یکی از آثار بهجامانده از دولتهای نهم و دهم سیاست خارجی برمبنای رویکرد تهاجمی و تقابلی بود؛ سیاستی که نمود بارز آن در فعالیتهای هستهای به شکل ملموس دیده شد، چون رئیس دولت وقت نسبت به انتقال پرونده هستهای به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل بیاعتنا بود. این بیاعتنایی در اواخر سال ١٣٨٤ پیامدهای ناگواری را به بار آورد؛ پیامدهایی که سبب شدند طی پنجسال، ٦قطعنامه تحریمی از جانب شورای امنیت علیه کشورمان تصویب شده و درنهایت با اجماع جهانی علیه ایران، انزوا نصیب ایران شود. در چنین شرایطی عمر دولت دهم به پایان رسید و پاستور خود را مهیای پذیرایی از دولت یازدهم میکرد تا اینکه دولت تدبیروامید سکاندار قوهمجریه شد؛ سکانداری که علاوهبر شرایط نامساعد داخلی باید در بیرون از مرزها و در سطح بینالمللی نیز تمامقد در مقابل مشکلات و موانع میایستاد و این درحالی بود که تمام روابط خارجی ایران در ارتباط با شماری از کشورهای آمریکایلاتین و آفریقایی خلاصه میشد و از آنجایی که خود این کشورها نیز شرایط نامساعد اقتصادی داشتند، این روابط بهرهای برای ایران بهدنبال نداشت.
واقعیتهای آن روزهای سیاست خارجی این بود که سیاست تهاجمی و تقابلی بیتاثیر بر مناسبات تجاری و اقتصادی نبود تا جایی که افزایش نرخ ریسک سرمایهگذاری میل به سرمایهگذاری را از بین برده بود. اما نکته مهم و قابل تامل این بود که دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی با تکیه بر تعامل، مفاهمه و گفتوگو وارد عرصه شد، اگرچه در سطح بینالملل درهای گفتوگو به روی ایران بسته و اقدامات تنبیهی در اوج خود قرار داشت، البته درایت دولت تدبیروامید راهحل برونرفت از این مشکل را در حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات هستهای دید؛ راهحلی که اعتمادسازی بخشی از آن بود تا اختلاف فرسوده و پرهزینه هستهای به پایان برسد. راهی که تیم دیپلماسی دولت برای پیمودن درست و منطقیاش دوسال فشرده پای میز مذاکرات نشست تا قطعنامه٢٢٣١ در قالب برجام نتیجه آن باشد؛ نتیجهای که با رویکرد تعاملگرا و تنشزدایی شروع به ترمیم روابط ایران و جهان کرد؛ رویکردی که ایرانهراسی را به روابط در سطح بینالمللی بدل کرد و مخالفان منطقهای و فرامنطقهای را به انزوا فروبرد، البته تمام رویکرد مثبت دولت یازدهم در سیاست خارجی به برجام محدود نشد و مواضع صحیح و سخنان سنجیده رئیس دولت یازدهم در مجامع مهم و معتبر بینالمللی اثرگذاری خود را داشت تا جایی که طرح ابتکاری روحانی در شصتوهشتمین مجمع عمومی سازمان ملل مبنیبر «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» رأی ١٩٠نماینده از کشورهای جهان را با خود همراه کرد و به قطعنامه این نهاد اثرگذار بینالمللی تبدیل شد، البته از رئیسجمهوری که از همان دوران نامزدی برای ریاستجمهوری در عرصه سیاست خارجی رویکرد خود را مبنیبر تعاملسازنده اعلام کرده بود و بر این باور بود که یک دولت کارآمد باید بتواند با استفاده از فن دیپلماسی و ظرفیتهای موجود دیپلماتیک دشمنان را به کشورهای بیطرف، کشورهای بیطرف را به کشورهای دوست و کشورهای دوست را به کشور برادر تبدیل کند، چنین سیاستی در عرصه بینالملل انتظار میرفت. درواقع دولت یازدهم با در پیش گرفتن چنین سیاست خارجی در مسیر تنشزدایی، اعتمادسازی، دوری از امنیتیشدن، بهبود چهره و پرستیژ ایران علاوهبر دیپلماسی فعال و روابط با سایر کشورها و سازمانهای بینالمللی زمینهساز رشد و توسعه اقتصادی در چارچوب اسناد بالادستی بود، چون نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد که ایران در تعامل با کشورها میتواند گشایش در اقتصاد و صادرات را تجربه کند. در حقیقت به واسطه تدبیر دولت یازدهم است که در جلسات گفتوگو تامین امنیت و حل مشکلات منطقه، ایران دعوت میشود و خبری از مصر و عربستان نیست.
اولویت تنشزدایی و دستاوردهای آن
سیاست خارجی ایران را در دورانی که هاشمیرفسنجانی سکان قوهمجریه را بهعهده داشت، میتوان برمبنای واقعگرایی ارزیابی کرد. درواقع در این دوران اصول کلی و مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ثابت ماند، اگرچه الگوی رفتاری و اولویتها تغییر کرد. در آن دوران دو اولویت مدنظر بود؛ اقتصاد و تنشزدایی. در حقیقت دولت هاشمی بر این باور بود که توسعه اقتصادی که زیربنای ایجاد فضای امن اقتصادی است میتواند به توسعه سیاسی منتهی شود. رفسنجانی یکی از رهبران توسعهگرای جهان بود. منش و روش اعتدالی رفسنجانی شرایط و زمینهای مناسب برای عادیسازی روابط خارجی جمهوری اسلامی و کشورهای خارجی را فراهم آورد. درواقع به صراحت میتوان گفت سیاست تنشزدایی و همزیستی مسالمتآمیز در دوران دولت هاشمیرفسنجانی یکی از اولویتهایی بود که در این دوره درنظر گرفته شد. واقعیت امر این است که تعامل با کشورهای خارجی و تنشزدایی در جهات سرمایهگذاری خارجی و توسعه اقتصادی و روابط نزدیک با همسایگان از برنامههای دوران سازندگی بود. در این دوره هشتساله هاشمی برای خروج از انزوا، گفتوگوهای انتقادی با اروپا را درنظر گرفت و با آمریکا به بهبود روابط بازرگانی روی آورد تا جایی که در سال ١٩٩٤ ایالات متحده به پنجمین صادرکننده به ایران بدل شد و در زمره خریداران نفت ایران قرار گرفت.
هاشمی بهعنوان یک رهبر مصلحتاندیش در حوزههای مختلف نقشآفرینی کرد و توانست سیاست خارجی ایران را در شرایط گوناگون در محیطی پرتحول در مسیر بهرهگیری از فرصتهای ایجادشده به حرکت درآورد. نمود جدی این مسأله بهطور مشخص در بازسازی رابطه با کشورهای منطقه دیده میشد. در دوران سازندگی و با پایان جنگ هشتساله تحمیلی تنشزدایی با جهان عرب بهطور ویژه در دستور کار قرار گرفت. ضرورت سازندگی پس از اتمام جنگ سبب شد عادیسازی با کشورهای اروپایی به شکل جدی دنبال شد. سیاست خارجی مهمترین و فعالترین دوران خود را در دولت خاتمی تجربه کرد؛ دورانی که بیشترین پیوند میان سیاست داخلی و خارجی کشور وجود داشت. این دولت در شرایطی روی کار آمد که با توجه به اوضاع نامناسب در روابط با کشورهای اروپایی، تنش در سیاست خارجی ایران بالا رفته بود. سیاست خارجی آن دوران بر موضوع اساسی تنشزدایی در روابط خارجی تاکید داشت. درواقع ایران در سیاست خارجی درصدد رفع سوءتفاهمهای انباشته از گذشته و در تلاش جهت پایاندادن به هر نوع نزاع و کشمکش بینالمللی بود. تنشزدایی و اعتمادسازی و گفتوگوی تمدنها از سیاستهایی بود که در آن دوران در دو سطح منطقهای و بینالمللی دنبال میشد.
اعتمادسازی میان ایران و کشورهای خلیجفارس، تلاش برای تحقق صلح در افغانستان از طریق تشویق طرفهای درگیر به گفتوگو، کمک به تحقق صلح در تاجیکستان، تشویق ترکیه و سوریه به گفتوگو، تشکیل گروه تماس کشورهای اسلامی برای کمک به ایجاد صلح در چچن، پیشنهاد ٢٠٠١میلادی بهعنوان سال گفتوگوی تمدنها و تهیه قطعنامهای در سازمان کنفرانس اسلامی و برگزاری کنفرانسها و سمینارهای مختلف در زمینه گفتوگوی تمدنها ازجمله کنفرانس چهارجانبه میراث تمدنهای کهن شامل ایران، مصر و روم را بهعنوان مهمترین اقداماتی میتوان نام برد که در راستای سیاست تنشزدایی و گفتوگوی تمدنها به عمل آمد. سیاستهایی که دستاوردهای مثبت فراوانی به همراه داشت.
سیاست واقعبینانه برجام را به ثمر نشاند
حجتالاسلـام حسین انصاریراد نماینده مجلس ششم| به جرأت میتوانم بگویم طی دولتهای مختلف، عملکرد درست دولت تدبیرو امید در حوزه سیاست خارجی چیزی بود که در برجام توسط روحانی، ظریف و عراقچی در پیش گرفته شد؛ دیپلماسی کاملا معقول، واقعبینانه و براساس مصالح کشور که با اخلاق درست و همراه با مهارت به نتیجه نشست. اینها صحبتهای حجتالاسلام انصاریراد، نماینده اسبق مجلس در مورد عملکرد سیاست خارجی دولت یازدهم است. به اعتقاد انصاریراد در رأس مسأله برجام مقام معظم رهبری قرار داشتند، ولی کیفیت مذاکرات طولانی بر دوش دولت روحانی و تیم دیپلماسی دولت تدبیروامید بود. شاید برخی انتقاداتی به این دستاورد بینالمللی وارد کنند، اما در پاسخ باید اذعان کرد تیم دیپلماسی قدرتمند در مقابل پنج قدرت جهانی ایستاد تا نتیجه به برجام ختم شود. البته باید درنظر داشت که در هر مذاکره بینالمللی و هر مصالحه دو طرف چیزیهایی داده و چیزهایی به دست میآورند. منتها باید چیزهایی که دریافت میشود منطبق با مصالح کشور باشد؛ این قانون مذاکره است. به اعتقاد من تنها احمقها اینگونه میاندیشیند که مذاکرات باید به نفع تنها یک طرف مذاکره باشد. نماینده اسبق مجلس در ادامه میافزاید: ایران در مسأله هستهای به دنبال به دست آوردن این فناوری بود و در این مذاکرات نیز به این نتیجه رسید، چیزی که کاملا به نفع کشور بود و توانست ادعاهای بیاساس بینالمللی را خنثی کند. پیامبر(ص) در صلح حدیبیه در آستانه قدرت و پیروزی در کنار مکه با بزرگترین دشمنانش صلح کرد و صلحنامهای نوشته شد «صلحنامهای که با نام خدا شروع شد و نماینده قریش قبول نکرد و... پیامبر خود را محمد رسول خدا نامید و به آن هم انتقاد شد و پیامبر با نام پدر خود را نامید.»
انصاریراد معتقد است دولت تدبیروامید در عرصه بینالملل با رویکردی که در پیش گرفت سبب شد در سطح جهانی تنشزدایی را شاهد باشیم. ایران در قطعنامههای سازمان ملل در فصل هفتم کذایی قرار گرفته بود و بهعنوان دولت یاغی که با صلح جهان ناسازگار است، قرار داشت و خود آن مقدمه جنگ بود، از طرفی تحریمها شرایط را سخت کرده بود. در دوران قبل از رویکارآمدن دولت یازدهم فروش نفت به یکسوم نزول پیدا کرده بود و این درحالی بود که درآمد حاصل از این میزان فروش نیز بلوکه میشد. شرایط اقتصادی بعد از رویکارآمدن دولت روحانی بود که شاهد افزایش فروش نفت بود؛ فروشی که درآمد آن وارد چرخه اقتصاد میشد. انصاریراد اشارهای به انتقاد نامزدهای دیگر به دولت میکند و ادامه میدهد: برخی افراد شمار بیکاران را انتقادی بزرگ برای دولت روحانی میدانند، درحالیکه در شرایط فعلی همین میزان فروش نفت و درآمدزایی از قبل آن، مسیری است که به کاهش آمار بیکاران میانجامد، اگرچه کمی صبوری نیازمند است، چون طی این چهارسال دولت خرابیهای پیشین را درست میکرد. واقعیت این است که در شرایط فعلی اقتصاد کشور به نفت وابسته است؛ شرایطی که شاید تغییر بیابد و از نفت بینیاز شود، اما با توجه به وضع موجود و داشتهها باید گفت فعلا اقتصاد کشور مبتنیبر درآمدهای نفتی است، بنابراین باید تاکید کرد یکی از بهترین خدماتی که دولت یازدهم ارایه داده است، تلطیف روابط بینالمللی و به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد است.
تعجب من این است که برخی اذعان میکنند برجام هیچ آثاری نداشت! این چه دروغی است، وقتی نتایج آن پیشروی چشم جهانیان قرار دارد. انصاریراد تغییر و تحول اقتصاد را مسألهای زمانبر میداند و ادامه میدهد: ما تجربه ٨ساله دولتهای نهم و دهم را پشتسر گذاشتهایم. تجربهای که خرابکاریهای دولت در عرصه اقتصاد بر کسی پوشیده نیست و در تاریخ کشور بیسابقه بود. این دولت وارث چنین اقتصادی بود و نباید انتقادهای وارده به دولتهای نهم و دهم را به دولت یازدهم وارد کنیم. جای تاسف این است که ٢هزار تخلف در کارنامه دولتهای نهم و دهم وجود دارد؛ تخلفاتی که تا پایان کار نیز ادامهدار بود! رئیس چنین دولتی باید پاسخگوی شرایطی باشد که با بیخردی خود به بار آورد.
دیگر مخاطبانمان صندلیهای خالی سازمان ملل متحد نیست
علی تاجــرنیا فعال سیاسی| سیاست خارجی یکی از فاکتورهای مهم و اساسی هر کشوری در مدیریت مسائل داخلی و بینالمللی است؛ فاکتوری که تاثیر خود را بیشک بر اقتصاد و به فراخور بر مسائل اجتماعی میگذارد. علی تاجرنیا در پاسخ به پرسش از عملکرد دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی و تنشزدایی در این عرصه اشارهای به سیاست خارجی دولت نهم و دهم میکند و میگوید: واقعیت سیاست خارجی ایران در سالهای نهچندان دور نشان از نبود دانش و تدبیر لازم در دستگاه دیپلماسی بود. درواقع قبل از رویکارآمدن دولت تدبیروامید و در برههای که دولتهای نهم و دهم پاستورنشین بودند، سیاست خارجی از فقدان افراد کارشناس با روحیه ماجراجویی با توهم حاکمیت بر دنیا ملغمهای بهوجود آورده بودند که کشور بهراحتی وارد بحرانها شده بود، متاسفانه در آن دوران بود که فضای ایرانهراسی در میان همسایگان و سایر کشورها رواج پیدا کرد. درواقع جدا از تاثیراتی که جایگاه ایران در محافل بینالمللی گذاشت، کشور از لحاظ سیاسی بهدلیل نداشتن سیاست خارجی باتدبیر و فعال، صدمات جبرانناپذیری به کشور وارد کرد. به اعتقاد تاجرنیا رویکارآمدن دولت تدبیروامید سبب شد کشور در ادامه با قبول زحمت ظریف رویکرد متفاوتی را در عرصه بینالملل شاهد باشد. درواقع دولت تدبیروامید با سیاست خود در عرصه سیاست خارجی سهم بسیار زیادی در عادیسازی شرایط داشت. نباید فراموش کنیم که کشور ما در بسیاری از معادلات منطقهای که به هرحال حق داشت ورود پیدا کند، حذف شده بود، حتی برخی از کشورهای همپیمان ایران حضور کشورمان در عرصههای بینالمللی را جدی نمیگرفتند و سعی میکردند با دورزدن ایران به نوعی ایران را حذف کنند، این درحالی است که این شرایط در دولت یازدهم به شکل چشمگیری بهبود پیدا کرد.
این فعال سیاسی اشارهای به نشستهای سازمان ملل متحد میکند و ادامه میدهد: در گذشته رئیسجمهوری وقت برای صندلیهای خالی سخنرانی میکرد، درحالیکه در دوران روحانی توجه بیشتری معطوف ایران شد. به اعتقاد تاجرنیا برجام یک اتفاق بسیار مهم بود که در دولت روحانی رقم خورد؛ برخی عنوان میکنند که برجام چه دستاوردهای اقتصادی داشته است؟ بهنظر من دستاوردهای اقتصادی بخشی از برجام بود، چون برجام در حقیقت یک اتفاق نادر حقوقی در عرصه بینالمللی بود؛ توافقنامهای که تحریمهای زیادی را از پیشروی کشور برداشت. دولت تدبیروامید در عمر چهارساله خود درحال تنشزدایی در روابط با همسایگان بوده و هست و این درحالی است که متاسفانه شاهدیم بخشی از این ماجراجویان که از برخی کانونهای قدرت نیز حمایت میشوند، سعی دارند در مسیر اهداف دولت سنگاندازی کنند. البته در مجموع نمیتوان دستاوردهای دولت یازدهم را در عرصه سیاست خارجی کتمان کرد، چون آثار آن برای اقشار مختلف قابل لمس است و در صورت ادامه این روند و سیاست بازتابهای مثبت بیشتری عاید جامعه خواهد شد.
بازی ظریف دیپلماسی زمین بازی را عوض کرد
آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. دبیر کمیسیون امنیت ملی صحبتهایش را با این جمله شروع میکند و در ادامه میگوید: در اینکه دولت یازدهم توانست ایران را از انزوا خارج کند، شکی نیست، البته ملغیشدن تحریمها دستاورد دیگری بود که در برجام دولت تدبیروامید به آن دست یافت. درواقع این دولت توانست فصل جدیدی از روابط بینالمللی را پیشروی کشور باز کند. در حقیقت نمیتوان کتمان کرد که دولت در این عرصه بسیار موفق بوده است؛ بحث برجام یک موفقیت بزرگ برای دولت بوده اگرچه تمایل بر این نیست که بهعنوان یک موفقیت مطرح شود، اما همگان بر این واقف هستند که برجام یکی از افتخارات دولت یازدهم است و توانسته یک کار ویژه در عرصه بینالملل به سرانجام برساند. درواقع برای نخستینبار بوده که از فصل هفتم شورای امنیت کشوری خارج شود؛ به این سبک، با یک برجام، با یک توافقنامه بینالمللی. دبیر کمیسیون امنیت ملی معتقد است دستاورد دولت یازدهم در سیاست خارجی این بود که روابط خود را با سایر کشورها به جز کشورهای معاند از سر گرفت. درواقع روابط سیاسی و اقتصادی برقرار شدهاند. درواقع در چنین فضایی است که میتوان کار کرد و به اهداف بلندمدت اقتصادی رسید. علوی در مورد انتقاد برخی به دولت که اذعان میکنند برجام هیچ دستاوردی نداشته است، میگوید: یک نکته را این افراد باید توجه داشته باشند؛ افرادی که تمایل دارند در جامعه اختلاف و دعواهای سیاسی وجود داشته باشد و به منافع شخصی و حزبیشان بیش از منافع کشور اهمیت میدهند، توجه داشته باشند که امروز با نسل جوانی روبهرو هستند که درحال قضاوتکردن نسبت به عملکرد دولتمردان نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. در چنین شرایطی باید بر خدمات دولتها سرپوش بگذاریم و دست به سیاهنمایی بزنیم و همهچیز را ویران نمایش بدهیم؟
یا از ابتکارات، خلاقیتها، عملکردها، خدمات و تمامی خدمات دولتها دفاع کنیم، چون دفاع از اینها به معنای دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران است. آیا درست است افتخارات بهدستآمده را سرپوش بگذارید؟ اصلا چرا سراغ برجام رفتید؟ چون اگر اینگونه نفتمان در مقابل غذا داده میشد، الان مردم در دریافت حقوق ماهانهشان مشکل داشتند، تورم بیداد میکرد، کشور در آستانه بحرانهای اجتماعی قرار داشت، مشکلات اشتغال و ازدواج جوانان مطلقا حل نمیشد. اگر ما خواهان حل این مسائل هستیم، راهکار ادامه روند قبلی نیست. علوی با اشاره به شرایط قبل از مذاکرات میگوید: انرژی هستهای برای آمریکا بهانهای بود برای اینکه ایران را در چالشی قرار بدهد و منزوی کند و در مقابل دنیا را علیه ایران متحد و منسجم کند و یک مجوز جنگ مشروع از طریق شورای امنیت به دست بیاورد و دنیا را در این جنگ سهیم بداند و وارد اقدام علیه ایران شود. اما در مذاکرات، ما توانستیم از حق خود دفاع کنیم و مانع جنگی دوباره شویم. ما در مذاکرات به دنیا نشان دادیم که ادعاهای برخی کشورها پوچ و بیاساس است. ما در این مذاکرات هم توانستیم از تحریمها عبور کنیم و هم بازی را در سطح بینالمللی به نفع خود تمام کنیم. امروز کسانی که باعث شدند ما تحریم شویم باید بیایند جواب بدهند که چرا این ضربه را به کشور وارد کردند؟
سیاستمداران سیاست خارجی
ژاک شیراک در طول ١٢سال اقامت خود در الیزه در بیشتر مواقع در رخدادهای جهانی سیاستهای مستقلی اتخاذ میکرد؛ مخالفت با جنگ عراق یکی از برجستهترین این تصمیمات بود، البته برخی بر این عقیدهاند در این برهه دیپلماسی فرانسه نتوانسته نقش تعیینکنندهای در تحولات جهانی داشته باشد، اما در جمعبندی عملکردها باید گفت کارنامه موفقی در بازیهای دیپلماتیک از خود برجای گذاشته است. سارکوزی نیز از زمانی که الیزهنشین شد در مورد مسائل خاورمیانه، تحولات آفریقا و سایر مسائل مهم جهانی موضع مقبولی اتخاذ کرد، اما با رویکرد سارکوزی در مواجهه دولت شیراک با مسأله حمله آمریکا به عراق میتوان نشانههای جدایی دیپلماسی این دو را دید، چون سارکوزی در این مورد از شیراک بهعنوان واسطه «تکبر در مقابل تصمیمی که گرفته شد» انتقاد کرد.
با مرور تاریخ میتوان متوجه شد که هلند سرزمین صلح، آزادی و گذشت، لقب داشته است، چون بعد از جنگ جهانی اول مردم این سرزمین تلاش پیگیری را بهمنظور برقراری اتحاد بین ملتها دنبال کردند تا اینکه پس از جنگ جهانی دوم در سال ١٩٤٥ منجر به پیدایش سازمان ملل متحد شد. از آن تاریخ هلند تمامی تلاش خود را در راه برقراری صلح به کار بست. دولت هلند بر این عقیده بود که در سایه صلح و امنیت میتوان فعالیتهای اقتصادی را دنبال کرد، البته موقعیت مناسب جغرافیایی و گستردهبودن امکانات ارتباطی این کشور با سراسر جهان سبب شد تا هلند تمام هم خود را به داشتن روابط دوستانه با تمامی کشورهای جهان بگذارد و به همین دلیل نزدیک به یک قرن است که یکی از جنبههای اساسی سیاست خارجی هلند استقرار صلح در جهان و ارزیابی حقوق ملتهاست.
اوباما تمام عمر دولت خود را صرف بیرون کشیدن آمریکا از دو ورطه عراق و افغانستان و بحرانهای منطقهای کرد تا آنها را به روشی جز جنگ حلوفصل کند. دولت اوباما توانست با رسیدن به توافق هستهای بدون ورود به جنگی جدید در خاورمیانه اسباب افتخار خود را فراهم بیاورد، البته عملکرد دولت اوباما در قبال بحران داعش نیز بهخوبی اثباتکننده این ادعا بود که ایلاتمتحده تمایل یا توانی برای درگیری نظامی در بحرانهای منطقه ندارد.
سیاست خارجی و تاثیر آن بر مسائل داخلی هر کشوری بر کسی پوشیده نیست، البته طی چهارسال گذشته و با رویکارآمدن دولت یازدهم تاثیر آن در ابعاد مختلف بر همگان آشکار شد، اگرچه برخی به صلاح میدانند که این دستاوردها را نادیده بگیرند. برجام و دستاوردهای آن یکی از سیاستهای مثبت خارجی دولت یازدهم بود. برای اطلاعات بیشتر از دستاوردهای خارجی دولت یازدهم لینکهای زیر میتواند راهگشا باشد.
- 11
- 5