پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۵۸ - ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۱۰۱۸۳۸
رادیو و تلویزیون

دلایل تغییر حال و هوای سریال «پایتخت»

سريال پایتخت ۶,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
در روزهای پایانی نوروز، بینندگان و دنبال‌کنندگان سریال «پایتخت ۶» طبق معمول منتظر قسمت‌های پایانی این فصل از این مجموعه دنباله‌دار بودند. طبعا هر فرجامی برای این مجموعه از سوی بینندگان آن متصور بود جز آنچه آقای کارگردان طی خبری اعلام کرد.

به گزارش روزنامه اعتماد، عصر سه‌شنبه ۱۲ فروردین بود که سیروس مقدم از ناتمام ماندن سریال در روزهای نوروز و موکول شدن قسمت‌های پایانی به بعد از کرونا و قرنطینه خبر داد: «قسمت‌های آخر و فینال آن طلب مخاطبین از ما است.» او گفت وقتی «ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام وضعیت عادی کند، تیم پایتخت قسمت پایانی را ساخته و در یکی از اعیاد مثل عید فطر و یا... به محضر مردم تقدیم می‌کنند.»

تولید سریال در آخرین فرصت باقی‌مانده

جدا و پیش از همه نقدها و چالش‌هایی که می‌توان به این مجموعه در قامت یک کار تلویزیونی سرگرم‌کننده - و نه بیشتر - وارد دانست، باید پرسش اولیه را متوجه ساز و کار تلویزیون در تولید سریال‌هایش دانست. به گواه مشاهدات و مستندات، در برهوت سرگرمی در تلویزیون، پایتخت از معدود سریال‌های سیما است که بیننده دارد. پرسش اینجاست که در فهرست بلندبالای تلویزیون که تا دلت بخواهد کارهای بی‌‎ارزش و فاقد بیننده در آن دیده می‌شود، سریالی که بیننده دارد چرا در ماه‌های پایانی سال و در مدت‌ زمانی تا آن اندازه کوتاه کار می‌شود تا نتیجه این شود که مردم به عنوان مخاطبان کار نتوانند فرجام سریال را ببینند و تنها وعده‌ای در روزی نامعلوم نصیب‌شان شود؟ آیا معنای این کار جز آن است که گروه سازنده کار در حالی که یک سال برای تولید سریال وقت دارند، تنها روزهای پایانی را مصروف آن می‌کنند و‌الله اعلم با چه بودجه‌ای؟

جای خالی نویسنده صاحب ‌ایده و موقعیت‌پرداز

برای فتح باب موضوع درباره سریال پایتخت ۶، پیش از هر چیز باید به یک نکته اشاره کرد و آن، تغییری است که در ساختار بخش ششم این سریال نسبت به دوره‌های گذشته وجود دارد. صرف‌نظر از اینکه از این سریال به ذائقه ما خوش بیاید یا نه و جدای از اینکه ما در زمره دوستداران نوع طنزپردازی آن باشیم یا نباشیم، باید بگوییم که همه متفق‌القولیم که دوره اخیر سریال با دوره‌های گذشته فرق می‌کند.

فرقی که بیش از هر چیز متن آن می‌آید و نه کارگردانی. چرا که مقدم به عنوان یک سریال‌ساز با همان میزان تسلط که قبلا بر ابزار کارش ساز و کارهای کارگردانی که در متنی است که دستمایه کارگردان و عواملش قرار گرفته. حالا با پیدا کردن بزنگاه قضیه که همان متن است، سراغ گروه نویسندگان کار را می‌گیریم. آیا در مورد پدیدآورندگان قصه هم می‌توان مانند سیروس مقدم گفت که تغییری نکرده‌اند و همان‌ها هستند که پیش از آن بودند؟ رد قضیه را که می‌گیریم، می‌رسیم به نام خشایار الوند فقید. نویسنده‌ای که سال‌ها در زمینه نوشتن مجموعه‌های طنز تلویزیون سابقه داشته و نقش و حضورش در موقعیت‌سازی‌های کمیک سریال پایتخت به خوبی مشهود بوده. الوند نیمه اول اسفند ۹۷ از دنیا رفت و طبعا در مجموعه‌ای که نوروز ۹۹ روی آنتن رفت، نقشی نداشته. غیاب او در سریال «پایتخت ۶» مشهود است؛ اما حالا که سبب اصلی تغییر در متن سریال روشن شده، خود این تغییر چگونه تغییری است؟ آنچه مجموعه «پایتخت» را از همان فصل آغازینش به سریالی پربیننده تبدیل ‌کرد، فضاسازی و موقعیت‌‌پردازی کمیک ساده و سرگرم‌کننده آن بود. سریالی که می‎خواست ظرفیت‌های فرهنگ بخشی از مردم شمال ایران و مازندران را دستمایه قرار دهد و مردم را ساعتی پای تلویزیون بنشاند و بخنداند. تا زمان حضور الوند در سریال این کار از طریق روتایتن قصه‌های موقعیت محور انجام می‌شد و ما در تلاقی شخصیت‌های بومی کار با موقعیت‌های کمیک، شاهد طنزی تلویزیونی بودیم که قادر بود با قصه‌ای که به تصویر می‌کشد بخنداند، نه با شوخی‌های لودگی‌محور و گاه فرارونده از مرزهای ابتذال، چنان که در بعضی از صفحات اینستاگرام یا کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی می‌بینیم و می‌خوانیم.

تمرکز بر شوخی‌‎های نازل

«پایتخت ۶» از آن جهت دچار ضعف‌های مفرط شده که شوخی‌های سطحی و گاه خارج از عرف آن، جایگزین فیلمنامه درست و درمان نداشته‌اش شده است. شوخی‌هایی که گاهی در بعضی از پروژه‌های تجاری سینمایی در سال‌های اخیر شاهد بودیم. کارهایی که «خندان به هر قیمتی» را دستمایه قرار داده بودند و اگر چه از این طریق توانسته بودند بفروشند و موفقیت‌هایی در گیشه به دست بیاورند اما در زمان اکران‌شان همواره محل انتقاد بودند. چه از منظری «ارزشی» و چه از سوی منتقدان هنری. رویکردی که بیراه نیست اگر آن را غلتیدن در ورطه ابتذال برای جذب بیننده توصیف کنیم. چرا که به جای استانداردهای فنی و هنری، لودگی را متر و معیار برقراری ارتباط با بیننده قرار دادند. تعداد این شوخی‌ها در طول سریال آنقدر هست که بتوانیم از آن به عنوان ترفند پایتختی‌ها برای جذب مخاطب یاد کنیم و بگوییم تمرکز سریال در نبود متن منسجم و پرداخت شده روی این تلخک‌‎بازی‌ها بوده است. نتیجه این رویکرد جدای از اینکه تناسبی با مدیوم تلویزیون و اصرار سیاستگذاران آن برای هنجارسازی رفتارهای اجتماعی در تولیدات آن ندارد، به لحاظ فنی و معیارهای فیلمنامه‌نویسی هم اثری ضعیف و محروم از ایده‌های قابل ‎اعتنایی است که از یک کمدی درامِ معمولی تلویزیونی انتظار داریم.

تلویزیون و نادیده گرفتن انتقادها

اگر چه نباید ناگفته بماند که «پایتخت ۶» پربیننده‌ترین سریال تلویزیون در روزهای نوروز بوده اما این نافی آن نیست که آن را ضعیف‌ترین و فقیرترین فصل این مجموعه در بین فصول شش‌گانه آن بدانیم. ضعف «پایتخت ۶» چنان از همان قسمت‌های آغازین آن مشهود بود که منتقدانش را از دنبال ‌‎کردن کار برای طرح انتقادهای‌شان بی‌نیاز می‌کرد و از بعد از همان قسمت نخست شاهد انبوه انتقادها به این سریال بودیم. از تلویزیون و سیاست‌های آن هم همان ‌طور که انتظار می‌رفت، واکنشی جز توجیه قضیه دیده نشد و «روابط عمومی سیما» همچون همیشه به جای شنیدن و پذیرفتن انتقادها یا دست‌کم پاسخ دادن به آنها بر پایه تحلیل و استدلال، همان راه معمول و متداول خود را پی گرفت: نادیده گرفتن انتقادها و پنهان کردن آنها پشت مصاحبه‌های میدانی تلویزیون – چنان که افتد و دانی- و پیام‌های صوتی و پخش آنها از شبکه‌های تلویزیون.

عنصر تعلیق یا هیاهو برای هیچ؟

آنچه بین این فصل و فصول گذشته سریال مشترک است، استفاده از عنصر تعلیق است. با این تفاوت که اگر در فصول پیشین این تعلیق در کنار سایر عناصر فیلمنامه به پیشبرد قصه کمک می‌کرد حالا و در فصل ششم کاربری نویسندگان فیلمنامه از عنصر تعلیق مصداق «هیاهوی بسیار برای هیچ» است. از قسمت اول تا پایان آخرین قسمتی که از سریال «پایتخت ۶» پخش شد، اگر چه بارها از عنصر تعلیق در کار استفاده شد اما این تعلیق وجهی دراماتیک نداشت. ما هر بار و در مواجهه با هر کدام از این تعلیق‌ها با طرح این پرسش مواجه می‌شدیم که بالاخره پایان و فرجام این تعلیق چه خواهد بود؟ و تماما در پایان به یک پاسخ مشترک می‌رسیدیم: هیچ. حتی بازگشت بهبود (داماد نقی) که فی‌نفسه از ظرفیت‌های قصه‌‍‌پردازی آشکاری برخوردار بود، به هیچ رو جذابیت پیش‌‍‌بینی شده را نداشت و عملا فرصت خوبی مانند آن به هدر رفت. تو گویی اصلا ایده‌ای برای حضور دوباره بهبود در فیلمنامه نبود که به واسطه آن شاهد پیوستن ماجراهای او به روند کار باشیم. فلاش‌بک‌های بی‌دلیل و فاقد توجیه ساختاری برای پر کردن صحنه‌ها از حضور مهران احمدی، به خوبی ضعف مفرط فیلمنامه را نشان می‌دهد.

ضرورت احترام به مخاطب

به هر حال انتظار می‌رود که اولا تلویزیون به عنوان رسانه‌ای که این روزها و این سال‌ها بیشترین حد از ضعف خود را در سرگرم کردن مخاطبانش نشان داده، برای بیننده خود اهمیت بیشتری قائل شود و با تنها سریال برخوردار از مخاطب خود این ‌قدر باری به هر جهت برخورد نکند و تنها روزهای پایانی سال را برای تولید آن در نظر نگیرد و وقت بیشتری را مصروف آن کند.

آن وقت دیگر شاهد پخش سریالی نخواهیم بود که گروهی به صورت دورهمی چند روز از سال را دست از کارهای دیگر بکشند و وقت‌شان را صرف مجموعه‌ای کنند که قرار است مهم‌ترین پروژه فیلم و سریال تلویزیون در طول سال باشد. احترام به بیننده وظیفه رسانه‌ای است که می‌خواهد «ملی» تلقی شود. همچنین از عوامل سریال و در راس آنها سیروس مقدم هم انتظار می‌رود که وقتی بخش اصلی کار یعنی فیلمنامه می‌لنگد، زیر بار تحویل دادن مجموعه ضعیفی مانند «پایتخت ۶» نرود. وحی منزل که نیست! هر وقت شرایط مهیا و دستمایه کافی برای ساخت سریالی فراهم شد که خاطره نیم‌‎بند فصول پیشین را زیر سوال نبرد، آن وقت می‌توان دست به کار شد و پشت دوربین رفت.

  • 19
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش