یه سری ضربالمثل درباره برخی اعضای فامیل هست که البته ریشه در فرهنگ ما نداره و اینم مثل همه چیزهای بد دیگه با فشار و القای خارجیها به زبون ما راه پیدا کرده. مثلا فرانسویها بعد از تولید زانتیا، دیگه به محصولات قبلی یه جوری نگاه میکردن و میگفتن «باجنار (تلفظ فرانسویش میشه باجناق) فامیل نمیشه، ژیان ماشین نمیشه». یا مهاجرای آمریکایی بعد از اینکه یه سرخپوست به خونخواهی برادرزاده خانمش بهشون حمله کرد و چند نفرو کشت، گفتن «یه شوهرعمه خوب، یه شوهر عمه مردهاس» و جوری به قبایل سرخپوست حمله کردن که پرای کلاه شوهرعمه سرخپوست ریخت و دیگه هرگز نتونست جوک بگه!
ولی خوشبختانه تو کشور ما همه فامیلها با هم خوبن و اگه دلخوریای هم داشته باشن، طوری مطرحش میکنن که آب از آب تکون نخوره و انگار نه انگار که طوری شده باشه. مثلا طرف با زن و بچه میره خونه داداشش، بعد از شام خانمش به جاری محترم میگه «وای شهلا جون عجب برنج بی تهدیگی شده بود. دستت درد نکنه» و شهلا جون جواب میده «قربونت برم عزیزم، به پای تهدیگ سوختههای شما نمیرسه. همه فامیل میگن لایه کربن روی غذای بیتا خانم یه طعم دیگهای داره». یا باجناقها که به هم ميرسن، ۱۰ دقیقه اول رو آروم میشینن، بعد که بحث فوتبالی میشه یهو تو تیمای محبوبشون به تناقض میخورن و پامیشن تمام فنون شرقی رو روی هم اجرا میکنن و پیژامه بر تن هم میدرن و خوش میگذرونن.
خلاصه میخوام بگم برخورد ما با فامیلامون کجا، برخورد خارجیا با فامیلاشون کجا. اصلا شنیدم اونا انقدر بد با فامیل همسرشون برخورد میکنن که ممکنه طرف به کشورهای دیگه حسودی کنه، بخواد بره جو اونجا رو هم به هم بریزه و ناآرامی ایجاد کنه.
مهرشاد مرتضوی
- 12
- 6