جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۸:۰۱ - ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۷۹۱۷
رادیو و تلویزیون

آن رمضان‌های طلایی را چه شد؟

حسام منظور,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
صدا و سیما چگونه از سرگرمی و شادی در ماه مبارک فاصله گرفت و دوباره عبوس شد گزارشی از برنامه‌های تلویزیونی کشورهای مسلمان، فستیوال‌های خیابانی، برنامه‌های مفرح و ...

حالا فقط یک یاد و خاطره خوش است؛ افطارهایی که همه اعضای خانواده را دُور هم ‏جمع می‌کرد تا برای لبخندزدنِ دسته جمعی پای تلویزیون بنشینند. تلویزیون طی این سال‌ها رویکرد ‏دیگری پیش گرفته و «با گلایه برخی از صاحبنظران اصولگرا -که قاب تلویزیون و برنامه‌های سرگرم ‏کننده آن در ماه رمضان را نوعی مقابله با رسانه منبر و مسجد قلمداد می‌کردند- رویکردش ازتولید و ‏پخش برنامه‌های طنز به سمت برنامه‌هایی با چاشنی غم و اندوه تغییر کرده.» محور برنامه‌سازی‌ها ‏به جای طنز و سرگرمی، اندوه است و غم. ماجرا طوری شده که تهیه‌کنندگان صداوسیما رقابت عجیبی ‏برای ساخت آثار اندوهناک دارند. ما برای پاسخ به این پرسش که «چرا دیگر خبری از شادی در ‏رمضان‌های صداوسیما نیست؟» سراغ هوشنگ صدفی رفته‌ایم. این منتقد و کارشناس رسانه نظرهای ‏جالبی درباره نگاه تلویزیون در برنامه‌سازی‌های مناسبتی به‌ویژه رمضان دارد. آن‌چه در ادامه می‌آید، ‏شرح گفت‌وگوی ما با صدفی است. ‏

 

جناب صدفی؛ چرا برنامه‌های ماه‌رمضانِ تلویزیون با اندوه همراه است؟ انگار این رویکرد دارد به ‏یک دستورالعمل ثابت تبدیل می‌شود؛ دستورالعملی که می‌خواهد قیدِ برنامه‌های شاد و ‏سرگرم‌کننده را از رمضان‌های تلویزیون بگیرد.‏

 

زنده یاد قیصر امین‌پور در باب غم و اندوه شعری دارد که شاید به‌گونه‌ای طنازانه پاسخ مجملی بر ‏پرسش شما باشد: «محیط تنگ دلم را شکسته رسم کنید/خطوط منحنی خنده را خراب کنید.» به باور ‏مدیران رسانه ملی تأثیر برنامه‌های غمناک بیشتر از برنامه‌های طنز و کمیک است؛ به‌خصوص درماه ‏رمضان که از منظر مذهبی جایگاه خاصی دربین مدیران تلویزیون دارد. تجربه موفق ‏برنامه‌های شاد و طنازانه دهه ٨٠ هم نتوانست تغییری در وضعیت برنامه‌سازی سال‌های اخیر ‏ایجاد کند. البته خوشبختانه برنامه‌های اندوهبار تلویزیونی از برنامه‌های ماورایی اواسط دهه ‏٨٠ تا حدی فاصله گرفته که مایه خرسندی مخاطبان عام وخاص است؛ ولی همچنان رسانه ملی نیاز به ‏تغییراتی در نگرش به ساخت برنامه‌های  مناسبتی دارد؛ چراکه هنوز مدیران رسانه ملی نتوانستند شادی ‏و غم را در برنامه‌سازی تلویزیون بازتعریف کنند. ‏

 

مشکل کار کجاست؟ این بازتعریف چراانجام نمی‌شود؟

 باید یک بار برای همیشه درسیاست‌گذاری کلان برنامه‌سازی مشخص شود که کنداکتور ماه رمضان در ‏گزینه شادی افزایی قرار دارد یا غمباری. براساس باور و نگاه معنوی مخاطبان، ماه رمضان ماه ضیافت ‏خدا نام گرفته است؛ هرچندکه بنا به نگاه عرفی و حرفه‌ای دست‌اندرکاران تلویزیون، ماه رمضان مخالف ‏نگاه بینندگان تلویزیونی است. معمولا درضیافت با خدا شادی و معنویت جاری است نه غم واندوه. به ‏عبارتی دیگر مدیران رسانه اغلب قاب تلویزیون را با فضای مسجدوحسینیه اشتباه گرفته‌اند و تلاش‌های ‏اندک صورت گرفته درحوزه تولید برنامه شادوکمیک درطول این سال‌ها، زیرنگاه شماتت بار هواداران غم ‏واندوه رسانه مدفون شده است. گاهی تصور می‌کنم برنامه‌سازان تلویزیونی خندیدن راهم فراموش کرده‌‏اند و صد البته هنوز نمی‌دانند چقدر در مخاطب گریزی رسانه ملی با تولید چنین برنامه‌های غمناک نقش ‏پررنگی دارند‎.‎

 

برنامه‌سازان تلویزیون چرا دنبال ساخت کارهای شاد و سرگرمی‌محور نمی‌روند؟ کار برای ‏ماه رمضان چه تفاوت‌هایی دارد؟

در دهه٨٠ شبکه تهران باهنجارشکنی در برنامه‌سازی جشن رمضان را به شکل یک برنامه مجری ‏محور راه‌اندازی کرد که بازتاب خوبی داشت. فارغ از بازخورد برنامه در جامعه و جذب مخاطبان، عنوان ‏برنامه نشان از نوعی خلاقیت و نوآوری داشت. این برنامه درشبکه‌های تلویزیونی فراگیر، تاثیری مثبت ‏داشت؛ هرچند دیری نپایید که باکج سلیقگی یکی از مجریان این برنامه هم لطمه خورد. در دهه٨٠، ‏بازآفرینی سریال‌های تلویزیونی با چاشنی طنز در رسانه ملی، خوب جواب داد. ‏ساخت برنامه‌های«خانه به دوش» و «بزنگاه» با کارگردانی و بازیگری رضا عطاران ازجمله کارهای ‏موفق این دوره بود. هرچند در نقطه مقابل، تفکر دیگری در تلویزیون مبلغ برنامه‌های ماورایی و عرفانی ‏چون «او یک فرشته بود» و «صاحبدلان» بود. خوشبختانه براساس برنامه ازقبل تعیین شده یا بدون برنامه، آن ‏سال‌ها درکنار برنامه‌های اندوهبار، برنامه‌های کمیکی هم از قاب تلویزیون پخش شد که تا حدودی تلخی ‏برنامه‌های غمناک راخنثی کرد.‏

 

و چرا کارهای دهه ٨٠ و سریال‌های طنز آن دیگر تکرار نشد؟

به‌نظرم ساخت برنامه‌های طنز مستلزم داشتن تیم قوی در پردازش متن و اجراست. طبعا با این بودجه‌های ‏اندک و سرعت تولید روزانه در رسانه ملی نمی‌توان کار قوی و مخاطب‌پسند ارایه کرد. فقدان برنامه‌سازان ‏و بازیگران  خلاق هم خود مانع بزرگی بر سر راه این نوع برنامه‌سازی است. درحالی‌که مدیران تلویزیون ‏می‌دانند با برنامه‌های طنازانه بهتر می‌توانند با تهاجم فرهنگی شبکه‌های ماهواره‌ای مقابله کنند. تجربه ‏ساخت و پخش فصل نخست خندوانه و دورهمی این موضوع را به خوبی اثبات کرد. البته نباید سوادبصری ‏و رسانه‌ای مخاطبان را نادیده گرفت. خنداندن مردم دشوارتر از گریاندن آنهاست. شاید در مساجد یا تکایا ‏شاهد بودید روضه‌خوان هنوز وارد فضای تراژیک واقعه کربلا نشده، عده‌ای از مخاطبان از غم و اندوه ناله ‏سرمی‌دهند. از قدیم گفته‌اند «اشکمان کنارمشکمان است.» به عبارتی سبک زندگی ما ایرانی‌ها بیشتر با غم ‏واندوه گره خورده تا خنده‎.‎

 

به نظر شما اصلا در رمضان نیازمند تفکیک‌سازی در محتوای برنامه‌سازی‌ها هستیم؟

رادیوگاهی برای تبلیغ برنامه‌هایش نمونه‌هایی ازبرنامه‌های پخش شده درصبح، نیمروز، عصر و شب ‏را پخش می‌کند که  نشان‌دهنده شناخت حرفه‌ای برنامه‌سازان و مدیران رادیو از تفکیک زمان‌بندی پخش ‏برنامه و آشنایی با نبض مخاطبان است. متاسفانه این نوع نگاه حرفه‌ای رادیو در تولیدوپخش برنامه‌های ‏تلویزیون مدت‌هاست کنارگذاشته شده است؛ هرچند با تنوع شبکه‌های داخلی و خارجی، مخاطبان ‏منتظر برنامه‌سازان نمی‌مانند و در صورت عدم رضایت از برنامه، کانال را عوض می‌کنند، لذا اگر منش ‏ومشی مخاطب رانشناسیم مرگ رسانه ملی را رقم زده‌ایم.

 

هیچ مخاطب منصف و ایران دوستی علاقه ‏ندارد برنامه‌های شبکه‌های خارجی را تماشا کند، اما نداشتن سواد حرفه‌ای در رسانه ملی باعث شده که ذائقه ‏و سلیقه مخاطبان فراموش شود و تنها به نظرسازی آمار بینندگان فرضی شبکه‌های  تلویزیون بسنده کنیم ‏و از ارزشیابی واقعی برنامه‌ها توسط مخاطبان جا بمانیم. آفتی این روزها به جان رسانه ملی افتاده که ‏مدیران جوان به جای استفاده بهینه از فرصت‌ها، آن را به تهدیدهای رسانه‌ای تبدیل می‌کنند. حذف برنامه‌‏های مجری محور قوی و جذاب موجب ریزش مخاطبان می‌شود. با وجود نگاه‌های مخالف و موافق ‏در تلویزیون بر این باورم در ماه رمضان باید بین مدیران شبکه‌ها توافقی صورت گیرد که تم و بن مایه سریال‌‏های تلویزیونی صرفا در فضای غم موج نزند تا بتوان مجموعه علایق بینندگان جامعه را نسبت به برنامه‌‏های متنوع جلب کرد. همان تقسیم کاری که هم‌اینک بین شبکه‌های نسیم، نمایش و شبکه‌های ملی ‏وجود دارد‎.‎

 

ویژه ‌برنامه‌های سحر و افطار صداوسیما را چطور ارزیابی می‌کنید؟ برنامه‌‏سازی برای این دو زمان چه ویژگی‌ها و تفاوت‌هایی دارد؟

به‌نظرم باتوجه به ماهیت معنوی سحر نوع برنامه‌ها بیشتر باید صبغه معنوی و عرفانی داشته باشد و با حال ‏وهوای مخاطبان سحرخیزهمگون شود. درحالی که مخاطبان برنامه‌ها در افطار اعضای خانواده هستند که ‏علاقه دارند برنامه‌های سرگرم‌کننده و فانتزی را تماشاکنند، بنابراین باید بین این دو زمان‌بندی متفاوت ‏و نوع مخاطبان برنامه‌ها تفکیک قایل شد. موضوعی که کمتر این روزها به تفاوت ماهوی این دو زمان‌بندی ‏در ماه رمضان و برنامه‌سازی آن توجه می‌شود. امیدواریم درسیاست‌گذاری آتی تلویزیون، برای تقویت ‏جایگاه رسانه‌ای به این تفاوت‌ها بیش از پیش توجه  شود‎.‎

 

نبود مجریان و برنامه‌های معمول رمضان را در فضای فعلیِ تلویزیون چقدر موثر می‌دانید؟

فقدان مجریان آشنا به مسائل عرفی و مذهبی در برنامه‌های رمضان رسانه ملی کاملا مشهود است. داشتن ‏دانش مذهبی، دایره واژگان بالا، خلاقیت در اجرا با چاشنی شادی ازجمله ویژگی‌های برخی مجریان سنتی ‏تلویزیون بود که امروزه به دلایل افزایش سن، تغییرسلیقه مدیران و مخاطبان دیگر شاهد اجرای آنان ‏نیستیم؛ درحالی‌ که تنوع مجریان جوان با قابلیت‌های مختلف می‌تواند سرمایه فرهنگی خوبی برای رسانه ‏ملی باشد اما مردم عادت کرده‌اند در مناسبت‌های مذهبی همچنان شاهد اجرای مجریان توانمند مذهبی ‏تلویزیون باشند. البته این نکته را هم نباید کتمان کرد که مخاطبان و مجریان برنامه‌های رمضانی تا حدی ‏پوست انداخته‌اند. علاوه بر آن، الگوسازی برخی برنامه‌های مناسبتی سرگرم‌کننده رمضانی توانست ‏با ایجاد جذابیت و فضای طنزآمیز ادامه تولید خود را به مخاطبان تحمیل کند. از نمونه بارز این برنامه‌ها می‌توان ‏به مجموعه پایتخت ۴ و دودکش اشاره کرد‎.‎

 

 به‌ نظرشما جای چه برنامه‌ یا افرادی در رمضانِ صداوسیما خالی است؟ برای مثال مخاطب‌های ‏تلویزیون چندسال به دیدنِ رضا عطاران در قاب افطار عادت کرده بودند. چرا این روند متوقف ‏شد و ادامه پیدا نکرد؟

به نظرم فقدان حضور بازیگران طنازی چون عطاران، لولایی، غفوریان، جعفری، خمسه، تنابنده، ‏آقاخانی، برق‌نورد، گرجستانی و مهران‌فر بیش‌ ازپیش در برنامه‌های رمضانی قابل لمس ‏است. هرچند با گلایه برخی از هنرمندان اصولگرا که قاب تلویزیون و برنامه‌های سرگرم‌کننده آن در ماه ‏رمضان را نوعی مقابله با رسانه منبر و مسجد قلمداد می‌کردند، رویکرد تلویزیون از تولید و پخش برنامه‌‏های طنز به سمت برنامه‌هایی با چاشنی غم و اندوه تغییر کرد.

 

درشرایط موجود، بهتر بود کارگردانان ‏صاحب سبک و موفقی چون سیروس مقدم، رضا عطاران و سعید آقاخانی که رگ خواب مخاطبان تلویزیون ‏را بهتر می‌شناسند، درحوزه تولید برنامه‌های رمضان فعال باشند. البته عطاران با ورود به سینمای حرفه‌ای ‏تا حدودی از قاب تلویزیون فاصله گرفت و بعید می‌دانم درشرایط موجود با قاب رسانه ملی آشتی کند؛ ‏با اینکه او با تلویزیون شناخته شد و درحوزه هنری بالا آمد. هرچند نمی‌توان اختلاف سلیقه و تفاوت نگاه‌‏های هنرمندان درباره سبک رفتاری تلویزیون با اتفاقات سیاسی سال‌های گذشته را نادیده گرفت. به نظر می‌رسد رسانه ‏ملی قانون نوشته یا نانوشته‌ای درباره همکاری یا عدم همکاری با برخی هنرمندان را در برنامه کاری دارد ‏که موجب توقف همکاری رضا عطاران با برنامه‌های تلویزیون شده است، البته این نوع رفتارها تنها به ‏عطاران محدود نیست؛ مهران مدیری هم تا قبل از پخش اولین برنامه «دورهمی» همین وضع را داشت‎.‎

 

اصلا آیا صداوسیما اراده‌ای برای ساخت برنامه‌های شاد و سرگرم‌کننده دارد؟ نمونه‌ موفقی ‏در رمضان سراغ دارید؟ دلیل موفقیتش را چه می‌دانید؟

مدیران رسانه ملی بدشان نمی‌آید که برنامه‌ها گل کنند و مخاطب جذب کنند ولی هرنوع برنامه موفق، ‏تهدیدهایی را به همراه دارد. تجربه توقف برنامه نود هم از این نوع نگاه‌ها نشأت می‌گیرد. گاهی شهرت ‏یک فرد یا برنامه آفتی برای قاب رسانه ملی است. برنامه‌های «خانه به دوش» ، «بزنگاه»، «دودکش» و «پایتخت ۴» جزو برنامه‌های موفق رمضانی بوده‌اند. به نظرم نوع سوژه‏، کارگردانی، پردازش قصه و حضور بازیگران طناز نقش موثری در ایجاد جذابیت برنامه داشتند. علاوه ‏بر آن، روایت زندگی افراد متوسط جامعه با فرازونشیب‌های موجود نوعی همزادپنداری را ایجاد می‌کرد‎.‎

 

 مدتی است که صداوسیما رویکردی «سلبریتی‌محور» پیش گرفته. این ماجرا را چطور ‏ارزیابی می‌کنید؟

‎ ‎سلبریتی‌ها این روزها در فضای مجازی دنبال‌کننده‌های بی‌شماری دارند. لذا اجرای برنامه توسط آنان هم ‏می‌تواند به وجهه رسانه ملی مقبولیت بدهد و هم میزان مخاطبان این افراد را درشبکه‌های ‏اجتماعی افزایش دهند، به نوعی که قاعده برد- برد برای طرفین ماجرا حاکم است. گذشته از آن، حامیان مالی ‏برنامه‌های تلویزیونی علاقه دارند به جای سرمایه‌گذاری روی مجریان جوان و گمنام از سرمایه‌های ‏فرهنگی مشهور از ابتدای پخش برنامه سودی ببرند‎.‎

 

به یاد رمضان‌های شادِ دهه ٨٠‏

در دهه٨٠، بازآفرینی سریال‌های تلویزیونی با چاشنی طنز در رسانه ملی، خوب ‏جواب داد. ساخت برنامه‌های «خانه به دوش» و «بزنگاه» با کارگردانی و بازیگری رضا عطاران ازجمله ‏کارهای موفق این دوره بود.‏

 

  در دهه ۸۰ شبکه تهران با هنجارشکنی در برنامه‌سازی جشن رمضان را به شکل یک برنامه مجری‌محور راه‌‏اندازی کرد که بازتاب خوبی داشت، فارغ از بازخورد برنامه درجامعه و جذب مخاطبان، عنوان برنامه نشان از نوعی ‏خلاقیت و نوآوری داشت. این برنامه درشبکه‌های تلویزیونی فراگیر، تاثیری مثبت داشت؛ هرچند دیری نپایید که ‏با کج‌سلیقگی یکی از مجریان این برنامه هم لطمه خورد.‏

 

 تجربه موفق برنامه‌های شاد و طنازانه دهه٨٠ هم نتوانست تغییری در وضعیت برنامه‌سازی سال‌های اخیر ‏ایجاد کند.‏

 

نام‌های عزیزِ گفت‌وگو

• مدیران رسانه ملی بدشان نمی‌آید که برنامه‌ها گل کنند و مخاطب جذب کنند؛ ولی هرنوع برنامه موفق، ‏تهدیدهایی را به همراه دارد. تجربه توقف برنامه نود هم از این نوع نگاه‌ها نشأت می‌گیرد. گاهی شهرت ‏یک فرد یا برنامه آفتی برای قاب رسانه ملی است.‏

 

• برنامه‌های «خانه به دوش»، «بزنگاه»، «دودکش» و «پایتخت ۴» جزو برنامه‌های موفق رمضانی بوده‌اند.‏

 

• درشرایط موجود بهتر بود کارگردانان صاحب سبک و موفقی چون «سیروس مقدم»، «رضاعطاران» ‏و«سعیداقاخانی» که رگ خواب مخاطبان تلویزیون را بهتر می‌شناسند، درحوزه تولید برنامه‌های رمضان فعال ‏باشند.‏

 

• رسانه ملی قانون نوشته یا نانوشته‌ای درباره همکاری یا عدم همکاری با برخی هنرمندان را در برنامه کاری دارد ‏که موجب توقف همکاری «رضا عطاران» با برنامه‌های تلویزیون شده است، البته این نوع رفتارها تنها به ‏عطاران محدود نیست؛ «مهران مدیری» هم تا قبل از پخش اولین برنامه «دورهمی» همین وضع را داشت‎.‎

 

• الگوسازی برخی برنامه‌های مناسبتی سرگرم‌کننده رمضانی توانست با ایجاد جذابیت و فضای طنزآمیز ادامه ‏تولید خود را به مخاطبان تحمیل کند. از نمونه بارز این برنامه‌ها می‌توان به مجموعه «پایتخت ٤» و «دودکش»  اشاره کرد‎.‎

 

• به نظرم فقدان حضور بازیگران طنازی چون عطاران، لولایی، غفوریان، جعفری، خمسه، تنابنده، آقاخانی، برق ‌نورد، گرجستانی و مهران‌فر بیش ازپیش در برنامه‌های رمضانی قابل لمس است.‏

 

ریما محمدزاده

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش