پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸:۰۵ - ۱۱ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۲۷۹۱
رفاه و آسیب های اجتماعی

گفت‌وگو با جوان ترین بازمانده از بمباران شیمیایی سردشت

رحیم صداقت,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی

شاید وقتی صحبت از بازماندگان جنگ تحمیلی می‌شود، نخستین تصوری که به ذهنمان می‌رسد این باشد که خیلی‌هایشان دیگر پا به سن گذاشته‌اند. اما واقعیت این است که کودکان جنگ بازماندگانی هستند که هنوز سن‌وسالی ندارند. «رحیم صداقت» یکی از کودکان جنگ است که در بمباران شیمیایی ‌سال ٦٦ مجروح شد و حالا بعد از ٣١‌سال هنوز هم  موج انفجار در گوشش می‌پیچد. او با زخم‌های پوستی و سرفه‌های مکرر بزرگ شده اما هیچ‌کدام از اینها باعث نشد تا زندگی‌اش را متوقف کند. صداقت که از همان دوران کودکی و نوجوانی عاشق کارهای هنری بود، تصمیم گرفت یک گروه هنری نمایش و موسیقی راه‌اندازی کند تا برای ساعتی هم که شده زخم‌های بی‌رحم جنگ را فراموش و تصور کند زندگی بدون درد، سرفه و سوزش‌های مدام چشم‌هایش هم ادامه خواهد داشت.

 

به عنوان نخستین سوال می‌خواهم به ٣١‌سال پیش برگردیم؛ پررنگ‌ترین تصویری که از بمباران سردشت در ذهنتان مانده چه صحنه‌ای است؟

پدر من میوه‌فروشی داشت، آن روز قبل از بمباران از مغازه بیرون رفته بود و من و مادرم در آن‌جا تنها بودیم. حوالی عصر بود که صدای هواپیماها در آسمان پیچید و من وحشت کرده بودم. مادرم به من گفت نترس با ما کاری ندارند. بعد از این صحنه چیز دیگری در ذهنم نیست، چراکه در همان لحظه بمباران شده بودیم و وقتی چشم باز کردم در بیمارستان چمران تهران بستری بودم.

 

چه بلایی سرتان آمده بود؟

اکثر جاهای بدنم سوخته بود و چشمانم هم جایی را نمی‌دید.

 

در بیمارستان فهمیدید که چه اتفاقی برایتان افتاده است؟

بله، گفتند سردشت بمباران شیمیایی شد.

 

از دوران بستری‌بودنتان در بیمارستان چطور؟ صحنه یا تصویر پررنگی به یاد دارید؟

چون بچه بودم به اسباب‌بازی و ماشین علاقه زیادی داشتم. یادم است در بیمارستان که بودم یک نفر که هیچ‌وقت هم نفهمیدم چه کسی بود برای من یک ماشین اسباب‌بازی هدیه گرفته بود. وقتی آن را به من دادند با این‌که چشمانم می‌سوخت و نمی‌توانستم بازشان کنم به خاطر این اسباب‌بازی به زور چشمانم را باز کردم تا  فقط بتوانم ماشینم را ببینم.

 

این ماشین اسباب‌بازی که در بیمارستان به شما دادند را هنوز دارید؟

نه، متاسفانه، اما ‌ای کاش داشتم، چون خیلی برایم عزیز بود.

 

در بیمارستان روند درمان و بهبودیتان چطور پیش رفت؟

مدتی که در بیمارستان بودم، وضع بینایی چشمانم تا حدودی بهتر شد، اما از لحاظ پوستی بشدت آسیب دیده بودم. پزشکان یک‌سری پماد به من داده بودند که استفاده می‌کردم، البته چون سن من خیلی کم بود، خیلی چیزها را به صورت دقیق به یاد ندارم و بیشتر اینها را خانواده‌ام برایم تعریف کرده‌اند.

 

زخم‌های بمباران شیمیایی تا چند‌سال با شما بود؟

روند درمان من از همان زمان تا به امروز ادامه دارد؛ این زخم‌ها با من بزرگ شده‌اند. آن زمان هرازگاهی به بیمارستان سردشت می‌رفتیم یا در خانه از داروها و پمادها برای درمان استفاده می‌کردیم. هنوز نیز همین‌طور است.

 

برای یک کودک که قربانی بمباران شیمیایی و درد و بیماری شده چه چیزی از همه سخت‌تر بود؟ به این دلیل می‌پرسم که در دنیای الان هم هنوز کودکان زیادی قربانیان جنگ هستند و شما یکی از کسانی هستید که طعمش را چشیده‌اید و کودکان جنگ را بیشتر از دیگران درک می‌کنید.

راستش همه درد‌های جسمی یک طرف و وضع ظاهری و پوستم یک طرف دیگر! وقتی وارد مدرسه شدم به خاطر سوختگی‌های پوستم بعضی از بچه‌ها فکر می‌کردند که من به حمام نرفته‌ام، (با بغض) به همین دلیل همکلاسی‌هایم مدام می‌گفتند چرا حمام نمی‌روی؟! می‌گفتم اینها به خاطر حمام‌نرفتن نیست، اینها زخم‌های سوختگی است، اما بچه‌ها باور نمی‌کردند.

 

گفتید که ترکش‌های بمباران شیمیایی با شما بزرگ شده‌اند. الان مشکلات جسمی‌تان چیست؟

ریه‌ام آسیب دیده، مخصوصا وقتی مسافتی را پیاده راه می‌روم، نفسم به شمارش می‌افتد و به سرفه می‌افتم. جای زخم‌های روی پوستم هم هنوز دیده می‌شوند. در فصل‌های بهار و پاییز هم چشمانم خیلی درد می‌گیرد و همیشه سرخ می‌شود و اشک دارد.

 

شما یکی از جوان‌ترین بازماندگان جنگ تحمیلی هستید. ازدواج کرده‌اید؟

بله، ازدواج کردم و دو فرزند دارم.

 

همسرتان هم در دوران کودکی بمباران شیمیایی را تجربه کرده است؟

خوشبختانه نه، چون ایشان متولد ‌سال ٦٨ هستند و آن زمان دیگر جنگ تمام شده بود.

 

موضوعی که هنوز اثبات نشده، اما همیشه درباره آن بحث وجود دارد، انتقال مصدومیت شیمیایی جانبازان به فرزندان آنهاست. درواقع بعضی‌ها معتقدند گازهای شیمیایی به‌خصوص گاز خردل می‌تواند تا چندین نسل اثراتی را ایجاد کند. فرزندان شما مشکل یا مصدومیتی ندارند؟

نه، خدا را شکر به بچه‌هایمان آسیبی نرسیده است.

 

آقای صداقت، با همه سختی‌ها و مشکلات جسمی که در تمام طول دوران زندگی‌تان داشته‌اید، اما ظاهرا زندگی برای شما متوقف نشده و مشغول کارهای هنری شدید، دقیقا چه کاری انجام می‌دهید؟

من کارگردانی و بازیگری می‌کنم، نمایشنامه می‌نویسم و استاد پایکوبی کردی یا همان رقص کردی هستم.

 

علاقه‌تان به کارهای هنری از کجا می‌آید؟

این کار به من روحیه و انرژی می‌دهد تا بتوانم سرپا باشم و تنها منبع درآمد من هم از همین راه تامین می‌شود.راستش در دوران نوجوانی به بازی محمدرضا فروتن علاقه‌مند شده بودم و شیوه بازیگری‌اش را خیلی دوست داشتم و برایم یک الگو بود. همین علاقه من را به سمت کارهای هنری کشاند و تا امروز هم ادامه دارد.

 

گروه دارید یا به صورت انفرادی این کار را انجام می‌دهید؟

من سرپرست گروه تاوگه به معنای آبشار هستم. این گروه یکی از فعال‌ترین گروه‌های هنری سردشت است.

 

با شرایط جسمی‌تان و سرفه‌های مکرر و سوزش چشمان‌تان، انجام کارهای هنری آن هم بازیگری روی سن یا حتی نوشتن روی کاغذ سخت نیست؟

از نظر جسمی سخت است، اما روح و روانم را تسکین می‌دهد. مدتی قبل در بیمارستان اعصاب و روان تبریز بستری بودم و وقتی پزشکم متوجه شد که کارهای هنری انجام می‌دهم، من را به بخش هنر درمانی بیمارستان معرفی کرد تا در آن‌جا کار کنم. من وقتی می‌نویسم آرام می‌شوم و روحیه می‌گیرم. وقتی برای بازی روی سن می‌روم، جز سن به هیچ دردی فکر نمی‌کنم، ضمن این‌که وقتی کارهایم با استقبال مردم سردشت روبه‌رو می‌شود و می‌توانم برای چند لحظه آنها را هم با خودم همراه کنم تا دردهایشان را فراموش کنند، انرژی می‌گیرم.

 

از شما به‌عنوان یکی از بازماندگان بمباران شیمیایی که با وجود مشکلات جسمی و معیشتی مشغول کار هنری است، حمایت می‌شود؟

به جز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ سازمان و نهاد دیگری از ما حمایت نمی‌کند. در سردشت دردها زیاد است، امیدوارم کسانی که می‌توانند برای مردم مظلوم سردشت کاری انجام دهند، سراغ ما بازماندگان بمباران شیمیایی بیایند. این مردم همان کسانی هستند که در زمان جنگ پشت نیروهای نظامی را خالی نکردند و در شهرشان ماندند و جنگیدند یا کشته شدند یا شیمیایی. ‌ای کاش فراموش نشویم.

 

به‌ناز مقدسی

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 16
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۰
جدیدترین
قدیمی ترین
درطول تاریخ مظلومان ازدست دنیامحبان ظالم این طور بودند الهم الحفیظنا الهم حفیظ من خناس قلب اعدا ءيهم
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
ویژه سرپوش