پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۰۶ - ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۵۰۵۲
فیلم و سینمای جهان

درباره «مری پاپینز بازمی‌گردد»، ساخته راب مارشال؛

هنر جادوگری با ساده‌ترین ادوات

فیلم مری‌پاپینز بازمی‌گردد,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

عنوان: «مری‌پاپینز بازمی‌گردد»

 

 محصول: کمپانی‌های والت‌دیسنی و لوکامار پروداکشنز

 

 تهیه‌کنندگان: جان دی لوکا و مارک پلات

 

 ‌ سناریو: دیوید مگی، بر اساس داستانی از خود او و راب مارشال و اقتباس از رمان «مری پاپینز» نوشته پی‌ال تراورز

 کارگردان: راب مارشال

 

 مدیر فیلمبرداری: دیون بیبی/  تدوینگر: وایات اسمیت

 

 موسیقی متن: مارک شیمن

 

 ‌ طول مدت: ۱۳۰ دقیقه

 

 بازیگران: امیلی بلانت، لین مانوئل میراندا، بن ویشا، امیلی مورتیمر، جولی والترز، دیک ون دایک، آنجلا لانزبری، پیکسی‌دیویس، کالین فرت، دیوید وارنر، جیم نورتون و جره‌می‌ سوییفت.

 

راب مارشال در زمینه کارهای موزیکال یکی از پیشروترین مردان هالیوود در دو دهه اخیر بوده است. «شیکاگو»ی او جوایز اصلی اسکار سال ۲۰۰۳ را ربود و «به‌درون جنگل» وی نیز فقط بوی استادی او را در این ژانر می‌داد و در زمانه‌ای که موزیکال‌‌سازهای هالیوود رو به قحطی و انقراض رفته و از ورود دیمی‌ین چازل جوان خالق «لالا‌لند» به صحنه استقبال کرده‌اند، آدمی مثل مارشال می‌تواند «باب فاسی» وار سینمای موزیکال را به‌سوی ساحل نجات رهنمون سازد و کارهایی را ارائه بدهد که سایر هنرمندان موزیکال‌ساز از انجام آن بازمانده‌اند.

 

با این حال پروژه اخیر راب مارشال که بیش از سه سال وقت وی را گرفت، او را با مأموریتی رو‌دررو ساخت که کمتر مرد عاقلی درهالیوود مسئولیت آن را می‌پذیرفت. مارشال پذیرفت بازسازی «مری پاپینز» یکی از محبوب‌‌ترین موزیکال‌های تاریخ سینما را صورت دهد و بواقع دنباله‌ای را بر آن فیلم کلاسیک که در سال ۱۹۶۴ خوش درخشید، بسازد که همگان معتقد بوده‌اند به هیچ‌وجه قابل کپی‌برداری و ادامه دادن نیست. محبوبیت «مری پاپینز» اوری‌ژینال به حدی است که والت‌دیسنی به‌رغم ساخت صدها و صدها فیلم طی عمر تقریباً ۱۰۰ ساله این استودیو همواره از آن به‌عنوان یکی از ۱۰ محبوب اول این کمپانی از منظر هواداران یاد می‌کند و معترف است که به‌رغم توفیق پایان‌‌ناپذیر کارتون‌هایش کمتر فیلم دیگری در زمینه و ژانرهای دیگر توانسته‌است همان تأثیری را در دیسنی و جامعه جهانی موزیکال به‌جای بگذارد که پاپینز بر جای نهاده است.

 

با این حال مارشال خم به ابرو نیاورد و با انرژی فراوانی به تهیه نسخه تازه «مری پاپینز» مشغول شد و حتی آنجلا لانزبری که اینک ۹۳ سال سن دارد و با وجود این یک موتور محرک است و در سال ۱۹۶۴ در ورسیون اصلی نیز با شور بی‌پایان خود سکانس پایانی را به آتش کشیده بود، یک‌بار دیگر به صحنه آمده است تا توانمندی‌های خود را نشان بدهد. حاصل کار، نشانگر شور و عشقی است که صرف ساخت این فیلم تازه شده است و اینکه سازندگان این فیلم به ورسیون اوری‌ژینال هم علاقه چشمگیری داشته‌اند.

 

از امیلی بلانت که از مطرح‌ترین بازیگران زن هالیوود ظرف ۱۰ سال اخیر بوده خواسته شده که سخت‌ترین کار ممکن را صورت بدهد و آن فرو رفتن در نقش اصلی زن فیلم و بواقع تبدیل شدن به مری پاپینز بوده و کیست که نداند جولی اندروز ۵۵ سال قبل این‌کار را به‌قدری کامل و قوی انجام داده‌بود که رسیدن به حد و حدود وی و تکرار بازی و نمایش وی بسیار سخت می‌نماید ولی بلانت از این‌کار دشوار نهراسیده و وظیفه سخت خود را به‌خوبی انجام داده است.

 

نقش اول مرد فیلم نیز با لین مانوئل میراندا است که در مجموعه «هیلتون» هم نقش اول را بازی کرده و هم از خالق و پایه‌گذاران قصه بوده است. او را در ورسیون جدید جک چراغ‌ روشن‌کن صدا می‌زنند و این به‌ جانشینی کاراکتر اول مرد فیلم نخست است که نقش وی را دیک‌ون دایک ایفا می‌کرد و در آن ورسیون برت شیروانی درست کن نامیده می‌شد. البته راب مارشال برای اینکه ون دایک نیز بیکار نماند و در ۹۱ سالگی هم سهمی در دوباره‌سازی مری پاپینز داشته باشد، از وی خواسته است نقشی متفاوت و تازه را تجربه کند و با حضورش خط ارتباطی دو فیلم را پر رنگ‌تر کند و وی نیز پذیرفته‌است.

 

سختی‌های فراوان کار

این که این نسخه تازه در قیاس با ورسیون اوری‌ژینال که یک کار محونشدنی است، چقدر ماندگاری خواهد داشت، مسأله‌ای است که باید صبر کرد و در درازای زمان پاسخ‌ آن را یافت اما هم اینک نیز می‌توان از لابلای حرفه‌های راب مارشال به سختی‌های فراوان بازسازی یک کار بسیار خوب پی‌برد. جالب‌تر اینکه مارشال می‌گوید وقتی فقط چهار سال داشت، فیلم اصلی و اولیه را در یک تماشاخانه پایین شهری در پیتسبورگ امریکا دیده است. وی می‌افزاید: ما عادت داشتیم وقتی به سینما می‌رویم، لباس‌های نوی خود را بپوشیم و شک و پیک کنیم و برای مری پاپینز نیز همین روال را رعایت کردیم.

 

شب خاص و بزرگی بود و همه‌چیز فوق‌العاده بود. مارشال بواقع معتقد است مری پاپینز در درازای زمان تأثیری را بر مردم گذاشته است که فقط کلاسیک‌های زمان از عهده آن برآمده‌اند. وی اظهار می‌دارد: یک بخش کارتونی فیلم اوری‌ژینال چیزی بود که سبب می‌شد کار بسیار تازه و ابتکاری به‌نظر برسد و من نیز مصمم بودم که همان تکه کارتونی را که براساس مقتضای زمان و فقدان امکانات رایانه‌ای چشمگیر فعلی با دست‌ نقاشی می‌شد، با همان روش تهیه و به فیلم ضمیمه کنم. چیزهای بنیادین زیادی در بطن فیلم اصلی وجود داشت که من می‌خواستم در نسخه دوم نیز تکرار و ارائه شود و فکر می‌کنم به‌ معنای فلسفه وجودی این فیلم و از بنیادهای آن است.

 

نوعی جادو

از همه جالب‌تر و جذاب‌تر خود کاراکتر اصلی یعنی مری پاپینز است که ابعاد مختلف و وسیع آن را نمی‌توان بدرستی توصیف و بیان کرد. مارشال می‌گوید: او نوعی جادو را به داستان فیلم می‌افزاید و بر سایر کاراکترها و همچنین بینندگان فیلم اثری سحرکننده دارد. پاپینز به‌رغم همه کمک‌های بزرگش به این و آن منکر اثر وجودی مهم خود و کارهایش و حتی نفی‌کننده این موضوع واقعی و خدشه‌ناپذیر است که این کارها و کمک‌ها را ساماندهی و انجام داده است. او یک روح در پرواز و آزاده است و تشابه زیادی با پی‌ال تراورز دارد که سال‌ها پیش این داستان کلاسیک را نوشت. می‌دانم که تراورز هم پس از خلق این ماجراهای شیرین و مثبت از صحنه محو می‌شد تا مردم از آن لذت ببرند و با فیلم و داستان وی زندگی کنند.

 

از همه مهم‌تر در دل وتار و پود «مری‌پاپینز» توان تبدیل کردن عادی‌ترین چیزها به ویژه‌ترین و غیر معمول‌ترین اتفاقات است و به قول راب مارشال چطور می‌توان از یک قدم زدن ساده در پارک هم ماجرایی جادو‌کننده یافت. بواقع مری پاپینز می‌خواهد از زندگی‌های عادی نیز یک چیز جادویی بسازد و اگر کتاب‌های خوب و فیلم‌های تأثیرگذار در کار خود موفق‌اند به سبب لحاظ کردن همین واقعیت و تأمین همین نیاز است.

 

در قالب بزرگسالان

البته موضوع اصلی و معنای بنیادین مری پاپینز هم یک چیز رؤیایی و فرآیندی سحرگونه و فراتر از کشش‌های انسانی است. در این داستان یک پرستار سرسخت و جادویی از آسمان به‌زمین می‌آید تا به خانواده بنکس و بویژه کودکان آنها که در خیابان چری ‌تری‌لین در گوشه‌ای از شهر نیویورک ساکن‌اند، یاری برساند. دیگر واقعیت مهم و دور از نظر مانده‌ این است که تراورز نه یک رمان بلکه ۸ کتاب پیرامون این مخلوق محبوب خود نوشت و پس از دیدن فیلم اول به‌رغم راضی بودن از کیفیت آن مایل نبود که هیچ کار دیگری براساس آن سلسله داستان‌ها ساخته و عرضه شود.

 

ورسیون فعلی هم که ابتدا قرار بود اواخر پاییز ۲۰۱۷ اکران شود اما یک سال در آن تأخیر افتاد و در پنج ماهی که از اکران آن در جهان می‌گذرد، بیش از ۴۰۰ میلیون دلار سود‌سازی کرده، لزوماً براساس هیچ‌یک از هفت داستان تبعی و کتاب‌های بعدی نیست که تراورز به‌عنوان دنباله‌ای بر فیلم اول نوشت و شاید یک جمع‌بندی کلی ولی با ایجاد تغییراتی در داستان و سن و شرایط کاراکترها و بزرگسال‌ کردن بعضی شخصیت‌ها در قیاس با کتاب اولیه است، در این ورسیون پاپینز بازمی‌گردد تا به جین و مایکل بنکس که دیگر نوجوان نیستند و به مرد و زنی بزرگسال تبدیل شده‌اند، کمک کند و آنها با مشکلات زندگی در این مقطع سنی سخت بهتر کنار بیایند و در یک لندن افسرده شده بر اثر فشارهای اقتصادی و رویکردهای سیاسی بهتر نفس بکشند.

 

در این ارتباط پاپینز بر زندگی سه فرزند مایکل که ایفای نقش او با بن ویشاست نظارت می‌کند و در این راه از باری جک چراغ روشن کن که پیشتر هم از او یاد کردیم، بهره می‌جوید. او در این راه بچه‌ها را به سفرهایی شگفت‌انگیز می‌برد و حتی سبب می‌شود این خانواده که در آستانه از دست دادن منزل خود قرار دارند، این مایملک مهم را حفظ و وابستگی به یکدیگر را از نو حس و تجربه کنند.

 

وصال روحانـي

 

 

iran-newspaper.com
  • 11
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش