براساس آمار بیشترین موارد کودکآزاری یعنی ۴۲درصد، توسط افراد خانواده رخ میدهد
کودکآزاری؛ مسئلهای که از فرط تکراری بودن بیاهمیت شده است. آسیبهایی، جسمی، جنسی و روانی که کودکان معمولا قادر به بیان نیستند و متاسفانه بدترین و دردناکترین قسمت ماجرا اینجاست که این اتفاق در خانوادهها رخ میدهد و کودکان مورد آزار جنسی قرار میگیرند و وقتی این کودکان را تحتحمایت قرار بدهید و پدر، مادر یا حتی اقوامی را که به این بچه آزار رساندند از اینها دور کنید، از امکانات حمایتی لازم برخوردار نیستید. این درحالی است که براساس آمار بیشترین موارد کودکآزاری یعنی ۴۲درصد توسط افراد خانواده رخ میدهد و حدود ۳۹درصد از کودکآزاریها نیز در محیطی خارج از خانواده رقم خورده است؛ یعنی عامل حدود ۴۲درصد از کودکآزاریها والدین و اعضای اصلی خانواده است.
مجازات کودکآزاری، سه ماه تا یک سال زندان
حالا یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در تازهترین اظهارات خود در این باره به ایلنا میگوید: مساله مهم، ولایت مطلقه پدر و جد پدری است که بر مبنای فرهنگ و عرف در جامعه وجود دارد و به هیچ وجه نیز حذف شدنی نیست.
طیبه سیاوشی با اشاره به لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان بیان کرد: در ماده ۹ لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بهطور مفصل اما کلی در مورد اینکه چنانچه پدر و مادر نسبت به فرزندشان دچار بزه شوند، جرمانگاری شده است و به طور مثال در مورد اینکه بچه تا چه حدی مورد ضرب و شتم قرار گرفته، درصدها تعیین شده است و همچنین در رابطه با اینکه بچه اگر دچار مشکل عضو بشود و پدر این بزه را انجام داده باشد نیز جرمانگاری شده و متناسب با آن ۳ یا ۶ماه یا حتی یک سال نیز مجازات درنظر گرفته شده است.
وی با اشاره به بررسی لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان تصریح کرد: در بررسی این لایحه با ماده قانونی که به سازمان بهزیستی این اجازه را میداد، درصورتیکه بچه آزار دیده باشد، در حمایت این سازمان قرار بگیرد مخالفت شد و اعضا معتقد بودند پدر و مادر بد بهتر از سازمان بهزیستی است.
در این میان در مورد کودکآزاری تعاریف متفاوتی ذکر شده است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی «آسیب یا تهدید جسم و روان یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افراد که نسبت به او مسئول هستند کودکآزادی است.» در اصطلاح متخصصان هم هرگونه آسیب جسمی، روانی، سوءاستفاده جنسی یا بهرهکشی و عدم رسیدگی به نیازهای انسانی افراد زیر ۱۸سال توسط افراد دیگر کودک آزاری تلقی میشود. در ایران طبق ماده۱۱«لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان» هر کس مرتکب قتل عمد یا ضرب و جرح عمدی کودک یا نوجوان شود و به هر علتی قصاص نشود، علاوه بر پرداخت دیه طبق مقررات، حسب مورد به بیش از دو سوم حداکثر مجازات مقرر قانونی محکوم خواهد شد. با این توضیح که آزار کودکان میتواند جسمی، عاطفی، لفظی یا جنسی باشد، حتی نادیده انگاشتن و توجه نکردن به کودکان نیز میتواند به نوعی در رده این اختلال قرار گیرد.
از سوی دیگر اگر لایحه حمایت از حقوق کودک و نوجوان به تصویب برسد؛ میتوان این را انتظار داشت که اگر بچهای مورد ضرب و شتم پدر و مادر قرار گرفت یک یا دو ماه از خانواده گرفته شود. مسئله این است که در کشور اصطلاح چهاردیواری وجود دارد؛ به طور مثال بچهها در خانه ضرب و شتم میشوند و حتی مورد آزار پدری که معتاد به انواع مواد مخدر است قرار میگیرند، ولی کسی ورود نمیکند به این دلیل که میگویند پدر و مادرش هستند.
۵۱درصد از کودکان از اتفاق افتاده آگاه نیستند
همچنین چند ماه پیش در تحقیق میدانی جمعیت امام علی(ع)، سازمان مردمنهادی که در حوزه کودکان و زنان آسیبدیده فعالیت میکند، آمارهای قابل تاملی از این موضوع در ایران منتشر شد. تحقیقات و پژوهشهای میدانی این سازمان در خصوص تعداد کودکآزاریها که به ۱۱۷۵ مورد رسیدند، از تضییع واضح حقوق کودکان و در معرض خطر بودن این قشر از جامعه خبر میداد. وضعیتی که میتواند بستری برای ایجاد بیجههای متعدد در بستر مناطق فقیرنشین باشد، کودکانی که در این مکانها کسی به وضعیت آنها و آزارهای جسمی و جنسیای که میبینند توجه نمیکند.
«۵۰درصد از کودکانی که مورد غفلت قرار گرفته و ۵۱درصد از کودکان در معرض آزار جنسی از آزاری که اتفاق افتاده آگاه نیستند.» این آماری است که در تازهترین بررسی میدانی این سازمان در مورد وضعیت امنیت کودکان در مناطق حاشیهای اعلام شده است. همچنین ۷۷۱ کودک و ۱۱۷۵مورد کودکآزاری در ۱۸ استان، جامعه آماری این پژوهش است.
طبق این گزارش که توسط چندین سازمان مردمنهاد انجام شده در مواردی که آزار جنسی توسط والدین رخ میدهد، ۱۰۰درصد آنها اعتیاد دارند و ۶۳درصد از این والدین بیکار هستند. سن آزارگرها هم بین ۳۰ تا ۳۹سال و ۴۰ تا ۴۹سال بوده است. در ۱۱۷۵مورد ۶۹.۴۴درصد آزارگران مرد و ۱۶.۱۷درصد زن بودند و در ۱۴.۳۹درصد نیز نامشخص است.
۶۱درصد از آزارگرها والدین کودکان هستند.۵۰درصد از آزارگران اعتیاد دارند و ۳۲درصد بیکارند. همچنین ۳۱درصد از آزارگران جنسی به کودکان از والدین آنها بودند و ۶۹درصد از آزارگران جسمی نیز از والدین کودکانند. نکته قابل تامل پژوهش این است که ۱۸.۷۸درصد کودکان فکر میکنند، اعمال جنسی روشی برای مورد توجه قرار گرفتن آنهاست و این محبت آزارگر است بهطوری که تعدادی از کودکان بعد از آزار به این کار گرایش پیدا کرده بودند. ۸۱درصد از کودکان هیچگونه آموزشی نسبت به خودمراقبتی نداشتند، این در حالی است که تنها یک درصد از خانوادهها نسبت به این پدیده آگاهی داشتند.
۳۶درصد از آزارهای جنسی متعلق به پسران است
در این میان، طبق این پژوهش ۳درصد از کودکان حاضر به بیان آزار به پلیس و مراجع قانونی بودند و فقط ۲درصد از خانوادهها حاضر به طرح شکایت و پیگیری قانونی هستند، این مسئله میان مهاجران کمتر مورد پیگیری قرار میگیرد و آنها به دلیل نبود مدارک هویتی از ترس اخراج شدن به دستگاههای قضایی مراجعه نمیکنند.
در این تحقیق، آزارها به سه بخش جسمی، جنسی و غفلت تقسیم شدهاند. ۳۶درصد از آزارهای جنسی متعلق به پسران است و درصد بالایی از کودکان در دوران خردسالی مورد آزار قرار گرفتهاند. این پژوهش درحالی است که ۱۵سال پیش قانونگذار کیفری قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان را به تصویب رساند، این قانون در قالب ۹ماده تعریف شده و هر نوع آزار و اذیت کودکان را که موجب صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی کودکان شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد ممنوع و کودکآزاری را از جرایم عمومی میداند که احتیاج به شکایت شاکی خصوصی ندارد.
این قانون درحالی به تصویب رسید که به عقیده برخی از فعالان اجتماعی عدم تناسب میان جرایم و مجازاتها موجب شد تا لایحه حمایت از حقوق کودک، بار دیگر به مجلس ارسال شود اما این لایحه تاکنون به تصویب نرسیده است.
اگرچه فعالان حقوق کودک ادعا نمیکنند که تنها با تصویب این لایحه جرایم مربوط به کودکان به پایان میرسند، اما معتقدند وجود بازوهای اجرایی و تصویب قوانینی در این خصوص میتواند گام موثری در زمینه کاهش جرایم مربوط به کودکآزاری باشد. موضوعی که مونیکا نادی، عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان معتقد به آن است. او به ایسنا میگوید: «تصویب لایحه به این معنا نیست که از فردا شاهد کودکآزاری نباشیم.
نمیتوان از قوانین چنین انتظاری داشت که به محض تصویب آسیبها را حل کنند اما حداقل تصویب این لایحه، زمینه قانونی راحتتری به ما میدهد تا فرهنگ جامعه را ارتقا دهیم و به سمت مبارزه با کودکآزاری پیش برویم. در عین حال وجود یک قانون باعث میشود نظام قضایی، قدرت بیشتری پیدا کند و در پیشگیری و مبارزه عملکرد بهتری داشته باشد.»
او با بیان اینکه نمایندگان معتقدند فقط با تصویب قانون موضوع کودکآزاری حل نمیشود، توضیح میدهد: نمایندگان معتقدند این موضوع ابعاد دیگری دارد که تنها با تصویب قانون حل نمیشود، این درحالی است که بعد قانونی یکی از ابعاد قدرتمند قضیه است که میتواند روی سایر ابعاد تاثیرگذار باشد.
لایحه بیشتر وضعیت تنبیهی–قضایی دارد
با این حال اهمیت تصویب این لایحه و کندی پیشروی آن درحالی است که مهرماه امسال یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از بررسی ۳ماده و تصویب ۲ماده از لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در کمیسیون متبوعش خبر داد.
به گفته طیبه سیاوشی، ۱۵ماده از لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در کمیسیون فرهنگی مجلس به عنوان کمیسیون فرعی بررسی و تصمیمگیری خواهد شد.
در حالی که عنوان لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان است، اما اعضا پس از بررسی اجمالی مواد ارجاعی به این جمعبندی رسیدند که لایحه مذکور بیشتر وضعیت تنبیهی – قضایی دارد تا حمایت از کودکان و نوجوانان. این رویه موجب شده تا در ماههای اخیر مسئولان و فعالان این حوزه بارها نسبت به پیامدهای ناشی از بیتوجهی به اهمیت حمایتهای قانونی از کودکان و نوجوانان در برابر خشونت واکنش نشان دهند. یکی از این افراد الهام فخاری، عضو شورای شهر تهران است.
او آبانماه امسال گفت: فاجعههایی از جمله کودکآزاریهایی که ماههای اخیر خبری شدهاند، بیش از همه ریشه در نبود آموزشهای بهنگام، پیشگیرانه، نابرخورداری از آگاهیهای حقوقی-مدنی و کمبود مهارتهای زندگی دارند و با عاطفیترین واکنشها یا دردناکترین گزارشهای خبری هم قابل پیشگیری نبودهاند و نیستند. این رخدادهای دردناک بیش از همیشه به ما یادآوری میکنند کاستی اگر هست که هست را در ۶سال در نوبت ماندن لایحه حمایت از کودکان در مجلس جستوجو کنیم. به یاد داشته باشیم ریشههای خشونت خانگی و قربانی شدن کودکان را در آشفتگی اجتماعی و تقدم سرمایههای پولی و مالی بر سرمایه اجتماعی بجوییم و آگاه باشیم حق شهروندی و مسئولیت شهروندی به هم وابسته هستند.
تامل برای شناخت واقعیت و چارهجویی
به عقیده نایب رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران، «بهعنوان مثال خبر آزار دانشآموز توسط سرایدار مدرسه ذهن زخمی و ترسیده مردم را بهشدت درگیر کرده است تا جایی که به جای تامل برای شناخت واقعیت و چارهجویی، هیجان و رنجیدگی تعیینکننده رفتار مردم شده است. اگر آزارگری و تجاوز را برخاسته از غلبه هیجان بر ذهن و شناخت فرض کنیم، واکنش تنبیهگرانه برخی از مردم هم آسیب بهشمار میرود.»
همه اینها درحالی است که بارها گفته شده که آسیبهایی همچون کودکآزاری نشات گرفته از نابرابری اجتماعی است که به زندگی برخی از اقشار جامعه تحمیل شده و مقوله فقر و فقرا را تشکیل داده است. با این حال کودکآزاری یک نگرانی و یک معضل جهانی است؛ معضلی که درد و آسیبهای ناشی از آن ممکن است تا بزرگسالی ادامه پیدا کند.
آسو محمدی
- 13
- 5