هدف نهايي هر فرد انساني و همچنين تمامي جامعه و در نتيجه هدف نهايي همه كارهايي كه دانشمند براي جامعه انجام ميدهد شرافت اخلاقي بخشيدن به همه انسانها است. وظيفه دانشمند آن است كه در همه اعمال خود در جامعه اين هدف غايي را پيوسته مدنظر داشته باشد. ولي هيچ كس نميتواند در شرافت اخلاقي بخشيدن موفق باشد اگر خود، انسان شريفي نباشد.
«گفتارهايي درباره رسالت دانشمند» مجموعهاي از پنج گفتار يا خطابه يا درس فيشته در دانشگاه ينا است كه فيشته خود آنها را در سال ١٧٩٤ منتشر كرد. معمولا فهم آثار فلسفي فيشته بسيار دشوار است ولي اين مجموعه از آثار عامه فهم او است. زيرا مخاطبان او در آنها، نه فيلسوفان بلكه عامه درس خواندهاند. اين كتاب با ترجمه اسماعيل سعادت توسط انتشارات فرهنگ جاويد منتشر شده است. در اين كتاب درسگفتارهاي فيشته در مورد مباحثي نظير انسان فينفسه، رسالت انسان در جامعه، رسالت دانشمند و بررسي آراي روسو درباره تاثير هنر و علم ارايه شدهاند.
دموكراسي امري اخلاقي يا امري سياسي؟
«در نقد و دفاع از دموكراسي ليبرال» كتابي است مشتمل بر مقالات و يادداشتهاي متفكران و نويسندگاني نظير جان رالز، شانتال موف، برنارد لوئيس و ... شانتال موف دموكراسي را عرصه آگونيسم، اجماع منازعهاي، مخالفت و رقابت ميداند؛ از ديد او دموكراسي امري اخلاقي و جهانشمول نيست. در مقابل از نظر رالز دموكراسي امري اخلاقي است هرچند جهانشمول نيست.
از طرفي ديگر جوامع غيرغربي لزوما نبايد دموكراسي را بپذيرند تا جوامعي اخلاقي باشند. برعكس اين موضع رالز، برنارد لوئيس ادعا ميكند دموكراسي ليبرال جهانشمول است و همه جوامع اعم از غربي و غير غربي بايد دموكراتيك بايد دموكراتيك شوند. در يك كلام از ديد موف، دموكراسي ليبرال سياسي است و در مقابل از ديد رالز و لوئيس دموكراسي ليبرال اخلاقي است؛ با اين حال بديل دموكراسي ليبرال از نظر لوئيس استبداد و ديكتاتوري است در حالي كه از نظر رالز دموكراسي ليبرال هرچند به لحاظ اخلاقي برتر است اما بديل آن ميتواند فرضا جوامع آبرومند باشند.
تاريخ انديشه به سبك تاريخ نويسي
بنا بر استدلال اسكينر اگر قرار باشد تاريخ انديشه را به سبكي دقيقا تاريخي بنويسيم بايد متنهاي مورد بررسي خود را درون چنان بافت فكري و چارچوب گفتمانياي قرار دهيم كه بتوانيم دريابيم كه مولفان متون در هنگام نوشتن آنها چه ميكردهاند. تاكيد نويسنده بر اين است كه متنها جنبه اجرايي يا كرداري دارند و لازم است كه به صورت بينامتني به بررسي آنها پرداخت.
اسكينر تلاش كرده است از شيوههاي متداول پژوهش تاريخي استفاده كند تا به مفهومهاي مورد نظر آن انديشمندان پي ببرد، به تمايزات شان توجه كند، اعتقاداتشان را بازيابد و تا جايي كه ممكن است از راهي كه امور ميپيمايند، سردرآورند. نويسنده با اذعان به اينكه طي سفر به هزار توي انديشهها نظريههاي در برابر هم صفآرايي ميكنند پرسش از چگونگي نحوه سازگار ساختن اين چشماندازهاي متباين را هنوز هم مسالهاي اساسي در انديشه سياسي عصر حاضر ميداند. اسكينر اميدوار است با كندوكاو در تاريخچه نظريههاي رقيب بتواند سهمي هم در اين مناظرههاي رايج داشته باشد.
- 10
- 6