جیمز کامرون در شهر کوچک کپوسکسینگ کانادا بهدنیا آمد و در ۱۷سالگی با خانوادهاش به کالیفرنیای امریکا مهاجرت کرد. رشتههای فیزیک و انگلیسی را در کالج رها کرد رانندهی کامیون شد.
در همین دوران به موضوع جلوههای ویژه علاقه پیدا کرد و بعد از دیدن فیلم «جنگهای ستارهای» رانندگی کامیون را کنار گذاشت تا وارد صنعت سینما شود. بعد از خواندن کتاب «فیلمنامه» سید فیلد به این موضوع فکر کرد که میتوان علم و هنر را به هم پیوند داد. با دو نفر از دوستانش یک فیلمنامهی علمیتخیلی کوتاه ۱۰ دقیقهای با عنوان «Xenogenesis» نوشتند، پول جمع کردند، دوربین و لنز و استودیو اجاره کردند و نگاتیو خریدند تا فیلم را با فرمت ۳۵میلیمتری بسازند. نیمی از روز اول وقت آنها صرف این شد که سر دربیاورند که دوربین چطور کار میکند.
بعد از این تجربه دستیار تولید فیلم «دبیرستان راکاندرول» (۱۹۷۹) شد که نامش هم در تیتراژ نیامد، اما او فقط بهدنبال آموختن فنون سینما بود. کمی بعد در یک استودیو به ساختن مدلهای مینیاتوری مشغول شد و زمانی نگذشت که در فیلم «نبرد در ورای ستارهها» (۱۹۸۰) مدیر هنری شد، و طراحی و کارگردانی جلوههای ویژهی فیلم «فرار از نیویورک» (۱۹۸۱)، طراحی تولید «کهکشان وحشت» (۱۹۸۱) و مشاورهی طراحی «اندروید» (۱۹۸۲) کارهای بعدیاش بودند.
در سال ۱۹۸۱ کامرون کارگردانی جلوههای ویژهی فیلم «پیرانا ۲: تخمریزی» را برعهده گرفت. کارگردان فیلم میلر دریک در پی اختلاف نظر با تهیهکننده اویدیو اسونیتیس، پروژه را رها کرد و اسونیتیس کارگردانی را به کامرون سپرد تا اولین کارگردانی سینماییاش را تجربه کند. اما او هم چون به حرف تهیهکننده گوش نداد، اخراج شد، اما اسونیتیس از او خواست کنار کار باقی بماند و کمک کند. در جریان ساخت این فیلم کامرون مسموم شد و در حال بیماری کابوسی دید که در آن یک ربات قاتل از زمان آینده فرستاده شده تا او را بکشد! این کابوس به او ایدهی ساخت فیلم «نابودگر» (۱۹۸۴) را داد که بدل به نقطهی عطفی در کارنامهاش شد.
کامرون فیلمنامهی «نابودگر» را نوشت و تصمیم گرفت آن را به تهیهکنندهای بفروشد که بپذیرد خودش فیلمنامهاش را کارگردانی کند. بااینحال همهی کمپانیهایی که با او کار میکردند، علاقهشان را به فیلمنامه ابراز میکردند، اما حاضر نبودند کارگردانی آن را به شخص بیتجربهای چون او بسپارند.
گیل آن هرد، تهیهکنندهای که بهتازگی کمپانی خودش را راه انداخته بود حاضر شد با کامرون کار کند. فیلمنامه را به قیمت یک دلار خرید و کارگردانی را به او سپرد. «نابودگر» که با بودجهی اندک ۵/۶میلیون دلاری ساخته شد و در بسیاری از هزینههای آن صرفهجویی شد، بیش از ۷۸میلیون دلار فروخت تا آقای کارگردان و خانم تهیهکننده، قدم محکمی برداشته باشند. سال بعد کامرون که بهتازگی و پس از شش سال از همسر اولش جدا شده بود، با گیل ازدواج کرد که این ازدواج هم چهار سال ادامه پیدا کرد.
کامرون تا به امروز کارگردانی ۷ فیلم بلند، دو مستند و یک سریال تلویزیونی را بهعهده داشته و این فقط بخشی از کار اوست؛ او تهیهکنندگی ۲۸ فیلم و چهار سریال، نوشتن فیلمنامه برای ۱۹ فیلم و پنج سریال، تدوین هفت فیلم و بازی در سه فیلم و پنج سریال را هم در کارنامه دارد.
فروش فیلمهایی که او کارگردانی کرده به بیش از ۶میلیارد دلار در جهان رسیده و همچنان دو رتبهی اول جدول پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما در اختیار اوست: «آواتار» (۲۰۰۹) و «تایتانیک» (۱۹۹۷) و هیچکس غیر از او تا به امروز نتوانسته رکورد فروش خودش را بشکند.
مروری بر چهار فیلم برتر کامرون :
۴. ورطه (The Abyss) (۱۹۸۹)
کامرون ایدهی این درام ماجراجویانه و علمیتخیلی را از دورهی دبیرستان در ذهن داشت: کارکنان یک سکوی نفتی که در زیر آب با موجوداتی از جهان دیگر مواجه میشوند و همین ایده را بدل به فیلمنامهی «ورطه» کرد. با توجه به اینکه بخش عمدهای از فیلم در زیر آب ساخته میشد و تکنولوژی امروز برای بازآفرینی این محیط بهشکل دیجیتال وجود نداشت، هزینهی تولید فیلم بسیار بالا رفت بهطوری که با بودجهی ۴۷میلیون دلاری بدل به یکی از پرهزینهترین فیلمهای زمان خودش شد.
بخش عمدهای از فیلم در عمق ۱۲ متری آب فیلمبرداری شد و برای ساختن دکور یک نیروگاه هستهای ناتمام، از دو مخزن بزرگ ۲۸میلیون لیتری و ۵/۹میلیون لیتری استفاده شد که عوامل و بازیگران فیلم بخش عمدهای از زمان فیلمبرداری را در این دو مخزن گذراندند. بااینحال فیلم ۹۰میلیون دلار فروخت تا کامرون همچنان بر مدار سوددهی در سینما باقی بماند. فیلم در چهار رشتهی فنی نامزد اسکار شد و جایزهی جلوههای بصری را بهدست آورد.
۳. بیگانهها (Aliens) (۱۹۸۶)
سومین فیلم جیمز کامرون که یک فیلم اکشن، ماجراجویانه و علمیتخیلی است، دنبالهی فیلم موفق «بیگانه» (۱۹۷۹) با کارگردانی ریدلی اسکات (https://fnws.ir/vz) است. کامرون نام این فیلم را «بیگانهها» گذاشت و سیگورنی ویور را برای نقش اصلی «الن ریپلی» حفظ کرد. بااینحال عوامل فیلم او را جانشین ضعیفی برای اسکات میدانستند و موضعی خصمانه نسبت به او داشتند. کامرون حتی سعی کرد فیلم «نابودگر» را به آنها نشان بدهد، اما اکثر آنها حاضر به تماشای این فیلم نشدند. با وجود مشکلاتی از این دست که تولید را برای کامرون دشوار کرده بود، فیلم در گیشه و جوایز موفق ظاهر شد و در برابر بودجهی ۱۸میلیون دلاریاش، فروشی ۱۳۱میلیون دلاری را ثبت کرد؛ نامزد هفت اسکار شد و جوایز جلوههای صوتی و جلوههای بصری را از آن خود کرد. حالا این فیلم در رتبهی ۶۹ برترین فیلمهای تاریخ سینما تا به امروز قرار دارد.
۲. نابودگر ۲ (Terminator ۲) (۱۹۹۱)
هفت سال پس از ساخته شدن «نابودگر» (۱۹۸۴) و با رفع مشکلات حقوقی، کامرون توانست دنبالهی آن را بسازد.آرنولد شوارتزنگر و لیندا همیلتون در نقشهای خودشان در فیلم اول ظاهر شدند و رابرت پاتریک در نقش یک نابودگر پیشرفتهتر به فیلم اضافه شد. این فیلم هم مثل «ورطه» در زمان خودش با بودجهی ۱۰۰میلیون دلاری یکی از پرهزینهترین فیلمها لقب گرفت. بزرگترین چالش فیلم در جلوههای ویژهای بود که خلق نابودگر جدید T-۱۰۰۰ میطلبید.
فیلم با فروش ۵۲۰میلیون دلاری در سینماهای جهان پرفروشترین فیلم سال شد. «ترمیناتور ۲» در اسکار هم در شش رشتهی فنی نامزد شد و چهار جایزه را به خود اختصاص داد. این فیلم اکشن و علمیتخیلی هم حالا در رتبهی ۴۲ برترین فیلمهای تاریخ سینما تا به امروز ایستاده است.
۱. آواتار (Avatar) (۲۰۰۹)
پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان با فروشی نزدیک به ۲میلیارد و ۸۰۰میلیون دلار، هفتمین و تازهترین کارگردانی جیمز کامرون است که حالا البته ۹ سال از تولید آن میگذرد. کامرون با این فیلم رکورد خودش را که مربوط به فروش فیلم «تایتانیک» (۱۹۹۷) بود شکست. «تایتانیک» که با فروشی نزدیک به ۲میلیارد و ۲۰۰میلیون دلار، ۱۲ سال بر جدول فروش سینمای جهان سلطهای دور از دسترس داشت، فقط از جانب خالق خودش تهدید شد و به رتبهی دوم سقوط کرد. اگرچه در چهار سال اخیر دو فیلم «جنگهای ستارهای: نیرو برمیخیزد» (۲۰۱۵) و «انتقامجویان: جنگ ابدیت» (۲۰۱۸) با قیمتهای جدید بلیت سینما از مرز فروش ۲میلیارد دلار گذشتهاند، اما هنوز هیچ فیلم دیگری نتوانسته بهجز «آواتار» از «تایتانیک» عبور کند.
کامرون که پس از «تایتانیک» فیلمی نساخته بود، با بودجهای بالغبر ۳۰۰میلیون دلار «آواتار» را ساخت تا در این فیلم اکشن، ماجراجویانه و فانتزی، داستانی را در سال ۲۱۵۴ روایت کند؛ زمانی که اهالی زمین در تدارک حمله به سیارهی «پندورا» هستند و «ناویها» ساکنان این سیاره در معرض انقراضاند. فیلم در ۹ رشته نامزد اسکار شد که کامرون در سه نامزدی سهیم بود: بهترین فیلم، کارگردانی و تدوین. همان سه جایزهای که برای «تایتانیک» بهدست آورده بود، ولی این بار دستش از مجسمهی اسکار کوتاه ماند، اگرچه فیلم سه جایزهی فنی گرفت. از لطایف روزگار بود که کامرون، هر سه اسکار را به فیلم «مهلکه» ساختهی کاترین بیگلو همسر سومش باخت که در سال ۱۹۹۱ پس از دو سال زندگی مشترک از او جدا شده بود.
یاسین محمدی
- 22
- 3