به گزارش اعتماد، فوتبال زنان امروز يك بخش بزرگ از جامعه فوتبال و البته يك بخش كوچك از صنعت فوتبال است. دستمزد زنان فوتباليست در تمام دنيا كمتر از مردان است. دليل اين امر البته تبعيض قائل شدن جنسيتي مسوولان امروز فيفا نيست.
فيفا تمام سعياش را ميكند فوتبال زنان رشد كند، اما مساله اين است كه هنوز مخاطب چنداني به صورت جدي فوتبال زنان را دنبال نميكند و بيننده كم مساوي است با درآمد كم. البته بهنظر ميرسد كه اين موضوع هميشه هم به اين صورت نبوده و روزگاري فوتبال زنان از فوتبال مردان هم مخاطب بيشتري داشته است. داستان زناني را دنبال ميكنيم كه دهها هزار هوادار را به ورزشگاهها ميكشاندند و فوتبال مردان را زير سايه قرار داده بودند. پس به انگليس دهه ۲۰ميلادي ميرويم.
آن روزها، درخشانترين روزهاي فوتبال زنان است. بعد از آن هر چه تلاش كردند ديگر به آن درجه از محبوبيت و توجه نرسيدند. در دهه ۲۰ ميلادي حدود ۱۵۰ باشگاه در فوتبال زنان انگليس فعال بودند و در سطوح مختلف به رقابت ميپرداختند. بازيهاي سطح اول فوتبال زنان، گاهي بيش از ۵۰هزار هوادار را به استاديوم ميكشاند و شهرها را تعطيل ميكرد.
پس از چند سال، اتحاديه فوتبال انگليس كه هميشه تحت تاثير محافظهكارها بوده، فوتبال را «ورزشي نامناسب براي زنان» معرفي كرد و بر همين اساس فوتبال زنان را تعطيل اعلام كرد. جدلهاي زيادي در مورد دلايل اين تصميم صورت گرفت و هنوز هم گاهي در موردش صحبت ميشود، اما چيزي كه قطعي است اين است كه امروز همه پي بردهاند آن تصميم بسيار اشتباه بوده و ضربه بزرگي به فوتبال انگليس زده است. بيبيسي رازهايي را از آن دوران منتشر كرده است.
ويژگيهايي از فوتبال زنان و دانستنيهايي كه رسانهها در يك قرن اخير فراموش كردهاند. به عنوان مثال، بيبيسي از زني نوشته به نام «ليلي پار». ليليپار يك وينگر بود كه براي تيم «ديك كرو» بازي ميكرد. ديك كرو در واقع نام يك كارخانه مهماتسازي در جنگ جهاني اول در پرستون بود. ديك كرو از اولين تيمهاي فوتبال زنان بود كه در سطح جهاني مطرح شد. آنها براي اولينبار از شورت ورزشي مخصوص زنان رونمايي كردند و همچنين اولين تيمي بودند كه به تورهاي خارج از كشور دعوت ميشدند. در مورد «ليلي پار» ميگويند كه سيگار ميكشيده و درآمدش را صرف مشروبات الكلي ميكرده.
اطلاعاتي جالب كه نشان ميدهد تفاوت چنداني بين رفتار ستارههاي بزرگ زنان و مردان انگليسي وجود نداشته. در طول جنگ جهاني اول كارخانههاي انگليسي مجبور شدند از زنان دعوت كنند تا بيايند و به جاي مرداني كه به ميدان مبارزه رفته بودند ميدان اقتصاد را بگردانند. پر شدن كارخانهها از زنان، باعث شد بسياري از كارهايي كه پيشتر مختص مردان بود، زنانه بشوند. زنان بعد از كار به كافهها و بارها ميرفتند تا خستگي يك روز سخت در كارخانه را فراموش كنند. همچنين زمينهاي فوتبال زيادي بيكار مانده بود و همين امر زنان را تشويق كرد تا براي تفريح فوتبال بازي كنند.
در مدت زمان كمي آن قدر خوب رشد كردند كه در سال ۱۹۱۷ در شهر پرستون ۱۰هزار نفر از يك بازي ديدن كردند و سه سال بعد بازي دو تيم «ديك كرو» و «سن هلن» در باكسينگ دي، ۵۰هزار نفر را به استاديوم «گوديسون پارك» اورتون كشاند. گفته ميشود كه دهها هزار نفر هم پشت درهاي استاديوم مانده بودند. براي اينكه اهميت اين مقدار جمعيت را درك كنيد بايد بدانيد كه اورتون در سال ۲۰۱۵ در هر بازي نهايتا ۳۹هزار هوادار را به گوديسون پارك ميكشاند. اما در ۵ دسامبر ۱۹۲۱ اتحاديه فوتبال اعلام كرد كه ديگر زنان حق ندارند در ورزشگاههاي متعلق به اتحاديه بازي كنند و اين بدان معنا بود كه ستارههايي مثل «ليلي پار» ديگر نميتوانستند مقابل تماشاگران به زمين بروند و بايد در زمينهاي آماتوري بازي كنند.
اين ممنوعيت تا سال ۱۹۷۱ و يعني زماني كه اتحاديه فوتبال زنان تشكيل شد، به قوت خود باقي ماند و فوتبال زنان به گوشهاي رانده شد. البته برخي قوانين تا سال ۱۹۷۵ همچنان راه ورود زنان به فوتبال را سخت ميكردند و اعتراضات مدني و برابريخواهيهاي زنان در نهايت منجر به شروع دوباره فوتبال زنان در انگليس شد. تا سال ۱۹۸۹، فوتبال زنان پخش زنده نداشت و در نهايت اين شبكه چهار انگليس بود كه قبول كرد اين مسابقات را به صورت منظم پوشش بدهد.
در حال حاضر حدود سه ميليون فوتباليست حرفهاي زن در انگليس فعاليت ميكنند. البته همچنان تفاوت فني قابل ملاحظهاي بين فوتبال زنان و مردان وجود دارد و اين موضوع به صورت مستقيم به ۵۰سال تعطيلي فوتبال زنان مربوط است. باشگاههاي بزرگ انگليسي هركدام يك شعبه زنان هم دارند. منچستريونايتد يك سال است كه تيم بانوان دارد. باشگاه بزرگي مثل رئال مادريد اصلا تيم بانوان ندارد. از آنسو باشگاه رقيب آنها يعني بارسلونا سرمايهگذاري فوقالعادهاي روي فوتبال زنان كرده و بهترين بازيكن سال گذشته، يعني «ليك مارتنس» هلندي را هم جذب كرده است.
يوونتوس تيم قدرتمندي دارد و باشگاههايي مثل المپيك ليون و پاريسنژرمن از قدرتهاي فوتبال زنان در اروپا هستند. آلمانيها هم حضور بسيار فعالي در اين زمينه دارند و فوتبال زنانشان پا به پاي فوتبال مردان پيش ميرود. اما نكته جالب اينجاست كه يك كشور بسيار بزرگ سراغ داريم كه در آن فوتبال زنان از فوتبال مردان پرطرفدارتر و بزرگتر است. فوتبال زنان در امريكا بزرگترين ليگ فوتبال زنان را دارد و اين ليگ يكي از پربينندهترين ليگهاي ورزشي اين كشور و پربينندهترين ليگ فوتبال جهان است. درآمدهاي تبليغاتي فوتباليستي مثل الكس مورگان از درآمد مردان فوتباليست اين كشور هم بيشتر است و امريكا به نوعي يك نمونه خاص در فوتبال زنان شناخته ميشود.
در برخي كشورها مثل دانمارك، فوتباليستهاي مرد كمپينهايي راه انداختهاند و در آن خواستار اين شدند تا دستمزدي يكسان به مردان و زنان مليپوش پرداخت شود. اين موضوع از درك بازيكنان مرد اين كشورهاست و نشان ميدهد آنها ميخواهند دختران هم مثل زنان براي فوتباليست شدن ترغيب شوند. در حال حاضر گردش مالي فوتبال زنان بسيار كمتر از فوتبال مردان است. بازيكنان دائم در معرض قضاوتهاي جنسيتي قرار ميگيرند. به عنوان مثال در جام جهاني كانادا، سايت فيفا در يادداشتي درباره الكس مورگان، در ستايش او، از زيباييهاي ظاهرياش تعريف كرد و اين موضوع باعث واكنش سفت و سخت مورگان شد چراكه هرگز در مورد يك بازيكن مرد از زيباييهايش نوشته نميشود و فقط به فوتبالش توجه ميكنند.
اما مشكل بزرگتر همان مسائل مالي است. اسپانسرهاي زيادي هنوز حاضر به فعاليت در فوتبال زنان نيستند و آن را تبليغي موثر نميدانند. فيفا جام جهاني زنان را به كانادا سپرد و استاديومهاي كانادا پوشش زمينشان از چمن مصنوعي بود. لحظهاي تصور كنيد كريستيانو رونالدو و ساير ستارههاي فوتبال مردان حاضر شوند در مسابقاتي در سطح جام جهاني روي چمن مصنوعي بازي كنند. اما اين تصميم براي زنان گرفته شد. دردسرهاي زنان فوتباليست اغلب مثل دردسرهاي ۳۰سال پيش فوتبال مردان است و هنوز امكانات به صورت برابر بين آنها تقسيم نشده است.
كشوري مثل ژاپن با سرمايهگذاري روي فوتبال زنان بسيار موفق بوده و يكي از ابرقدرتهاي تيمهاي فوتبال زنان تيم ملي ژاپن است. در حالي كه تيم مردان اين كشور هرگز به اين اندازه موفق نبوده است. اين موضوع در مورد زنان امريكا هم صدق ميكند و سطح اين تيم هم نسبت به سطح تيم ملي مردانش بالاتر است. فوتبال زنان با غيبتي چند دههاي در رسانهها مواجه بوده و از امكاناتي برابر با فوتبال مردان برخوردار نبوده است. اما اگر حمايتهاي كافي از آن صورت گيرد، ميتوان تورنمنتهاي سطح بالاي بيشتري را تماشا كرد و اين لذتي براي تمام فوتبالدوستان است، نه فقط زنان فوتبالدوست.
علي كربلايي
- 17
- 5