پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۰:۳۷ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۴۷۰۱
فیلم و سینمای جهان

وقتی هنرمندان ایرانی از ظرفیت های نمایشی ادبیات فارسی بهره نمی برند

صدرنشینی تاجیک ها در مسابقه شاهنامه های سینمایی

مسابقه شاهنامه های سینمایی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

ما ایرانی‌ها روی گنج خوابیده‌ایم؛ گنجی که اصلاً به چشممان نمی‌آید و آن، فرهنگ و ادبیاتمان است؛ کاش بیدار شویم و ببینیمش. البته گاهی به سراغش می‌رویم، نگاهی گذرا به آن می‌اندازیم و باز رویمان را برمی‌گردانیم و به سمت دیگری مایل می‌شویم. نتیجه‌اش هم این می‌شود که ناگهان خبردار می‌شویم فلان کشور، فلان ادیب و موسیقی‌دان ایرانی را به نام خودش مصادره کرده است.

چند روزی داد و بیداد راه می‌اندازیم و تمام. فراموش می‌کنیم و باز روز از نو، روزی از نو. این داستان غم‌انگیز برخورد ما با مفاخر و مشاهیر ادب و هنرمان است. ادبیات فارسی گنجی تمام نشدنی با ظرفیت‌های فراوان برای ارائه است.

شاهنامۀ فردوسی تنها یکی از متن‌هایی است که قابلیت‌های بسیاری برای شناساندن و دیده شدن دارد؛ از جمله قابلیت تصویری و نمایشی شدن. اگر از یک شهروند ایرانی بخواهیم یک اثر سینمایی یا تلویزیونی با محوریت داستان‌های شاهنامه را نام ببرد، فکر می‌کنید چه جوابی خواهد داد؟ در عوض، آن سوی مرزهای ایران،  به ویژه در تاجیکستان، قدرِ این گنج را حسابی می‌دانند؛ تاجیک ها شش دهه است که درباره مفاخر ادبیات کلاسیک فارسی، فیلم می سازند.

تاجیک‌ها برای ادبیات کلاسیک فارسی چه کرده‌اند؟

 جالب است بدانید رئیس اتحادیه سینماگران تاجیکستان درباره آثار سینمایی این کشور که حدود ۹ میلیون نفر جمعیت دارد، گفته است: «بهترین فیلم‌های ما در تاجیکستان بر اساس داستان‌های شاهنامه ساخته شده‌اند که ما از آن‌ها به عنوان فیلم‌های فاخر یاد می‌کنیم». تازه‌ترین فعالیت تاجیک‌ها درباره شاهنامه و فردوسی، اجرای نمایش «فردوسی» به کارگردانی عثمان اف در فروردین ماه امسال بود که در شهر دوشنبه روی صحنه رفت. همین کارگردان در سال ۱۳۸۷ برای اجرای نمایش «رستم و سهراب» در جشنواره تئاتر فجر ایران، جایزه بهترین نمایش و قربان صابر برای اجرای نقش سهراب جایزه بهترین بازیگر نقش مرد را دریافت کرد.

 یکی دیگر از آثار نمایشی تاجیک‌ها فیلم سینمایی «رستم و سهراب» است که در سال ۱۹۷۱ میلادی(۱۳۵۰ شمسی) و در دوران اتحاد جماهیر شوروی ساخته و با استقبال فراوانی مواجه شد. بوریس کیمیاگروف، کارگردان این فیلم، دو فیلم دیگر با نام‌های «رستم» و «داستان سیاوش» هم ساخته است. همین کارگردان در سال ۱۹۵۸ میلادی(۱۳۳۷ شمسی) فیلم «سرگذشت یک شاعر» را هم درباره رودکی سمرقندی، پدر شعر فارسی تولید کرد.

دانشگاه و سینما راه خود را می‌روند

وقتی از دکتر محمدرضا ترکی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره توجه ویژه تاجیک‌ها به ادبیات فارسی به ویژه شاهنامه پرسیدیم، به خراسان گفت: «تاجیک‌ها هم مانند ما فارسی‌زبان هستند و از این راه برای خود هویت‌سازی می‌کنند. در حالی که متاسفانه ما دغدغه‌ای در این زمینه نداریم ولی آن‌ها بسیار فعال هستند». دکتر ترکی با بیان این که دغدغه سینما و تلویزیون ما موضوعاتی مانند عشق‌های چند ضلعی و... است، اضافه کرد: «دانشکده‌های هنر نگاهی کاملاً غرب‌گرا دارند و دانشکده‌های ادبیات هم هیچ ارتباطی با آن‌ها ندارند. بسیاری از سینماگران و فیلم‌سازان ما هم با متون ادبی آشنا نیستند بنابراین دغدغه کار دربارۀ هویت ایرانی برایشان مطرح نیست».

نگاه فرمایشی ما به فردوسی

استاد مهدی سیّدی، مورّخ، ادیب و خراسان‌پژوه برجسته در گفت‌وگو با خراسان درباره آثار فاخر نمایشی که با استفاده از ظرفیت‌های شاهنامه در ایران ساخته شده است، از نمایش فاخر دکتر قطب الدین صادقی به نام «هفت‌خان رستم» نام برد و گفت: «ما از ظرفیت‌های شاهنامه به درستی بهره نبرده‌ایم. این که ما در این سال‌ها به جز ساخت تعداد اندکی اثر نمایشی، کاری به شاهنامه نداشته‌ایم به معنای ظرفیت نداشتن آن نیست در حالی که تاجیک‌ها این فرهنگ و اساطیر را هویت خود می‌دانند.

آن‌ها هویتشان را با حفظ زبان فارسی زنده نگه داشته‌اند. شاهنامه فردوسی، آثار رودکی، سعدی و حافظ برای آن‌ها مثل یک قایق نجات است و ظرفیت‌های نمایشی این متون را به کار می‌گیرند. دوشنبه، پایتخت تاجیکستان به شهر هیکل‌ها(مجسمه‌ها) معروف است. به این دلیل که مجسمه‌های بسیاری از شاعران و دانشمندان فارسی زبان در خیابان‌های آن به چشم می‌خورد». این پژوهشگر درباره غفلت ایرانی‌ها از ظرفیت شاهنامه و ادبیات فارسی گفت: «من سال‎‌ها مدیر مجموعه آرامگاه فردوسی بودم و متاسفانه بعضی مسئولان خیلی علاقه‌ای به فردوسی و شاهنامه نداشتند.

نگاه بسیاری از ما به شاهنامه، فرمایشی و صوری است و آموزنده نیست. گاهی همایشی برگزار یا تنها به روایت صرف داستان‌های شاهنامه بسنده می‌کنیم، در حالی که لابه‌لای این داستان‌ها حکمت، پند و معرفت است». نویسنده کتاب «پنج گفتار در زمان و زندگی فردوسی» در پایان به این نکته اشاره کرد که در طول سال‌هایی که در محیط دانشگاهی حضور داشته است، حتی یک بار هم پیش نیامده که فیلم ساز و کارگردانی بیاید و درباره ساخت طرحی از شاهنامه راهنمایی بخواهد یا نگاهی عمیق و جدی به این متن حماسی داشته باشد.

الهه آرانیان

khorasannews.com
  • 16
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش