جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۰۸ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۰۶۸۱
فرهنگ و حماسه

ماجرای کامیون شهادت

کامیون شهادت,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسه
بچه‌ها تکبیر گفتند، هنوز تکبیر بچه‌ها تمام نشده بود که یکی از هواپیماها شیرجه زد روی جاده و دیدم به سمت ستون کامیون‌هایی که ما سوار بودیم در پرواز است. همزمان باصدای شیرجه‌اش صدای انفجار آمد و یکی از راکت‌هایش به فاصله نزدیکی از جاده سمت چپ ما زمین خورد.

به گزارش ایسنا، سید مجید میرمحمدی از رزمندگان پیشکسوت واحد تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در خاطره‌ای پیرامون شهادت ۶ همرزمش در جریان عملیات «والفجر ۸» روایت می‌کند: ۱۳ کامیون نیروها را سوار کرده بود و به سمت اروند کنار می‌رفتیم. وقتی می‌خواستیم سوار کامیون بشویم من رفتم جلوی کامیون بغل دست راننده نشستم. همین طور که داشتم می‌رفتم بالا یکی از همرزمانم به نام عبدالحمید شاه‌حسینی به من گفت: «سید بیا پیش ما، بیا عقب.» گفتم: «من حوصله‌اش را ندارم پشت کامیون بشینم می‌روم جلو.» گفت: «بیا اینجا، نیایی ضرر می‌کنی.» گفتم: «نه ضرر نمی‌کنم، جام خوبه.»

 

رفتیم توی کامیون نشستیم و کامیون حرکت کرد. در جاده که می‌رفتیم ناگهان صدای پدافندها درآمد، صدای توپخانه و آتش و همه چیز منطقه شلوغ شد. پدافندها شلیک می‌کردند. بچه‌ها هم پشت بار کامیون برای خودشان شعر می‌خواندند و گاهی هم صدای قهقه‌شان می‌آمد که یک دفعه صدا زدند هواپیما رو زدند.

 

هواپیما را قشنگ دیدیم. هواپیما آمد چرخید خورد زمین و منهدم شد. صدای الله اکبر بچه‌ها از توی کامیون‌ها بلند شد. بچه‌ها تکبیر گفتند، هنوز تکبیر بچه‌ها تمام نشده بود که یکی از هواپیماها شیرجه زد روی جاده و دیدم به سمت ستون کامیون‌هایی که ما سوار بودیم در پرواز است. همزمان با صدای شیرجه‌اش صدای انفجار آمد و یکی از راکت‌هایش به فاصله نزدیکی از جاده سمت چپ ما زمین خورد. طوری که صدای انفجار و آتش انفجار قشنگ درون ماشین پیچید و در همین حین دیدم راننده یک داد کشید و روی فرمان افتاد.

 

ترکش آمده بود از سمت چپش گرفته بود و به قلبش اصابت کرد و دیدم سرش رو فرمان افتاد و در جا شهید شد. بلافاصله کامیون از جاده منحرف شد و کنار جاده خاکریز بود رفت روی خاکریز به طوری که چرخ‌هایش به سمت بالا قرار گرفت و انتهایش به سمت پایین بود درست عین وقتی که بار کمپرسی بالا می‌رود.

 

من دیدم سالمم و در جلو را باز کردم و پریدم بیرون و آمدم عقب کامیون را نگاه کردم. دیدم صدای ولوله و آه و ناله داد و بیداد بچه‌ها بلند بود. کامیون ما عقب بارش چوبی بود. دیدم از زیر در عین یک چوب دارد خون می‌ریزد. بچه‌های بقیه کامیون‌ها هم سریع خودشان رو رساندند. همه نگران بودند. چراکه ستون‌های گردان قمر بنی هاشم (ع) داخل بار کامیون بودند. با زحمت در بار کامیون رو باز کردیم. دیدیم بچه‌ها رو هم پایین ریختند. تمام ترکش بمب وسط بار کامیون را گرفته بود، همه بچه‌ها بدن‌هایشان پر از خون بود. مجروح‌ها را پیاده کردیم اما در کمال ناباوری دیدیم حمید از جا بلند نمی‌شود. همه به هم نگاه می‌کردیم.

 

هیچکس نای رفتن سمت حمید را نداشت. ترکش پهلویش را پاره کرده بود. حمیدی که تا چند لحظه قبل کمپوت روحیه همه بود بی جان افتاده بود. برادر راستگو و قاسمی آمدند و کمک کردند شهدا را از کامیون پایین آوردیم. به خودم آمدم که وقت سوارشدن حمید گفت: «سید بیا عقب پیش ما اگر نیایی ضرر می‌کنی» و من گوش نکردم.

 

۶ تا از رفیقانم عقب ماشین شهید شدند. شهید حمید بود، سیدی خراسانی، رضا زالی، عرب و ابوطالبی درجا شهید شدند و شهید رضا عبدی هم سخت مجروح شد و دربیمارستان سینای تهران شهید شد.

 

 

  • 11
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
ویژه سرپوش