جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۵۱ - ۲۶ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۱۲۷۶
رفاه و آسیب های اجتماعی

سرنوشت تلخ دختر داروسازی که همسر دوم یک پزشک شد

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی,طلاق
در روزهایی که سال جدید میلادی از راه می‌رسید، «ساره» زن داروساز،خود را از ایالتی در امریکا به تهران رسانده بود تا در دادگاه خانواده حاضر شود. با این حال در جلسه دادرسی خبری از شوهرش نبود و به جایش خانمی به‌عنوان وکیل او حضور داشت.

قاضی «غلامحسین گل آور» به پرونده «ساره» و شوهرش نگاهی انداخت و گفت:«همسر شما درخواست طلاق کرده است، به نظر می‌رسد مهریه‌تان را هم قبلاً بخشیده­ اید.پس اگر حرفی یا مطالبه دیگری دارید مطرح کنید.»

 

به گزارش نامه نیوز ، زن جوان بغضش را فرو خورد و جواب داد:«مثلاً چه خواسته‌ای می‌توانم داشته باشم؟»

قاضی گفت:«نفقه‌ای اگر پرداخت نشده یا اجرت المثل و غیره...»

 

ساره که معنای اجرت المثل را متوجه نشده بود، از وکیل همسرش موضوع را پرسید و زمانی که فهمید منظور حق زن در امور خانه‌داری است، رو به قاضی کرد و گفت:«من چه احتیاجی به این چند میلیون تومان دارم. باورتان نمی‌شود اگر بگویم در این دو سه سال بیشتر از ۲۰۰ هزار دلار برایش خرج کرده ام...»

 

آشنایی ساره و همسرش به ۱۰ سال پیش بازمی گشت. آن روزها در بیمارستانی که برادرش مدیرش بود درزمان دانشجویی به‌عنوان کارآموز در داروخانه حضور داشت و نخستین بار «دکترمحمود» را همانجا دید. چند بار هم به مناسبت‌های مختلف با او حرف زده بود تا آنکه برای تحصیلات تکمیلی در رشته داروسازی به امریکا رفت.

 

۵ سال بعد مادرش در یک گفت‌و‌گوی تلفنی موضوع خواستگاری دکترمحمود را پیش کشید و برادرش هم زمینه آشنایی بیشتر آنها را فراهم کرد. در دو سال بعد ساره گفت‌و‌گوهای متعدد تلفنی با دکتر داشت و در نهایت به خواستگارش «بله» گفت. محمود در نگاه ساره، مردی جذاب وخوش چهره و با شخصیت بود که شغل مناسبی هم داشت. از همین رو به اختلاف سنی ۱۵ سال‌شان اهمیتی نداد. تنها مشکلی که مانع ازدواج‌شان بود همسر و دختر نوجوان دکترمحمود بود. اما او اطمینان داد که همسرش را طلاق داده و دخترش را هم به او سپرده است.

 

بدین ترتیب مراسم خواستگاری و جشن عروسی‌شان در کمتر از ۲۰ روز برگزار شد و ساره به امریکا بازگشت تا به تحصیلش پایان دهد وبرای ادامه زندگی به ایران بازگردد. اما در همین فاصله محمود تصمیم گرفت نزد همسر جوانش برود و در امریکا تحصیلات تخصصی‌اش را دنبال کند.اما مشکلات ساره با شوهرش از همان روز آغاز شد. محمود درست یک هفته بعد از اقامت در امریکا دلتنگ دخترش شد به همین خاطرهر روز به او تلفن می‌زد. تا اینکه یک ماه بعد به تهران بازگشت. ساره به او حق می‌داد که دخترش را دوست داشته باشد و دلش برای او تنگ شود. بنابراین سرش را به کار گرم می‌کرد تا مشکل دوری از همسرش را تحمل کند.

 

چند ماه بعد محمود به امریکا برگشت. اما باز هم یک ماه نشده تصمیم گرفت برای دیدن دخترش به ایران برود.دراین میان ساره سعی می‌کرد همسرش را درک کند، او احساس می‌کرد شوهرش که قبل از ازدواج در خارج از کشور اقامت نداشته به این نوع زندگی عادت ندارد. با این حال با دوستان پزشک خود مشکل همسرش را در میان گذاشت، اما همه آنها معتقد بودند محمود دچار دوگانگی در رفتار و ذهن شده است و نمی‌تواند خودش را با زندگی در غربت هماهنگ کند.با این حال ساره برای آنکه در محمود انگیزه کافی برای ادامه زندگی ایجاد کند یک خودروی گرانقیمت خرید و برایش کاری در یک بیمارستان فراهم کرد. هر روز غذاهای ایرانی برایش می‌پخت و او را به محافل ایرانی می‌برد، اما شوهرش روز به روز افسرده‌تر می‌شد. در نهایت ساره از محل کارش استعفا کرد و با محمود برای ادامه زندگی به ایران بازگشت.

 

درست یک ماه از اقامت زن و شوهر در تهران می‌گذشت که ساره فهمید شوهرش همچنان به بیماری افسردگی مبتلاست و در حالی که ادعا می‌کرد شبهای زیادی در بیمارستان کشیک دارد، اما بیشتر اوقاتش را با دخترش می‌گذراند. یک شب بحثی طولانی بین آنها درگرفت و محمود ادعا کرد بار سنگین مهریه ۱۳۶۰ سکه‌ای ذهنش را درگیر کرده و رمقی برای ادامه زندگی مشترک باقی نگذاشته است.

 

بنابراین صبح روز بعد با هم به دفترخانه رفتند و ساره مهریه‌اش را بخشید تا شوهرش دیگر بهانه‌ای نداشته باشد. اما این موضوع هم در زندگی‌شان اثری نگذاشت و زندگی مشترک زن جوان و مرد میانسال روز به روز بدتر و تلخ‌تر شد. از روزی که با هم ازدواج کرده بودند سه سالی گذشته بود اما درمجموع چند ماه هم زیر یک سقف زندگی نکرده بودند. اوایل امسال بود که ساره به امریکا رفت تا شاید چند ماه دوری، شوهرش را به آرامش برساند و درباره زندگی مشترکش فکر کند. اما دو ماه بعد از طریق وکیل همسرش خبردار شد که دکتر محمود دادخواست طلاق داده و مصمم به طلاق است.

 

حالا قاضی دادگاه دادخواست طلاق را پیش روی خود داشت. با آنکه زن جوان مهریه‌اش را قبلاً بخشیده بود و مطالبه دیگری نداشت، اما از وکیل مرد پرسید:«آیا موکل شما تصمیمی برای ادامه زندگی ندارد؟ به نظرتان امکان سازش و تفاهم میان این زوج وجود ندارد؟» اما خانم وکیل توضیح داد که دکتر محمود علاقه‌ای به زندگی با ساره ندارد و حتی حاضر نیست به دادگاه بیاید. بنابراین قاضی گل آور پایان جلسه را اعلام کرد و دستور داد زن و شوهر به واحد مشاوره مراجعه کنند تا در آینده نزدیک درباره‌شان تصمیم نهایی گرفته شود.

 

ساره بلند شد تا از دادگاه خارج شود. اما قبل از خروج رو به وکیل همسرش گفت:«من محمود را دوست داشتم، اما حالا که حتی حاضر نیست با من روبه‌رو شود، اعتراف می‌کنم که در انتخابم اشتباه کرده ام...» 

 

 

 

 

  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
ویژه سرپوش