جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۸:۲۹ - ۲۷ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۶۳۹۴
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

امیررضا واعظ‌آشتیانی:اصلاح‌طلبان با سه ضلعی عارف، جهانگیری ولاریجانی مواجهند

حسین کاشفی:اصلاحات قربانی زدوبندهای سیاسی نخواهد شد

مهندس حسین کاشفی,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها

مهندس حسین کاشفی سخنگوی سابق جبهه مشارکت است که سابقه نایب رئیسی خانه احزاب ایران را نیز در کارنامه خود دارد. وی از جمله اصلاح‌طلبان معتدل است که همواره دارای دیدگاه‌هایی سنجیده و عقلایی است. به همین دلیل و برای بررسی رابطه جریان اصلاحات و دولت آقای روحانی و چالش‌های فرارو با ایشان گفت‌وگو کردیم. سخنگوی سابق جبهه مشارکت معتقد است: «ممکن است آقای روحانی به دنبال زمینه سازی برای روی کار آمدن یک دولت اصلاح‌طلب در سال۱۴۰۰ نباشد. آقای روحانی ملزم به این کار نیست. بدون شک این وظیفه جریان اصلاحات و بزرگان این جریان است که در چهار سال آینده تدبیری بیندیشند که پس از آقای روحانی زمینه ظهور یک دولت صددرصد اصلاح‌طلب در کشور مهیا باشد.

 

اگر آقای روحانی قصد نداشته باشد زمینه یک دولت اصلاحات را بعد از دولت دوازدهم فراهم کند، جریان اصلاحات رویکرد دیگری در پیش خواهد گرفت و تلاش خواهد کرد با توجه به ظرفیت‌های این جریان زمینه‌های این اتفاق را مهیا کند. جریان اصلاحات نیازمند آقای روحانی نیست، بلکه این آقای روحانی هستند که به حمایت جریان اصلاحات نیاز دارد. بدون شک دست اصلاح‌طلبان به سمت کسی دراز نخواهد شد». در ادامه متن گفت‌وگوی مهندس حسین کاشفی با «آرمان» را می‌خوانید.

 

آیا آقای روحانی در نوع چینش کابینه و رویکردی که در پیش گرفته‌اند گردش به راست داشته است؟

مردم و جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری۹۶با توجه به شعارها و وعده‌های آقای روحانی از ایشان حمایت کردند. به همین دلیل نیز انتظار دارند آقای روحانی رویکردی در پیش بگیرد که در راستای تحقق مطالبات بدنه اجتماعی جریان اصلاحات باشد. بدون شک پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یک دستاورد بسیار مهم برای جریان اصلاحات به شمار می‌رود و نقطه عطفی در مسیر حرکت اصلاح‌طلبان خواهد بود. با این وجود آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشد که همچنان به حمایت جریان اصلاحات نیاز دارد و به همین دلیل باید رویکردی متناسب با مطالبات جریان اصلاحات در پیش بگیرد.

 

در شرایط کنونی اتحاد اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان برای پیشبرد اهداف دولت دوازدهم ضروری است و به همین دلیل حرکت آقای روحانی باید به سمتی باشد که این اتحاد را تقویت کند و نه اینکه حرکت ایشان به سمت واگرایی باشد. اگر آقای روحانی قصد دارد کارنامه موفقی از خود برجای بگذارد و به مطالبات بدنه اجتماعی دولت پاسخ مناسب بدهد باید در راستای وحدت بین نیروهای سیاسی حرکت کند. هرگونه واگرایی سبب انشقاق در بین بدنه اجتماعی دولت خواهد شد که ممکن است در کارنامه کلی دولت تأثیر منفی بگذارد. این در حالی است که کارنامه موفق آقای روحانی در چهار سال آینده برای جریان اصلاحات از اهمیت بسیار بالایی برخودار خواهد بود. اصلاح‌طلبان تنها با استناد به کارنامه موفق آقای روحانی می‌توانند در سال۱۴۰۰ از مردم درخواست کنند که دوباره از کاندیدای این جریان حمایت کنند. مردم نباید احساس کنند شعارها و وعده‌های آقای روحانی در طول مبارزات انتخاباتی تنها برای جلب آرا بوده و پس از پایان انتخابات آقای روحانی راه دیگری در پیش گرفته است. به همین دلیل حرکت در مسیر تحقق مطالبات مردم مهم‌ترین ضرورت آقای روحانی در چهار سال آینده خواهد بود.

 

شما در حرکت‌های اخیر آقای روحانی نسبت به شعارهایی که مطرح کرده بود، واگرایی مشاهده می‌کنید؟

آقای روحانی هیچ گاه به صراحت عنوان نکرده که اصلاح‌طلب است. در سال۹۲ شرایط به شکلی بود که اصلاح‌طلبان تصمیم گرفتند از آقای روحانی حمایت کنند. دلیل اصلی این مسأله نیز این است که مواضعی که ایشان اتخاذ می‌کردند قرابت و نزدیکی زیادی با رویکرد اصلاح‌طلبان داشت و به همین دلیل جریان اصلاحات تصمیم گرفت آقای عارف را از انتخابات کنار بکشد و به صورت تمام‌قد از آقای روحانی حمایت کند. این وضعیت در انتخابات۹۶ نیز وجود داشت و اصلاح‌طلبان با توجه به شرایط کشور در عرصه داخلی و بین‌المللی و مواضع آقای روحانی در این زمینه از ایشان حمایت کردند. در شرایط کنونی آقای روحانی تلاش می‌کند علاوه بر حمایت اصلاح‌طلبان مواضع نزدیک‌تری با اصولگرایان معتدل نیز اتخاذ کند تا حمایت هر دو جریان سیاسی را با خود به همراه داشته باشد. نکته دیگر اینکه اصلاح‌طلبان تلاش خواهند کرد در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ با یک کاندیدای اصلاح‌طلب حضور پیدا کنند و از هم اکنون نیز به دنبال بهترین گزینه برای انتخابات بعدی هستند.

 

آیا اگر در انتخابات۱۴۰۰ برای کاندیدای اصلاح‌طلبان مشکلاتی پدید آمد دوباره جریان اصلاحات تلاش خواهد کرد مانند سال۹۲ از چپ‌ترین کاندیدای راست حمایت کند؟ این احتمال وجود دارد اتفاقی که در سال۹۲ بین اصلاح‌طلبان و حسن‌روحانی به وجود آمد در انتخابات۱۴۰۰ بین اصلاح‌طلبان و علی لاریجانی صورت بگیرد؟

خیر؛ قرار نیست اتفاقات سال۹۲ دوباره در انتخابات۱۴۰۰ رخ بدهد. بدون شک جریان اصلاحات تمام تلاش خود را خواهد کرد که در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ با یک کاندیدای اصلاح‌طلب در انتخابات حضور پیدا کند. قرار نیست جریان اصلاحات دوباره به عقب برگردد. اگر اصلاح‌طلبان در سال۱۴۰۰ دوباره از یک کاندیدای ائتلافی حمایت کنند به معنای عقبگرد جریان اصلاحات خواهد بود. در چنین وضعیتی کشور نیز به عقب باز می‌گردد. براساس روایت معصوم اگر دو روز مومن مانند هم باشد آن فرد مغموم است. در گذشته و در مقاطعی، برخی اصولگرایان عنوان می‌کردند باید آخرین میخ را نیز به تابوت اصلاح‌طلبان کوبید و به صورت جدی به دنبال نابودی و ریشه کن کردن جریان اصلاحات در کشور بودند. این در حالی است که امروز اصولگرایان در این دیدگاه خود تجدید نظر کرده‌اند و با نگاهی جدید به تحولات جامعه نگاه می‌کنند. مردم در انتخابات اخیر نشان داده‌اند به دنبال تحول جدی در جامعه هستند و به جریان اصلاحات به عنوان جریانی که در مسیر تحول جامعه حرکت می‌کند اعتماد دارند. مردم را که نمی‌توان نادیده گرفت. این مردم هستند که تعیین می‌کنند چه کسی و چه جریانی باید قدرت را در کشور در اختیار داشته باشد. در چهار سال آینده نیز مردم به دنبال تغییر در مدیریت جامعه هستند و این رویکرد را تا انتخابات۱۴۰۰ ادامه خواهند داد. قرار نیست هویت جریان اصلاحات در طول چهار سال آینده تغییر کند. گفتمان اصلاحات همچنان تلاش خواهد کرد در چهار سال آینده بر اصول و مبانی خود پافشاری کند و زمینه تحقق اهداف خود را مهیا کند.

 

آیا آقای روحانی این دغدغه را دارد که در طول چهار سال آینده زمینه روی کار آمدن یک دولت اصلاح‌طلب را مهیا کند؟ به نظر شما رفتارشناسی آقای روحانی در قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری بیانگر این هدف است؟

ممکن است آقای روحانی به دنبال زمینه‌سازی برای روی کار آمدن یک دولت اصلاح‌طلب درسال۱۴۰۰ نباشد. آقای روحانی ملزم به این کار نیست. بدون شک این وظیفه جریان اصلاحات و بزرگان این جریان است که در چهار سال آینده تدبیری بیندیشند که پس از آقای روحانی زمینه ظهور یک دولت صددرصد اصلاح‌طلب در کشور مهیا باشد. اگر آقای روحانی قصد نداشته باشد زمینه یک دولت اصلاحات را بعد از دولت دوازدهم فراهم کند جریان اصلاحات رویکرد دیگری در پیش خواهد گرفت و تلاش خواهد کرد با توجه به ظرفیت‌های این جریان زمینه‌های این اتفاق را مهیا کند. جریان اصلاحات نیازمند آقای روحانی نیست و بلکه این آقای روحانی هستند که به حمایت جریان اصلاحات نیاز دارد. بدون شک دست اصلاح‌طلبان به سمت کسی دراز نخواهد شد.

 

گفتمان اصلاحات به عنوان یک گفتمان جریان ساز و تأثیرگذار هیچ گاه به افراد وابسته نبوده و همواره مدعی نخبه سازی و نخبه پروری بوده است. در نتیجه لزومی ندارم چشم جریان اصلاحات به آقای روحانی باشد که زمینه روی کار آمدن یک دولت اصلاح‌طلب را در سال۱۴۰۰ مهیا کند. دولت آقای روحانی خود برآمده از گفتمان اصلاحات است و اگر حمایت جریان اصلاحات در سال۹۲ و۹۶ نبود آقای روحانی در انتخابات به پیروزی دست پیدا نمی‌کرد. به نظر من هر کاندیدایی که قصد داشته باشد در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ به پیروزی دست پیدا کند به حمایت جریان اصلاحات نیاز خواهد داشت. با این وجود انتظاری که از آقای روحانی در چهار سال آینده وجود دارد این است که در جهت پاسخ به مطالبات مردم با جریان اصلاحات همراه باشد. مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ به دلیل حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی به ایشان رأی دادند. در نتیجه اصلاح‌طلبان آبروی خود را در گروی حمایت از آقای روحانی قرار داده‌اند. به همین دلیل نیز آقای روحانی باید به شکلی عمل کند که مردم دچار یأس و ناامیدی نشوند. به نظر من حتی بهتر بود آقای روحانی با دقت بیشتری در انتخاب اعضای کابینه خود عمل می‌کرد که آیا افرادی که برای حضور در دولت دوازدهم انتخاب کرده می‌توانند در جهت مطالبات مردم حرکت کنند یا خیر. من هنوز بین آقای روحانی و جریان اصلاحات فاصله مشاهده نمی‌کنم اما معتقدم اگر برخی رویکردها در آینده ادامه پیدا کند احتمال اینکه بین آقای روحانی و جریان اصلاحات فاصله ایجاد شود وجود خواهد داشت. به صورت طبیعی پس از حمایت بی‌دریغی که اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در انتخابات سال۹۲ و ۹۶ انجام دادند انتظار این است که آقای روحانی حسن نیت و همراهی خود را نسبت به اصلاح‌طلبان در چهار سال آینده نشان دهد.

 

احتمال این وجود خواهد داشت که آقای روحانی در چهار سال آینده به دنبال قرار گرفتن در ضلع سوم فضای سیاسی ایران در کنار اصلاح‌طلبان و اصولگرایان باشد؟

بله، این احتمال وجود دارد و از برخی رفتارها نیز چنین به نظر می‌رسد که احتمال سه ضلعی شدن فضای انتخابات۱۴۰۰ وجود خواهد داشت. البته این یکی از احتمالات است و احتمال دیگر این است که در انتخابات۱۴۰۰ نیز آقای روحانی و اصلاح‌طلبان در یک جبهه واحد قرار داشته باشند. به هر حال در عالم سیاست هراتفاقی ممکن است رخ بدهد. در عالم سیاست ممکن است دو جریان که تا دیروز در یک جبهه قرار داشتند در یک انتخابات در مقابل هم قرار بگیرند و در برعکس دو جریان که تا دیروز در مقابل هم قرار داشتند در یک انتخابات در یک جبهه واحد قرار بگیرند. نکته دیگر اینکه اصولگرایان نیز مانند اصلاح‌طلبان به دنبال به دست گرفتن قدرت پس از دوران آقای روحانی هستند. به همین دلیل نیز از هم اکنون در حال برنامه‌ریزی هستند تا بتوانند با تمام قدرت و ظرفیت خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده حضور پیدا کنند.

 

به چه میزان احتمال این وجود دارد که در زدوبندهای سیاسی چهار سال آینده فضای سیاسی ایران جریان اصلاحات قربانی شود و نتواند به اهداف بلند مدت خود به خصوص پس از دولت آقای روحانی برسد؟

سیاست اصلی جریان اصلاحات در چهار سال آینده حمایت از دولت آقای روحانی است. با این وجود قرار نیست این حمایت سبب قربانی شدن جریان اصلاحات شود. به هر حال اصلاح‌طلبان باید برای تمامی اقداماتی که انجام می‌دهند به مردم پاسخگو باشند. در نتیجه اصلاح‌طلبان اجازه نخواهند داد جریان اصلاحات در چهار سال آینده قربانی زدوبندهای سیاسی شود. رویکرد جریان اصلاحات در چهار سال آینده «مطالبه محوری» ازدولت آقای روحانی است. قرار نیست اصلاح‌طلبان در انتخابات از آقای روحانی حمایت کنند و پس تشکیل دولت کار را رها کنند و به دنبال تحقق مطالبات مردم نباشند. بزرگترین سرمایه جریان اصلاحات اعتماد مردم است. در نتیجه جهت‌گیری اصلاح‌طلبان در چهار سال آینده به سمت تحقق منافع ملی و منافع مردم خواهد بود. مسأله مهم دیگر اینکه اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰با وحدت وارد انتخابات خواهند شد و اجازه نخواهند داد اتفاقات سال۸۴ دوباره تکرار شود. این در حالی است که در شرایط کنونی برخی عنوان می‌کنند که احتمال اینکه جریان اصلاحات در انتخابات بعدی بین دو گزینه عارف و جهانگیری نتواند به یک جمع مناسب برسد وجود دارد. به نظر من همچنان که در انتخابات اخیر محوریت جریان اصلاحات با رئیس دولت اصلاحات و همچنین شورای عالی سیاستگذاری بوده و بهترین تصمیم‌ها نیز اتخاذ شده است در انتخابات۱۴۰۰ نیز این اتفاق رخ خواهد داد و اصلاح‌طلبان با یک رویکرد واحد در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد.

 

آیا با توجه به شرایط موجود احتمال روی کار آمدن یک دولت راست‌گرا در سال۱۴۰۰ وجود خواهد داشت؟

به نظر من بسیار بعید است که این اتفاق رخ بدهد. مردم ایران در دو دهه اخیر به خوبی محاسن و معایب جریان‌های سیاسی را رصد کرده‌اند و به خوبی در این باره قضاوت خواهند کرد. به هر حال در طول هشت سال دولت اصولگرای احمدی نژاد اتفاقاتی در کشور رخ داد که به راحتی از ذهن مردم پاک نخواهد شدو مردم به چشم خود مشاهده کردند که دولت اصولگرا چه آسیب‌ها و نابسامانی‌هایی از خود برجای گذاشته است. بدون شک شناخت و آگاهی مردم نسبت به هر دو جریان سیاسی سبب شد که مردم در انتخابات‌های ریاست جمهوری، مجلس و شورای شهر از جریان اصلاحات حمایت کنند. در شرایط کنونی این نکته برای مردم مسجل شده است که رویکرد جریان اصلاحات با دغدغه‌ها و مطالبات مردم همخوانی بیشتری دارد و یک دولت اصولگرا نمی‌تواند در راستای مطالبات جدید مردم و به خصوص نسل جدید حرکت کند. در نتیجه در انتخابات۱۴۰۰ نیز مردم از جریان اصلاحات حمایت خواهند کرد. البته حمایت مردم به عملکرد دولت آقای روحانی، فراکسیون امید در مجلس و همچنین اعضای شورای شهر نیز بستگی دارد. اگر عملکرد اصلح طلبان در چهار سال آینده قابل قبول باشد و موفق شوند در راستای مطالبات مردم حرکت کنند در ۱۴۰۰ نیز پیروز انتخابات خواهند بود. با این وجود اگر این اتفاق رخ ندهد و دولت و اصلاح‌طلبان نتوانند به مطالبات مردم پاسخ مناسبی بدهند شرایط برای جریان اصلاحات در۱۴۰۰ سخت و پیچیده خواهد شد.

 

اگر در چهار سال آینده فاصله آقای روحانی با جریان اصلاحات بیشتر شود این احتمال وجود دارد که اصولگرایان تلاش کنند خود را بیشتر به آقای روحانی نزدیک کنند؟

اصلاح‌طلبان تلاش خواهند کرد تا آنجا که ممکن است وحدت و همگرایی خود را با دولت حفظ کنند. در نتیجه اولویت اول جریان اصلاحات حمایت از رویکرد اعتدالی آقای روحانی است. با این وجود اگر فاصله آقای روحانی با جریان اصلاحات بیشتر شود احتمال نزدیک شدن بدنه جریان اصولگرایی با آقای روحانی وجود ندارد یا اینکه احتمال این مسأله بسیار کم خواهد بود. به هر حال آقای روحانی فارغ از هر گونه جریان بندی سیاسی دارای نوعی تفکر و جهان بینی است که با جهان بینی بدنه جریان اصولگرایی فاصله دارد و در تناقض با هم قرار دارد. این اختلاف جدی سلیقه و نوع تفکر مانع از این مسأله می‌شود که آقای روحانی با اصولگرایان در یک جبهه واحد قرار بگیرند و در مقابل جریان اصلاحات فعالیت کنند. نوع تفکر و رویکرد آقای روحانی شباهت بسیار زیادی با اصلاح‌طلبان دارد و به همین دلیل نیز بوده که اصلاح‌طلبان حاضر شده‌اند از ایشان در دو انتخابات۹۲و۹۶ حمایت کنند. آقای روحانی نیز مانند هر سیاستمداری نمی‌تواند یک شبه تغییر هویت بدهد و تفکر خود را از اصلاح‌طلبی به اصولگرایی تغییر بدهد. تغییر هویت ایشان به منزله زیر سوال بردن سوابق گذشته او خواهد بود. در نتیجه احتمال نزدیک شدن آقای روحانی به اصولگرایان در چهار سال آینده بسیار بعید به نظر می‌رسد.

 

 با معرفی کابینه آقای روحانی برخی از اصلاح‌طلبان به انتقاد از نوع چینش کابینه توسط آقای روحانی پرداخته‌اند و به همین دلیل این فاصله ممکن است جریان اصولگرایی را به آقای روحانی نزدیک‌تر از گذشته کند. از سوی دیگر به نظر می‌رسد رویکرد حسن روحانی و علی لاریجانی روز به‌روز به هم نزدیک‌تر می‌شود و احتمال ادامه مسیر روحانی توسط لاریجانی در آینده وجود خواهد داشت. با این وجود گمان برخی اصلاح‌طلبان این است که نزدیک‌تر شدن روحانی و لاریجانی سرنوشت آینده دولت روحانی و انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۰ را مشخص خواهد کرد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این مسائل با مهندس امیررضا واعظ آشتیانی، عضو سابق شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و معاون سابق وزارت صنعت و معدن، گفت‌وگو کردیم.

 

واعظ آشتیانی معتقد است: «فردی در انتخابات ۱۴۰۰ به ریاست جمهوری خواهد رسید که از نظر سیاسی بین جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا قرار می‌گیرد. در نتیجه رئیس جمهور ایران در سال۱۴۰۰ نیز یک میانه‌رو خواهد بود. این بهترین رویکرد است که می‌تواند به تحقق مطالبات نسل آینده ایران کمک کند. اگر چنین رئیس جمهوری بر سر کار بیاید تلاش خواهد کرد از همه ظرفیت‌های انسانی کشور استفاده کند و در نتیجه عقلانیت جای جناح بندی‌ها و خط کشی‌های سیاسی را خواهد گرفت». وی همچنین تصریح می‌کند: «اصلاح‌طلبان در مرحله اول تلاش خواهند کرد با یک گزینه اصلاح‌طلب در انتخابات۱۴۰۰ حضور پیدا کنند. اما اگر به هر دلیلی و از جمله ممانعت نهادهای نظارتی کاندیدای جریان اصلاحات نتواند وارد انتخابات شود احتمال حمایت اصلاح‌طلبان از فردی مانند علی لاریجانی وجود خواهد داشت. به نظر من اصلاح‌طلبان ممکن است در سال۱۴۰۰ با سه ضلعی عارف، جهانگیری و لاریجانی مواجه شوند». در ادامه متن گفت‌وگوی مهندس واعظ آشتیانی با «آرمان» را از نظر می‌گذرانید.

 

آیا آقای روحانی در چینش کابینه دوازدهم گردش به راست داشته است؟ چرا نوع چینش کابینه دوازدهم با مواضع انتخاباتی آقای روحانی متفاوت است؟

آقای روحانی نیز مانند هر رئیس جمهور دیگری علاقه دارد در کار خود موفق شود و کارنامه قابل قبولی از خود برجای بگذارد. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ بخشی از جریان اصولگرایی براین باور بودند که باید از آقای روحانی حمایت شود. این بخش از جریان اصولگرایی معتقد بودند به‌رغم اینکه آقای روحانی در چهار سال گذشته کارنامه قابل قبولی از خود ارائه نداده اما عقل سیاسی حکم می‌کند که از ایشان در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کنیم. از سوی دیگر آقای روحانی در طول مبارزات انتخاباتی خود به شکلی سخن می‌گفتند که انگار قرار است از همه ظرفیت‌های سیاسی کشور اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا استفاده شود. در نتیجه این امید در بین بخش‌هایی از جریان اصولگرایی وجود داشت که در دولت دوازدهم در قدرت سهم داشته باشند. به نظر من در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ هیچ کدام از جریان‌های سیاسی کشور شکست نخوردند. دلیل این مسأله نیز این است که مردم پس از ۳۸ سال که از پیروزی انقلاب می‌گذرد به رئیس جمهوری رأی داده‌اند که از جنس روحانیت است. نکته جالب این است که نفر دوم انتخابات یعنی آقای رئیسی نیز از جنس روحانیت است و این بدان معناست که پس از ۳۸ سال که از پیروزی انقلاب گذشته مردم درحدود۴۰ میلیون رأی به روحانیت داده‌اند.

 

در نتیجه نظام سیاسی در این انتخابات پیروز شده و هیچ کدام از جریان‌های سیاسی شکست نخورده‌اند. من آقای روحانی را اصلاح‌طلب نمی‌دانم و معتقدم جریان اصلاحات در انتخابات۹۶ دارای گزینه اصلاح‌طلب نبود و تنها به دلیل نزدیکی مواضع و شرایط جریان اصلاحات از آقای روحانی حمایت کرد. با این وجود ما نمی‌توانیم به صراحت عنوان کنیم که آقای روحانی در چینش کابینه خود گردش به راست داشته است. دلیل اصلی این مسأله نیز این است که مطالبات و انتظار اصولگرایان از دولت آقای روحانی بیش از این بوده است. به نظر می‌رسد آقای روحانی در چینش کابینه دوازدهم به سمت رویکرد تکنوکراتیک حرکت کرده و مطالبات اصلاح‌طلبان و اصولگرایان را کمتر مورد توجه قرار داده است.

 

آیا آقای روحانی دچار چرخش در جهتگیری خود شده است؟

روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به چپ راهنما زده و به راست پیچیده است. آقای روحانی با اتخاذ این سیاست به دنبال این است که در قدرت موازنه ایجاد کند و در آینده نقش پررنگ‌تری در فضای سیاسی ایران داشته باشد. به نظر من هدف اصلی آقای روحانی در دولت دوازدهم این است که برای خود آینده سیاسی ایجاد کند و با ایجاد موازنه قدرت وضعیت متفاوتی نسبت به روسای جمهور گذشته ایران داشته باشد. آقای روحانی تمایل ندارد پس از دوران ریاست جمهوری‌اش خانه‌نشین شود و به عضو ساده‌ای از مجمع تشخیص مصلحت نظام تبدیل شود.

 

در شرایط کنونی که بخش‌هایی از جریان اصلاحات نسبت به چینش کابینه آقای روحانی انتقاد دارند آیا جریان اصولگرایی تلاش خواهد کرد از این فاصله استفاده کند و خود را به آقای روحانی نزدیک‌تر از گذشته کند؟

به صورت طبیعی بخش‌هایی از جریان اصولگرایی به رهبری آقای لاریجانی تلاش می‌کنند خود را روز به روز به آقای روحانی نزدیک‌تر کنند. به همین دلیل نیز مجلس و دولت روز به روز در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند و این مسأله به خوبی در جریان رأی اعتماد به وزرای دولت آقای روحانی مشهود بود. بدون شک هرچه تنش بین مجلس و دولت کمتر باشد و این دو با هم رابطه بهتری داشته باشند کشور با ثبات و آرامش بیشتری همراه خواهد شد و سود آن در نهایت به مردم خواهد رسید. به نظر من جایگاه آقای لاریجانی اقتضا می‌کند که رابطه نزدیکی با آقای روحانی داشته باشند. نزدیکی آقای روحانی و لاریجانی نیز براساس منافع گروهی و جناحی نیست و بلکه منافع مردم سبب این نزدیکی شده است. آقای روحانی به دنبال این است که بر آقای لاریجانی برای مدیریت آینده کشور سرمایه‌گذاری کند. به همین دلیل نیز آقای لاریجانی را به جهانگیری ترجیح خواهد داد. با این وجود دیدگاه‌های مختلفی در درون جریان اصولگرایی وجود دارد و به احتمال زیاد همه طیف‌های جریان اصولگرایی در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ روی آقای لاریجانی اجماع نخواهند کرد.

 

چه طیف‌هایی از اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ روی آقای لاریجانی اجماع خواهند کرد؟ به چه میزان احتمال فراگیر شدن این اجماع وجود خواهد داشت؟

اصولگرایان از هم اکنون گزینه خود را معرفی نخواهند کرد تا بتوانند با اهداف مهم‌تری در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند. دیدگاه‌های بنده در این زمینه نیز جنبه تحلیلی دارد و قصد ندارم شخص خاصی را به عنوان کاندیدای اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۱۴۰۰ مطرح کنم. بدون‌شک در چهار سال آینده اتفاقات متفاوتی در فضای سیاسی ایران رخ خواهد داد که در سرنوشت انتخابات ریاست‌جمهوری آینده تعیین کننده خواهد بود. نکته دیگر اینکه در سال‌های اخیر دگرگونی عظیمی در دیدگاه‌های مردم نسبت به آینده به وجود آمده و مسیری که مردم برای خود ترسیم کرده‌اند با گذشته متفاوت شده است. به همین دلیل در چهار سال آینده هر جریان سیاسی که به دنبال موفقیت است باید در مسیر مطالبات اجتماعی و سیاسی مردم حرکت کند. ائتلاف آقای روحانی و لاریجانی با هر هدفی که در آینده صورت بگیرد می‌تواند ادامه دهنده رویکرد میانه‌روی در ایران باشد که در نهایت به سود نظام سیاسی تمام خواهد شد.

 

آیا ائتلاف آقای روحانی و لاریجانی در سال‌های آینده سبب جدایی آنها از گفتمان میانه‌روی نخواهد شد؟ به هر حال به همان شکل که برخی اصلاح‌طلبان ممکن است از آقای روحانی فاصله بگیرند جریان رادیکال راست نیز حاضر نیست از آقای لاریجانی حمایت کند. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟

در فضای سیاسی نمی‌توان هیچ تصمیم و ائتلافی را بدون اشکال و دیدگاه مخالف در نظر گرفت و هر اقدامی که در فضای سیاسی رخ بدهد ممکن است با واکنش برخی افراد یا گروه‌های سیاسی همراه باشد. قرار نیست همه جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی موافق این دیدگاه و مسیر باشند. اگر قرار است همه با تصمیمات سیاسی یک تفکر موافق باشند که ایران به کره‌شمالی تبدیل خواهد شد. به نظر می‌رسد در آینده گفتمان میانه‌روی به سود مردم و نظام خواهد بود و این گفتمان پس از آقای روحانی می‌تواند با آقای لاریجانی ادامه پیدا کند. البته این گفتمان سیاسی نباید به سیاست‌بازی و سیاست کاری دچار شود و هدف اصلی آن باید تحقق مطالبات مردم باشد. بدون شک اگر گفتمان میانه‌روی ایران در آینده اسیر سیاست بازی و زدوبند سیاسی شود برای آینده کشور مشکل‌آفرین خواهد بود.

 

فضای کلی جریان اصولگرایی در چهار سال آینده به سمت گفتمان لاریجانی تمایل پیدا خواهد کرد یا گفتمان رئیسی؟ اگر اصولگرایان قصد داشته باشند در سال۱۴۰۰ از بین این دو رویکرد یکی را انتخاب کنند کدام گفتمان را انتخاب خواهند کرد؟

هنوز حضور آقای لاریجانی و رئیسی در انتخابات۱۴۰۰ قطعی نیست و نمی‌توان از هم اکنون عنوان کرد که اصولگرایان مجبور هستند از بین این دو نفر یکی را انتخاب کنند. نکته دیگر اینکه هر کدام از این افراد دارای ویژگی‌های خاص خود هستند. آقای لاریجانی سوابق اجرایی زیادی در گذشته داشته و از سوی دیگر تجربه موفقی در پارلمان کشور داشته است که می‌تواند یک برگ برنده برای ایشان باشد. از سوی دیگر نیز آقای رئیسی وجود دارد که کارنامه قابل قبولی در قوه قضائیه داشته و در قوه قضائیه علاوه برقضاوت، کار اجرایی نیز انجام داده‌اند. در نتیجه انتخاب یک گزینه از بین این دو گزینه برای اصولگرایان کار بسیار دشواری خواهد بود. در چنین شرایطی عقل سیاسی حکم می‌کند یک شاخصه برای کاندیدای نهایی مشخص شود و هر کدام از این دوگزینه که نزدیکی بیشتری با این شاخصه داشته باشند به عنوان کاندیدای نهایی اصولگرایان معرفی شود. البته این شاخصه نباید جهتگیری خاصی داشته باشد. آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ برای اولین بار خود را در معرض آرای مردم قرار دادند و موفق شدند در حدود ۱۶ میلیون رأی به دست بیاورند. به نظر من رأی ۱۶ میلیونی رأی قابل تأمل و قابل توجهی است که می‌تواند امیدها را برای جریان اصولگرایی در انتخابات۱۴۰۰ زنده نگه دارد.

 

آیا این وضعیت نمی‌تواند در صورت اجماع اصولگرایان بر آقای لاریجانی نیز وجود داشته باشد، به علاوه اینکه آقای لاریجانی در بین اصلاح‌طلبان نیز دارای پایگاه رأی است. آیا در چنین شرایطی نیز اصولگرایان به پایگاه رأی آقای رئیسی در انتخابات۹۶ توجه خواهند کرد؟

اصلاح‌طلبان در یک مقطع خاص تلاش کردند با نوعی ترفند آقای لاریجانی را از جریان اصولگرایی جدا کنند. این در حالی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ اصلاح‌طلبان روی آقای لاریجانی اجماع نخواهند کرد و به دنبال معرفی گزینه اصلاح‌طلب خواهند بود. در شرایط کنونی آقای لاریجانی طیف خاصی از اصولگرایان را مدیریت می‌کند که روشی متفاوت از بدنه جریان اصولگرایی دارند. برخی از طیف‌های درون جریان اصولگرایی با آقای لاریجانی زاویه دارند و حاضر نیستند از ایشان حمایت کنند. این در حالی است که برخی از طیف‌های جریان اصولگرایی با رویکرد آقای لاریجانی موافق هستند و این نوع طرز تفکر را می‌پسندند. از سوی دیگر اصلاح‌طلبان در مرحله اول تلاش خواهند کرد با یک گزینه اصلاح‌طلب در انتخابات حضور پیدا کنند. اما اگر به هر دلیلی و از جمله ممانعت نهادهای نظارتی کاندیدای جریان اصلاحات نتواند وارد انتخابات شود احتمال حمایت اصلاح‌طلبان از فردی مانند علی لاریجانی وجود خواهد داشت. به نظر من اصلاح‌طلبان ممکن است در سال۱۴۰۰ با سه ضلعی عارف، جهانگیری و لاریجانی مواجه شوند.

 

هدف اصلی اصلاح‌طلبان در چهار سال آینده این است که آقای روحانی زمینه به وجود آمدن یک دولت صددرصد اصلاح‌طلب را در سال۱۴۰۰ مهیا کند. آیا این اتفاق رخ خواهد داد و آقای روحانی تلاش می‌کند در زمین اصلاح‌طلبان بازی کند؟

به نظر من فردی در انتخابات ۱۴۰۰ به ریاست‌جمهوری خواهد رسید که از نظر سیاسی بین جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا قرار می‌گیرد. در نتیجه رئیس‌جمهور ایران در سال۱۴۰۰ نیز یک میانه رو خواهد بود. این بهترین رویکرد است که می‌تواند به تحقق مطالبات نسل آینده ایران کمک کند. اگر چنین رئیس‌جمهوری روی کار بیاید تلاش خواهد کرد از همه ظرفیت‌های انسانی کشور استفاده کند و در نتیجه عقلانیت جای جناح‌بندی‌ها و خط‌کشی‌های سیاسی را خواهد گرفت. اغلب روسای‌جمهور گذشته ایران با انتخاب‌های مدیران جناحی فرصت‌سوزی کرده‌اند. به همین دلیل زمان آن فرارسیده که مدیریت کشور از شکل جریانی خارج شود و شکل ملی به خود بگیرد. در کشورهای توسعه یافته با تغییر دولت‌ها مدیران کارآمد و با تجربه تغییر نمی‌کنند و همچنان به کار خود ادامه می‌دهند.

 

به صورت طبیعی دولت‌های هشت ساله در پایان دوران خود با کاهش مقبولیت اجتماعی مواجه می‌شوند. استراتژی اصولگرایان در چنین شرایطی و در دو سال پایانی دولت آقای روحانی چه خواهد بود؟

آقای روحانی به خوبی به این نکته آگاهی دارد که دولت‌های گذشته در ایران در چهار سال دوم خود به سمت چالش حرکت کرده‌اند. به همین دلیل ایشان تلاش خواهند کرد دولت دومی متفاوت از دولت‌های دوم روسای جمهور گذشته ایران داشته باشند. آقای روحانی به دنبال این است که چنان عملکردی از خود نشان بدهد که در سال۱۴۰۰ که مردم قرار است در پای صندوق‌های رأی حاضر شوند خسته نباشند، بلکه با شادابی در پای صندوق‌های رأی حاضر شوند. به صورت طبیعی نیز همه گروه‌های سیاسی در دو سال پایانی دولت آقای روحانی فعالیت خود را افزایش خواهند داد و اصولگرایان نیز مستثنا از این قضیه نیستند.

 

این وضعیت در همه کشورهای جهان وجود دارد و تنها مختص به ایران نیست. اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۶ رویکرد واحدی در پیش گرفتند و نتیجه قابل قبولی نیز به دست آوردند. با این وجود به نظر من اگر اصولگرایان با هوشیاری و از خود گذشتگی بیشتری در انتخابات حضور پیدا می‌کردند آرای آقای رئیسی به جایی می‌رسید که انتخابات به دور دوم کشیده می‌شد. به همین دلیل اصولگرایان باید از آرای خود در انتخابات۹۶ صیانت کنند و در چهار سال آینده به آن اضافه کنند. اگر اصولگرایان موفق شوند آرای خود را در طول چهار سال آینده افزایش بدهند در آینده سیاسی کشور تصمیم‌ساز خواهند بود. اصولگرایان همواره دارای پایگاه رأی ثابتی بوده‌اند و در آینده نیز وضعیت به همین شکل خواهد بود.

 

این در حالی است که اصلاح‌طلبان دارای پایگاه رأی ثابت نیستند و در اغلب مقاطع با ایجاد موج سیاسی و اجتماعی در انتخابات به پیروزی دست پیدا می‌کنند. بنده امیدوارم آقای روحانی در طول چهار سال آینده عملکرد موفقی از خود برجای بگذارد تا مردم در سال۱۴۰۰ با شادابی در پای صندوق‌های رأی حاضر شوند. من آرزو می‌کنم آقای روحانی در زمینه‌های اقتصادی، اشتغال، تولید و مسائل فرهنگی و سیاسی موفق شوند کارنامه قابل قبولی از خود برجای بگذارند تا عزت ایران در آینده تثبیت شود. من جزو آن دسته از افراد نیستم که معتقدند باید منتظر خطای آقای روحانی بود و از آن فرصت ساخت و به اهداف خود دست پیدا کرد. بدون‌شک شکست دولت آقای روحانی به ضرر نظام تمام خواهد شد. در نتیجه هر فردی که به نظام علاقه‌مند است باید به آقای روحانی کمک کند که عملکرد موفقی از خود برجای بگذارد. من کسانی را که در کمین نشسته‌اند تا آقای روحانی شکست بخورد را وفادار به انقلاب و نظام نمی‌دانم. وفاداری به انقلاب و نظام بدین معناست که هر دولتی با هر گرایشی که روی کار آمده بتواند مشکلات مردم را حل کند و عزت و احترام ایران اسلامی را در سطح بین‌المللی افزایش بدهد.

 

 

 

 

armandaily.ir
  • 19
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش