آقای جهانگیری؛ عبارت« تر و خشک»با هم می سوزند قابل تامل است! بيشتر جامعه شما را هم به عنوان بازیگر میشناسند و با توجه به جایگاهی که در اختیار دارید نقش تماشاچی بودنتان قابل باور نیست؛ بنابراین تاکنون در سود و زیان آن چه دولت به انجام رسانیده است شریک هستید!
آقای جهانگیری! گفته اید دستم قلم و کاغذی نیست که کسی را برکنار کند و حتی اجازه برکناری منشی خود را هم نداشته اید و مهم تر اینکه نباید مردم از شما انتظاری داشته باشند! نگارنده بیان چنین عبارتهایی از سوی شما را نشانه هوشمندی نمیداند. دو نیروی اختیار و انتخاب ودیعه خداوندی است که در وجود انسان نهادینه است؛ بنابراین اگر از این دو نیروی خدادادی استفاده نکرده اید، مشکل از خودتان است و ربطی به رييس جمهوری و اعوان و انصارشان ندارد! مظلوم مانند ظالم مقصر است و اگر نادیدنی انگاشته شدهاید به دلیل محافظه کاری و فوبیایی است که در ضمیر ناخودآگاهتان نهادینه كرده اند!
آقای جهانگیری! گناه مردم چیست که معاون اول ريیس جمهور به زعم خودتان نقشی خنثی در تیم دولت دارد؟! بيشك حوزه اختیاراتتان در قانون تعریف دارد و باید مطابق وظایف قانونیتان نقشی اثرگذار به عهده بگیرید و اگر زورتان به اطرافيان رييسدولت نمیرسد مردانه از جایگاه تان استعفا بدهید.
آقای جهانگیری؛ سالهاست که عبارت« گفتن برخی مسائل در شرایط فعلی به صلاح کشور نیست»جملات آشنایی برای مردم محسوب ميشود؛ چگونه است که نقش خنثی و بی اختیارتان در یک جایگاه مهم به صلاح کشور است اما گفتن برخی واقعیتها به صلاح کشور نیست؟! چه پاسخی برای این عدم تناسبهای قیاس گونهتان دارید؟!
در واقع چنین عبارت هایی راه فراری از بیان واقعیت ها و همچنین شانه خالی کردن از مسئولیتهاست!
آقای جهانگیری! اگر قرار است ببازید به گونهای تلاش کنید که بازنده ای سربلند باشید! نکند به شما هم گفتهاند باید ببازی؟! بيشك معاون اول و ريیس جمهور پوششدهنده یکدیگر هستند و اگر ريیسدولت دریبل خورد، بيشك معاون اول باید نقش پوشش دهنده را ایفا کند و نگذارد توپ به گل تبدیل شود! بنابراین با اقتدار نقشتان را در جایگاه مهم معاون اول رييس جمهور ایفا کنید و اگر موانعی در سر راهتان می گذارند صریح و شفاف با مردم در میان بگذارید و مقتدرانه استعفا بدهید! به مردم بگویید به دلایل جنگ قدرت پنهان اجازه نقش آفرینی را از من گرفته اند!
آقای جهانگیری! شخصیتی شبه ريیس جمهور دارید؛ بنابراین چنین شخصیتی اگر قوه اختیار اجراییاش سلب شده نباید وارد بهشت و جهنم ريیس جمهوری شود، خودت به دنبال بهشت و جهنم خودت باش و بدان كه باختن بهتر، از پیش باختن است و این نوع اظهار نظرتان نشان از پیش باختن دارد!
آقای جهانگیری!با توجه به اظهار نظرتان مبنی بر بی اختیاری و بی یال و کوپالی، نگارنده بر این نظر است که از قطار دولت پیاده شوید! چندی پیش نيز اشاره كرديم که اگر از قطار دولت پیاده شوید، اتفاقی نمی افتد! چرا که جنس رييس جمهور و اعوان و انصارشان از مس است و جنس شما از کائوچو، بنابراین مس و کائوچو یکدیگر را جذب نمی کنند و به عبارتی قدرت جذب هم را ندارند. هوشمندی به این است كه سرمایهتان را در بازی های کور قدرت نسوزانید!
آقای جهانگیری! تعجب بر این است که با وجود صاحب اختیار نبودن اما در این جایگاه حضور دارید، شاید بگویید به دلیل ملاحظات ادبیات قدرت مجبور به ماندن شده اید! اما حضوری که منشأ اثر نیست چرا باید تداوم داشته باشد؟! واضح و شفاف به ريیسدولت بگویید که با این روش و منش نمی توانید همراه شان باشید و اگر به دلیل همان ملاحظات اصرار بر ماندن شد با شرط و شروط هایی که ضمانت پشتیبانی داشته باشد در جایگاهتان بمانید!
آقای جهانگیری! اگر چاره کار نیندیشید مصداق عبارت«تر و خشک»با هم خواهند سوخت، خواهید شد! مشکلات متعددی گریبان جامعه را گرفته است. اگر تجربهای دارید که احساس میکنید با توجه به وضع موجود کشور، مفید فایده است و کس یا کسانی نمی گذارند چنین تجربه هایی کاربردی شود با مردم و بالادستیها در میان بگذارید و مهمتر اینکه اقتدارتان را به رخ بکشید و در دام پیش فرضهای آینده گرفتار نشوید! نباید به دلیل فوبیاهای ذهنی دست به عصا حرکت کرده و هر تحقیری را به جان بخرید که مبادا در انزوای ادبیات قدرت قرار بگیرید!
آقای جهانگیری! کار برای حال و قال مردم ترس ندارد! هنگامی باید ترسید که مهمترین و مطمئن ترین تکیه گاه یعنی مردم را از دست بدهیم! گاهی اوقات اتفاقهایی خارج از پیش بینیها میافتد که معادلات و معاملات را به هم می زند! اکنون در نقطهای ایستاده ایم که اگر کسی با مردم صریح و شفاف باشد، مورد وثوق آنان قرار خواهد گرفت. این ملک و سرزمین متعلق به مردم است؛ بنابراین هر گونه سستی، ترس و اهمال کاری به شدت به اعتماد و باور عمومی آسیب وارد خواهد ساخت و آسیب وارد آمدن به اعتماد جامعه به معناي راه رفتن روی لبه تیغ است.
امید فراغت
- 15
- 6