جناب آقای عبدالرضا داوری در حساب توئیتریشان این روزها تا دلتان بخواهد گردوخاک بهپا کردهاند.ایشان دیروز در توئیتی راهکارهایی برای برونرفت از وضعیت فعلی ارائه دادهاند که واقعا بعید است به فکر هیچ اندیشمندی در جهان برسد و حتی چامسکی بعد از خواندن این دو راهکار گفته:«تو که منو کشتی عبدالرضا!»ایشان در راهکار اندیشمندانه خود، خواستار استعفای رئیسجمهور شدهاند (خسته نباشی!)
چشم! فیالباب دستور چاکران را مهیا نمودندی و پیک را همی بازخواندمی، قلم خواستمی و چاکران و نوکران فیالفور مهیا نمودندی. در دوات مرکب فرو بردمی و سر به مهر نامهای نزد دولت فرستادمی که ای بزرگوار سفرهات پُر نان و روزیات دو چندان باد، سعادت استعفایت را از عبدالرضا دریغ ننما!
از لحن توئیت احساس کردم که با چنین پاسخ ایشان را داد که خواستار حضور «مرد میدان» در کارزار دونالد ترامپ هستند. اما آن مردی که عکسش را گذاشتهاند عملکردش نشان میدهد که نهایتا مرد میدان ونک یا میدان کاج سعادتآباد باشد. حالا که شخص مورد نظر عبدالرضا و دوستان هر روز در حساب توئیتریاش یا پیروزی تیم بسکتبال گلدناستیت را تبریک میگوید یا با خوانندههای موسیقی رپ آمریکایی گفتمان میکند، بعید نیست حالا که ترامپ شماره هم داده، خودشان سر خود تماس گرفته و پیشنهاداتی شبیه خاطرهای که دکتر روحانی از ایشان نقل کرده بدهند. دکتر روحانی در کتاب خاطرات خود درباره پرونده هستهای نوشته: «آقای احمدینژاد گفت: هزینههای آژانس در سال چقدر است؟ گفتم نمیدانم. مثلا چند صد میلیون دلار. گفتند شما همین حالا به البرادعی زنگ بزنید و بگویید ما کل مخارج آژانس را پرداخت میکنیم.»
عبدالرضاجان از این مرد میدانها میخواهید؟! باور کنید مردم حتی با شوخیاش هم دیگر نمیخندند. شما شنیدهاید که ایرانیها کمحافظه هستند، اما جسارتا، نه آنقدر که تصور کردهاید، یعنی اگر کسی حافظهاش اندازه ماهی باشد هم میداند چه کسی مرد عمل است و چه کسی مرد عمل نیست!
- 13
- 6