علیرضا رجایی متولد ۲۸ مهرماه ۱۳۴۱ است. همین موضوع فرصتی شد تا کنشگران سیاسی و رسانهای دوباره از یار روزنامهنگار و فعال سیاسی خود كه در بستر بيماري است یاد کنند. فخرالسادات محتشمیپور با نشر عکسی از محمدجواد مظفر، علیرضا رجایی و مادرش نوشت: «دلمان میخواست به حضورش بشتابیم و هزاران تبریک بگوییم و بر دستان مادر دلاورش بوسه بزنیم اما شرایط مساعد نبود». اما سه روز بعد عبدالله نوری بههمراه جمعی کوچک از اصلاحطلبان به دیدار رجایی رفت. مدیر مسئول روزنامه «خرداد» پیشتر نیز بههمراه حسین کروبی برای عیادت از رجایی در بیمارستان حاضر شده بود.
آشنایی عبدالله نوری و رجایی سابقهای طولانی دارد. زمانی رجایی سرویس سیاسی روزنامه خرداد را هدایت میکرد. روزنامه خرداد توقیف شد اما دیدارهای منظم مدیرمسئول و دبیر قطع نشد. رجایی یکی از حاضران جلسات گفتوگوی عبدالله نوری بود. این جلسات هر دو هفته یکبار برگزار میشوند.
صبح روز یکم آبان، عبدالله نوری و جمعی از اصلاحطلبان با حضور در خانه پدری علیرضا رجایی در خیابان ایرانشهر ضمن گرامیداشت روز تولد او در جریان روند درمانی او هم قرار گرفتند.این دیدار فضایی صمیمی و دوستانه داشت. رجایی روند درمانی خود را تشریح کرد و ضمن تأکید بر بهبود نسبی خود گفت: با توجه به پیچیدگی سرطانی که دچارش است، احتمال دارد پزشکان شیمیدرمانی را از سر گیرند.
در این دیدار عبدالله نوری ضمن ابراز امیدواری از بهبود وضعیت سلامتی علیرضا رجایی تأکید کرد او باید درمان را اولویت خود قرار دهد تا دوران نقاهت خود را به بهترین نحو پشتسر بگذارد. نوری در ادامه به همکار قدیم خود توصیه کرد برای مدتی از تنشها و مشکلات سیاسی و اجتماعی دور باشد تا هرچه سریعتر سلامت خود را کسب کند و دوباره در کنار جریان اصلاحات حاضر شود. گفتنی است که حاضران حال روحی رجایی را بسیار مثبت دانستند.
هرچند بیماری این فعال ملی-مذهبی سخت و درمان او سنگین و زمانبر شد اما او از مسائل سیاسی دور نماند و گرچه اطرافیانش او را به دوریِ موقت از سیاست توصیه میکنند اما این امر نيز نتوانسته مانع از بیان نگرانیهای او درباره کشور شود. رجایی وضعیت کشور و منطقه را نگرانکننده دانست و ابراز امیدواری کرد که با تصمیمات عاقلانه دولتمردان بتوان از تهدیدهای فعلی عبور کرد.
او از احتمال سرخوردگیِ امیدهاي بهوجودآمده در انتخابات گفت و از همه خواست تا مانع از این اتفاق شوند. رجایی در نهایت از وضعیت پیچیده اقتصاد کشور گفت و آن را نگرانکننده دانست، اما هیچیک از این مسائل او را نسبت به آینده ناامید نکرده است.
روزنامهنگاری با «عشق و رسالت»
علیرضا رجایی از فعالان جریان ملی-مذهبی و از روزنامهنگاران دوران اصلاحات است. او علوم سیاسی خوانده و در روزنامههای دوران اصلاحات حضور فعالی داشته است. او نفر بيستوهشتمي بود که ميتوانست وارد مجلس شود. اما در این دوره از انتخابات به دلیل ابطال بخشی از آرا از فهرست اوليه منتخب حذف شد.
رجایی پس از انتخابات ۱۳۸۸ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و پس از مدتی آزاد شد، اما او دوباره در اردیبهشت سال ۱۳۹۰ دستگیر و به چهار سال زندان محکوم شد. او آبان ۱۳۹۴ از زندان آزاد شد و بهمحض تشخیص سرطان، شیمیدرمانی و رادیوتراپی را آغاز کرد و بعد از عودکردن بیماری تحت عملی ۱۴ساعته قرار گرفت.
غلامرضا رجایی، برادر او در گفتوگو با روزنامه اعتماد درباه عمل توضیح داده بود: «فک فوقانی به صورت کامل برداشته شده و در نتیجه حرفزدن و غذاخوردن برایش بسیار سخت شده است. میتوان گفت عضله جویدن اصلی و صورت و حدقه چشم برداشته و خود چشم نیز تخلیه شده است». بعد از این عمل بود که موجی در حمایت از رجايي و همدردی با او به راه افتاد. همه دست به قلم شدند و از او نوشتند. در این میان شاید یادداشت جواد کاشی بیشتر وجدان اصلاحطلبی را تکان داد.
این یادداشت با تیتر «عشق و رسالت» در کانال شخصی او منتشر شد. این استاد علوم سیاسی در انتهای یادداشت خود نوشت: «... در آن جلسه علیرضا خیلی احساساتی بود. آنهم احساس رسالت. به نظرمان خیلی آدم معقولی به نظر نمیرسید. بیشتر شبیه عاشقها به نظر میآمد. وقتی به من گفت تو هم مثل من بودی، به همین عشق و رسالت اشاره میکرد. میپرسید عشقت کجا رفت، رسالتت کو؟ خودش پاسخ را میدانست، آنها را به قیمت خوب فروخته بودم. او چسبیده بود به همین دو متاع دنیا و هیچ چیز دیگر نداشت. علیرضا بیمارستان است. مطمئن هستم همان عشق و احساس رسالتش سلامتی را به او بازخواهد گرداند. ولی من نمیدانم دلم برای او تنگ شده یا برای عشق و رسالتی که یک روز فروختم و رفت».
- 15
- 1