جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۳۴ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۳۹۰۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

۱۰ بازیگر بزرگی که به عنوان کارگردان نیز به موفقیت دست یافتند؛ از بن افلک تا مل گیبسون

بازیگران و کارگردان ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
فیلمسازی یک فرآیند خلاقانه بسیار جذاب است. با نقش ها و مسئولیت هایی فراوانی که در جریان یک پروژه سینمایی وجود دارد، هنر فیلمسازی در همکاری با یک کارگردان قوی و خلاق نهفته است. بازیگران معمولاً کسانی هستند که در مرکز توجه قرار داشته، چهره هر محصول سینمایی یا تلویزیونی بوده و اگر چه تمام فیلم به تنهایی به آن ها وابسته نیست اما این بازیگران هستند که نقش بزرگ و اصلی را در موفقیت یک فیلم ایفا می کنند.

با این وجود، فرآیند فیلمسازی به شما اجازه می دهد که آزادی زیادی در گذرگاه های مختلف این عرصه داشته و برخی بازیگران بعد از مدتی نقش آفرینی به فکر تجربه جنبه های دیگر فیلمسازی می پردازند. بازیگران طراز اول بسیاری بوده اند که صندلی کارگردانی را نیز تجربه کرده اند. بسیاری از این بازیگران در عرصه فیلمسازی موفق نبوده اند اما برخی نیز بوده اند که به کارگردانانی برجسته تبدیل شده اند به طوری که برخی بر این باورند این افراد باید از همان ابتدا برای کارگردانی به دنیا آمده بودند و نه صرفاً بازیگری.

بازیگران و کارگردان ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

۱۰- ریچارد آیوادی

ریچارد آیوادی بیشتر به خاطر بازی در نقش یک متخصص آی تی عجیب و غریب به نام ماس در سریال تلویزیونی کالت بریتانیایی «گروه آی تی» (The IT Crowd) شناخته می شود. این نقش آیوادی را در یک فضای بزرگتر قرار داده و وی بدنبال این سریال موفق بود که توانست در نقش هایی شناخته شده تر بازی کند، براث مثال در فیلم «دیدبان» (The Watch) در کنار بن استیلر و جونا هیل. آیوادی کارگردانی را با کارگردانی میهمان در سریال های تلویزیونی و چندین موزیک ویدیو برای برخی از گروه های موسیقی بریتانیایی مانند Arctic Monkeys آغاز کرد تا اینکه در سال ۲۰۱۰ کارگردانی و نویسندگی اولین اثر سینمایی بلندش به نام «زیردریایی» (Submarine) را انجام داد.

این فیلم به شدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفته و جوایز متعددی را برای آیوادی در پی داشت. او در ادامه تجربه کارگردانی، فیلم «همزاد» (The Double) با بازی جسی آیزنبرگ را ساخت. او از آن زمان تاکنون در پروژه های سینمایی و تلویزیونی متعددی کار کرده و به یک شخصیت شناخته شده در فضای سینمایی-تلویزیونی بریتانیا تبدیل شده است. انتظار می رود که به زودی شاهد فیلمی دیگر از آیوادی در مقام کارگردان باشیم.

بازیگران و کارگردان ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

۹- بن افلک

شاید برای توده مردم، نام بن افلک در میان فیلم سازان بزرگ و شناخته شده قرار نگیرد اما بدون شک وی استعداد و عمق بینی بسیاری بیشتری در دنیای کارگردانی نسبت به آنچه که در مورد وی گفته می شود دارد. البته که او چه در دنیای بازیگری و چه فیلمسازی کارهای بدی نیز داشته است اما بخش زیادی از دوران حرفه ای او، به ویژه در سال های اخیر، با موفقیت همراه بوده است. برای هر «جیلی» (Gigli) یک «ویل هانتینگ خوب» (Good Will Hunting) در کارنامه افلک و برای ایجاد توازن وجود دارد.

اولین باری که بن افلک روی صندلی کارگردانی نشست برای فیلم کوتاه و عجیب و غریبی با عنوان طولانی «من همسر همجنسبازم را کشتم و…» (I Killed My Lesbian Wife…) بود. وی بعد از افتضاحی که به دنبال این فیلم ایجاد شد تا سال ها سراغ کارگردانی نرفت اما بیش از یک دهه بعد و در سال ۲۰۰۷ با فیلم «رفته عزیزم رفته» (Gone Baby Gone) بار دیگر کارگردانی را تجربه کرد و این بار برخلاف مورد قبل، همه منتقدان به تحسین اثر افلک پرداختند. وی در ادامه فیلم های مهم و تحسین شده ای مانند «شهر» (The Town) و «آرگو» (Argo) را ساخت که برای دومی برندده جایزه اسکار بهترین فیلم نیز شد.

بازیگران و کارگردان ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

۸- مل گیبسون

دنیای مل گیبسون در سال های گذشته در عالم سینما و زندگی شخصی شبیه یک گرداب بوده است. گیبسون در سال ۱۹۷۷ به عنوان یک بازیگر بسیار معمولی کارش را آغاز کرد تا اینکه بازی در فیلم «مکس دیوانه» (Mad Max) به نقطه عطف دوران حرفه ایش تبدیل شد. از آن به بعد بود که گیبسون به ستاره فیلم های اکشن تبدیل شده و در سری فیلم های «اسلحه مرگبار» (Lethal weapon) به کارگردانی مارتین ریگز حضور یافت.

پس از یک دوره بازیگری پربار و بازی در چندین فیلم بلاک باستر موفق، گیبسون تصمیم گرفت شانسش را در دنیای کارگردانی نیز آزموده و اولین تجربه کارگردانی اش را نیز در سال ۱۹۹۳ با فیلم «مرد بدون چهره» (The Man Without a Face) کسب کرد. او در ادامه کارگردانی فیلم کلاسیک حماسی «شجاع دل» (Braveheart) را در سال ۱۹۹۵ در کنار ایفای نقش اول داستان بر عهده گرفت که به نقطه عطفی این بار در مقام کارگردانی برای گیبسون تبدیل شده و بسیاری را به تحسین استعدادهای وی به عنوان کارگردانی خلاق واداشت. گیبسون برای مدتی از دنیای کارگردانی کناره گیری کرد اما با یکی از بحث برانگیزترین فیلم های تاریخ سینما، «مصائب مسیح» (The Passion of the Christ) بازگشت.

این فیلم به خاطر تصویرسازی بی پروایانه ای که از به صلیب کشیدن عیسی مسیح انجام می داد و همچنین اتهامات ضد یهودی بودنش به یک پروژه جنجالی تبدیل شد. بعد از چند سال بایکوت شدن به خاطر عقاید تندروانه در دنیای سینما و همچنین نظرات و رفتارهای غیرمعمولش در زندگی شخصی، گیبسون در سال ۲۰۱۶ با «ستیغ اره ای» (Hacksaw Ridge) به صدر هالیوود بازگشت و این بار نیز در مراسم اسکار با نامزدی ها و جوایز متعدد از آن تجلیل شد.

بازیگران و کارگردان ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

۷- پنی مارشال

پنی مارشال به عنوان یک بازیگر در دنیای تلویزیون کار خود را شروع کرده و رفته رفته با کارهای مداومش در سینما و تلویزیون به یک چهره شناخته شده تبدیل شد. بعد از تشویق های بردارش، مارشال به سراغ کارگردانی رفته و ۴ اپیزود از سریال محبوب «لَورن و شرلی» (Laverne And Shirley) و چند سریال دیگر کارگردانی کرد. او در ادامه اولین فیلم بلند سینمایی اش را با نام «Jumpin’ Jack Flash» و بعد از کنار رفتن کارگردان اصلی پروژه کارگردانی کرد. این فیلم با نقدهای منفی منتقدان مواجه شد اما مارشال از این شکست دلسرد نشده و در سال ۱۹۸۸ با فیلم «بزرگ» (Big) با بازی تام هنکس به دنیای کارگردانی بازگشت. این فیلم به اولین فیلم به کارگردانی یک زن تبدیل شد که در باکس آفیس ایالات متحده به بیش از ۱۰۰ میلیون دلار فروش دست می یافت.

بازیگران و کارگردان ها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

۶- راب رینر

دوران حرفه ای راب رینر با نقش مایکل استیویچ در سریال کمدی «تمام اعضای خانواده» (All in the Family) در دهه ۷۰ میلادی آغاز شد. بازی وی در نقش این شخصیت که با لقب «پخمه» (Meathead) شناخته می شد باعث شهرت رینر گردید و دو جایزه امی را نیز برای وی در پی داشت. وی بعد از این سریال در فیلم های و سریال های دیگری بازی کرد تا اینکه به فکر یک تجربه جدید افتاد. در اوایل دهه ۸۰، رینر و برخی از دوستانش به یک ایده در ابتدا احمقانه دست یافتند که به اولین تجربه وی به عنوان کارگردان تبدیل شد و بدین ترتیب بود که فیلم  کالت کلاسیک «این اسپینال تپ است» (This is Spinal Tap) متولد شد.

این فیلم شبه مستند موزیکال مورد تحسین قرار گرفته و منتقدان سبک کارگردانی راینر را ستودند. با چند فیلم موفق دیگر از جمله فیلم برنده اسکار «چند مرد خوب» (A Few Good Men) و کلاسیک نوستالژیک «کنار من بمان» (Stand By Me)، راینر به یک کارگردان شناخته شده تبدیل شد. نکته جالب اینکه وی در آن زمان با پنی مارشال ازدواج کرده و هر دو مسیری مشابه را در دنیای کارگردانی در پیش گرفتند.

  • 10
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش