به گزارش مهر ،محسن هاشمی فرزند آیت الله هاشمی درباره هجمههایی که اوخر دهه ۷۰ نسبت به پدرش صورت گرفت گفت: یکی از دلایل این فضا، تغییر شرایط کشور بود. وقتی بازسازی و سازندگی آغاز و کشور از فضای جنگ خارج شد، لازمه آن رونق اقتصادی و بازکردن فضای فعالیت و سرمایه گذاری برای بخش خصوصی و تعامل با جهان بود.
او گفت: برخی از جریانات سیاسی با این رویکرد مخالف بودند و میانه روی و اعتدال را در تضاد با منافع شان می دانستند و به همین دلیل، دست به تخریب دولت سازندگی و آیت الله هاشمی رفسنجانی می زدند؛ در حالی که فضای زندگی و روش ایشان اکنون در برابر دیدگان افکار عمومی است و می توانند قضاوت کنند که آیا مخالفت با زهدفروشی، ریاکاری و تظاهر اشرافی گری است؟
او ادامه داد،زمانی که ایشان مسئولیت ریاست جمهوری را پذیرفت، کشور با بحران های مهمی مانند کمبود کالاهای اساسی و مایحتاج اولیه مردم، خاموشی و قطع آب و برق، بیکاری فزاینده مردم و رزمندگان بازگشته از جنگ، سیستم جیره بندی، رکود آموزشی و تعطیلی بخش مولد کشور مواجه بود. طبیعی است که این معضلات باید حل می شد تا مردم بتوانند به زندگی عادی خود برگردد، این مسائل، زیربنای هر گونه توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. تجربه دهه های بعد نشان داد که میانه روی در توسعه سیاسی توسط ایشان موثرتر از حرکت تند و کُند در دولت های بعدی بود.
او ادامه داد: حتی امروزه شاهد افراط برخی جریانات، دستگاه ها، نهادها و اشخاص - که آن زمان مدعی مقابله با اشرافی گری بودند - در لوکس گرایی هستیم. ایشان بر اساس تشخیص اسلام و عقل، زندگی می کرد و همان که بود را نشان می داد.
محسن هاشمی در پاسخ به این سوال که مقام معظم رهبری در پیام شان به مناسبت درگذشت مرحوم هاشمی فرمودند که «خناسان همیشه درصدد بودند که میان من و هاشمی اختلاف بیاندازند.» این عده به طور مشخص چه کسانی بودند گفت: افراطیون دو جناح سیاسی، مخالف نزدیکی و همراهی آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی بودند چراکه این همراهی را موجب حرکت کشور در مسیر میانه روی و اعتدال می دانستند؛ از این رو با تخریب آیت الله هاشمی از موضع دلواپسی و انقلابی گری یا تخریب مقام معظم رهبری از موضع آزادی خواهی، سعی در ایجاد شکاف بین این تفکر را داشتند.
انقلابی گری از نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی به معنای محور بودن اعتقادات و حقوق و مصالح مردم در اداره کشور بود. انقلاب اسلامی برخاسته از اعتقادات مردم و واکنش آن ها نسبت به تضییع حقوق شان در رژیم قبل بود. ایشان بارها تاکید می کرد که اگر مردم را از نظام جدا کنیم، دیگر هیچ نیرو و قدرتی نداریم. قدرت اصلی در مردم و خواست آن ها برای تحقق حقوق شان است.
او درباره رابطه آیت الله هاشمی رفسنجانی و مقام معظم رهبری گفت: ایشان از سال ۱۳۳۷ یعنی ۶۰ سال قبل که در بین الحرمین با آیت الله خامنه ای آشنا شدند، علاقه وافری به ایشان پیدا کردند و در طول مبارزات، دهه اول انقلاب و دوران رهبری مقام معظم رهبری، دلسوزترین حامی آیت الله خامنه ای بودند.
او با بیان اینکه هیچ کس برای آقای هاشمی، آیت الله خامنه ای نشد گفت: تفاوت در تفکر یا سلیقه نتوانست بین این دو شخصیت افتراق و جدایی ایجاد کند و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند که «هیچ کس برای شخص من آقای هاشمی رفسنجانی نخواهد شد» باید به صراحت بگویم «هیچ کس برای آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنه ای نشد و نمی توانست بشود.»
محسن هاشمی درباره سخت ترین روز آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: اگر شما به خاطرات ایشان رجوع کنید، می بینید که یکی از سخت ترین روزهای آیت الله هاشمی رفسنجانی واقعه ترور آیت الله خامنه ای و مجروح شدن ایشان است و در شرایطی که با واقعه هفتم تیر سال ۶۰ و شهادت شهید بهشتی و فرار بنی صدر و فقدان رییس جمهور که عملا مسئولیت اداره کشور به عهده آقای هاشمی است، ایشان از شدت علاقه و نگرانی روزانه وحتی بعضا روزی دو بار به ملاقات آیت الله خامنه ای می رفت.
- 16
- 3