به گزارش صبا، فیلم سینمایی «پناه» ساخته احمد بهرامی که سابقه ساخت چندین فیلم مستند، کوتاه و بلند داستانی را دارد در حال حاضر در گروه «هنر و تجربه» اکران است. به بهانه اکران این فیلم با احمد بهرامی گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
«پناه» سراغ موقعیت و انسانهایی رفته است که هر چند در شهرهای مختلف مابهازاهای واقعی دارند اما در سینمای داستانی کمتر شاهد آنها بودهایم. شما پیش از ورود به سینمای داستانی در حوزه مستند فعالیت میکردید و پس از تماشای «پناه» این تصور پیش میآید که «پناه» و انتخاب چنین سوژهای برآیند سالها فعالیت شما در عرصه مستند است؟
همانطور که اشاره کردید، من پیش از ورود به سینمای داستانی در حوزه ساخت فیلمهای مستند فعالیت میکردم به همین سبب از ابتدا ساخت فیلم «پناه» این نوع نگاه همواره با من بود.
حدود ۱۰ سال پیش با کویر آشنا شدم و در همان زمان مستندی با عنوان «لبخند خاک» را مقابل دوربین بردم که بسیار روی خودم تاثیرگذاشت. همین اتفاق سبب شد با وجه دیگری از کویر آشنا شوم.
همه مردم و توریستهایی که به کویر سفر میکنند نهایت دو روز در آنجا اقامت میکنند و فقط درگیر زیباییهای کویر میشوند اما این سکه روی دیگری هم دارد و آن زندگی مردمان کویر است. روی دیگر این سکه برای من همواره بسیار جالب توجه بوده و باعث شد در نتیجه رفتوآمدهایی که به آنجا داشتم فیلمنامه «پناه» شکل بگیرد. بهطور کل من تمایل قابل توجهی به واقعنگاری دارم و دوست دارم فیلمی که میسازم از انتخاب سوژه گرفته تا مرحله ساخت شبیه به زندگی باشد تا سینما.
به نظرم روایت یک قصه در کویر کار پرریسکی است و این انتخاب چه بهلحاظ تولید سختیهایی را با خود به همراه میآورد و چه بهلحاظ بصری. با وجود آنکه ذات کویر چشمنواز و جذاب است اما روایت یک قصه در موقعیت جغرافیایی کویر آن هم در طول مدت یک فیلم سینمایی این خطر را ایجاد میکند که مخاطب جایی دلزده شود و بهلحاظ بصری نتواند با اثر همراهی کند. اگر پلانها بهدرستی گرفته شود، خروجی قابل اعتنا و چشمنواز است و اگر بهدرستی این اتفاق نیفتد میتواند مخاطب را کلافه کند!
کار کردن در کویر بسیار سخت بود اما از آنجایی که تعریف من از سینما درباره سوژه، ساختار و... بسیار نزدیک به زندگی است، خودم چندان به مشکل برنخوردم اما زمانی که قرار بود فیلم روی میز تدوین قرار گیرد و مونتاژ شود، بهراستی در مواقعی احساس میکردیم که شاید مخاطب در مواجهه با برخی پلانها خسته شود و آن را پس بزند.
به هر جهت روایت قصه و مجاب کردن مخاطب برای همراهی با این سوژه و آن جغرافیا که دست تو را بهعنوان کارگردان میبندد و تا چشم کار میکند شن و ماسه است با مردمی آرام و کمحرف به همین منظور برای همراه کردن مخاطب سعی کردم قصههای فرعی را در کنار قصه اصلی روایت کنم تا جذابیت قصه برای تماشاگر بیشتر شود. در هر صورت میدانم آنچه در حال حاضر روی پرده است فیلمی نیست که بهطور کامل حق مطلب را در مورد زندگی در کویر ادا کرده باشد که بخشی از این مساله به فیلماولی بودن من و بخش دیگر هم به انتخاب سوژه برمیگردد.
فیلم «پناه» و فیلمهایی شبیه به فیلم شما برخاسته از سینمای مستقل است که کار کردن در این فضا سختیهای خاص خودش را دارد آنهم برای کسی که تجربه های اول خود را مقابل دوربین میبرد. کار کردن در سینمای مستقل برای شما چطور بود و چه شرایطی باید برای پا گرفتن هر چه بیشتر آن فراهم شود؟
-این مساله همواره از دو جهت برای من قابل بررسی بوده است؛ یکی سینمایی با پروداکشن عظیم، بازیگران ستاره که کارکرد سینما را با عنوان صنعت معنا میکند و دیگری فضای ساخت آثاری چون فیلم «پناه» با بودجههای مهجور، اکران محدود و... من اگر به سمت این فضا آمدم به سبب علاقهای بود که داشتم اما فعالیت در این فضا، کار سختی است. ساخت فیلم بهصورت مستقل، تلاش برای پیدا کردن سرمایهگذاری که روی فیلمنامههای اینچنینی هزینه کند کار دشواری است، چراکه تقریبا در این نوع سینما، بازگشت سرمایه اولیه اتفاق بعیدی است چه برسد به اینکه اینگونه آثار بخواهند سوددهی نیز داشته باشند.
فارغ از این بحث شرایط اکران اینگونه آثار هم متفاوت است. البته من از ابتدا میدانستم چه فضایی را انتخاب کردهام. میدانستم سوژهای را انتخاب کردهام که لاجرم باید با هزینه اندک ساخته شود، در چند سینمای محدود نمایش داشته باشد و اتفاقا مخاطب آن نیز هم طیف مشخص و محدودی هستند. این فضا سختیهای خاص خودش را دارد اما همین که مجالی برای نمایش اینگونه آثار در جشنوارههای مختلف سینمایی وجود دارد خودش دلگرمکننده است، البته منظورم این نیست که فیلم را برای جشنواره بسازیم، اصلا! میخواهم بگویم تماشای فیلمهای سینمای مستقل در جشنوارهها توسط کسانی که دغدغه سینما را دارند یک اتفاق مثبت است.
فارغ از این، خوشبختانه در سینمای ایران همچون بسیاری از کشورها گروهی با نام «هنر و تجربه» وجود دارد که از فیلمهای اینچنینی حمایت میکند، اقدام به نمایش این آثار کرده و سلیقههای مختلف را مدنظر قرار میدهد؛ هر چند که برایشان هزینهبر است. وجود چنین فرصتی را باید اتفاقی مثبت قلمداد کرد اما بهطور کل اگر بخواهم خلاصه جواب سوال شما را بدهم باید بگویم کار کردن در چنین فضایی سودی ندارد و بسیار هم سخت است.
همانطور که خودتان اشاره کردید وجود گروه «هنر و تجربه» اتفاق خوبی در سینمای کشور ماست اما عملکرد آن را چطور ارزیابی میکنید؟
-از نکات مثبت گروه هنر و تجربه این است که فیلمهایی که نمیتوانستند در سبد اکران قرار بگیرند و یا ظرفیت سینمای ما این اجازه را نمیداد که به اکران برسند در حال حاضر مجال نمایش پیدا کردند و زحمات دوستان این گروه به ویژه آقای علمالهدی قابل ستایش است اما اگر نظر سلیقهای و شخصی خودم را بخواهید به نظرم اتفاق خوبی بود اگر پراکندگی سینماها برای پخش آثار این گروه به ایجاد یک مقر و پاتوق همیشگی بدل میشد بهعنوان مثال سینمایی وجود داشت که از صبح تا شب بهصورت مداوم آثار «هنر و تجربه» را به نمایش میگذاشت و همه مخاطبان میدانستند اگر به این سینما بروند میتوانند فیلمهای «هنر و تجربه» را به انتخاب خود در هر سانسی تماشا کنند. بهزعم من اگر چنین سینمایی وجود داشت شاید بسیاری از مشکلات اکران این فیلمها مرتفع میشد.
اما مخاطب گروه هنر و تجربه بیشتر خود اهالی سینما، دانشجویان و بهطور کل قشر روشنفکر جامعه هستند همانطور که در فیلم «پناه» روایتگر زندگی افراد از سطح جامعه بودید. چقدر دغدغه ارتباط مخاطبی بهجز قشر روشنفکر با فیلم را داشتید؟
فارغ از قشر روشنفکر من چند باری فیلم را با عموم مردم نیز تماشا کردم. خوشبختانه فیلم «پناه» اصلا به این شکل نیست که برای قشر خاصی ساخته شده باشد. من اگر میگویم سینمای خاص، منظورم سلیقه خاص است. اصلا شاید اگر افرادی از قشر روشنفکر این فیلم را ببینند از ساده بودن آن و سوژه فیلم خوششان نیاید. بهطور کل من برای قشری خاص فیلم نساختم اما طبیعتا فیلم من در دسته آثار مفرح و سرگرمکننده که عموم مخاطبان برای تماشای آن به سینما میروند، قرار نمیگیرد. با این همه فیلم را با عموم مردم تماشا کردم و از پیر گرفته تا جوان با آن ارتباط برقرار کردند و تا پایان فیلم با اثر همراه بودند به ویژه اینکه با خردهداستانهای آن نیز ارتباط برقرار کردند.
اما فارغ از این در جشنوارههای خارجی نیز بهجز افرادی که دغدغه جشنواره را داشتند مردم عادی نیز به جهت فضای توریستی جالب فیلم «پناه» به تماشای آن نشستند و تقریبا همه سالنهای فیلم تا انتها پر بود.
- 16
- 4