پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۸:۳۵ - ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۸۷۸۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

گپ‌و‌گفتی با بهنام بهزادی درباره سینمای مستقل، «من می‌ترسم» و جشنواره کن ۲۰۱۹

فیلم من می‌ترسم,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

بهنام بهزادی با «تنها دو بار زندگی می‌کنیم» خود را به سینمای ایران معرفی کرد؛ فیلم متفاوتی که چشم‌ مخاطبان را گرفت و خبر از ظهور فیلمساز تازه‌ای می‌داد. فیلم‌‌های بعدی او «قاعده تصادف» و «وارونگی» به اندازه فیلم نخست با اقبال منتقدان و جشنواره‌های داخلی و خارجی مواجه شدند و او توانست خود را به‌عنوان فیلمسازی نخبه‌گرا در سینمای ایران جا بیندازد. در عین حال، او یکی از خوش‌اقبال‌ترین کارگردانان سال‌های اخیر سینمای ایران در جشنواره‌های بین‌المللی بوده است. «من می‌ترسم» آخرین فیلم اوست که چند روز است پروانه نمایش خود را گرفته؛ فیلمی که قرار بود نماینده ایران در جشنواره کن ۲۰۱۹ باشد اما ظاهراً در روزهای آخر از بخش مسابقه کنار گذاشته شد. صدور پروانه نمایش فیلم را بهانه کردیم تا سراغ بهنام بهزادی برویم و درباره فیلم تازه‌اش و هفتاد‌ودومین جشنواره کن گفت‌و‌گو کنیم.

 

 

«بدیش اینه که من وسط کلی شک‌ام که می‌خوام برم یا نه...ولی بدترش اینه که صدبرابرش مطمئنم نمی‌تونم بمونم.» این جمله همه‌‌چیزی است که از داستان «من می‌ترسم» منتشر شده است. قدری درباره داستان فیلم بگویید.

 

فیلم با همه فیلم‌های قبلی‌ام متفاوت است در عین اینکه همه جست‌و‌جوها را برای رسیدن به بیان سینمایی هنری دارد اما تصور می‌کنم برای عموم مخاطبان هم فیلم جذابی است.

 

 

یعنی الان هم قصد ندارید چیزی از داستان فیلم بگویید. چرا خلاصه‌هایی که فیلمسازان ایرانی از داستان فیلم‌هایشان منتشر می‌کنند در حد یکی، دو جمله است؟ شما که عرصه‌های جهانی را تجربه کرده‌اید فکر نمی‌کنید بهتر باشد که فیلمسازان ایرانی نیز خلاصه‌های مفصل‌تر و مفهوم‌تری از فیلم‌هایشان منتشر کنند؟ 

 

اگر در خارج از ایران ۱۰۰نفر فیلم را ببینند تقریباً محال است که یکی از آنها داستان فیلم را لو بدهد و به‌اصطلاح امروزی اسپویل کند. اما اینجا اگر یک سطر از داستان فیلم لو برود بقیه شروع می‌کنند به حدس و گمان درباره ادامه داستان و ادامه داستان را خودشان می‌سازند. برای همین ترجیح می‌دهم درباره داستان فیلم چیزی نگویم. فقط می‌توانم بگویم که داستان در تهران امروز اتفاق می‌افتد و فیلم رویکرد متفاوتی در شکل روایی دارد و با فیلم‌های قبلی‌ام متفاوت است.

 

 

گفتید که فیلم برای عموم مخاطبان نیز جذاب است؛ یعنی «من می‌ترسم» نوعی تغییر رویکرد در فیلمسازی شماست و شما به‌عنوان فیلمسازی که نخبه‌گراتر بوده متوجه عموم مخاطبان شده‌اید؟

 

نه، لزوماً تغییر رویکرد نیست. فیلم برای همان مخاطبان گذشته‌ام ساخته شده است؛ مخاطبانی که خودم هم جزئی از آنها هستم و این شکل از سینما و فیلمسازی و داستانگویی را دوست دارند. اما همانطور که گفتم فیلم به‌گونه‌ای است که قابلیت جذب مخاطبان بیشتر را نیز دارد.

 

 

قصد دارید «من می‌ترسم» را برای عید فطر اکران کنید؟ 

 

نه، احتمالاً اواخر شهریور و اوایل مهر فیلم روی پرده سینماها می‌رود.

 

 

نخستین سال که فیلم شما به جشنواره آمد همه از ظهور کارگردانی تازه نفس خوشحال بودند اما فاصله میان فیلم‌هایتان سبب شد که هم در اکران عمومی با اقبال مواجه نشوید و هم مخاطبان بیشتر شما را با فیلم نخست‌تان به‌خاطر داشته باشند.

 

اگر بخواهیم تلاش کنیم به شکلی روشمند و اصولی سینما را به‌عنوان هنر درنظر بگیریم شرایط دشواری خواهیم داشت. به تجربه دریافته‌ام هر فیلم برای اینکه به نقطه قابل اتکایی برسد به زمان نیاز دارد تا ساخته و پرداخته شود. شرایط ساخت هم برای فیلمسازانی شبیه من به آسانی مهیا نمی‌شود.

 

کسی که به سینمای تجاری یا سفارشی تن نمی‌دهد باید دشواری‌ برای ساخت فیلم‌هایش را نیز بپذیرد. اما من ترجیح داده‌ام به سینمای مورد علاقه‌ام بپردازم. فیلمسازان خوبی را می‌شناسم که به‌دلیل شتاب برای رساندن فیلم‌هایشان به مرور از کیفیت فیلم‌هایشان کاسته شد و نتوانستند سبک و سطح فیلم‌های نخستشان را حفظ کنند.

 

آن‌قدر که شنیده‌ام فیلم برای کن ۲۰۱۹ نیز ارائه شد و در فهرست انتظار هم تا روز آخر قرار داشت اما برخلاف انتظار‌ها در نهایت پذیرفته نشد.

 

بله. فیلم تا لحظه آخر در فهرست انتظار جشنواره کن قرار داشت، تا زمانی که فیلم تارانتینو و عبداللطیف کشیش برسد «من می‌ترسم» را در فهرست نگه‌داشته بودند. وقتی به فهرست فیلم‌ها و فیلمسازان امسال کن نگاه می‌کنیم می‌بینیم که کار هیأت انتخاب بسیار دشوار بوده است. درباره کیفیت فیلم‌های کن امسال باید مخاطبان فیلم‌ها را ببینند و نظر بدهند. فقط می‌توانم بگویم خوشحالم تا آخرین لحظه  نتوانستند فیلم من را از فهرست خارج کنند.

 

 

اما چند سالی است که فیلم‌های ایرانی در کن و جشنواره‌های دیگر با اقبال گذشته مواجه نیستند. فکر می‌کنید ستاره بخت فیلمسازان ایرانی در جشنواره‌های جهانی رو به افول است؟ 

به گمانم در سینمای ایران یک جریان فیلمسازی راه افتاده که اصولا در دنیا اقبال چندانی ندارد. نمونه‌های پراکنده این سو و آن‌سو معرف جایگاه سینمای ایران نیست. زمانی که کیارستمی زنده بود می‌گفتند که فستیوال‌های ایرانی می‌توانند با پذیرش فیلم‌های ایرانی پز بدهند اما دیگر اینطور نیست. چند وقت پیش با یکی از منتقدان کایه‌دو سینما که به ایران آمده بود صحبت می‌کردم. می‌گفت فیلم‌های ایرانی دیگر چیز هیجان‌انگیزی ندارند که معطوف به هنر سینما باشد. فیلم‌ها بیشتر معطوف به سوژه است و ساختار و بافتارشان شبیه فیلم‌های تلویزیونی است. امروزه در سینمای ایران کمتر فیلم‌هایی می‌بینیم که از وجوه کارگردانی سینماتوگرافیک برخوردار باشد.

 

مرتضی کاردر

 

 

newspaper.hamshahri.org
  • 18
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش