدی دارد. ما نمی‌توانیم این افراد را ناکارآمد بدانیم. من پیشتر هم اشاره کردم آقای لاریجانی در برخی از جمع‌ها مقبول‌اند، اما این جمع‌ها و محافل اندک‌اند. بخشی از عملکرد ایشان قابل دفاع است و بخش مهمی از آن هم غیرقابل دفاع.

به نظر من ایشان در بخش‌هایی که کارآمد بوده‌اند، در آینده نیز می‌توانند مؤثر باشند، اما در بخش‌هایی که تصمیمات درستی نداشتند، خیر. یک بار از من پرسیدند«آقای لاریجانی می‌تواند گزینه اصلاح‌طلبان باشد؟» بنده پاسخ دادم «خیر»؛ چراکه ما نیروهای کارآمدتری نسبت به ایشان داریم. اما اینکه ایشان را رقیب می‌دانیم یا نه؟ باید بگویم بله، ایشان فردی است که فهم سیاست‌ورزی به معنای عام را دارد. ایشان فردی است که می‌توان با او گفت‌و‌گو و مذاکره کرد و می‌تواند رقیب خوبی باشد، اما از آنجایی که جریان اصلاحات با ایشان زاویه دارد، نمی‌تواند کاندیدای ما باشد. مجموعاً ایشان به اردوگاه اصولگرایان تعلق دارند و آن‌ها باید درباره ایشان نظر دهند. 

 

 

به نظر شما در این شرایط اولویت کشور برای بهبود اوضاع چیست؟ 

در حال حاضر دو مشکل اساسی وجود دارد. اول، پل‌های ارتباطی مردم و مدیران جامعه ترک برداشته است. بی‌اعتمادی جای اعتماد را گرفته است. به هر حال، باید با شفاف‌سازی و تدابیری که آینده روشنی را برای مردم ترسیم کند، اعتماد عمومی را جلب کنند. دوم، موضوع آشفتگی در دستگاه‌های اجرایی کشور است. به نظر من دولت شرایط مطلوبی ندارد، برخی از وزرا نمی‌خواهند در دولت باشند یا رئیس‌جمهوری ترجیح می‌دهند برخی از وزرا در دولت نباشند. از طرف دیگر مردم هم خواستار تغییر برخی از آن‌ها هستند.

 

 

بلاتکلیفی، دولت را در وضعیت چه کنم چه کنم قرار داده 

در حال حاضر دولت با مشکل تصمیم‌گیری مواجه است. هر وزیری بناست در دولت نماند این هفته تغییرش بدهند، هر فردی هم بناست بماند، محکم از او حمایت کنند تا او دلگرم شود و کار کند. امروز در سطوح منطقه‌ای و استانی، نزدیک به ۱۶ استاندار در معرض تغییر هستند. به تبعیت از آن فرمانداران و معاونان آن‌ها نیز در معرض تغییر هستند. وضعیت بلاتکلیفی موجود، دولت را در وضعیت بلاتصمیمی یا چه کنم چه کنم قرار داده است. آقای روحانی باید به این وضعیت پایان دهد. اختیار این موضوع با آقای روحانی است و باید برای این موضوع زمان بگذارند. نمی‌توان کشور را باری به هر جهت اداره کرد! ۹۰درصد از وضعیت بلاتکلیفی دولت به شخص آقای روحانی بازمی‌گردد و در تمشیت امور کشور مؤثر بوده است. ایشان باید در این باره تصمیم‌گیری کنند و تصمیم درستی هم بگیرند.

 

شما به نقش دولت و مجلس در شرایط موجود کشور اشاره کردید. دی‌ماه سال قبل شاهد آن بودیم که گروهی از دانشجویان معترض اعلام کردند «نه اصولگرا و نه اصلاح‌طلب». از آنجایی که اصلاح‌طلبان در ترکیب فعلی مجلس و پیروزی آقای روحانی مؤثر بودند، به نظر شما سهم اصلاح‌طلبان از نارضایتی و ناامیدی موجود، چقدر است؟

اصلاح‌طلبان از انتخابات سال ۷۶ تاکنون، با دو بال پرواز کردند، یک بال دانشجویان بوده‌اند و دیگری رسانه‌ها. اصلاح‌طلبان، بیشترین همدلی را با قشر دانشگاهی داشته‌اند. علاوه براین، اصلاح‌طلبان در حوزه رسانه، از روزنامه سلام تا خبرگزاری‌هایی چون ایرنا، ایلنا و ایسنا و ... صاحب سبک و مؤثر بوده‌اند. درواقع بدنه این رسانه‌ها روشنفکرانه و اصلاح‌طلبانه است. اما امروز دو بال رسانه و دانشگاه به سبب فشارهایی که متحمل شدند، گله‌مندند و آقای روحانی باید در این حوزه اقدامات اساسی انجام دهد. از طرف دیگر، تلقی این دو قشر این است که جریان اصلاحات می‌بایست بیش از آنچه هست، برای میدان دادن به آن‌ها با دولت وارد چانه‌زنی و گفت‌و‌گو می‌شد. مقصود مردم از کم‌کاری بدنه اصلاح‌طلبان این‌ است که به نظر من، این ایرادات «به حق» است، چراکه جریان اصلاحات باید بیش از گذشته به حوزه دانشگاه توجه می‌کرد.

 

باید به این موضوع هم توجه داشت که جریان اصلاحات خارج از دولت، توان چندانی برای تحقق خواست‌ها و نیازها نداشتند، اما گروهی که در دولت بودند باید به این موضوع توجه می‌کردند، اما متأسفانه نشد و موجب گله‌مندی اهالی رسانه و دانشگاه شدند. به همین جهت اصلاح‌طلبان باید پاسخگوی این گلایه‌ها باشند و بپذیرند این دو گروه که بیشترین قرابت را با آن‌ها دارند، نباید این‌گونه مورد بی‌مهری قرار گیرند. در هر حال، اصلاح‌طلبان نمی‌توانند خود را از این انتقاد مبرا کنند و این نقد متوجه همه ما هست.

 

 

یکی از انتقادات جدی که طی دو سال اخیر به مسئولان نظام و ازجمله اصلاح‌طلبان وارد می‌شود، موضوع آقازاده‌هاست که با هشتگ‌هایی تحت عنوان «ژن خوب» و «فرزندت کجاست؟» مطرح شد که البته برخی چون فرزند شما نسبت به آن موضع‌گیری کردند و به تعبیری از آقازادگی دفاع کردند. نظر شما در باره این مسئله که از قضا در کاهش اعتماد قشر جوان به اصلاح‌طلبان مؤثر بوده، چیست؟ 

 این بحث اصلاح‌طلبان نیست، این موضوعی است که به کل سیستم مربوط می‌شود. حتی من حس می‌کنم سهم عمده آن متوجه اصولگرایان است. متأسفانه اصول‌گرایان در ماجرای ژن خوب خود را کنار کشیدند و کسی هم نپرسید آن‌ها کجا هستند؟ اما از آنجایی که پسر آقای عارف این موضوع را مطرح کرده بود، پیامد آن تنها متوجه آقای عارف و امثالهم شد. در حالی که این موضوع به کل چهره‌های نظام مربوط می‌شود. مانند همان چیزی که در ماجرای «حقوق‌های نجومی» رخ داد. تاکنون لیستش را در اختیار شما قرار داده‌اند که تعداد این افراد مشخص شود؟ خیر! تنها آقای صفدر حسینی برجسته شد و نهایتاً ماجرا تمام شد. در حالی که بنده آن زمان شنیده بودم ۳۷۰ نفر مشابه وضعیت ایشان در سایر نهادها ازجمله دولت، قوه قضاییه و نهادهای نظامی بوده‌اند. اینجاست که می‌گویم اذهان رسانه‌ها را منحرف می‌کنند.

 

گاهی موجی درست می‌شود، اصلاح‌طلبان از آنجایی که عدالت‌خواهی می‌کنند و شفاف‌سازی را از خودشان شروع می‌کنند، در معرض حمله قرار می‌گیرند. در حالی که اصولگرایان خود را کنار می‌کشند و سکوت می‌کنند، گویی موضوع به آن‌ها ارتباطی ندارد.

 

 

حالا من از این سوی ماجرا ورود پیدا می‌کنم: شما از آقایان جهانگیری، محسنی‌اژه‌ای و دیگرانی که بنا بود به‌عنوان ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، نجومی‌بگیران را معرفی کنند، کجا هستند؟ در بحث آقازاده‌ها چرا اسامی آن‌ها را معرفی نمی‌کنند؟ هرچند در این موضوع هم حساسیت‌ها بحق و قابل‌قبول است، اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که باید با مسائل و پدیده‌ها برخورد کرد، نه اینکه با یک یا دو نفر برخورد شود. ما باید با رویه‌ها برخورد کنیم، اما متأسفانه این گمشده سیستم ماست! برخورد با این پدیده‌ها نیز نیازمند پیگیری و تعمیم است. نگوییم فلانی خوب و دیگری بد است؛ دزد خوب و بد که نداریم. هرکس، چه اصولگرا چه اصلاح‌‌طلب خطایی کرد، مقصر است و باید پاسخگو باشد. گاهی موضوع کوچکی رخ می‌دهد و بزرگ می‌شود، اما گاهی می‌بینیم عمق فاجعه در ماجرای دیگری بیشتر است، اما کسی از آن صحبت نمی‌کند. به‌طور مثال آقای تتلو که در تبلیغات انتخاباتی آقای رئیسی به کار گرفته شد، اگر هنرمندی در جریان اصلاحات یا در تبلیغات انتخاباتی آقای عارف و روحانی به کار گرفته می‌شد و بعدتر به آقا اباعبدالله توهین می‌کرد، چه جریان‌سازی علیه اصلاح‌طلبان می‌کردند؟! اما در این ماجرا می‌بینیم که کسی نقدی به آن‌ها وارد نمی‌کند، انگار که می‌توان از بدی‌ها در جریان مقابل عبور کرد.

 

 

 

  • 17
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
یان کوم بیوگرافی یان کوم؛ بنیانگذار برنامه واتس اپ

تاریخ تولد: ۲۴ فوریه ۱۹۷۶

محل تولد: اوکراین، کی یوف

ملیت: آمریکایی

حرفه: تاجر، برنامه نویس، کارآفرین

دلیل شهرت: راه اندازی واتساپ

ثروت: ۱۵/۱ میلیارد دلار

ادامه
جلال الدین مارشاریپوف بیوگرافی جلال الدین مارشاریپوف بازیکن قوی ازبکی

تاریخ تولد: ۱ سپتامر ۱۹۹۳

محل تولد: گرگانج، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: استقلال تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
بیوگرافی و اشعار عثمان بختیاری زندگینامه عثمان بختیاری شاعر سده پنجم و ششم

تاریخ تولد: بین سال های ۴۵۷ تا ۴۶۹ هجری قمری

ملیت: ایرانی

زمینه فعالیت: شاعر و حماسه سرا

آثار: شهریار نامه - هنرنامه یمینی

وفات: بین سال‌ های ۵۱۲ تا ۵۴۸

ادامه
ابو حتوف بن حارث انصاری زندگینامه ابوحتوف بن حارث انصاری از دشمنی با امام علی تا شهادت در کربلا

محل زندگی: کوفه

دوران زندگی: همزمان با دوران زندگی امام حسین (ع)

از یاران: امام حسین (ع)

شهادت: روز دهم محرم

ابو حتوف بن حارث انصاری در سپاه عمر سعدزندگینامه ابو حتوف بن حارث انصاری

ادامه
محمد نادری بیوگرافی محمد نادری بازیگر سینما و تلویزیون

تاریخ تولد: ۱۰ تیر ۱۳۵۷

محل تولد: اردبیل

حرفه: بازیگر، فیلمنامه نویس، صدا پیشه، مجری

تحصیلات: کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس

آغاز فعالیت: ۱۳۸۸ تاکنون

ادامه
محمد بن راشد آل مکتوم بیوگرافی محمد بن راشد آل مكتوم حاکم موفق دبی

تاریخ تولد: ۱۵ ژوئیه ۱۹۴۵

محل تولد: دبی

ملیت: امارات متحده عربی

لقب: والاحضرت شیخ محمد

حرفه: حاکم دبی

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش