چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۲۴ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۲۰۰۱۸۷
رادیو و تلویزیون

ترس برزو ارجمند از مهران مدیری/ مهمانی که دزد و خلافکار از آب درآمد!

برزو ارجمند و مهران مدیری,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
برزو ارجمند بازیگر مهمان برنامه «دورهمی» بود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، برزو ارجمند مهمان برنامه «دورهمی» بود.

مهران مدیری گفت‌وگوی خود را با برزو ارجمند آغاز کرد .

ارجمند گفت: مشغول بازی در چند سریال بودم، من از حاشیه فراری هستم و سعی کردم مدیریت می‌کنم.

قهوه تلخ همچنان پیشتاز است

در ادامه مدیری درباره اینکه تا حالا در گوگل نام خودش را سرچ کردی او گفت: بله سرچ کردم بیشتر اسم برزو ارجمند با پسرش می‌آید البته از نظر کاری قهوه تلخ را می‌آورد.

مدیری گفت: این کار شاهکاری بازیگری در طول زندگی خودت بود.

ارجمند ادامه داد: من به شما نگفتم، اما خیلی ازشما ترسیده بودم، سیامک انصاری می‌داند از روز اول فیلمبرداری تا اولین قسمت وارد بازار شود هر چهارشنبه هزار تا صلوات می‌فرستادم.

وی عنوان کرد: ترسیده بودم که نقش آن‌ها در بیاد، چون بقیه بازیگران با شما کار کرده بودند.لهجه مشهدی حرف می‌زدم.

ارجمند از سه سالگی بازی می‌کند

ارجمند درباره فعالیت خود گفت: اولین تئاتر را در سه سالگی بازی کردم، تا دبیرستان قرار بود که موسیقی را ادامه دهد، اما تصمیم من در ۱۶ سالگی تغییر کرد و تصمیم جدی گرفتم که بازیگر شوم.

وی افزود: پدرم خیلی تلاش کرد که من مهندس و پزشک شوم، اما توان آن را نداشتم، اما در دانشگاه هنر رتبه ۲ را گرفتم، چون مطالعات آزاد بسیاری داشتم.

وی در ادامه گفت:همیشه به افرادی که دوستشان دارم می‌گویم که بدون عشق کاری را انجام ندهد و جالب این جمله بین من و عارف لرستانی رد و بدل شد.

ارجمند درباره پسرش گفت: پسرم جانیار ۶ سال و نیم است خیلی به خلبانی علاقه دارد البته به بازیگر و فوتبالیست شدن هم فکر می‌کند.

وقتی مدیری از ارجمند انتقاد کرد!

در بخش دیگری از گفت‌وگو مدیری به ارجمند گفت: چرا امروز اینقدر جدی و بی مزه هستی.

ارجمندگفت: من جلوی شما معذب هستم، سوالاتی که می‌کنید خیلی جدی است البته اصولا هم از شما می‌ترسم.

باریگر قهوه تلخ خاطره جالب را تعریف کرد و گفت: سر کاری که شما کارگردان بودید حضور داشتیم که ۵ ماه حقوق نگرفته بودیم قرار شد یک جلسه با آقای مدیری داشته باشیم همه نظرات خود را گفتیم وشما گفتید من جای شما بودم ۴۸ ساعت حقوق نمی‌گرفتم سرکار نمی‌آمدم، اما این بار به خاطر من بیاید. (خنده)

خواستگاری متفاوت بازیگر!

ارجمند درباره آشنایی با همسرش گفت: همسرم در ایران زندگی نمی‌کرد یک بار برای دیدن پدر مادرش به ایران آمده بود، من او را دیدم و از او خواستگاری کردم.

مدیری گفت:کاش از او می‌پرسیدم که پشیمان نیست که این به ایران سفر کرد.

ارجمند گفت: ۱۵ ساله که چیزی نگفته و پشیمان نیست، صفر تا صد ازدواج ما ۲۰ روز طول کشید. هم کلاس دانشکده بودیم بعد از اینکه به ایران آمد با او دیداری داشتم و در اولین دیدار به او گفتم که با من ازدواج می‌کنی. (خنده)

حسرت زندگی بازیگر پشت کنکوری‌ها

این بازیگر عنوان کرد:یکی از بزرگترین حسرت‌های زندگیم این بود که موسیقی را جدی نگرفتم جوانی کردم چند تیتراژ در تلویزیون خواندم.

مسافرت جالب ارجمند با مدیری!

ارجمند درباره مسافرتی که با مدیری داشت گفت: در یک کاری قرار شد من و اقای مدیری شمال بروم . همسرم هم کتلت درست کرده بود و اتوبان صدر تمام نشده بود  ۲۵ کتلت با نان تافتون  تمام شد.(خنده)

مدیری گفت: قبل از شروع اتوبان بابایی چیزی نداشتیم.(خنده) 

ارجمند ادامه داد:من هم  مثل یک کدبانو لقمه درست می کردم.

در ادامه مدیری سوالاتی را ارجمند پرسید و او پاسخ های جالبی داد.

مهمانی که دزد و خلافکار از آب در آمد!

اگر فرصتی باشد برگردی به عقب هم این کار را ادامه می دهی: بله

 نقدپذیری: بله

 قانون گریزی:اصولاً خیر 

تاحالا خلاف کردی: بله 

 اهل رقابت هستی: بله 

مشهوری :(مورد تشویق حضار قرار گرفت )

محبوبی: بله

 تا حالا دزدی کردی :بله

 دروغ گفتی که تا امروز پنهان مانده باشد: بله به پدرم  دروغ گفتم.

اهل غیبت کردن هستی :خیر

 به هر قیمتی جایگاه بقیه را متزلزل کردید: خیر

مدیری درباره اینکه اگر مسئولیتی داشت چکار می کردی از ارجمند  سوال کرد ،او پاسخ داد:مسئولیتی داشته باشم اولین کاری که دستور می دهم این است که تعداد سالن های سینما را صد برابر کنند.

من پولدار نیستم!

ارجمند درباره خشم مردم نسبت به سلبریتی ها گفت: تا زمانی که این فرهنگ وجود داشته باشد که ما آدمهای بسیار پولداری هستیم همین شرایط است من ۲۵ سال کار می کنم، اگر مثلاً من ۳ میلیارد تومان داشته باشم که این ۳ میلیارد هم ۷۰ درصد آن تورم است ربطی به من ندارد .

من در سال ۹۸ مجموعه روزهایی که جلوی دوربین رفتم سه ماه بود و اگر پولی که گرفته باشم را به دوازده ماه تقسیم کنیم پول نمی شود، عارف لرستانی قبل از فوت خود ۹ ماه بیکار بود.

وی ادامه داد:به من پیغام دادند که در بندرعباس یک خانه برای آنها بگیرم نمی دانم درباره من چه فکری کردند.

سلبریتی هایی که خودشان باعث خشم مردم می شوند

 مدیری گفت :هیچکس راجع به تو این اینجوری فکر نمی کند اما بعضی از افراد در فضای مجازی بغل لامبورگینی عکس می گیرند و فلان ساعت  را می اندازند و بعضی از خانم ها از الماس های گرانقیمت و...آنها خودشان دوست دارند که  بگویند و به  مردم نشان بدهند که میلیاردر هستند.

  • 19
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش