شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۳۷ - ۰۳ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۷۰۰۹۷۵
زنان، جوانان و خانواده

دست‌های زنانه که تسلیم نمی‌شوند/ اینجا نان در «زبان» است

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,خانواده و جوانان,کله پاچه

برای بسیاری از افراد اشتغال تنها در استخدام شدن در یک سازمان دولتی و خصوصی خلاصه می‌شود اما یک زن به ما نشان داد، می‌توان در سخت‌ترین شرایط روی پای خود ایستاد و ناامید نشد.

به گزارش مهر، تصور همه ما از طباخ‌ها مردانی قوی هیکل همراه با چهره ای زمخت و مردانه است اما این گزارش تصویر ذهنی ما از کله‌پزها را تغییر می‌دهد. فاطمه عمرانی ۸ سالی هست که به شغل طباخی مشغول است و مخارج زندگی خود و ۲ فرزندش را از این راه تامین می کند. او معتقد است بر خلاف باور عمومی، انجام بسیاری از مشاغلی که مردانه تلقی می‌شود، برای زنان ممکن است.

 

فاطمه از حدود ۱۰ سال قبل به دلیل به وجود آمدن برخی مسائل خانوادگی و چالش‌های زندگی مشترک ناچار به تامین مخارج زندگی خود شد. چند سالی به عنوان خدمتکار در منازل مردم کار کرد اما درد زانو و کمر، او را از کار خدماتی در منازل بازداشت.

 

چطور شد که به شغل طباخی روی آوردید؟

بعداز اینکه ۲ سال در منازل، کارهای خدماتی و نظافتی انجام دادم، به دلیل بیماری نتوانستم به کار خود ادامه دهم. از سویی همسرم هیچگونه حمایتی از من و ۲ فرزندم نداشت به همین دلیل نمی توانستم بیکار بمانم و باید خیلی زود کار جدیدی پیدا می‌کردم. در جستجوی کار به هر دری زدم اما کاری که متناسب با یک زن حدود ۴۵ ساله باشد پیدا نکردم. در شهرستان محل زندگی ما (بجنورد) نگاه به اشتغال زنان خیلی مثبت نیست به همین دلیل پیدا کردن کار سختی های خودش را دارد.

 

روزی در اوج درماندگی از کنار یک طباخی می گذشتم که صاحب آن به نظر مردی موجه و جاافتاده بود. داخل رفتم و تقاضای کار کردم اما درخواست من با استقبال مواجه نشد. دلیل می آوردند که کله پزی فضایی مردانه است و جایی برای کار زنان نیست. با این حال وقتی با اصرار من مواجه شد پذیرفت که مدتی را به صورت آزمایشی کار کنم تا اگر شرایط مساعد بود به کار مشغول شوم.

 

به طور طبیعی هم به نظر می‌رسد کار در طباخی خیلی با روحیات زنانه و عاطفی همخوانی نداشته باشد.

واقعا همینطور است اما من در شرایطی بودم که نمی توانستم به این مسائل فکر کنم. خرج تحصیل دختر و پسرم روی شانه هایم سنگینی می‌کرد و از طرفی در همین ایام از همسرم جدا شدم و هیچ پشتوانه و پناهگاهی نداشتم. از سویی چون آشپز خوبی بودم از همان روز اول کار طبخ را در دست گرفتم و در طول تنها ۴ روز همه جزییات کله‌پزی را یاد گرفتم به طوری که این مساله تعجب صاحبکارم را سبب شده بود.

 

روز پنجم از صاحبکارم خواستم کمک کند تا طباخی خودم را تاسیس کنم. این درخواست را به قدری جدی و مصمم مطرح کردم که وی به سرعت پذیرفت. (با خنده) شاید می خواست از شر من خلاص شود اما به هر حال خیلی به من کمک کرد. با همراهی او مغازه ای را که مناسب طباخی باشد پیدا کردم و با پس اندازم که ۵۰۰ هزار تومان بود مقدمات کار را راه انداختم.

 

البته هزینه های راه اندازی طباخی بسیار بیشتر از این میزان بود که در همان مقطع وامی ۱۰ میلیون تومانی از کمیته امداد امام خمینی (ره) دریافت کردم و توانستم ابزار و وسایل مورد نیاز را تهیه کنم. همچنین بیمه تامین اجتماعی من را کمیته امداد برقرار کرد.

 

چند سال است طباخی خود را در مشهد راه‌اندازی کرده‌اید؟

بعد از جدایی از همسرم مسائلی پیش آمد که ماندن در شهرستان برایم سخت شد. به همین دلیل بار و بنه را بستم و به مشهد آمدم. خیلی زود طباخی خودم را در این شهر راه اندازی کردم و امروز بیش از ۷ سال است که مشغول طباخی در مشهد هستم. در این مدت هزینه تحصیل و دانشگاه دخترم را از همین کار به دست آوردم علاوه بر این جهیزیه دخترم را تامین کردم. پسرم هم در کنارم مشغول به کار شده است و به طور غیرمستقیم هم برای چندین نفر ایجاد اشتغال کرده ام.

 

یک روز کاری در طباخی چگونه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد؟

روز کاری برای من از حدود ۴ صبح آغاز می شود. کله سحر از خواب بیدار می‌شوم و به مغازه می آیم. کرکره ها را که بالا می دهم نخستین مشتریان از گوشه و کنار پیدایشان می‌شود. تا جاگیر شوند چند دست کله پاچه را که از حدود ساعت ۱۱ شب گذشته بار گذاشته ام آماده می‌کنم و جلویشان می‌گذارم. با کمک پسرم از ۵ صبح تا ساعت ۱۱ پیش از ظهر به مشتریان کله پاچه می دهیم. خرید نان را صبح انجام می دهم اما خرید کله پاچه را بعداز ظهر. معمولا بین ساعت ارائه صبحانه تا ۵ بعد از ظهر که مشتریان سیرابی سر و کله شان پیدا می شود، نظافت مغازه و خرید نان بعداز ظهر در اولویت قرار دارد. البته زمانی را هم باید به خرید کله پاچه اختصاص دهم که این کار را به دلیل حساسیت در نوع انتخاب، خودم انجام می دهم و هر روز به کشتارگاه می روم چون به فروشگاه‌های سطح شهر اعتقادی ندارم. معمولا فروشگاه‌های سطح شهر کله و پاچه گوسفندهای مختلف را با هم قاطی می‌کنند که این باعث تفاوت در طعم و مزه و نرم و سفتی گوشت آنها می شود و مشتریان نمی‌پسندند.

 

مشتریان شما بیشتر از چه اقشاری هستند و نحوه برخورد مشتریان با یک خانم که طباخی هم می‌کند، چگونه است؟

اینجا همه جور مشتری داریم. از افراد پولدار گرفته تا اقشار مستضعف که شاید سالی یکبار بتوانند کله پاچه بخورند. البته شخصا علاقه ای به برخی مشتریان ثروتمند ندارم چون پر افاده هستند و خرده فرمایش زیاد دارند، حتی مواردی بوده که به دلیل درخواست‌های عجیب و غریب، به این افراد غذا نداده ام. از سویی خوردن کله پاچه آداب و رسوم خودش را دارد که خانم‌ها کمتر رعایت می کنند. گاهی مردم فراموش می کنند که اینجا طباخی است نه رستوران لوکس. همچنین افراد هرچه سنشان بالاتر می رود انگار مرام و معرفتشان کمتر می شود اما مشتریان جوان دردسر کمتری ایجاد می کنند و بهانه گیری ندارند.

 

شخصا علاقه دارم به افراد کم درآمد خدمات بدهم حتی پیش آمده که غذا خورده اند اما چون احساس کرده ام پولی برای پرداخت ندارند، از آنها چیزی نگرفته ام. متاسفانه طی چند سال گذشته قیمت کله پاچه خیلی بالا رفته است به طوری که یک دست کامل کله پاچه با توجه به اندازه و کیفیت آن، تا ۸۰ هزار تومان می‌رسد که پرداخت آن برای هر کسی ممکن نیست. البته میانگین قیمت کله پاچه در مغازه ما ۵۰ هزار تومان است.

 

تصمیمی برای توسعه کار خود یا افتتاح شعبه جدید دارید؟

خدا را شاکرم که به من کمک کرد تا دستم پیش کسی دراز نباشد. البته وجود یک مرد در کنار هر زنی که می‌خواهد کار اقتصادی انجام دهد خیلی کمک کننده است اما زنان باید بدانند که برای انجام فعالیت کارآفرینی چیزی کم از مردان ندارند. این سرنوشت من بود که در آستانه ۵۰ سالگی کار خودم را آغاز کنم اما در همین مدت موفقیت‌های زیادی داشته ام و علاوه بر چرخاندن چرخ زندگی و تامین هزینه خانواده ام، توانسته ام به زیارت عتبات عالیات هم بروم. پس اندازی هم دارم که امیدوارم بتوانم از محل آن یک مغازه سیرابی برای دامادم راه اندازی کنم تا بتواند زندگی اش را سریع تر سر و ساماند بدهد.

 

 

  • 9
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
ویژه سرپوش